Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: " من لا يرحم الناس لا يرحمه الله " (متفق عليه)، يعنى: " كسى كه به مردم رحم نميكند خداوند نيز به او رحم نميكند ".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>اشخاص>فروة بن مسیک قطیعی رضی الله عنه > مأمور ساختن وی براى دعوت در قتال

شماره مقاله : 9881              تعداد مشاهده : 352             تاریخ افزودن مقاله : 28/1/1390

أمره عليه السلام فروة القطيعي بالدعوة في القتال 
وأخرج بن سعد، وأحمد، وأبو داود، والترمذي وحسَّنه، والطبراني، والحاكم عن فروة بن مُسَيك القطيعي رضي الله عنه قال: أتيت رسول الله صلى الله عليه وسلم فقلت: يا رسول الله، ألا أقاتل من أدبر من قومي بمن أقبل منهم؟ فقال: «بلى»؛ ثم بدا لي فقلت: يا رسول الله، لا، بل هم أهل سبأ، هم أعزُّ وأشدُّ قوة. فأمرني رسول الله صلى الله عليه وسلم وأذن لي في قتال سبأ. فلما خرجت من عنده أنزل الله في سبأ ما أنزل. فقال رسول الله صلى الله عليه وسلم «ما فعل القطيعي؟» فأرسل إلى منزلي فوجدني قد سرت فردَّني. فلما أتيت رسول الله صلى الله عليه وسلم وجدته قاعداً وحوله أصحابه فقال: «أدعُ القوم، فمن أجاب منهم فأقبل ومن أبى فلا تعجل عليه حتى يُحدَث إليّ». فقال رجل من القوم يا رسول الله، ما سبأ أرض أو إمرأة؟ قال: «ليست بأرض ولا إمرأة، ولكن رجل ولد عشرة من العرب. فأما ستة فتيامنوا وأما أربعة فتشاءموا. فأما الذين تشاءموا: فلَخْم، وجُذام، وغسّان، وعمِلة، وأما الذين تيامنوا: فالأزْد، كِنْدة، وحِمْيَر، والأشعريون، والأنْمار، ومَذْحج». فقال: يا رسول الله، وما أنمار؟ قال: «هم الذين منهم: خَثْعَم، وبَجِيلة». كذا في كنز العمال .
وعند أحمد أيضاً وعبد بن حُمَيد عن فروة رضي الله عنه قال: أتيت رسول الله صلى الله عليه وسلم فقلت: يا رسول الله، أقاتل بمُقبل قومي مُدبرهم؟ قال رسول الله صلى الله عليه وسلم «نعم، فقاتلْ بمقبل قومك مدبرهم، فلما ولَّيت دعاني فقال: لا تقاتلهم حتى تدعوهم إلى الإِسلام». فقلت: يا رسول الله، أرأيت بسبأ؟ أوادٍ هو أم جبل أو ما هو؟ قال: «لا، بل هو رجل من العرب وُلد له عشرة» ــــ فذكر الحديث. وهذا إِسناد حسن وإن كان فيه أبو حباب الكلبي وقد تكلَّموا فيه، لكن رواه ابن جرير عن أبي كريب عن العبقري عن أسباط ــــ ابن نصر عن يحيى بن هانيء المرادي عن عمه أو عن أبيه ــــ شك أسبط ــــ قال: قدم فروة بن مُسَيك على رسول الله صلى الله عليه وسلم فذكره؛ كذا في التفسير لابن كثير .

