|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
قرآن و حدیث>دعا و اذکار>اسماء الله
شماره مقاله : 10433 تعداد مشاهده : 362 تاریخ افزودن مقاله : 6/5/1390
|
شيخ محمد بن صالح العثيمين رحمه الله در کتاب ارزشمند خود؛ القواعدالمثلي في صفات الله تعالي واسمائه الحسني" چنين مي نويسد: " (قاعده ششم): «اسماء الله غير محصورند و عددي معين ندارند» چون رسول خداصلي الله عليه وسلم در حديث مشهوري فرموده است: (اسالك بكل اسم هو لك سميت به نفسك او انزلته في كتابك او علمته احدا من خلقك او استاثرت به في علم الغيب عندك) «خداوندا! تو را به هر اسمي ميخوانم كه خود را بدان نام نهادهاي يا در كتابت نازل فرمودهاي يا به يكي از بندگان خود ياد داده اي، يا در علم غيب براي خود اختصاص دادهاي».( رواه احمد (1/391،) صحيح) و معلوم است نام هايي را كه در علم غيب به خود اختصاص داده است هيچكس نتواند آنرا حصر و شمارش كند و بدان احاطه نمايد. و اما فرموده رسول الله صلي الله عليه وسلم كه فرموده است: (ان لله تسعه و تسعين اسما مائه الا واحداً من احصاها دخل الجنه) بخاري كتاب الدعوات (6410). «همانا خداوند نود و نه اسم دارد، هركس آنها را بشمارد داخل جنت شود. دلالت بر حصر اسماء در اين تعداد ندارد زيرا اگر مراد از آن حصر اسماء بود، ميفرمود: (ان اسماء الله تسعه و تسعون اسما من احصاها دخل الجنة) «همانا اسماء خدا نود و نه هستند هركس آنها را برشمارد داخل بهشت شود». يا عبارتي ديگر از اين قبيل: معني حديث اين است: اين تعداد از اسماءالله از آنچنان شأن و منزلتي برخوردارند كه هركس آنها را برشمارد داخل بهشت ميشود. بنابراين جمله: «من احصاها دخل الجنة» مكمل جمله ماقبل است و مستقل نيست. مانند اين است بگوئيد: من صد درهم به نزد خود گذاشتهام تا به عنوان صدقه انفاق نمايم، اين جمله مانع آن نيست مبالغي ديگر هم براي مصارف غيرصدقه به نزد خود داشته باشيد. و تعيين اين اسماء از جانب رسول خدا صلى الله عليه و سلم به ثبوت نرسيده و حديث روايت شده پيرامون تعيين آنها ضعيف است. ( اشاره شيخ (رح) به حديثي است كه ترمذي در (3507) و ابن حبان در (2384) و غيره روايت كردهاند.) ابن تيميه در فتاوي ص (382) ج (6) از مجموع ابن قاسم گويد: به اتفاق حديثشناسان تعيين اسماء الله از كلام رسول خداص ثابت نيست، و در عبارتي قبل از آن گويد: وليد آن را از زبان بعضي از شيوخ شامي خود نقل كرده است چنانچه در بعضي از روايتهاي حديثش اين مطلب توضيح داده شده است. و ابن حجر در فتح الباري ج 11، ص 215 گويد: به نزد شيخين (بخاري و مسلم) علت ضعف حديث روايت نمودن وليد به تنهايي نيست بلكه اختلاف در آن و اضطراب، تدليس و احتمال ادراج را نيز ميتوان از علل ضعف آن برشمرد. و چون تعيين اسماء الله از رسول خدا صلى الله عليه و سلم به ثبوت نرسيده است، سلف در اين مورد اختلاف دارند و چندگونه روايت از آنها وجود دارد، و آنچه براي من در كتاب و سنت رسول گرامي صلى الله عليه و سلم روشن شده نود و نه اسم است. اسماء الله موجود در كتاب عبارتند از: 1- الله: معبود مطلق، 2- الاحد: يگانه، 3- الاعلي: والا در ذات و صفات، 4- الاكرم: نيكوكار، 5- الإله: معبود به حق، 6- الاول: اول بلا ابتدا، 7- الآخر: آخر بلا انتها، 8- الظاهر: بلندمرتبه و غالب، 9- الباطن: نهان و ناپيدا، 10- الباري: آفريدگار، 11- البر: خير و نيكوکار، 12- البصير: بينا، 13- التواب: