Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "انما الاعمال بالخواتيم" (روايت بخارى : 6233)، يعنى: "بدرستيكه اعتبار اعمال به خاتمه آنهاست".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره نازعات > تفسیر سوره نازعات از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن

شماره مقاله : 9709              تعداد مشاهده : 347             تاریخ افزودن مقاله : 24/1/1390

تفسیر سوره نازعات
مکی و 46 آیه است.

بسم الله الرحمن الرحیم
آیه ی 14-1:
وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا سوگند به فرشتگانی که جانها را به قوت ، می گیرند ،
وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا و سوگند به فرشتگانی که جانها را به آسانی می گیرند ،
وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا و سوگند به فرشتگانی که شناورند ،
فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا و سوگند به فرشتگانی که بر دیوان ، پیشی می گیرند ،
فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا و سوگند به آنها که تدبیر کارها می کنند ،
یوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ که آن روز که نخستین نفخه قیامت زمین را بلرزاند ،
تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ و نفخه دوم از پس آن بیاید ،
قُلُوبٌ یوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ در آن روز دلهایی در هراس باشند ،
أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ و نشان خشوع در دیدگان نمایان
یقُولُونَ أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ می گویند : آیا ما را به حالت نخستین باز می گردانند ،
أَئِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً آنگاه که استخوانهایی پوسیده بودیم ?
قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ گویند : این بازگشت ما بازگشتی است زیان آور
فَإِنَّمَا هِی زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ جز این نیست که تنها یک بانگ بر می آید ،
فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ و آنها خود را در آن صحرا خواهند یافت.
دراین جا خداوند به فرشتگان و کارهایشان که نشانگر کمال فرمانبرداری آن ها از خدا و شتاب آنان در اجرای دستور او می باشد، سوگند خورده است. احتمال دارد که آنچه برای اثبات آن سوگند خورده شده جزا و زنده شدن پس از مرگ باشد. و احتمالا آنچه برای اثبات قیامت بیان شده است. و احتمالا آنچه برای اثبات آن سوگند خورده شده و آنچه به آن سوگند یاد شده است یکی هستند و خداوند به فرشتگان قسم خورده تا وجود آن ها ثابت گردد. چون اعتقاد به وجود فرشتگان یکی از ارکان شش گانه ایمان است.
نیز پرداختن به کارهایشان متضّمن جزا و پاداشی است که به هنگام مرگ و قبل و بعد از آن بر عهده فرشتگانی است. « وَالنَّازِعَاتِ غَرْقًا » فرشتگانی هستند که ارواح را با قدرت و شدت بیرون می کشند و در کشیدن آن غرق می گردند تا این که روح بیرون می آید و طبق عملی که کرده است جزا و سزا می بیند.
« وَالنَّاشِطَاتِ نَشْطًا» فرشتگانی هستند که با قدرت و نشاط جان ها را می ستانند. و یا «نشط»برای ارواح مومنان و «نزع» برای ارواح کافران است. « وَالسَّابِحَاتِ سَبْحًا» و سوگند به فرشتگانی که در بالا و پائین سیر می کنند. « فَالسَّابِقَاتِ سَبْقًا» و سوگند به فرشتگانی که برای انجام امر الهی از دیگر فرشتگانی پیشی می گیرند. نیز از شیطان ها پیشی می گیرند تا وحی خداوند را به پیامبرانش برسانند و شیطان ها نتوانند آن را بدزدند.
« فَالْمُدَبِّرَاتِ أَمْرًا» و سوگند به فرشتگانی که خداوند آن ها را برای تدبیر بسیاری از کارها در جهان بالا و پائین از قبیل باران و روئیدن گیاهان و وزیدن بادها و اداره دریاها و حیوانات و بهشت و جهّنم و غیره مقرر داشته است.
« یوْمَ تَرْجُفُ الرَّاجِفَةُ» در آن روز زلزله ای در می گیرد و آن روز، روز قیامت است. « تَتْبَعُهَا الرَّادِفَةُ» و زلزله ای دیگر به دنبال آن می آید. « قُلُوبٌ یوْمَئِذٍ وَاجِفَةٌ» دل هایی در آن روز از سختی و وحشت آن چه می بینند و می شنوند ترسان می شوند. « أَبْصَارُهَا خَاشِعَةٌ» چشمان آن ها فرو افتاده و ترس دل هایشان را فرا گرفته و وحشت دل هایشان را از بین برده و تأسف و حسرت بر آن ها مستولی و چیره گشته است.
