|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>ملک معظم عیسی بن ملک عادل > درگذشت وی و فرمانروایی فرزند او
شماره مقاله : 10460 تعداد مشاهده : 343 تاریخ افزودن مقاله : 10/5/1390
|
درگذشت ملك معظم صاحب دمشق و فرمانروائى فرزند او در اين سال [ششصد و بيست و چهارم هجرى قمرى] ملك معظم عيسى، پسر ملك عادل، روز جمعه آخر ذى القعده درگذشت. بيمارى او اسهال خونى بود. مدت فرمانروائى او در شهر دمشق، پس از درگذشت پدرش، ملك عادل، ده سال و پنج ماه و بيست روز بود. با برخى از علوم آشنائى داشت و در آنها استاد بود. از آن جمله فقه طبق مذهب ابو حنيفه، كه مدت زيادى به مطالعه آن پرداخته و در آن صاحب رأى و تميز شده بود. ديگر علم نحو، كه بيش از اندازه بدان سرگرم مىشد تا درين رشته استاد گرديد. همچنين در لغت و غيره. دستور داده بود تا در لغت كتاب جامع بزرگى برايش تاليف كنند كه صحاح يا صحاح اللغة تأليف اسماعيل بن حماد جوهرى را نيز شامل گردد و آنچه در صحاح از التهذيب ارموى و الجمهره ابن دريد و كتابهاى ديگر فوت شده، در آن بگنجانند. همچنين دستور داد تا مسند احمد بن حنبل را در بابهاى ويژهاى مرتب كنند و هر حديثى را به بابى كه بدان معنى تخصيص يافته وارد سازند. مثلا احاديث مربوط به طهارت در باب طهارت، احاديث نماز در باب نماز، همچنين رقائق، تفسير، غزوات هر كدام را در باب مخصوص خود قرار دهند تا كتاب جامعى شود. او علم را از راه صحيح خود توسعه مىداد و علما از گوشه و كنار به درگاه او روى مىآوردند. ملك معظم مسند را از يكى از ياران ابن الحصين شنيده بود. او نيز ايشان را گرامى مىداشت و مقررىهاى بسيار براى ايشان معين مىفرمود. آنان را به خود نزديك مىساخت و همنشينشان مىشد، از آنان بهره مىبرد و به آنان بهره مىرساند. با اهل علم به بحث مىپرداخت و حتى سخنانى را كه نمىپسنديد، با صبر و شكيبائى گوش مىداد. از كسانى كه همنشين و همدمش بودند، هيچ كس از او سخن ناگوارى نشنيده بود كه وى را برنجاند. عقيده خوبى داشت و اغلب مىگفت: «من در اصول به آنچه ابو جعفر طحاوى نوشته است اعتقاد دارم.» و هنگام مرگش وصيت كرد كه او را در كفن سپيد بگذارند و در جامهاى نگذارند كه طلا داشته باشد. براى آرامگاهش نيز بنايى نسازند، بلكه قبرش در صحرا زير آسمان باشد. هنگام بيمارى نيز مىگفت: «من براى كارى كه در دمياط كردم پيش خداوند بزرگ اجرى دارم و اميدوارم كه به همين سبب مرا بيامرزد.» پس از درگذشت او، پسرش داود به جايش نشست و ملقب به الملك الناصر گرديد. ملك ناصر درين هنگام نزديك به ده سال داشت. *
متن عربی:
ذكر وفاة المعظم صاحب دمشق و ملك ولده في هذه السنة [أربع وعشرين وستمائة] توفي الملك المعظم عيسى ابن الملك العادل يوم الجمعة سلخ ذي القعدة، وكان مرضه دوسنطاريا، وكان ملكه لمدينة دمشق، من حين وفاة والده الملك العادل، عشر سنين وخمسة أشهر وثلاثة وعشرين يوماً. وكان عالماً بعدة علوم، فاضلاً فيها، منها الفقه على مذهب أبي حنيفة، فإنه كان قد اشتغل به كثيراً، وصار من المتيزين فيه، ومنها علم النحو، فإنه اشتغل به أيضاً اشتغالاً زائداً، وصار فيه فاضلاً، وكذلك اللغة وغيرها، وكان قد أمر أن يجمع له كتاب في اللغة جامع كبير، فيه كتاب الصحاح للجوهري، ويضاف إليه ما فات الصحاح من التهذيب للأرموي والجمهرة لابن دريد وغيرهما، وكذلك أيضاً أمر بأن يرتب مسند أحمد بن حنبل على الأبواب، ويرد كل حديث إلى الباب الذي يقتضيه معناه، مثاله: أن يجمع أحاديث الطهارة، وكذلك يفعل في الصلاة وغيرها من الرقائق، والتفسير، والغزوات، فيكون كتاباً جامعاً. وكان قد سمع المسند من بعض أصحاب ابن الحصين، ونفق العلم في سوقه، وقصده العلماء من الآفاق، فأكرمهم، وأجرى عليهم الجرايات الوافرة، وقربهم، وكان يجالسهم، ويستفيد منهم، ويفيدهم، وكان يرجع إلى علم وصبر على سماع ما يكره، لم يسمع أحد ممن يصحبه منه كلمة تسوءه. وكان حسن الاعتقاد يقول كثيراً: إن اعتقادي في الأصول ما سطره أبو جعفر الطحاوي؛ ووصى عند موته بأن يكفن في البياض، ولا يجعل في أكفانه ثوب فيه ذهب، وأن يدفن في لحد، ولا يبنى عليه بناء بل يكون قبره في الصحراء تحت السماء، ويقول في مرضه: لي عند الله تعالى في أمر دمياط ما أرجو أن يرحمني به. ولما توفي ولي بعده ابنه داود ويلقب الملك الناصر، وكان عمره قد قارب عشرين سنة.
از کتاب: کامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى و على هاشمى حائرى ، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|