Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

حديث: عن أبي مَالِكٍ الْحَارِثِ بْنِ عَاصِم الأشْعريِّ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قال: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صَلّى اللهُ عَلَيْهِ وسَلَّم: « الطُّهُورُ شَطْرُ الإِيمَان، وَالْحَمْدُ للَّه تَمْلأَ الْميزانَ وسُبْحَانَ الله والحَمْدُ للَّه تَمْلآنِ أَوْ تَمْلأ مَا بَيْنَ السَّموَات وَالأَرْضِ وَالصَّلاَةِ نور، والصَّدَقَةُ بُرْهَان، وَالصَّبْرُ ضِيَاء، والْقُرْآنُ حُجَّةُ لَكَ أَوْ عَلَيْك. كُلُّ النَّاس يَغْدُو، فَبِائِعٌ نَفْسَهُ فمُعْتِقُها، أَوْ مُوبِقُهَا »

(روایت مسلم). 

ترجمه: از ابو مالک حارث بن عاصم الاشعري رضي الله عنه روايت است که رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود:
"پاکي نصف ايمان است، و الحمد لله ميزان را پر مي کند، و سبحان الله و الحمد لله هردو پر مي کنند و يا پر مي کند بين آسمانها و زمين را، و نماز نور و روشنائي است، و صدقه دليل است، و صبر روشني است، و قرآن دليل است بنفع يا به ضرر تو، هر انسان صبح ميکند، سپس خويشتن را مي فروشد، يکي نفسش را (از عذاب) آزاد مي کند و ديگري نفسش را هلاکش ميکند." 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره تحریم > تفسیر سوره تحریم از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن

شماره مقاله : 9529              تعداد مشاهده : 306             تاریخ افزودن مقاله : 17/1/1390

تفسیر سوره تحریم


مدنی و 12 آیه است.
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه ی 5-1:
یا أَیهَا النَّبِی لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ای  پیامبر ، چرا چیزی  را که  خدا بر تو، حلال  کرده  است  ، به  خاطر خشنود  ساختن  زنانت  بر خود حرام  می  کنی  ? و خدا آمرزنده  و مهربان  است.
قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَیمَانِكُمْ وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ وَهُوَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ خدا برای  شما گشودن  سوگندهایتان  را مقرر داشته  است  خداست  یاور شما  ،و اوست  دانا و حکیم.
وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِی إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا فَلَمَّا نَبَّأَتْ بِهِ وَأَظْهَرَهُ اللَّهُ عَلَیهِ عَرَّفَ بَعْضَهُ وَأَعْرَضَ عَن بَعْضٍ فَلَمَّا نَبَّأَهَا بِهِ قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا قَالَ نَبَّأَنِی الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ آنگاه  که  پیامبر با یکی  از زنان  خود رازی  در میان  نهاد ، چون  آن  زن  آن ، راز با دیگری  باز گفت  ، خدا پیامبر را از آن  آگاه  ساخت  و او پاره  ای   ازآن  راز را بر آن  زن  آشکار کرد و از افشای  پاره  ای  دیگر سر باز زد  زن   گفت  : چه  کسی  تو را از این  ماجرا آگاه  کرده  است  ? گفت  : آن  خدای   دانای  آگاه  به  من  خبر داده  است.
إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیهِ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِیرٌ اگر شما دو زن  توبه  کنید بهتر است  ، زیرا دلهایتان  از حق  بازگشته  است   و اگر برای  آزارش  همدست  شوید ، خدا یاور اوست  و نیز جبرئیل  و مؤمنان شایسته  و فرشتگان  از آن  پس  یاور او خواهند بود.
عَسَى رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن یبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیرًا مِّنكُنَّ مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ قَانِتَاتٍ تَائِبَاتٍ عَابِدَاتٍ سَائِحَاتٍ ثَیبَاتٍ وَأَبْكَارًا شاید اگر شما را طلاق  گوید پروردگارش  به  جای  شما زنانی  بهتر از شمایش ، بدهد  زنانی  مسلمان  ، مؤمن  ، فرمانبردار ، توبه  کننده  ، اهل  عبادت  و  روزه  گرفتن  ، خواه  شوهر کرده  ، خواه  باکره.
