Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

قَالَ رسول الله صلی الله علیه و سلم : إِنَّ أَخْوَفَ مَا أَخَافُ عَلَيْكُمْ الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ قَالُوا: يَا رسول الله وَمَا الشِّرْكُ الْأَصْغَرُ؟ قَالَ: الرِّيَاءُ. (احمد,بيهقي). «رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند: همانا خطرناكترين چيزي كه من از آن براي شما مي‌ترسم، شرك اصغر است، صحابه گفتند: يا رسول الله شرك اصغر چيست؟ فرمودند، تظاهر و رياكاري است».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره معارج > تفسیر سوره معارج از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن

شماره مقاله : 9533              تعداد مشاهده : 325             تاریخ افزودن مقاله : 17/1/1390

تفسیر سوره معارج


مکی و 44 آیه است.
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه ی 7-1:
سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ پرسنده  ای  از عذابی  پرسید که
لِّلْكَافِرینَ لَیسَ لَهُ دَافِعٌ بر کافران  فرود خواهد آمد و کس  آن  را، دفع  نتواند کرد ،
مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ از جانب  خدا که  صاحب  آسمانهاست.
تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَیهِ فِی یوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ در روزی  که  مقدارش  پنجاه  هزار سال  است  ، فرشتگان  و روح  بدان  جا فرو  روند.
فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا پس  صبر کن  صبری  نیکو
إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیدًا ایشان  آن  روز را دور می  بینند.
وَنَرَاهُ قَرِیبًا و ما نزدیکش  می  بینیم.
خداوند متعال از جهالت و نادانی مخالفان و این که با تمسخر عذاب الهی را به شتاب می طلبند، سخن به میان آورده و با بیان این که آنان می پنداشتند که خدا از عذاب دادن آنها ناتوان است، می فرماید:« سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ لِّلْكَافِرینَ» خواهنده ای درخواست عذابی برای کافران کرد که به وقوع می پیوندد چون کافران به سبب کفر و عنادشان مستحق آن هستند.
« لَیسَ لَهُ دَافِعٌ مِّنَ اللَّهِ ذِی الْمَعَارِجِ» عذابی که برخی از سرکشان مشرک آن را به شتاب می طلبند کسی نیست که قبل از آمدنش آن را دور کند و یا بعد از آمدنش آن را برطرف نماید . نضربن حارث قریشی یا کسی دیگر از تکذیب کنندگان دعا کرد و گفت:« اللَّهُمَّ إِن کَانَ هَذَا هُوَ الحَقَّ مِن عِندَکَ فَأَمطِر عَلَینَا حِجَارَةَ مِّنَ السَّماءِ أَوِ ائتِنَا بِعَذابِ أَلیِمٍ » بار خدایا! اگر این قرآن حق و از جانب تو است از آسمان بر ما سنگ ببار و یا عذابی دردناک بر ما بیاورد.
پس بدانند که عذاب حتما از جانب خدا بر آن ها خواهد آمد؛ خداوند یا در دنیا آن ها را عذاب می دهد یا عذابشان را برای آخرت ذخیره می نماید. پس اگر آن ها خدا را می شناختند و عظمت و گستردگی فرمانروایی او و کمال اسما و صفاتش را می دانستند عذاب را به شتاب نمی طلبیدند و تسلیم و مودب می شدند. بنابراین خداوند از عظمت خویش سخن گفت، عظمتی که با گفته هی زشت آن ها مخالف است و سخنان آن ها را نقض می کند. پس فرمود:« ذِی الْمَعَارِجِ تَعْرُجُ الْمَلَائِكَةُ وَالرُّوحُ إِلَیهِ» این عذاب از سوی خداوندِ صاحب درجات و مراتب است، خداوندی که دارای علّو و برتری و شکوه و عظمت است و سائر خلق تحت تدبیر او هستند. خداوندی که فرشتگان به سوی او بالا می روند چون آن ها تحت تدبیر او هستند، و روح نیز به سوی او بالا می رود.
