|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>ابوبکر صدیق رضی الله عنه > دستور به دعوت امراى خود را هنگام فرستادن به شام
شماره مقاله : 10031 تعداد مشاهده : 395 تاریخ افزودن مقاله : 31/2/1390
|
وصية أبي بكر الأمراء بذلك أمر أبي بكر أمراءه بالدعوة حين بعث الجنود نحو الشام أخرج البيهقي وابن عساكر عن سعيد بن المسيِّب: أنَّ أبا بكر رضي الله عنه لما بعث الجنود نحو الشام أمَّر يزيد بن أبي سفيان، وعمرو بن العاص، وشرحبيل بن حسنة، ولما ركبوا مشى أبو بكر مع أمراء جنوده يودِّعهم حتى بلغ ثَنِيَّة الوداع، فقالوا: يا خليفة رسول الله، تمشي ونحن ركبان؟ فقال: إِني أحتسب خطاي هذه في سبيل الله. ثم جعل يوصيهم فقال: «أوصيكم بتقوى الله، أغزُوا في سبيل الله، فقاتلوا من كفر بالله، فإنَّ الله ناصرٌ دينَه، ولا تَغُلُّوا، ولا تغدِروا، ولا تجبنوا، ولا تُفسدوا في الأرض، ولا تعصوا ما تؤمرون. فإذا لقيتم العدو من المشركين ــــ إن شاء الله ــــ فادعوهم إلى ثلاث؛ فإن هم أجابوكم فاقبلوا منهم وكفُّوا عنهم: أدعوهم إلى الإِسلام، فإن هم أجابوكم فاقبلوا منهم وكفُّوا عنهم: أدعوهم إلى الإِسلام، فإن هم أجابوكم فاقبلوا منهم وكفُّوا عنهم. ثم أدعوهم إلى التحوُّل من دارهم إلى دار المهاجرين، فإن هم فعلوا فأخبروهم أن لهم مثل ما للمهاجرين وعليهم ما على المهاجرين، وإن هم دخلوا في الإِسلام واختاروا دارهم على دار المهاجرين، فأخبروهم أنَّهم كأعراب المسلمين، يجري عليهم حكم الله الذي فرض على المؤمنين، وليس لهم في الفيء والغنائم شيء حتى يجاهدوا مع المسلمين. فإن هم أبَوا أن يدخلوا في الإِسلام فادعوهم إلى الجزية، فإن هم فعلوا فاقبلوا منهم وكفُّوا عنهم، وإن هم أبَوا فاستعينوا بالله عليهم فقاتلوهم إن شاء الله. ولا تُعرقُنَّ نخلاً، ولا تحرقُنَّها، ولا تعقروا البهيمة ولا شجرة ثمر، لا تهدموا بِيْعة، ولا تقتلوا الولدان ولا الشيوخ ولا النساء. وستجدون أقواماً حبسوا أنفسهم في الصوامع فدعوهم وما حبسوا أنفسهم له، وستجدون آخرين اتخذوا للشيطان في أوساط رؤوسهم أفحاصاً، فإذا وجدتم أولئك فاضربوا أعناقهم إن شاء الله». كذا في كنز العمال . وأخرجه مالك وعبد الرزاق والبيهقي وابن أبي شيبة عن يحيى بن سعيد، والبيهقي عن صالح بن كيسان، وابن زَنْجويه عن ابن عمر رضي الله عنهما مختصراً. كما في الكنز (2295 و 296).