در این جا خداوند پیامبرش محمد(ص) را مورد سرزنش قرار می دهد که ازدواج با کنیزش «ماریه» و یا خوردن عسل را به خاطر به دست آوردن  خشنودی برخی از همسرانش بر خود حرام کرد که داستان معروفی دارد. سپس خداوند این آیات را نازل فرمود:« یا أَیهَا النَّبِی» ای کسی که خداوند با دادن نبوت و رسالت و وحی بر تو منت گذارده است! « لِمَ تُحَرِّمُ مَا أَحَلَّ اللَّهُ لَكَ» چرا چیزهای پاکیزه ای را که خداوند به تو و امّت تو ارزانی نموده است بر خود حرام می داری.
« تَبْتَغِی مَرْضَاتَ أَزْوَاجِكَ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» تو با این حرام کردن می خواهی خشنودی همسرانت را به دست بیاوری، و خداوند آمرزگار مهربان است. در این جا به صراحت بیان شده که خداوند پیامبرش را بخشیده و ملامت خود را از او رفع نموده و بر او رحم کرده است و تحریمی که او بر خود واداشت سببی برای مقّرر شدن حکمی کلی برای همه امّت گردید. پس خداوند متعال در راستای اثبات این حکم فرمود:« قَدْ فَرَضَ اللَّهُ لَكُمْ تَحِلَّةَ أَیمَانِكُمْ» خداوند راه گشودن سوگندهایتان را برای شما مقّرر می دارد، و این  عام است و همه سوگندهای مومنان را شامل می شود.
یعنی آن چه را که به وسیله آن سوگندهایتان را باز کنید قبل از آن که آن را بشکنید، و کفاّره ای که بعد از شکستن باید بدهید، برایتان مقّرر کرده است.
همان طور که می فرماید:« یَأَیُّهَا الذَّینَ ءَامَنُوا لَا تُحرّمُوا طَیِّبَتِ مَآ أَحَلَّ اللَّهُ لَکُم وَلَا تَعتَدُوا إِنَّ اللَّهَ لَا یُحِبُّ المُعتَدِینَ» تا این که می فرماید:« فَکَفَّرتُهُ إِطعَامُ عَشَرَةِ مَسَکینَ مِن أُوسَطِ مَا تُطعِمُونَ أَهلِیکُم أُو کِسوَتُهُم أَو تَحرِیرُ رَقَبةَ فَمَن لَّم یَجِد فَصیَامُ ثَلَثةِ أَیَّامِ ذَلِکَ کَفَّرةُ أَیمَنِکُم إِذَا خَلَفتُم» ای کسانی که ایمان آورده اید! پاکیزه هایی را که خداوند برایتان حلال کرده است حرام نکنید و تجاوز ننمایید بی گمان خداوند متجاوزان را دوست نمی دارد ... پس کفّاره آن، خوراک دادن به ده مسکین است از غذاهای میانه ای که به خانواده هایتان می دهید و یا پوشانیدن آنان و یا آزاد کردن یک برده است. پس هرکس این چیزها را نیافت سه روز روزه بگیرد.این کفّاره سوگندهایتان است وقتی که سوگند خوردید.
پس هرکس چیزی را از  قبیل غذا یا نوشیدنی یا کنیزی که برای او حلال است بر خود حرام کرد یا به خدا سوگند خورد که فلان کار را می کنم یا نمی کنم، سپس سوگند خود را شکست یا خواست آن را بشکند کفاره ی مذکور بر او لازم است و باید آن را ادا نماید. « وَاللَّهُ مَوْلَاكُمْ» و خداوند کارسازتان است و شما را به بهترین صورت در امر دین و دنیایتان و در آن چه که به وسیله آن شرّ از شما دور می گردد رهنمود می سازد.
بنابراین خداوند گشودن سوگندهایتان را برای شما مقّرر داشته تا ذمه و عهده ی شما تبرئه گردد. « وَهُوَ الْعَلِیمُ الْحَكِیمُ» و خداوند دانای فرزانه است. و او کسی است که دانایی و آگاهی اش ظاهر و باطن شما را احاطه نموده و  او در همه آن چه که آفریده و به آن حکم نموده با حکمت است. بنابراین برای شما احکامی را مقّرر نموده که می دانسته است به مصلحت شما و مناسب احوال و اوضاع شماست.
