|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>رویا
شماره مقاله : 10370 تعداد مشاهده : 454 تاریخ افزودن مقاله : 12/4/1390
|
نظرياتي در مورد ديدن خواب و رؤيا ارائه شده است ،اما همه آنان فقط به صورت يک نظريه باقي ماندند و اميد نميرود که علم آدمي در اين حيطه به صورت کامل بتواند به سوالات موجود در اين مورد پاسخ قطعي دهد، زيرا خواب ديدن و رؤيا مسألهاي روحي است و خود روح نيز، ناشناخته است و ناشناخته نيز، باقي خواهد ماند؛ خداوند به کساني که در مورد روح از پيامبر(صلي الله عليه وسلم) سؤال نموده بودند، چنين فرموده است : « وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُم مِّن الْعِلْمِ إِلاَّ قَلِيلاً» (اسراء / 85) «و از تو در مورد روح ميپرسند، بگو روح از امر پروردگار است و از علم به شما جز بهرهي اندکي داده نشده است» روح آدمي همواره به يک شكل و قالب باقي نميماند بلکه در شرايط و احوال متفاوت تغيير ميکند. ابن قيم در کتابش «الروح» بيان ميکند که روح آدمي از دوران جنيني تا دوران بعد از مرگ و جهان آخرت به پنج صورت متفاوت تغيير ميکند : 1) براي بار اول روح وارد جنين مي شود و انسان هيج علمي ندارد و روح نيز تحت تأثير چيزي قرار نمي گيرد . 2) بعداز تولد و وارد شدن به محيطي ديگر، روح صورتي متفاوت از صورت اول دارد و با توجه به محيط و معلومات شخص، تحت تأثير قرار ميگيرد. 3) هنگام خواب نيز ،شعاع يا بخشي از روح از بدن خارج ميشود، اما تمام روح به طور کامل از بدن خارج نميشود و در اين حالت است که انسان خواب ميبيند. 4) بعد از مرگ در جهان برزخ ،اگرچه روح بهطور کامل از بدن خارج شده است ،اما در بعضي موارد، بخش کمي از آن با جسد در ارتباط است و در اين حالات، جسد نيز، تحت تأثير آنچه براي روح پيش ميآيد مانند عذاب قبر يا آرامش و نعمتهاي بعد از مرگ قرار ميگيرد. 5) در روز قيامت و هنگام زنده شدن مردگان روحي که وارد جسد ميگردد با روح دنيوي تفاوت دارد، زيرا با حضور اين روح در جسم، جسد به خواب، مرگ يا پوسيدگي دچار نميشود. خواب ،از آيات و نشانههاي قدرت خداوند است (روم / 23). خداوند از خواب با کلمه «سُبات» ياد نموده است. (نبأ / 9 و فرقان / 47)؛ يعني، تعطيل کار به منظور استراحت و تجديد قوا و آرامش و آسايش و اشارﮤ لطيفي است به تعطيل برخي از فعاليتهاي اندامهاي بدن هنگام خواب. بعضي از مفسرين سُبات را به معني مرگ تفسير نمودهاند، زيرا خداوند ميفرمايد : «خداست که شما را در شب ميميراند». (انعام / 60) و در آيه 42 سورﮤ زمر ميفرمايد : «خداوند ارواح را در هنگام مرگ انسانها و هنگام خوابشان برميگيرد. ارواح کساني را که فرمان مرگ آنان را صادر نموده است نگاه ميدارد و ارواح ديگر را (که هنوز اجل صاحبانشان فرا نرسيده به جسم) تا وقت مشخصي بازميگرداند و در اين مسأله، نشانههاي روشني براي انديشمندان است». از اينرو، خواب مردمان، مرگ آنان و بيدار شدن آنان، زنده شدن دوبارﮤ آنان است و به همين دليل، سنت است که هنگام خوابيدن، اين اوراد خوانده ميشود : «بسمک اللهم اموات و احيا» بهنام تو اي خداوند ميميرم و زنده ميشوم «اللهم بک وضعت جنبي و بک ارفعه فأن امسکتها فاغفرلها و ارحمها و ان ارسلتها فاحفظها بما تحفظ به عبادک الصالحين» خداوندا با نام تو پهلويم را بر زمين ميگذارم و با نام تو برميخيزم اگر جانم را گرفتي آن را ببخش و به آن رحم نما و اگر آن را نگرفتي، از آن محافظت نما؛ آنگونه که از بندگان نيکوکارت محافظت مينمايي و هنگام بيدار شدن، اين ورد خوانده شود : «الحمدالله الذي احيانا بعد ما اماتنا و اليه النشور» ؛يعني، سپاس خداوندي را که بعد از مرگمان ما را زنده نمود و بازگشت به سوي اوست. در هنگام خواب، که در روايات به عنوان «برادر مرگ يا وفات صغري» از آن ياد شده است، ارتباط تنگاتنگ بين روح و جسم، کم ميشود و روح يا قسمت کمي از آن، بدون