|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>جلال الدین خوارزمشاه > تاراجگری وی در شهرهای ارمنستان به سال 625 هجری
شماره مقاله : 10468 تعداد مشاهده : 388 تاریخ افزودن مقاله : 10/5/1390
|
تاراجگرى جلال الدين خوارزمشاه در شهرهاى ارمنستان در اين سال [ششصد و بيست و پنجم هجرى قمرى] جلال الدين خوارزمشاه به سرزمين خلاط رسيد و در خلاط تا صحراى موش و جبل جور تاخت. سراسر آن نواحى را غارت كرد و زنان را به تصرف در آورد و فرزندان را اسير گرفت و مردان را كشت و قريهها را ويران ساخت و به شهرهاى خويش بازگشت. وقتى به مردم شهرهاى جزيره ابن عمر، مانند سروج و حران و غيره خبر رسيد كه جلال الدين در خلاط تا جبل جور پيش رفته و به ايشان نزديك شده، ترسيدند كه به سراغ ايشان هم بيايد. زيرا فصل زمستان بود و گمان مىبردند كه او به جزيره روى خواهد آورد تا زمستان را در آن جا بگذراند، زيرا سرماى جزيره چندان سخت نيست. روى اين انديشه، بر آن شدند كه از شهرهاى خويش به شام كوچ كنند. گروهى از مردم سروج نيز به شهر منبج رسيدند كه در شام قرار داشت. ولى بعد به مردم جزيره خبر رسيد كه جلال الدين شهرهايى را تاراج كرده و بازگشته است. اين كه آسوده خاطر شدند و در شهرهاى خود ماندند. سبب بازگشت جلال الدين اين بود كه در سرزمين خلاط برف بسيارى باريد كه همانندش سابقه نداشت. لذا در بازگشت خود شتاب ورزيد. *
متن عربی:
ذكر نهب جلال الدين بلاد أرمينة في هذه السنة [خمس وعشرين وستمائة] وصل جلال الدين خوارزم شاه إلى بلاد خلاط، وتعدى خلاط إلى صحراء موش، وجبل جور، ونهب الجميع، وسبى الحريم، واسترق الأولاد، وقتل الرجال، وخرب القرى، وعاد إلى بلاده. ولما وصل الخبر إلى البلاد الجزرية: حران وسروج وغيرهما، أنه قد جاز خلاط إلى جور، وأنه قد قرب منهم، خاف أهل البلاد أن يجيء إليهم، لأن الزمان كان شتاء، وظنوا أنه يقصد الجزيرة ليشتي بها، لأن البرد بها ليس بالشديد، وعزموا على الانتقال من بلادهم إلى الشام، ووصل بعض أهل سروج إلى منبج من أرض الشام، فأتاهم الخبر أنه قد نهب البلاد وعاد، فأقاموا، وكان سبب عوده أن الثلج سقط ببلاد خلاط كثيراً، لم يعهد مثله، فأسرع العود.
از کتاب: کامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى و على هاشمى حائرى ، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|