« یقُولُونَ» کافرانی که در دنیا زنده شدن پس از مرگ را با تمسخر انکار می کردند می گویند:« أَئِنَّا لَمَرْدُودُونَ فِی الْحَافِرَةِ» آیا پس از مرگ به آفرینش نخستین باز می گردیم؟! این استفهام، انکاری است که مشتمل بر غایت تعجب است. یعنی آن ها زنده شدن پس از مرگ را انکار کردند. سپس آن را بیشتر بعید دانسته و به آن ادامه دادند.
کافران در دنیا به صورت تکذیب می گویند:« أَئِذَا كُنَّا عِظَامًا نَّخِرَةً» آیا وقتی که تبدیل به استخوان های پوسیده و از هم پاشیده ای شدیم باز به زندگی بر می گردیم؟ « قَالُوا تِلْكَ إِذًا كَرَّةٌ خَاسِرَةٌ» آن ها بعید می دانند که خداوند آنان را پس از مرگ و بعد از آن که به استخوان های پوسیده تبدیل گشتند دوباره زنده گرداند. چون آنان نسبت به قدرت و توانایی خداوند جاهل بودند و در حق او جسارت می کردند.
خداوند در بیان این که زنده کردن مردگان برایش آسان است می فرماید:« فَإِنَّمَا هِی زَجْرَةٌ وَاحِدَةٌ» آن تنها یک بانگ بلند است که در صور دمیده می شود.
« فَإِذَا هُم بِالسَّاهِرَةِ» ناگهان همه مردم روی زمین ایستادند و نگاه می کنند. پس خداوند آن ها را گرد می آورد و با حکم دادگرانه اش میانشان قضاوت می نماید و آن ها را جزا و سزا می دهد.
آیه ی 26-15:
هَلْ أتَاكَ حَدِیثُ مُوسَى آیا داستان موسی به تو رسیده است ?
إِذْ نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى آنگاه که پروردگارش او را در وادی مقدس طوی ندا داد
اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى به سوی فرعون ، برو که طغیان کرده است
فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى بگو : آیا تو را رغبتی هست که پاکیزه شوی ،
وَأَهْدِیكَ إِلَى رَبِّكَ فَتَخْشَى و من تو را به پروردگارت راه بنمایم و تو پروا کنی ?
فَأَرَاهُ الْآیةَ الْكُبْرَى پس آن آیت بزرگ را به او نشان داد
فَكَذَّبَ وَعَصَى و او تکذیب کرد و عصیان ورزید
ثُمَّ أَدْبَرَ یسْعَى سپس پشت کرد و می شتافت
فَحَشَرَ فَنَادَى پس همه را گرد کرد و ندا داد ،
فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى و گفت : من پروردگار برتر شما هستم
فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى خدایش به عذاب آخرت و دنیا گرفتار کرد
إِنَّ فِی ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن یخْشَى در این عبرتی است برای کسی که می ترسد.
خداوند متعال به پیامبرش محمد(ص) می فرماید:« هَلْ أتَاكَ حَدِیثُ مُوسَى» آیا خبر موسی به تو رسیده است؟ این سوال از امر بزرگی است که به وقوع پیوسته است. یعنی آیا خبر او به تو رسیده است آنگاه که « نَادَاهُ رَبُّهُ بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًى» پروردگارش او را در وادی پاک« طوی» صدا زد؟
طوی جایی است که خداوند در آن جا با موسی سخن گفت و با اعطای رسالت بر او منت گذارد و او را به همراه وحی مبعوث کرد و برگزید. پس به او فرمود:
« اذْهَبْ إِلَى فِرْعَوْنَ إِنَّهُ طَغَى» برو به سوی فرعون که او سرکشی کرده است. یعنی برو و با سخنانی نرم و مهربانانه او را از سرکشی و طغیان و شرک ورزیدن و نافرمانی بازدار.« لَّعَلَّهُ یَتَذَکَرُ أَو یَخشَی» شاید او پند پذیرد یا بترسد.