و این شامل همه ارواح می شود. ارواح نیاکان و ارواح انسان های بد و این به هنگام مردن است که روح نیکان به سوی خدا بالا می رود و از این آسمان به آسمان دیگر اجازه عروج داده می شود تا به آسمانی می رسد که خداوند عزوجل در آن است. آن جا روح به خدا درود می گوید و از نزدیک شدن به او بهره مند می گردد و شادمان می شود و مورد گرامیداشت و بزرگداشت قرار می گیرد.
امّا روح انسان های فاسق به سوی آسمان بالا می رود. وقتی به آسمان برسد اجازه ی ورود می خواهد، ولی به آن اجازه داده نمی شود و به زمین بازگردانده می شود.
سپس خداوند مسافتی را که در آن فرشتگان و روح به سوی خدا بالا می روند بیان کرد و فرمود: خداوند  اسباب این کار را برای ارواح و فرشتگان آماده کرده و به آنها سرعت داده که در یک روز به سوی خدا بالا می روند، در حالی که اگر از ابتدای عروج تا مقصد و ملاء اعلی به صورت عادی پیموده شود پنجاه هزار سال طول می کشد.
پس این پادشاهی سترگ و جهان بزرگِ بالا و پائین و آفرینش و تدبیر به دست خداوند بلندمرتبه والات. و خداوند حالات ظاهری و باطنی و قرارگاه آن ها را می داند و از رحمت و احسان خویش آن قدر به آن ها رسانده که همه جهانیان را در برگرفته است. و خداوند فرمان تقدیری و حکم شرعی و جزائی خود را بر آن ها اجرا نموده است. پس چقدر خوشبخت هستند مردمانی که عظمت خداوند را نمی دانند و قدر او را آن گونه که حق  اوست نمی شناسند و با عجله و شتاب عذاب را می طلبند و گمان می برند که خداوند از  انجام چنین کاری ناتوان است.
پاک است خداوند بردبار که به آن ها مهلت داده و آنان را فراموش نمی کند. و آنان خدا را به خشم آوردند امّا در مقابل کارهای زشتشان شکیبایی ورزیده وآنان را از تنگدستی و روزیِ فراوان برخوردار کرده است.
این یکی از احتمالات در تفسیر این آیه ی کریمه است. پس این عروج و بالا رفتن در دنیا خواهد بود، چون سیاق و  عبارت اوّل بر همین دلالت می نماید . و احتمال دارد که این عروج در روز قیامت باشد و خداوند در آن روز از عظمت و شکوه خود چیزی را آشکار می کند که بزرگترین دلیل بر شناخت او باشد، و آن این که مردم عروج فرشتگان و ارواح را که با تدابیر الهی بالا می روند و پائین می آیند مشاهده خواهند کرد.
« فِی یوْمٍ كَانَ مِقْدَارُهُ خَمْسِینَ أَلْفَ سَنَةٍ» در روزی که از بس طولانی و سخت است به اندازه ی پنجاه هزار سال می باشد، ولی خداوند این روز را برای مومن کم و سبک می نماید.
« فَاصْبِرْ صَبْرًا جَمِیلًا» پس بر دعوت دادن قومت صبری نیکو  داشته باش به گونه ای که خشمگین شدن و رنجور گشتن در این صبر و بردباری نباشد بلکه به فرمان الهی ادامه بده و بندگان را به یگانه دانستن خداوند دعوت کن، و فرمان نبردن و بی علاقه بودن آن ها تو را از ادامه دادن دعوت بازندارد چون در شکیبائی ورزیدن بر این کار خیر فراوانی است.
« إِنَّهُمْ یرَوْنَهُ بَعِیدًا؛ وَنَرَاهُ قَرِیبًا» آنان روز زنده شدن پس از مرگ و قیامت را بعید می دانند که در آن کسانی که خواهان عذاب هستند عذاب می بینند. یعنی آنها حالتی همانند حالت منکر قیامت دارند ، با حالت کسی که بدبختی و مستی بر او غلبه یافته است تا جایی که همه ی چیزهایی که پیش رو دارد از قبیل زنده شدن پس از مرگ و حشر را دور می داند، اما خداوند آن را نزدیک می بیند چون او مهربان و بردبار است و عجله نمی کند و می داند که قطعا آن روز خواهد آمد،و هرآن چه می آید نزدیک  است. سپس خداوند هراس های آن روز و حالات آن را بیان کرد و فرمود:
آیه ی 18-8:
یوْمَ تَكُونُ السَّمَاء كَالْمُهْلِ روزی  که  آسمان  چون  فلز گداخته  گردد ،
وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ و کوهها چون  پشم  ،
وَلَا یسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا و هیچ  خویشاوندی  از حال  خویشاوند خود نپرسد ،
یبَصَّرُونَهُمْ یوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ یکدیگر را برابر چشمشان  آرند  گناهکار دوست  دارد که  خویشتن  را باز، خردبه  فرزندانش  ،
وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ و زنش  و برادرش  ،
وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْویهِ و عشیره  اش  که  او را مکان  داده  است  ،
وَمَن فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ ینجِیهِ و همه  آنها که  در روی  زمینند ، و نجات  یابد.