پیامبر صلی الله علیه و سلم و مأمور ساختن فَرْوَه قُطَیفِى براى دعوت در قتال
ابن سعد، احمد، ابوداود، ترمذى (154/2) كه آن را حسن دانسته، طبرانى و حاكم از فَرْوَه بن مُسَیك قُطَیفِى رضی الله عنه روایت نموده‏اند كه گفت: نزد پیامبر صلی الله علیه و سلم آمده گفتم: اى پیامبر خدا، آیا بر ضد آن عده از قومم كه روى گردانیده‏اند، توسط آنهایى كه روى آورده‏اند، بجنگم؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم فرمود: «بلى بجنگ». بعد از آن نظر جدیدى برایم پیدا شد و عرض كردم: اى پیامبر خدا، نه، بلكه آنها اهل سبأ هستند، و از نیرومندى و قدرت زیادى برخوردارند. آن گاه پیامبر صلی الله علیه و سلم مرا به قتال اهل سبأ مأمور ساخت و به من اجازه داد، چون از نزدش بیرون شدم، خداوند آنچه را كه درباره سبأ نازل فرموده است، نازل كرد. سپس پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم مى‏پرسد: «قُطَیفِى چه كرده است؟» و كسى را به منزلم فرستاد، او دریافت كه من حركت نموده‏ام، ولى مرا باز گردانید. و هنگامى كه نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم آمدم، او را در حالى نشسته یافتم كه اصحابش در اطرافش قرار داشتند، (خطاب به من) فرمود: «قوم را دعوت كن، و كسى كه از آنها جواب مثبت داد آن را قبول نما، وكسى كه ابا ورزید، تا این كه درباره‏اش برایم حكمى نیامده بر وى عجله و شتاب مكن». مردى از میان قوم پرسید: اى پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم سبأ چیست، كدام سرزمین است یا زن؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم پاسخ داد: «نه سرزمین است ونه هم زن، بلكه مردى است پدر ده عرب. شش تن آن در یمن سكونت كردند، و چهار تن دیگر آنها در شام، امّا كسانى كه در شام زندگى و سكونت اختیار نمودند، عبارتند از: لَخْم، جُذَام، غَسّان، و عامله، و امّا كسانى كه در یمن سكونت گزیدند عبارتند از: اَزْد، كِنْدَه، حِمْیر، اشعریون، انمار و مذحج» آن مرد پرسید: اى پیامبر خدا انمار كیست؟ پیامبر صلی الله علیه و سلم پاسخ داد: «همان كسانى اند كه از جمله آنها خَثْعَم و بَجِیله مى‏باشند».[1] این چنین در كنزالعمال (260/1) آمده است.
و همچنین نزد احمد و عبد بن حُمَید از فَرْوَه رضی الله عنه روایت است كه گفت: نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم آمده گفتم: اى پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم من با كسانى از قومم كه روى آورده‏اند بر ضد آنهایى كه روى گردانیده‏اند مى‏جنگم؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «بلى، با روى آورده قومت بر ضد متمردان آن بجنگ». چون از نزدش برگشتم، مرا فراخوانده گفت: «با آنها تا این كه به اسلام دعوت نكرده‏اى نجنگ». بعد پرسیدم: اى پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم درباره سبأ چه فكر میكنى؟ این نام كدام وادى یا كوه است؟ یا چیز دیگرى؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم پاسخ داد: «نه، بلكه او مردى از عرب بوده كه ده فرزند داشت».... و حدیث را متذكر شده. این اسناد اگرچه در آن ابو حباب[2] كلبى است، و درباره وى چیزهایى گفته‏اند، یك اسناد حسن مى‏باشد، زیرا این حدیث را ابن جریر از ابوكَرِیب از عبقرى[3] از اسباط ابن نصر از یحیى‏بن هانى مرادى از عمویش و یا از پدرش كه اسباط در این مورد شك نموده - نیز روایت كرده و مى‏گوید: فَرْوَه بن مُسَیك نزد پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم پیش شد...[4] و حدیث را متذكر شده، این چنین در تفسیر ابن كثیر (531/3) آمده است.


[1] صحیح. ترمذی (3222) و احمد (3/451) و ابوداود (3923) و حاکم (2/424). آلبانی آن را صحیح دانسته است.
[2] در بعضى مآخذ (ابوجناب) ذكر شده، پاروقى صفحه 176 همين جلد ملاحظه شود.
[3] در شرح حياه الصحابه به عبقزى تصحيح شده است.
[4] حسن لغیره. آن را در مسند احمد نیافتم. در سند آن ابوحباب کلبی است که ضعیف است. حافظ می‌گوید: به علت زیاده‌روی در تدلیس وی را ضعیف دانسته‌اند. اما این حدیث طریق دیگری نزد ابن جریر در تفسیرش (22/77) داراست. همچنین ابن کثیر برای این حدیث طرق دیگری در تفسیرش ذکر می‌کند.


از کتاب: حیات صحابه، مؤلّف علّامه شیخ محمّد یوسف كاندهلوى، مترجم: مجیب الرّحمن (رحیمى)، جلد اول، به همراه تحقیق احادیث کتاب توسط:محمد احمد عیسی (به همراه حکم بر احادیث بر اساس تخریجات علامه آلبانی)
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امام ابن قیم رحمه الله فرمودند: «هر جا در قرآن از عبدی مدح و تمجید شده است بخاطر ثمره ‏علم (او) بوده است، و هر جایی که در قرآن عبدی مورد ذم و سرزنش قرار گرفته به دلیل ثمره ‏جهل (او) بوده است».‏ (مفتاح السعادة 1/ 108).‏

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 16740
دیروز : 3293
بازدید کل: 8252085

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010