« فَقُلْ هَل لَّكَ إِلَى أَن تَزَكَّى» پس به او بگو: آیا می خواهی به خصلتی پسندیده و زیبا که خردمندان در به دست آوردن آن از یکدیگر پیشی می گیرند روی بیاوری؟ و آن این است که خود را پاکیزه گردانی و خویشتن از از آلودگی کفر و طغیان پاک کنی و به سوی ایمان و عمل صالح بیرون بیایی؟!
« وَأَهْدِیكَ إِلَى رَبِّكَ» و تو را به سوی خدا راهنمایی کنم و عوامل رضایت و خشم خدا را برایت بیان نمایم؟!« فَتَخْشَى» پس چون راه راست را بشناسی از پروردگارت بیمناک خواهی شد. اما فرعون از پذیرفتن آنچه موسی او را به سوی آن فرا خواند امتناع ورزید.
« فَأَرَاهُ الْآیةَ الْكُبْرَى» و نشانه ای بزرگ را به او نشان داد. پس این منافاتی با تعّدد معجزات ندارد.« فَأَلقَی عَصَاهُ فَإِذَا هِیَ ثُعبَانُ مُّبینُ؛ وَنَزَعَ یَدَهُ فَإِذا هِیَ بَیضَآءُ لِلّنظِرینَ» موسی عصایش را انداخت و ناگهان به اژدهایی آشکار تبدیل شد. و دست خودش را از گریبان بیرون کشید و ناگهان برای بینندگان سفید و درخشنده گردید. « فَكَذَّبَ وَعَصَى» فرعون حق را دروغ انگاشت و از فرمان خدا سرپیچی کرد. « ثُمَّ أَدْبَرَ یسْعَى» سپس پشت کرد و رفت و برای مبارزه با حق به کوشش و تلاش پرداخت.
« فَحَشَرَ فَنَادَى؛ فَقَالَ أَنَا رَبُّكُمُ الْأَعْلَى» فرعون لشکریانش را جمع کرد و ندا زد و به آن ها گفت:« من پروردگار برتر شما هستم». پس مردم سخن او را باور کردند و به باطل او اقرار نمودند زیرا عقل آن ها را به بازیچه گرفته بود.
« فَأَخَذَهُ اللَّهُ نَكَالَ الْآخِرَةِ وَالْأُولَى» خداوند عذاب فرعون را نمونه ای از عذاب دنیا و آخرت و هشداری برای ستمگران قرار داد. « إِنَّ فِی ذَلِكَ لَعِبْرَةً لِّمَن یخْشَى» بی گمان در گرفتار شدن فرعون به عذاب برای کسی که از خدا بترسد پند و عبرت بزرگی است. چون هرکس که از خدا بترسد از نشانه و عبرت ها فایده می برد. پس وقتی عذاب فرعون را ببیند می داند که هرکس تکبر ورزد و نافرمانی کند و با پادشاه برتر و والا به مبارزه برخیزد خداوند او را در دنیا و آخرت عذاب می دهد. ولی هرکس که ترسی از خدا در دل او نباشد به هیچ نشانه ای ایمان نمی آورد.
آیه ی 33-27:
أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا آیا شما به خلقت سخت ترید یا این آسمانی که او بنا نهاده ?
رَفَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا سقفش را، برافراشت و بپرداختش ،
وَأَغْطَشَ لَیلَهَا وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا شبش را تاریک کرد و روشنایی اش را آشکار ساخت ،
وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا و پس از آن زمین را بگسترد ،
أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا و از آن آب بیرون آورد و چراگاهها پدید کرد ،
وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا و کوهها را استوار گردانید ،
مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ برای بهره گیری شما و چارپایانتان
خداوند برای کسانی که زنده شدن پس از مرگ را انکار می کنند دلیل روشن و واضحی ارائه می دهد و می فرماید:« أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاء بَنَاهَا» ای انسان ها! آیا آفرینش شما سخت تر است یا آفرینش آسمان ها با آن حجم بزرگ و خلقت محکم و ارتفاع شگفت انگیز که خداوند آن را ساخته است؟
« رَفَعَ سَمْكَهَا» جرم و سیمای آسمان را برافراشته و ارتفاع آن را بالا برده است. « فَسَوَّاهَا» و با استحکام و استواری شگفت انگیز، آن را سامان داده است. « وَأَغْطَشَ لَیلَهَا» شبش را تاریک کرد. وقتی شب می شود تاریکی همه گوشه های آسمان را فرا می گیرد و زمین را تاریک می گرداند. « وَأَخْرَجَ ضُحَاهَا» و روز آن را روشن گرداند. هنگامی که خورشید طلوع می کند مردم به دنبال منافع دینی و دنیوی خود می روند.
