|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاريخ>تاریخ ایران>اشک بن اشکان
شماره مقاله : 10278 تعداد مشاهده : 355 تاریخ افزودن مقاله : 4/4/1390
|
سخن درباره فرمانروائى اشك بن اشكان در پايان فرمانروائى سلسله سلوكيان مردى برخاست به نام «اشك» كه از فرزندان دارا به شمار مىرفت و در رى به جهان آمده بود. او لشكرى بزرگ گرد آورد و براى پيكار با انطيخس (آنتيوخوس) به راه افتاد. انطيخس نيز به جنگ با او شتافت و اين دو تن در سرزمين موصل با يك ديگر روبرو شدند. در نبردى كه درگرفت، انطيخس كشته شد و اشك بر نواحى سواد دست يافت و در نتيجه، از موصل تا رى و اصفهان به دست وى افتاد. از اين جا كار او بالا گرفت و ساير فرمانروايان نواحى ملوك الطوائفى، به خاطر بزرگوارى كه انجام داده بود، در گرامىداشت او كوشيدند و نامههاى خود را به نام او آغاز كردند و نام او را پيش از نام خود نوشتند و او را پادشاه خواندند. بدين گونه، اشك به پادشاهى رسيد بىاين كه هيچيك از ملوك الطوائف را از فرمانروائى بركنار سازد. پس از او، پسرش، شاپور بن اشك پادشاه شد.
متن عربی: ذكر ملك أشك بن أشكان ثمّ خرج رجل يقال له أشك، وهو من ولد دارا الأكبر، وكان مولده ومنشأه بالريّ، فجمع جمعاً كبيراً وسار يريد أنطيخس، وزحف رليه أنطيخس والتقيا ببلاد الموصل، فقتل أنطيخس وملك أشك السواد وصار بيده من الموصل إلى الريّ أصبهان، وعظّمته سائر ملوك الطوائف لسنّه وشرفه وفعله، وبدأوا به كتبهم، وسمّوه ملكاً من غير أن يعزل أحداً منهم، ثمّ ملك بعده ابنه سابور بن أشك.
* از کتاب: كامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.
مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|