مالك بن انس بن مالك
گويد، محمد بن عبد الله اسدى از گفته هشام بن حسان ما را خبر داد و گفت محمد براى ما نقل كرد و گفت در بحرين بوديم، مالك بن انس بن مالك و انس بن سيرين همراهمان بودند، من بيمار و سنگين شدم به گونه یی كه شش شبانهروز بىهوش شدم، مالك بن انس همه پزشكان بحرين را به بالين من فرستاده بود و من همچنان بىهوش بودم و چيزى نمی فهميدم، پزشكان پس از معاينه من گفته بودند بايد او را داغ كنيم و سرش را بتراشيم، هشام می گفت محمد بن سيرين موهاى بسيار زيبايى داشت، چون پزشكان نظر خود را گفتند، مالك گفت من گرمى آتش را به او نمی چشانم و او را بدون موى سر به خاك نمی سپارم.
گويد در اين روايت درباره عيادت مالك از محمد سخنى نرفته است.
*
متن عربی:
مالك بن أنس بن مالك
قال: أخبرنا محمد بن عبد الله الأسدي قال: حدثنا هشام بن حسان قال: حدثنا محمد قال: كنا بالبحرين ومعنا مالك بن أنس بن مالك وأنس بن سيرين، قال: فمرضت فثقلت فأغمي علي ستة أيام ولياليهن، قال: فبعث مالك بن أنس إلي كل طبيب بالبحرين وأنا لا أعقل فجعلوا ينظرون إلي فجعلوا يقولون: نحلق رأسه ونكويه، قال هشام: وكان له شعر حسن، فقال مالك: لا أزوده نارا ولا أدفنه إلا جميعا، قال: ولم يذكر أعاده، يعني أن مالك بن أنس بن مالك عاد محمدا في مرضه.
از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش.
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com