كَلَّا إِنَّهَا لَظَى هرگز نه  ، که  آن  شعله  آتش  است  ،
نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى پوست  سر را می  کند ،
تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى هر که  را که  به  حق  پشت  کرد و از فرمان  سر پیچید به  خود می  خواند ،
وَجَمَعَ فَأَوْعَى و آن  را که  گرد می  آورد و می  اندوخت.
« یوْمَ تَكُونُ السَّمَاء كَالْمُهْلِ» روز قیامت روزی است که در آن این چیزهای بزرگ به وقوع می پیوندد و آسما از بس که تکه و پاره می گردد و هراس آن را فرا می گیرد مانند مس گداخته می شود. « وَتَكُونُ الْجِبَالُ كَالْعِهْنِ» و کوه ها مانند پشم رنگین و حلّاجی شده خواهند شد و بعد از آن به گرد و غباری پراکنده تبدیل می شوند و از بین می روند. وقتی آشفتگی و اضطراب این جرم ها و جمادات بزرگ را فرا می گیرد پس در مورد بنده ضعیفی که بار سنگین گناهان را بر دوش می کشد چه گمان می بری؟ آیا نباید دلش از جای درآید و عقلش را از دست بدهد و همه او را فراموش کنند؟ بنابراین فرمود:
« وَلَا یسْأَلُ حَمِیمٌ حَمِیمًا یبَصَّرُونَهُمْ» و هیچ دوست و خویشاوندی از حال خویشاوندی دیگر نمی پرسد. خویشاوند خویشاوندش را می بیند اما هرگز به این فکر نمی کند که از حال او جویا شود و نه درباره زندگی و دوستی خودشان سخنی می گویند، بلکه هرکس فقط به فکر خودش است.
« یوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ یفْتَدِی مِنْ عَذَابِ یوْمِئِذٍ بِبَنِیهِ؛ وَصَاحِبَتِهِ وَأَخِیهِ؛ وَفَصِیلَتِهِ الَّتِی تُؤْویهِ» فرد گناهکار آرزو می کند که کاش می شد برای رهایی از عذاب آن روز فرزندان و همسر و برادر و فامیل و بقیه را فدا سازد، فامیل و قبیله ای که در دنیا یکدیگر را یاری و کمک می نمودند. پس در قیامت هیچ کس به کسی دیگر فایده ای نمی رساند و هیچ  کس شفاعت نمی کند مگر با اجازه خدا.
بلکه مجرمی که مستحق عذاب است اگر همه کسانی را که می شناسد فدا کند، « وَمَن فِی الْأَرْضِ جَمِیعًا ثُمَّ ینجِیهِ»  و همه کسانی را که روی زمین هستند فدا نماید تا نجات یابد این کار برایش فایده ای نخواهد داشت.
« كَلَّا» هیچ چاره و یاوری ندارند؛ فرمان عذاب بر آن ها قطعی شده و سود و فایده خویشاوندان و  دوستان از بین رفته است. « إِنَّهَا لَظَى؛ نَزَّاعَةً لِّلشَّوَى» این آتش سوزان و سراپا شعله است که پوست اعضای ظاهری و باطنی را می کَنَد.
« تَدْعُو مَنْ أَدْبَرَ وَتَوَلَّى؛ وَجَمَعَ فَأَوْعَى» دوزخ کسی را به سوی خود فرا می خواند که از پیروی  کردنِ از حق روی برگردانده و  اعراض کرده و به آن توجّهی ننموده و اموال و دارائی را روی هم انباشته و آن را نگاهداری نموده است و آن چه را که به سود  اوست و آتش را از  او دور می نماید از آن انفاق نکرده است. پس آتش دوزخ چنین کسانی را به سوی خودش فرا می خواند و آماده است تا بر آنان شعله بکشد.
