طلق بن حبيب عنزى
از مردم بصره است كه به مكه كوچ كرده است، او از مرجئة بوده و ان شاء الله مورد اعتماد بوده است، طلق از ابن عباس و جابر بن عبد الله روايت كرده است.
گويد عارم بن فضل از حماد بن زيد، از ايوب، از يوسف بن حارث ما را خبر داد كه می گفته است طلق بن حبيب و حميد بن عبد الرحمان را ديدم كه حميد بن عبد الرحمان حميرى به طلق می گفت می بينم كه موهايت سپيد شده است، طلق پاسخ داد آرى خداوند آن را بر من فرخنده دارد.
گويد محمد بن ربيعه كلابى از گفته عبد الله بن حبيب بن ابى ثابت ما را خبر داد كه می گفته است طلق بن حبيب موهاى تابيده سر مادر خويش را باز و جستجو می كرد- شپش و تخم آن را از موهاى او می زدود.
گويد اسماعيل بن ابراهيم اسدى از ايوب ما را خبر داد كه می گفته است سعيد بن جبير به من می گفت با طلق بن حبيب همنشينى مكن.
گويد عارم بن فضل، از حماد بن زيد، از ايوب ما را خبر داد كه می گفته است سعيد بن جبير مرا ديد كه كنار طلق نشسته بودم، گفت باز می بينم كه با او همنشينى می كنى، با طلق همنشينى مكن، گويد طلق به ارجاء عقيده داشت.
*
متن عربی:
طلق بن حبيب العنزي
من أهل البصرة تحول إلى مكة وكان مرجئا وكان ثقة إن شاء الله، روى عن بن عباس وجابر بن عبد الله.
قال: أخبرنا عارم بن الفضل قال: حدثنا حماد بن زيد عن أيوب عن يوسف بن الحارث قال: رأيت طلق بن حبيب وحميد بن عبد الرحمن الحميري يقول: أراك يا طلق قد شمطت، قال: أجل فبارك الله لي فيه.
قال: أخبرنا محمد بن ربيعة الكلابي عن عبد الله بن حبيب بن أبي ثابت قال: كان طلق بن حبيب يفلي أمه.
قال: أخبرنا إسماعيل بن إبراهيم الأسدي عن أيوب قال: قال لي سعيد بن جبير لا تجالس طلقا.
قال: أخبرنا عارم بن الفضل قال: حدثنا حماد بن زيد قال: حدثنا أيوب قال: رآني سعيد بن جبير جلست إلى طلق بن حبيب فقال: ألم أرك جلست إليه لا تجالسه! قال: وكان ينتحل الإرجاء.
از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش.
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com