« وَإِذْ أَسَرَّ النَّبِی إِلَى بَعْضِ أَزْوَاجِهِ حَدِیثًا» بسیاری از مفسران گفته اند زنی که پیامبر با او رازی را در میان نهاد ام المومنین حفصه رضی الله عنها بود که پیامبر با او رازی را در میان نهاد و به او فرمان داد که کسی را از این راز خبر نکند امّا حفصه آن را برای عائشه رضی الله عنها بازگو نمود، و خداوند پیامبر را از این خبر مطلع گرداند  و پیامبر بخشی از آن چه که همسرش گفته بود را برای او بازگو کرد و از روی لطف و مهربانی از برخی اعراض نمود.
« قَالَتْ مَنْ أَنبَأَكَ هَذَا» همسر پیامبر گفت:چه کسی تو را از خبری که از پیش ما بیرون نرفته آگاه کرده است؟ « قَالَ نَبَّأَنِی الْعَلِیمُ الْخَبِیرُ» فرمود: خداوند دانای آگاه که هیچ چیز پنهانی بر او پوشیده نیست و راز و پنهان را می داند مرا آگاه کرد.
« إِن تَتُوبَا إِلَى اللَّهِ فَقَدْ صَغَتْ قُلُوبُكُمَا» این خطاب به دو همسر گرامی پیامبر حفصه و عایشه رضی الله عنهما می باشد که سبب شدند تا پیامبر آن چه را که دوست می داشت بر خودش حرام نماید سپس خداوند توبه را به آن ها عرضه نمود و آن ها را بر کارشان سرزنش کرد و به آن ها خبر داد که دل هایتان از پرهیزگاری و ادبی که شایسته است با پیامبر رعایت کنید و او را احترام بدارید منحرف گشته است.
« وَإِن تَظَاهَرَا عَلَیهِ» و اگر با همدیگر همکاری کنید در امری که بر او دشوار می آید و او را ناراحت می کند، و این کار شما ادامه داشته باشد پس بدانید که « فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ مَوْلَاهُ وَجِبْرِیلُ وَصَالِحُ الْمُؤْمِنِینَ وَالْمَلَائِكَةُ بَعْدَ ذَلِكَ ظَهِیرٌ » خداوند خودش کارساز و یاور پیامبر است و نیز جبرئیل و مومنانِ خوب و همه یاوران و پشتبیان یاور و پشتیبان او هستند. یعنی همه یاوران و پشتیبان پیامبر هستند و هرکس که یاورانش این ها باشند قطعا پیروز خواهد بود . و این بزرگترین برتری و شرافت است برای سرور پیامبران محمّد(ص) که ذات بزرگوار خداوند و بندگان و آفریده های برگزیده اش یاوران این پیامبر بزرگوار می باشند.
و در این آیه نیز دو همسر گرامی پیامبر برحذر داشته شده اند، نیز آن ها را با چیزی ترسانده که بر زنان بسیار دشوار می آید و آن طلاق است که گران ترین چیز برای آن هاست . پس فرمود: « عَسَى رَبُّهُ إِن طَلَّقَكُنَّ أَن یبْدِلَهُ أَزْوَاجًا خَیرًا مِّنكُنَّ» پس خود را برتر ندانید چون اگر او شما را طلاق بدهد کار بر او دشوار نخواهد شد و برای نگاه داشتن شما مجبور نخواهد بود چون خداوند به او همسرانی خواهد داد که از نظر زیبایی و دیانت از شما بهتر خواهند بود، امّا این از باب  تعلیق است و هنوز تحقق نیافته و لازم نیست که محقق شده باشد چون همسرانش را طلاق نداد و اگر طلاق می داد چنین زنان فاضله ای که خدا ذکر نموده پدید می آمدند.
« مُسْلِمَاتٍ مُّؤْمِنَاتٍ» زنان مسلمانی مومنی که هم مقّررات ظاهری را به جای می آورند و هم ایمان دارند. یعنی شرائع باطنی از قبیل عقاید و اعمال قلب را نیز به جای می آورند. « قَانِتَاتٍ» و همواره و همیشه فرمانبردارند. « تَائِبَاتٍ» و از آن چه که خدا نمی پسندد توبه می  کنند و اعراض می نمایند. پس آن چه را که خدا دوست می دارد انجام می دهند و از آن چه که دوست نمی دارد روی گردان می شوند. « ثَیبَاتٍ وَأَبْكَارًا» برخی بیوه و برخی دوشیزه خواهند بود، تا پیامبر(ص) به دلخواه خود زنان متنوّعی داشته باشد.