آیه ی 35-19:
إِنَّ الْإِنسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا هر آینه  آدمی  را حریص  و ناشکیبا آفریده  اند
إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا چون  شری  بدو رسد بیقراری  کند
وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیرُ مَنُوعًا و چون  مالی  به  دستش  افتد بخل  می  ورزد
إِلَّا الْمُصَلِّینَ مگر نماز گزارندگان  :
الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ آنان  که  به  نماز مداومت  می  ورزند ،
وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ و، آنان  که  در اموالشان  حقی  است  معین  ،
لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ برای  گدا و محروم
وَالَّذِینَ یصَدِّقُونَ بِیوْمِ الدِّینِ و کسانی  که  روز قیامت  را تصدیق  می  کنند ،
وَالَّذِینَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ و کسانی  که  از عذاب  پروردگارشان  ترسانند ،
إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیرُ مَأْمُونٍ که  از عذاب  پروردگارشان  در امان  نتوانند بود ،
وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ و کسانی  که  شرمگاه  خویش  نگه  می  دارند ،
إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیرُ مَلُومِینَ مگر برای  همسرانشان  یا کنیزانشان  ، که  در این  حال  ملامتی  بر آنها نیست
فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ و آنان  که  جز این  را بطلبند ، متجاوزان  هستند
وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ و کسانی  که  امانتها و، عهدهای  خود را رعایت  می  کنند ،
وَالَّذِینَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ و کسانی  که  شهادت  خویش  به  حق  ادا می  کنند ،
وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یحَافِظُونَ و کسانی  که  بر نمازهاشان  مواظبت  دارند ،
أُوْلَئِكَ فِی جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ اینان  در بهشت  ، گرامی  هستند.
در این جا طبیعت و صفت آدمی بیان شده که کم طاقت و شکیبا است. ناشکیبایی انسان را این گونه تفسیر کرد و فرمود:« إِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا» اگر به انسان بلایی از قبیل فقر یا بیماری برسد، یا چیزی دوست داشتنی از قبیل مال یا خانواده یا فرزندی را از دست دهد شکیبایی نمی ورزد و به تقدیر الهی راضی نمی شود بلکه بی تابی و بی صبری می کند.
« وَإِذَا مَسَّهُ الْخَیرُ مَنُوعًا» هرگاه نیکی و آسایشی به او برسد بخیل می شود از آن چه که خداوند به او داده است نمی بخشد و شکر خدا را به خاطر نعمت ها و احسانش به جای نمی آورد. پس انسان به هنگام زیانمندی و بلا بی تابی و بی قراری می کند و در حالت خوشی و آسایش بخل می ورزد.
« إِلَّا الْمُصَلِّینَ» مگر نمازگزارانی که دارای این صفات باشند. آن ها هرگاه خیر و خوبی بدیشان برسد خدا را سپاس می گذارند و از نعمت هایی که خداوند به آن ها ارزانی کرده است انفاق می کنند.
و هرگاه بدی به آن ها برسد صبر می کنند و به پاداش الهی چشم می دوزند. در توصیف نمازگزاران  فرمود:« الَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ دَائِمُونَ» کسانی که نیازهایشان را در اول وقت و همراه با شرایط و  ارکان آن می خوانند و همیشه به این پایبند هستند. و مانند کسی نیستند که نماز نمی خواند یا زمانی نماز می خواند و زمانی دیگر نماز نمی خواند یا به صورت ناقص نماز را انجام می دهد.
« وَالَّذِینَ فِی أَمْوَالِهِمْ حَقٌّ مَّعْلُومٌ لِّلسَّائِلِ وَالْمَحْرُومِ» و کسانی که در مال هایشان برای کسی که گذایی می کند و برای کسی که چیزی ندارد ولی از مردم طلب نمی کند و کسی نمی داند که او فقیر است سهم مشخصی از زکات و صدقه قرار داده اند و به این افراد می دهند.