بسيار توبهپذير، 14- الجبار: بسيار قادر و عظيم، غلبهكننده، 15- الحافظ: نگهدار، 16- الحسيب: مراقب و حسابرس، 17- الحفيظ: بسيار نگهدار، 18- الحفي: مهربان، 19- الحق: حق، 20- المبين: آشکار، 21- الحكيم: با حكمت، 22- الحليم: بردبار،23- الحميد: ستايش شده،24- الحي: زنده، 25- القيوم: (پاينده) بي نياز، 26- الخبير: آگاه، 27- الخالق: آفريننده، 28- الخلاق: بسيار آفريننده، 29- الرئوف: بسيار مهربان، 30 – الرحمن: بخشاينده، 31- الرحيم: مهربان، 32- الرزاق: روزيدهنده، 33- الرقيب: مراقب، 34- السلام: مبرا از عيب، 35- السميع: شنونده،36- الشاكر: سپاسگزار، 37- الشكور: بسيار سپاسگزار،38- الشهيد: حاضر و گواه، 39- الصمد: كسي كه براي رفع همهي نيازها رو به سوي او ميشود، 30- العالم: دانا، 41- العزيز: شكستناپذير ، 42- العظيم: بزرگوار، 43- العفو: بسيار باگذشت، 44- العليم: بسيار دانا، 45- العلي: داراي علو مطلق، 46- الغفار: بسيار آمرزنده، 47- الغفور: آمرزنده، 48- الغني: داراي غناي مطلق، 49- الفتاح: گشاينده، 50- القادر: توانا، 51- القاهر: غالب و مسلط، 52- القدوس: منزه، 53- القدير: توانا، 54- القريب: نزديك، 55- القوي: نيرومند، 56- القهار: بسيار غلبهكننده، 57- الكبير: بزرگ، 58- الكريم: صاحب كرم، 59- اللطيف: باريك بين آگاه، 60- المؤمن: ايمنى بخش، 61- المتعال: بزرگوار و والا، 62- المتكبر: برتر از آن كه بر كسي ستم كند، 63- المتين: استوار، 64- المجيب: اجابتكننده، 65- المجيد: صاحب مجد و بزرگواري، 66- المحيط: احاطهكننده بر همه هستي، 67- المصور: صورتگر، 68- المتقدر: توانا و قدرتمند، 69- المقيت: روزيدهنده، 70- الملك: پادشاه، 71- المليك: پادشاه توانا، 72- المولي: سرور و سرپرست، 73- المهين: مطلع بر نهان و آشكار، 74- النصير: يار و پشتيبان، 75- الواحد: تنهاي بينظير، 76- الوارث: وارث، 77- الواسع: گشاينده، 78- الودود: بسيار مهربان، 79- الوكيل: حافظ و نگهبان، شاهد، 80- الولي: سرپرست و ياور، 81- الوهاب: بسيار بخشنده. اسماء الله در سنت رسول الله صلي الله عليه وسلم عبارتند از: 82- الجميل: زيبا، 83- الجواد: بسيار بخشنده،84- الحكم: دادگر عادل، 85- الحيي: صاحب حيا، 86- الرب: پروردگار، 87- الرفيق: داراي رفق و مهرباني، 88- السبوح: بينهايت منزه، 89- السيد: سرور و آقا، 90- الشافي: شفادهنده، 91- الطيب: پاك، 92- القابض: پسگيرنده، 93- الباسط: گستراننده، 94- المقدم: جلوبرنده، 95- المؤخر: تأخيردهنده، 96- المحسن: احسانكننده، 97- المعطي: عطاكننده، 98- المنان: دهنده نعمتهاي بزرگ، 99- الوتر: منفرد و تك و تنهاي بيمانند. اين بود ذکر 81 اسم در قرآن کريم و 18 اسم در سنت رسول خدا صلى الله عليه و سلم که آنها را بعد از پيگيري در قرآن وسنت جمع آوري کرده ايم هر چند که در اسم (الحفي) مترددم, زيرا بصورت مقيد در کلام خدا به نقل از ابراهيم ؛ آمده است: « إِنَّهُ كَانَ بِي حَفِيًّا» (مريم / 47) و همچنين نسبت به «محسن» اين ترديد وجود دارد، چون ما درباره راويان اين حديث كه در طبراني وارد شده است اطلاعي حاصل نكرديم، ولي شيخ الاسلام آن را از جمله اسماء الله برشمرده است. و بعضي از اسماء الله به صورت مضاف ميباشند، مانند؛ (مالك الملك، ذو الجلال و الاكرام).
والله اعلم وصلي الله وسلم علي محمد و علي آله و اتباعه الي يوم الدين سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|