وقتی همسران پیامبر (ص) این هشدار و تأدیب را شنیدند بلافاصله برای کسب رضایت پیامبر (ص) شتافتند. پس این صفت بر آن ها منطبق بود و آن ها برترین زنان جهان گشتند.
آیه ی 6:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِیكُمْ نَارًا وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ عَلَیهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ لَا یعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیفْعَلُونَ مَا یؤْمَرُونَ ای  کسانی  که  ایمان  آورده  اید ، خود و خانواده  خود را از آتشی  که  هیزم   آن مردم  و سنگها هستند نگه  دارید  فرشتگانی  درشت  گفتار و سختگیر بر آن   آتش  موکلند  هر چه  خدا بگوید نافرمانی  نمی  کنند و همان  می  کنند که  به   آن مامور شده  اند.
ای کسانی که خداوند نعمت ایمان را به شما ارزانی نموده است! لوازم و شرایط ایمان را انجام دهید، پس « قُوا أَنفُسَكُمْ وَأَهْلِیكُمْ نَارًا» خودتان و خانواده تان را از آتشی نجات دهید که بسیار خطرناک و ناگوار است. و مصون ماندن از آتش زمانی تحقق می یابد که انسان به آن چه خداوند او را بدان امر نموده است پایبند باشد و از آن چه نهی کرده پرهیز نماید و از آن چه خداوند را ناخشنود و خشمگین می نماید و باعث عذاب می شود توبه کند و برگردد.
و حفظ خانواده و فرزندان از آتش جهّنم به این صورت محقق می شود که انسان زن و فرزندش را ادب نماید و به آن ها بیامرزد و آنان را اجبار کند تا فرمان خدا را اجرا نمایند. پس بنده سالم نخواهد ماند مگر آن که  دستورات خدا را در مورد خودش و در حقّ  کسانی که تحت سرپرستی او هستند اجرا کند. و خداوند دوزخ را با چنان صفت هایی توصیف نموده تا بندگانش را از بی توجهی به آن باز دارد. پس فرمود:« وَقُودُهَا النَّاسُ وَالْحِجَارَةُ» افزوزینه ی دوزخ سنگ ها و  انسان ها هستند . همان طور که خداوند متعال فرموده است:«  إِنَّکُم وَمَا تَعبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ حَصَبُ جَهَنَّمَ أَنتُم لَهَا وَردُونَ» شما و آن چه که به جای خدا پرستش می کنید بهره جهنّم هستید و شما به آن در خواهید آمد.
« عَلَیهَا مَلَائِكَةٌ غِلَاظٌ شِدَادٌ» بر دوزخ فرشتگانی تندخو و سخت گیر گمارده شده اند که صدایشان وحشتناک و سیمای آن ها هولناک است. آن ها دوزخیان را با زور و توانایی شان خوار می گردانند و فرمان خدا را که حکم قطعی به عذابشان داده و سختی عذاب را بر آن ها واجب گردانده است در حقّ آن ها اجرا می نمایند.
« لَا یعْصُونَ اللَّهَ مَا أَمَرَهُمْ وَیفْعَلُونَ مَا یؤْمَرُونَ » از خدا در آن چه به آنان فرمان داده است نافرمانی نمی کنند. در این جا نیز فرشتگان ستوده شده اند و فرمانبرداری آن ها از خداوند و اطاعتشان در هر دستوری که به آن ها می دهد مورد ستایش قرار گرفته است.
آیه ی 7:
یا أَیهَا الَّذِینَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْیوْمَ إِنَّمَا تُجْزَوْنَ مَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ ای  کافران  ، در آن  روز پوزش  مخواهید جز این  نیست  که  شما را برابر  کاری  که  کرده  اید کیفر می  دهند.