« وَالَّذِینَ یصَدِّقُونَ بِیوْمِ الدِّینِ» و کسانی که به جزا و زنده شدن پس از مرگ که خدا و پیامبران به آمدن آن خبر داده اند  ایمان می آورند و به آن یقین دارند و خود را برای قیامت آماده می کنند و برای آن می کوشند. و از تصدیق روز جزا تصدیق پیامبران و کتاب هایی را که آورده اند لازم می آید.
« وَالَّذِینَ هُم مِّنْ عَذَابِ رَبِّهِم مُّشْفِقُونَ» و کسانیکه از عذاب پروردگارشان بیمناک و ترسناکند، پس بدین خاطر همه چیزهایی را که آنان را به عذاب خدا  نزدیک می کند رها می  کنند. « إِنَّ عَذَابَ رَبِّهِمْ غَیرُ مَأْمُونٍ» همانا عذاب پروردگارشان همان  عذابی است که از آن باید ترسید و پرهیز کرد.
« وَالَّذِینَ هُمْ لِفُرُوجِهِمْ حَافِظُونَ» و کسانی که شرمگاه های خود را پاک نگاه می دارند، و آن را در جای حرامی چون زنا یا لواط یا آمیزش با زن به هنگام عادت ماهانگی یا آمیزش از راه پشت با همسر به کار نمی برند. نیز شرمگاه های خود را از این حفاظت می کنند که کسی به آن  نگاه کند یا آن را دست بزند که برایش جایز نیست و نیز وسیله های حرامی را که انگیزه انجام کار زشت می شود رها می کنند و از آن دوری می گزینند.
« إِلَّا عَلَى أَزْوَاجِهِمْ أَوْ مَا مَلَكَتْ أَیمَانُهُمْ فَإِنَّهُمْ غَیرُ مَلُومِینَ» مگر بر زنان و کنیزان خود که در این صورت آن ها به خاطر آمیزش و همخوابی با آنان از محلی که جایگاه حاصلخیزی و کشت و زرع است مورد سرزنش قرار نمی گیرند.
« فَمَنِ ابْتَغَى وَرَاء ذَلِكَ» و هرکس که به غیر از زن و کنیزش دنبال چیزی دیگر برود، « فَأُوْلَئِكَ هُمُ الْعَادُونَ» چنین کسانی از آنچه خداوند حلال نموده تجاوز کرده و به آنچه که حرام کرده است روی آورده اند. این آیه بر حرام بودن نکاح موقت دلالت می نماید چون زنی که به صورت موقت نکاح می شود نه همسر است و نه کنیز.
« وَالَّذِینَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ» و کسانی که برای وفای به عهدهای خود و ادای امانت هایش می کوشند. و این همه امت هایی را شامل می شود که میان بنده و پروردگارش می باشد مانند تکلیف های پنهانی که کسی جز خدا نمی داند. نیز اموال و رازهایی را که بندگان به صورت  امانت به یکدیگر می سپارند در بر می گیرد. همچنین شامل عهدی است که با خدا یا با خلق بسته می شود. عهد و پیمان چیزی ا ست که بنده از آن پرسیده می شود که آیا به آن وفادار بوده یا عهدشکنی و خیانت کرده است؟
« وَالَّذِینَ هُم بِشَهَادَاتِهِمْ قَائِمُونَ» و کسانی که امانت ها و عهدهایشان را رعایت می کنند. یعنی فقط به چیزی گواهی می دهند که آن را می دانند، بدون این که گواهی را کم و کاست ارائه  کنند، یا آن را بپوشانند و در ادای شهادت رعایت هیچ خویشاوند و دوستی را نمی کنند و هدفشان از دادن گواهی جلب رضایت خداست. خداوند متعال می فرماید:ن وَأَقِیمُوا الشَّهَدَةَ لِلَّهِ» و گواهی را برای خدا بدهید.
