|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>ملک اشرف > ورود لشکریان وی به آذربایجان و تصرف قسمتی از آن
شماره مقاله : 10459 تعداد مشاهده : 342 تاریخ افزودن مقاله : 10/5/1390
|
ورود لشكريان ملك اشرف به آذربايجان و تصرف قسمتى از آن در اين سال [ششصد و بيست و چهارم هجرى قمرى]، در ماه شعبان، حسام الدين على حاجب، نماينده ملك اشرف در خلاط و فرمانده لشكر خلاط با سربازانى كه اختيار داشت رهسپار آذربايجان گرديد. سبب لشكركشى او اين بود كه جلال الدين با مردم ستمگرانه رفتار مىكرد و سپاهيانش به دارائى مردم چشم طمع مىدوختند. همسر او دختر سلطان طغرل سلجوقى قبلا زن اوزبك بن پهلوان فرمانرواى آذربايجان بود و چنان كه گفتيم بعد جلال الدين خوارزمشاه او را به عقد خويش در آورد. اين خانم تا هنگامى كه همسر اوزبك بن پهلوان بود، با وجودى كه شوهرش عنوان فرمانروائى را داشت، معذلك رسما در سراسر شهرهاى آذربايجان فرمان مىراند و با بودن او نه شوهرش قدرت و نفوذى داشت نه هيچ كس ديگر. اما جلال الدين خوارزمشاه، همينكه او را گرفت دستش را از كارها كوتاه ساخت و به او اعتنائى نكرد. او كه ديد جلال الدين وى را از اعمال نفوذ و امر و نهى در امور باز داشته، از قدرتش انديشناك شد و ترسيد. از اين رو، او و همچنين مردم خوى به حسام الدين على حاجب پيام فرستادند و او را به نزد خويش فرا خواندند تا آن شهرها را به وى تسليم كنند. حسام الدين نيز به راه افتاد و داخل خاك آذربايجان گرديد و شهر خوى و حصنهائى را كه در دست همسر جلال الدين بود و پيرامون خوى قرار داشت و همچنين مرند را گرفت. مردم شهر نخجوان نيز بدو نامه نگاشتند و پيشش رفتند و آن شهر را تسليمش كردند. بدين گونه حسام الدين و يارانش با گرفتن آن شهرها نيرومند شدند و اگر به پيشروىهاى خويش ادامه مىدادند بىگمان سراسر آذربايجان را مىگرفتند. ولى آنان به خلاط بازگشتند و همسر جلال الدين، دختر سلطان طغرل، را نيز با خود به خلاط بردند. به خواست خداى بزرگ، ضمن وقايع سال 625، بزودى باقى اخبارشان را شرح خواهيم داد. * متن عربی: ذكر دخول العساكر الأشرفية إلى أذربيجان وملك بعضها في هذه السنة [أربع وعشرين وستمائة]، في شعبان، سار الحاجب علي حسام الدين، وهو النائب عن الملك الأشرف بخلاط، والمقدم على عساكرها، إلى بلاد أذربيجان فيمن عنده من العساكر. وسبب ذلك أن سيرة جلال الدين كانت جائرة، وعساكره طامعة في الرعايا، وكانت زوجته ابنة السلطان طغرل السلجوقي، وهي التي كانت زوجة أوزبك بن البهلوان، صاحب أذربيجان، فتزوجها جلال الدين، كما ذكرناه قبل، وكانت مع أوزبك تحكم في البلاد جميعها، ليس له ولا لغيره معها حكم. فلما تزوجها جلال الدين أهملها ولم يلتفت إليها، فخافته مع ما حرمته من الحكم والأمر والنهي، فأسلت هي وأهل خوي إلى حسام الدين الحاجب يستدعونه ليسلموا البلاد، فسار ودخل البلاد، بلاد أذربيجان، فملك مدينة خوي وما يجاورها من الحصون التي بيد امرأة جلال الدين، وملك مرند، وكاتبه أهل مدينة نقجوان، فمضى إليهم، فسلموها إليه، وقويت شوكتهم بتلك البلاد، ولو داموا لملكوها جميعها، وإنما عادوا إلى خلاط، واستصحبوا معهم زوجة جلال الدين ابنة السلطان طغرل إلى خلاط، وسنذكر باقي خبرهم سنة خمس وعشرين إن شاء الله تعالى.
از کتاب: کامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى و على هاشمى حائرى ، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|