اينکه به صورت کامل از بدن خارج شود، بهطور ناقص، با بدن قطع ارتباط ميکند و در ميان عالم روحاني و دنياي جسماني که به زمان و مکان محدود نيست در جولان و نوسان قرار گرفته و به گشتوگذار در آن ميپردازد؛ و اينگونه است که فرد خوابيده، وارد عالم رؤيا ميشود و چيزهايي از گذشته، حال و يا آينده را ميبيند. رؤياهايي که در اين حالت، روح ميبيند بر سه نوع است : 1. رؤياي خوشايند، که از جمله نعمتهاي الهي است و باعث شادي و خوشحالي دلهاي مؤمنين است. پيامبر(صلي الله عليه وسلم ) ميفرمايد : «لم يبق من النبوه الا المبشرات» ؛يعني،از نبوت به جز رؤياي صالحه که مايه مژده و شادي است چيزي باقي نمانده است. 2. روياي ناخوشايند، که از شيطان است و باكمك آن، انسانها را ناراحت ميکند و دواي آن، پناه بردن به خدا از شرّ شيطان و آنچه که ديده است؛ ميباشد و نبايد آن را نزد ديگران بازگويد که در اين صورت، از آن رؤيا، دچار زيان نميگردد و نبايد بر تعبير چنين خوابهايي اصرار داشت، زيرا اگر تعبير شوند ممکن است به همان صورتي که تعبير شدهاند، اتفاق بيفتند. 3. خواب هايي هستند که تعبير ندارند و خود اين خوابها نيز، بر چندگونهاند: افکار دروني انسان هستند يا وقايعي هستند که در زندگي روزمرﮤ آن فرد وجود دارد يا خوابهاي پريشان و بيمعني هستند که کار شيطان است و آدمي را با آن بازي ميدهد مانند داستان آن مردي که به پيامبر خدا (صلي الله عليه وسلم )گفت : اي پيامبر خدا در خواب ديدم که سرم قطع شده است و جلو من افتاده و با سرعت بالا و پايين ميجهد و از من دور ميشود و من نيز، به دنبال آن ميدويدم. پيامبر (صلي الله عليه وسلم ) فرمود : «لا تحدث الناس بتلعب الشيطان بک في منامک» ؛يعني، چنين خوابي را که در آن شيطان، تو را بازي داده است، براي مردم بازگو نکن. بعضي از رؤياها به همان صورت اتفاق افتاده يا اتفاق خواهد افتاد، اما بسياري از اين رؤياها داراي سمبل و نمادهاي مشخصي هستند که به تعبير درست احتياج دارند. در مورد تعبير خواب، کتابهاي زيادي نوشته شده است؛ بيشتر آن ها ادعا ميکنند که تعبيرات خود را از استادان ماهر در تعبير خواب، مانند ابن سيرين اقتباس نمودهاند، اما در اين مورد، سند و مدرک صحيحي ارائه ندادهاند. اگرچه تواتر تجربيات مردم در ديدن خواب و تعبير آن ها در طول زمان و بيان اين تجربيات، خود به تنهايي باعث شده است که اغلب مطالب اين کتابها در مورد تعبير خواب راست از آب درآيد، اما انتسابهاي نامستند و افزودن به قطر اين کتابها، بدون دليل موجه، اعتبار آن ها را خدشهدار نموده است. آنچه که مهم است اين است که نبايد به کتابهاي تعبيرخواب به صورت کامل اعتماد نمود، زيرا تعبير خواب برحسب زمان و مکان و شرايط و احوال محيط يا بينندﮤ خواب تغيير ميکند. خلاصه اينکه؛ خواب سه نوع است : 1. رؤياي صالحه يا خوابي نيکو که مژدهاي است از طرف خداوند براي بينندهي آن و يک قسمت از چهل و شش قسمت نبوت پيامبران است. [بخاري و مسلم] 2. خواب ناپسند و ناخوشايند که از طرف شيطان است و براي مسخره کردن و آزار دادن بينندهي خواب ميباشد. 3. خوابي که ناشي از خيالات و تفکرات انسان و اعمال روزمرة اوست. خوابهايي که به علت عادتهاي روزمره ميباشند، در اين طبقه جاي ميگيرند؛ مثلاً، فردي عادت نموده است که در ساعت معيني از روز غذا بخورد، اگر روزي برخلاف عادت در آن ساعت، غذا نخورد و بخوابد، ممکن است خواب غذا خوردن را ببيند يا اگر در حالت بيداري غذاي زياد خورده باشد، ممکن است در خواب ببيند که استفراغ ميکند. غير از اين سه نوع، هر خوابي که ديده شود، خوابهاي پريشان و باطل است و نميتوان آنها را تعبير نمود، زيرا براساس قاعدهي مشخصي قرار نگرفتهاند.
والله اعلم وصلي الله وسلم علي محمد و علي آله و اتباعه الي يوم الدين سايت جامع فتاواي اهل سنت و جماعت IslamPP.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|