« یَأَیُّهَا الَّذِینَ ءَامَنُوا کُونُوا قَوَّمِینَ بِالقِسطٍ شُهَدَآءَ لِلَّهِ وَلَو عَلَی أَنفُسِکُم أَوِ الوَلِدَینِ وَالأَقرَبیِنَ» ای کسانی که ایمان آورده اید! به داد قیام کنید و برای خداوند شهادت دهید هرچند که به زیان خودتان یا پدر و مادر و یا خویشاوندان باشد. « وَالَّذِینَ هُمْ عَلَى صَلَاتِهِمْ یحَافِظُونَ» آن ها با مداومت بر نمازهایشان آن ها را به بهترین و کامل ترین صورت می خوانند، « أُوْلَئِكَ» اینان که دارای چنین صفاتی هستند، « فِی جَنَّاتٍ مُّكْرَمُونَ» خداوند گرامیشان داشته و از نعمت های پایدار بهشت آنچه که دلشان می خواهد و چشم ها از دیدن آن لّذت می برند بهره مندشان کرده است و آنان در بهشت جاودانه اند.
خلاصه مطلب این که خداوند سعادتمندان و اهل خیر را با این صفات کامل و اخلاق و رفتار پسندیده از قبیل انجام عبادت های بدنی مانند نماز و مواظبت بر آن و  اعمال قلبی مانند ترس از خداوند که خواستگاه هر کار خوبی است و عبادات مالی و عقاید مفید و بهترین رفتار با خدا و بندگان توصیف کرده است. آنان با مردم به عدل و انصاف رفتار می نمایند، و حقوق  امانت هایشان را ضایع نمی کنند و کاملا پاک دامن هستند.
آیه ی 39-36:
فَمَالِ الَّذِینَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِینَ پس  چیست  که  کافران  به  سوی  تو می  شتابند ?
عَنِ الْیمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ دسته  دسته  از جانب  چپ  و از جانب  راست
أَیطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ آیا هر یک  از ایشان  طمع  می  ورزد که  به  بهشت  پر نعمت  داخل  شود ?
كَلَّا إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّمَّا یعْلَمُونَ هرگز نه  ، آنها خود می  دانند که  از چه  چیز آنها را آفریده  ایم.
خداوند متعال با بیان سرکشی و فریب خوردن کافران می گوید:« فَمَالِ الَّذِینَ كَفَرُوا قِبَلَكَ مُهْطِعِینَ؛
عَنِ الْیمِینِ وَعَنِ الشِّمَالِ عِزِینَ» کافران را چه شده که شتابان به سوی تو می آیند و گروهها و دسته های گوناگون هستند و در راست و چپ تو قرار دارند و هریک به آنچه دارند شادمان است؟!
« أَیطْمَعُ كُلُّ امْرِئٍ مِّنْهُمْ أَن یدْخَلَ جَنَّةَ نَعِیمٍ» آیا هریک از ایشان امیدوارند که به بهشت پرناز و نعمت درآورده شوند؟ یعنی چه سبب و دلیلی آن ها را به بهشت امیدوار کرده است در حالی که آن ها جز کفر ورزیدن به پروردگار جهانیان عملی برای جهان آخرت پیش نفرستاده اند؟!
بنابراین فرمود:« كَلَّا» قضیه آن گونه و مطابق آرزوهایشان نیست، و نمی توانند آنچه را که می خواهند با توان و قدرت خویش به دست آورند. « إِنَّا خَلَقْنَاهُم مِّمَّا یعْلَمُونَ» ما آنان را از چیزی آفریده ایم که می دانند. یعنی آن ها را از آبی منی آفریده ایم که از میان سینه ها و کمر بیرون می آید. پس آن ها ناتوان هستند و اختیار هیچ سود و زیانی برای خود ندارند، و اختیار مرگ و زندگی و رستاخیز را ندارند.
آیه ی 44-40:
فَلَا أُقْسِمُ بِرَبِّ الْمَشَارِقِ وَالْمَغَارِبِ إِنَّا لَقَادِرُونَ پس  سوگند به  پروردگار مشرقها و مغربها که  ما تواناییم
عَلَى أَن نُّبَدِّلَ خَیرًا مِّنْهُمْ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ که  به  جای ، آنها مردمی  بهتر بیاوریم  و در این  کار ناتوان  نیستیم.
فَذَرْهُمْ یخُوضُوا وَیلْعَبُوا حَتَّى یلَاقُوا یوْمَهُمُ الَّذِی یوعَدُونَ پس  بگذارشان  تا به  بیهودگی  در آیند و به  بازیچه  ، تا به  آن  روزی  که   وعده  شان  داده  ایم  برسند.
