|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>جلال الدین خوارزمشاه > محاصره دو شهر آنی و قرس به دست وی
شماره مقاله : 10453 تعداد مشاهده : 349 تاریخ افزودن مقاله : 9/5/1390
|
محاصره دو شهر آنى و قرس به دست جلال الدين خوارزمشاه در اين سال [ششصد و بيست و سوم هجرى قمرى]، در ماه رمضان، جلال الدين خوارزمشاه، چنان كه گفتيم، از كرمان به سوى تفليس بازگشت. از آن جا به شهر آنى رفت كه جزو گرجستان به شمار مىرفت. در شهر آنى ايوانى، فرمانده لشكريان گرجستان، با آن عده از بزرگان گرجى كه پيشش مانده بودند، به سر مىبرد. جلال الدين او را محاصره كرد. گروهى از لشكر خويش را نيز به شهر قرس فرستاد كه آنهم جزو گرجستان بود. آنى و قرس از استوارترين و بلندترين شهرها محسوب مىشدند. جلال الدين هر دو شهر مذكور را محاصره كرد و با ساكنان آنها به جنگ پرداخت. در برابر هر يك از آنها منجنيقهائى بر پا كرد و در جنگ كوشش بسيار به كار برد. گرجىها نيز در حفظ و نگهدارى و دفاع ازين دو شهر بىاندازه كوشيدند زيرا ميترسيدند كه جلال الدين، چنانچه آنى و قرس را بگيرد، با مردمش همان رفتار را بكند كه با ساير همكيشان ايشان در شهر تفليس كرده بود. جلال الدين تا چند روز از ماه شوال گذشته سرگرم كار جنگ با اين دو شهر بود. بعد لشكريانى را براى ادامه جنگ در آن دو شهر گماشت و خود به تفليس بازگشت. از تفليس شتابان روانه ابخاز و شهرهاى ديگر گرجستان كه هنوز گرفته نشده بود گرديد. به كسانى كه در آن نواحى مىزيستند حمله برد و يغما كرد و كشت و زنان و فرزندان را اسير و برده ساخت و شهرها را ويران كرد و سوزاند. لشكريان او نيز آنچه در ابخاز و جاهاى ديگر به دست آوردند به غنيمت بردند. جلال الدين از آن جا به تفليس بازگشت. *
متن عربی:
ذكر حصر جلال الدين مدينتي آني وقرس في هذه السنة [ثلاث وعشرين وستمائة]، في رمضان، عاد جلال الدين من كرمان، كما ذكرناه؛ إلى تفليس، وسار منها إلى مدينة آني، وهي للكرج، وبها إيواني مقدم عساكر الكرج فيمن بقي معه من أعيان الكرج، فحصره وسير طائفة من العسكر إلى مدينة قرس وهي للكرج أيضاً، وكلاهما من أحصن البلاد وأمنعها، فنازلهما وحصرهما، وقاتل من بهما، ونصب عليهما المجانيق، وجد في القتال عليهما، وحفظهما الكرج، وبالغوا في الحفظ والاحتياط لخوفهم منه أن يفعل بهم ما فعل بأشياعهم من قبل بمدينة تفليس، وأقام عليهما إلى أن مضى بعض شوال، ثم ترك العسكر عليهم يحصرونهم وعاد إلى تفليس. وسار من تفليس مجداً إلى بلاد ابخار وبقايا الكرج، فأوقع بمن فيها، فنهب، وقتل، وسبى، وخرب البلاد وأحرقها، وغنم عساكره ما فيها، وعاد منها إلى تفليس.
از کتاب: کامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى و على هاشمى حائرى ، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|