ابوبكر رضی الله عنه امراى خود را هنگام فرستادن به شام به دعوت دستور مىدهد بیهقى (85/9) و ابن عساكر از سعیدبن مسیب روایت نمودهاند كه: هنگامى ابوبكر رضی الله عنه لشكر را به طرف شام فرستاد، یزید بن ابى سفیان، عمروبن العاص و شُرَحبیل بن حسنه را به عنوان امیر بر آنها مقرر نمود، و هنگامى كه آماده حركت شده و سوار گردیدند، ابوبكر رضی الله عنه نیز به خاطر خداحافظى با امیران لشكر خود پیاده حركت نمود، تا این كه به ثنیه الوداع رسید. آنها به او عرض نمودند: اى خلیفه رسول خدا، تو پیاده راه مىروى و ما سوار هستیم؟ فرمود: من این گامهاى خود را در راه خداوند حساب مىكنم. پس از آن شروع به توصیه و سفارش آنها نمود: شما را به تقوى و ترس خداوند (جل جلاله) سفارش مىكنم. در راه خدا بجنگید، و با كسى كه منكر خدا و كافر است، قتال نمایید. خداوند ناصر دین خود است، و از مال غنیمت دزدى و سرقت نكنید. خیانت ننمایید. نترسید و در روى زمین فساد نكنید و از آنچه به شما هدایت و دستور داده مىشود سرپیچى و نافرمانى نكنید، و - ان شاءاللَّه - چون با دشمن مشرك برخوردید، آنها را به قبول نمودن یكى ازین سه چیز دعوت نمایید. اگر آنها از شما قبول نمودند، شما نیز از آنها قبول نمایید و از ایشان دست بازدارید. آنان را به اسلام دعوت كنید، اگر از شما پذیرفتند، شما نیز از آنها قبول كنید، و دست از آنها بازدارید. بعد از آن آنها را به هجرت از جاى شان به دار مهاجرین فراخوانید. اگر این كار را قبول كردند، به آنان خبر دهید كه براى آنها همان اجرى است كه براى مهاجرین است و بر آنها همان چیزى است كه بر مهاجرین مىباشد. اگر به اسلام داخل شدند، و منطقه خود را بر دار مهاجرین برگزیدند، آنها را با خبر سازید، كه چون مسلمانان بادیه نشین هستند، و همان حكم خداوند كه بر مؤمنین فرض نموده است بر آنها جارى مىشود و از فىء و غنایم تا این كه همراه مسلمین جهاد نكنند، سهم و نصیبى ندارند. اگر داخل شدن به اسلام را نپذیرفتند، آنها را به جزیه دادن دعوت كنید. اگر این كار را هم انجام دادند، از آنها قبول كنید، و از ایشان دست بازدارید. و اگر از این هم ابا ورزیدند، با طلب مدد و استعانت از خداوند (جل جلاله)، و به خواست الهى با آنها بجنگید. ولى درخت خرمایى را قطع نكنید، ونه بسوزانید، و حیوانات را (توسط زدن به شمشیر و یا تیر) نكشید، و درخت میوه دار را از بین نبرید. عبادت خانههاى یهود و نصارا را منهدم نسازید، و پسران خردسال، بزرگ سالان و زنان را نكشید. شما اقوامى را خواهید یافت كه خود را در صومعهها حبس نمودهاند، آنها را به همان حالت شان كه در آنجا خود را بند نموده (و مصروف عبادت هستند) واگذارید، و كسان دیگرى را خواهید یافت كه در میان سرهاى خود براى شیطان جایگاه هایى ساختهاند (یعنى وسط سرهاى خود را تراشیدهاند) چون اینها را دریافتند، به خواست خداوند گردنهاى شان را بزنید.[1] این چنین در كنز العمال (295/2) آمده است. و این را مالك، عبدالرزاق، بیهقى و ابن ابى شیبه از یحیى بن سعید، و باز بیهقى از صالح بن كیسان و ابن زنجویه از ابن عمر (رضىاللَّه عنهما) به اختصار، چنان كه در الكنز (296 -295/2) آمده، روایت نمودهاند.
[1] منکر است. بیهقی در «الکبری» (9/85) از امام احمد نقل شده است که آن را منکر دانسته است.
از کتاب: حیات صحابه، مؤلّف علّامه شیخ محمّد یوسف كاندهلوى، مترجم: مجیب الرّحمن (رحیمى)، جلد اول، به همراه تحقیق احادیث کتاب توسط:محمد احمد عیسی (به همراه حکم بر احادیث بر اساس تخریجات علامه آلبانی) مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|