یوْمَ یخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یوفِضُونَ روزی  که  شتابان  از قبرها به  درآیند ، چنان  که  گویی  نزد بتان  می  شتابند.
خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ ذَلِكَ الْیوْمُ الَّذِی كَانُوا یوعَدُونَ  وحشت  بر چشمانشان  مستولی  شده  و به  خواری  افتاده  اند : این  است  همان  روزی  که  آنها را وعده  داده  بودند.
در این جا خداوند به مشرق ها و مغرب ها خورشید و ماه و ستارگان سوگند یاد می کند چون در این چیزها نشانه ای آشکار بر زنده شدن پس از مرگ است. خداوند سوگند می خورد که می تواند خلقت آنها را تغییر دهد بدون اینکه ذاتشان تغییر یابد. همان طور که می فرماید:« وَنُنشِئَکُم فِی مَا لَا تَعلَمُونَ» و شما را در آنچه نمی دانید پدید می آوریم.
« وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِینَ» و هیچ کس از ما سبقت نمی گیرد، و اگر بخواهیم او را باز زنده گردانیم از دست ما در نمی رود و ما را ناتوان نمی کند. پس وقتی که زنده شدن پس از مرگ و سزا و جزا ثابت شد و آن ها به تکذیب و فرمان نبردن از آیات خدا ادامه دادند، « فَذَرْهُمْ یخُوضُوا وَیلْعَبُوا» آنان را به حال خود واگذار کن تا در گفته های باطل و عقاید فاسد خود فرو روند و به خود سرگرم شوند و بخورند، بیاشامند و بهره مند گردند.
« حَتَّى یلَاقُوا یوْمَهُمُ الَّذِی یوعَدُونَ» تا آن که به آن روزشان برسند که وعده داده می شوند. در آن روز  خداوند برایشان شکنجه و عذابی آماده کرده است که سرانجام سرگرمی و فرو رفتن آن ها در باطل است. سپس حالت مردم را در روزی که به آنان وعده داده می شود بیان کرد و فرمود:« یوْمَ یخْرُجُونَ مِنَ الْأَجْدَاثِ سِرَاعًا» روزی که دعوت  کننده را اجابت می  کنند و از گورها بیرون می آیند و شتابان به سوی ندادهنده می روند.
« كَأَنَّهُمْ إِلَى نُصُبٍ یوفِضُونَ» انگار به سوی نشانه ای می دوند، پس نمی توانند از فرمان دعوت دهنده سرپیچی کنند، بلکه خوار و مغلوب نزد پروردگار جهانیان می آیند. « خَاشِعَةً أَبْصَارُهُمْ تَرْهَقُهُمْ ذِلَّةٌ» خواری و پریشانی دل هایشان را فرا می گیرد، به  همین سبب چشم هایشان به زیر می افتد و مردم از حرکت می ایستند و صداها قطع می شود.« ذَلِكَ الْیوْمُ الَّذِی كَانُوا یوعَدُونَ  » این حالت و سرنوشت، همان روزی است که وعده داده می شدند و وعده خداوند به طور قطع تحقق می پذیرد و باید به آن وفا شود.
پایان تفسیر سوره معارج

تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

از عبد خبر روايت است: علي روش وضوء رسول‎الله  صلی الله علیه و سلم  را به ما‌ ياد داد. نوجواني بر روي دستهايش آب ريخت تا دستهايش را خوب شست، بعد از آن با دستش از ظرف آب، آب برداشت و دهان و بيني و صورتش را سه بار شست، سپس دستهايش را با آرنجهايش شست، سپس دستش را داخل مشك كرد و با دست ديگرش مشك را از زير فشرد و دستش را بيرون آورد و هر دو دست را به هم ماليد و با كف دو دست تمام سرش را‌ يك بار مسح كرد، سپس پاهايش را با دو قوزک شُست، سپس یک مشت آب برداشت و نوشيد و گفت: رسول ‎الله  به همين صورت وضوء می‌گرفت.(مسند احمد – الموسوعة الحدیثیة ش 876 صحيح... اسناد آن حسن است. )

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 10604
دیروز : 3293
بازدید کل: 8245949

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010