« وَالْأَرْضَ بَعْدَ ذَلِكَ دَحَاهَا» بعد از آفرینش آسمان زمین را هموار و آماده ساخت و منافع آن را در آن به ودیعه نهاد. و این منافع را چنین توضیح نمود:« أَخْرَجَ مِنْهَا مَاءهَا وَمَرْعَاهَا؛ وَالْجِبَالَ أَرْسَاهَا» آب زمین و چراگاهش را از آن بیرون آورد و کوه ها را در زمین استوار و محکم گرداند. پس خداوند براساس این آیات زمین را بعد از آفرینش آسمان ها هموار نمود و گستراند.
اما خود آفرینش زمین قبل از آفرینش آسمان بوده است. همان طور که می فرماید:« قُل أَئِنَّکُم لَتَکفُرُونَ بِالَّذِی خَلَقَ الأَرضَ فِی یَومینِ وَتَجعَلوُنَ لَهُ أَندَادَا ذَلِکَ رَبُّ العَلَمینَ» بگو: « آیا شما به کسی کفر می ورزید که زمین را در دور روز آفرید و برای او همتایانی قرار می دهید؟» این است پروردگار جهانیان. سپس می فرماید:« ثُمَّ استَوَی إِلَی السَّمَاءِ » وانگهی به سوی آفرینش آسمان قصد نمود.
پس خدایی که آسمان های بزرگ و انوار و اجرامی که در آن هست و زمین ضخیم و آنچه را از ضروریات مردم که در خود دارد آفریده است قطعا انسان ها را پس از مرگشان زنده می کند و آن ها را طبق اعمالشان مجازات خواهد کرد. پس هرکس کار نیک کند پاداش نیک دارد و هرکس کار بد کند جز خودش کسی را ملامت نکند. بنابراین به موضوع قیامت و جزا و پاداش آخرت پرداخت و فرمود:
آیه ی 41-34:
فَإِذَا جَاءتِ الطَّامَّةُ الْكُبْرَى چون آن حادثه بزرگ در رسد ،
یوْمَ یتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَى روزی که آدمی همه اعمال خود را به یاد آورد ،
وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَن یرَى و جهنم را به هر که می بیند نشان دهند ،
فَأَمَّا مَن طَغَى پس هر که طغیان کرده ،
وَآثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا و زندگی اینجهانی را برگزیده ،
فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِی الْمَأْوَى جهنم جایگاه اوست
وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى اما هر کس که از عظمت پروردگارش ترسیده و نفس را، از هوی بازداشته ،
فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِی الْمَأْوَى بهشت جایگاه اوست.
وقتی که رستاخیز و شدت و سختی بزرگ آن فرا می رسد در این هنگام پدر، فرزندش را فراموش می کند. و دوست، دوست خود را فراموش می کند.
« یوْمَ یتَذَكَّرُ الْإِنسَانُ مَا سَعَى» روزی که انسان تلاش دنیا و کار خوب و بدی را که انجام داده است به یاد می آورد و آرزو می کند که ای کاش یک ذرّه به نیکی هایش افزوده می شد، و به خاطر یک ذرّه اضافه شدن بدی هایش اندوهگین می شود. و می داند که اساس سود و زیان تلاشی است که در دنیا کرده است و جز اعمالش هر پیوندی را که در دنیا داشته است فراموش می کند.
« وَبُرِّزَتِ الْجَحِیمُ لِمَن یرَى» و دوزخ آشکار و نمایان می گردد و هرکسی آن را می بیند و دوزخ برای دوزخیان آماده شده و برای گرفتن آن ها آماده گشته است و فقط منتظر فرمان پروردگارش می باشد.
« فَأَمَّا مَن طَغَى» و امّا کسی که از حد گذشته و بر ارتکاب گناهان بزرگ به خود جرات کرده است. « وَآثَرَ الْحَیاةَ الدُّنْیا» و زندگانی دنیا را بر آخرت ترجیح داده و برای زندگی دنیا تلاش کرده و تمام وقت خود را صرف لذتّ های آن نموده و آخرت و عمل کردن برای آن را فراموش کرده است.
« فَإِنَّ الْجَحِیمَ هِی الْمَأْوَى» کسی که چنین باشد جایگاه او دوزخ است. « وَأَمَّا مَنْ خَافَ مَقَامَ رَبِّهِ» اما کسی که از ایستادن در حضور پروردگار و از مجازات دادگرانه او ترسیده و این ترس در دل او اثر گذاشته باشد. « وَنَهَى النَّفْسَ عَنِ الْهَوَى» و نفس را از هوی و هوس که آن را از اطاعت خدا باز می دارد بازداشته باشد و از آنچه پیامبر آورده است پیروی نماید و با هوای نفس و شهوت که انسان را از خیر باز می دارند مبارزه کند. « فَإِنَّ الْجَنَّةَ هِی الْمَأْوَى» کسی که این گونه باشد بهشت که هر شادی و نعمت و سروری را در بردارد جایگاه اوست.
آیه ی 46-42:
یسْأَلُونَكَ عَنِ السَّاعَةِ أَیانَ مُرْسَاهَا تو را از قیامت می پرسند که چه وقت واقع شود
فِیمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا از یاد کردن آن تو را چه کار است ?
إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا منتهای آن نزد پروردگار توست
إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن یخْشَاهَا جز این نیست که تو کسانی را که از آن روز بترسند بیم می دهی
كَأَنَّهُمْ یوْمَ یرَوْنَهَا لَمْ یلْبَثُوا إِلَّا عَشِیةً أَوْ ضُحَاهَا چون آن را ببینند ، پندارند در این جهان جز یک شامگاه یا چاشت درنگ نکرده اند.
یعنی تکذیب کنندگان قیامت تو را درباره قیامت می پرسند که چه زمانی واقع می شود؟ پس خداوند آن ها را پاسخ داد و فرمود:« فِیمَ أَنتَ مِن ذِكْرَاهَا» این که بدانید کی واقع می شود برای تو و آن ها چه فایده ای دارد؟ پس دانستن این مطلب نتیجه ای ندارد. بنابراین آگاهی مردم از زمان وقوع قیامت برای آن ها هیچ مصلحت دینی و دنیوی ندارد بلکه مصلحت در این است که بر آن ها پوشیده بماند و دانستن و آگاهی از زمان وقوع قیامت بر همه ی خلائق پوشیده می باشد. و کسی در این زمینه چیزی نمی داند، بلکه فقط خداوند زمان وقوع آن را می داند.
« إِلَى رَبِّكَ مُنتَهَاهَا» آگاهی از زمان وقوع قیامت به پروردگارت بر می گردد. همان طور که خداوند متعال در آیه ای دیگر می فرماید:« یَسئَلُونَکَ عَنِ السَّاعَةِ أَیَّانَ مُرسَهَا قُل إِنَّما عِلمُهَا عِندَ رَبِّی لَا یُجَلِّیهَا لِوَقتِهَا إِلَّا هُوَ» از تو درباره زمان وقوع قیامت می پرسند که چه زمانی خواهد بود؟ بگو:« آگاهی از زمان وقوع قیامت فقط نزد پروردگارم می باشد ، آن را آشکار نمی کند مگر در وقت آن.»
« إِنَّمَا أَنتَ مُنذِرُ مَن یخْشَاهَا» بیم دادن تو فقط به کسی سود می بخشد که از آمدن قیامت بترسد و از ایستادن در پیشگاه خداوند بیمناک باشد . چنین کسانی آنچه برایشان مهم است فقط این است که برای قیامت آمادگی حاصل نمایند و برای آن کار کنند. و اما کسی که به قیامت باور ندارد به عناد و لجاجت او نباید توّجه کرد چون لجاجت او مبنی بر تکذیب و عناد است و وقتی او به چنین حالتی رسیده است پاسخ دادن به او کار بیهوده ای می باشد و خداوند که داورترین داوران است از انجام دادن کار بیهوده پاک و منزّه است.
پایان تفسیر سوره نازعات


تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی

مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

علماء سلف مي گفتند: "اننا لفي نعمة لو يعلم الملوك ما نحن فيها لجالدونا بالسيوف"، يعنى: "ما در نعمتى هستيم كه اگر پادشاهان از آن با خبر شوند با ما با شمشير براى حصول آن نعمت خواهند جنگيد" (سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 8931
دیروز : 3293
بازدید کل: 8244276

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010