دوزخیان در روز قیامت با این سخنان سرزنش و توبیخ می شوند و به آن ها گفته می شود:« یا أَیهَا الَّذِینَ كَفَرُوا لَا تَعْتَذِرُوا الْیوْمَ» ای کافران! امروز عذرخواهی مکنید یعنی وقت پوزش طلبیدن و عذرخواستن تمام شده و سودی ندارد و اکنون چیزی جز دیدن سزای اعمال نمانده است و شما جز  کفر ورزیدن به خدا و  تکذیب آیات او و مخالفت با پیامبران و دوستان الهی کاری دیگر نکرده اید و عملی دیگر پیش نفرستاده  اید.
آیه ی 8:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا تُوبُوا إِلَى اللَّهِ تَوْبَةً نَّصُوحًا عَسَى رَبُّكُمْ أَن یكَفِّرَ عَنكُمْ سَیئَاتِكُمْ وَیدْخِلَكُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِی مِن تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ یوْمَ لَا یخْزِی اللَّهُ النَّبِی وَالَّذِینَ آمَنُوا مَعَهُ نُورُهُمْ یسْعَى بَینَ أَیدِیهِمْ وَبِأَیمَانِهِمْ یقُولُونَ رَبَّنَا أَتْمِمْ لَنَا نُورَنَا وَاغْفِرْ لَنَا إِنَّكَ عَلَى كُلِّ شَیءٍ قَدِیرٌ ای  کسانی  که  ایمان  آورده  اید ، به  درگاه  خدا توبه  کنید ، توبه  ای  از، روی اخلاص   باشد که  پروردگارتان  گناهانتان  را محو کند و شما را به  بهشتهایی داخل  کند که  در آن  نهرها جاری  است   در آن  روز ، خدا پیامبر و  کسانی  راکه  با او ایمان  آورده  اند فرو نگذارد ، و نورشان  پیشاپیش  و  سمت  راستشان  در حرکت  باشد  می  گویند : ای  پروردگار ما ، نور ما را  برای  ما به  کمال  رسان  و ما را بیامرز ، که  تو بر هر کاری  توانا هستی  ،
خداوند در این آیه به توبه خالصانه فرمان داده و وعده داده  است که در مقابل توبه خالصانه گناهان را توبه کننده بزداید و  او را وارد بهشت کند و  او رستگار و موفق خواهد شد آنگاه که مومنان در روز قیامت در پرتو نور ایمانشان و با روشنایی آن حرکت می کنند و از این راحتی و آسایش بهره مند می شوند. و زمانی که نورهای منافقان خاموش می شود، مومنان از خداوند می خواهند که  نورشان را کامل بگرداند و خدا دعایشان را می پذیرد و آن ها را به وسیله نور یقینی که با خود دارند به باغ های بهشت می رساند و در جوار پروردگار بزرگوار جای می گیرند و همه این ها نتایج و آثار توبه خالصانه است.
منظور از توبه خالصانه برگشتن و دست کشیدن از همه گناهان است، توبه ای که هدف بنده فقط رضای خدا باشد و هدفی جز رضایت او و نزدیک شدن به وی را داشته باشد و همیشه و در هر حالت بر این توبه پایدار بماند.
آیه ی 9:
یا أَیهَا النَّبِی جَاهِدِ الْكُفَّارَ وَالْمُنَافِقِینَ وَاغْلُظْ عَلَیهِمْ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمَصِیرُ ای  پیامبر ، با کفار و منافقان  جهاد کن  و بر آنها سخت  بگیر، جایگاهشان جهنم  است  که  بد سرانجامی  است.
خداوند متعال به پیامبر فرمان می دهد تا با کافران و منافقان جهاد کند و بر آنان سخت بگیرد و این شامل جهاد با کافران به وسیله ی اقامه حجّت بر آن ها و دعوت دادنشان با موعظه حسنه و باطل کردن گمراهی هایی است که بر آن قرار دارند.
نیز شامل جهاد کردن با آن ها به وسیله سلاح و پیکار با کسی است که دعوت خدا را نمی پذیرد و تسلیم حکم او نمی گردد. چنین کسی که دعوت خدا را نمی پذیرد و تسلیم نمی شود باید با او جهاد کرد و به درشتی با او رفتار نمود.
جهاد نوع  اول با همان شیوه ای که بهتر است باید  انجام شود. و خداوند کافران و منافقان را با مسلط کردن پیامبر و حزب الله بر آن  ها عذاب می دهد. نیز در آخرت با دوزخ عذابشان می دهد و دوزخ بدجایگاهی است که سرانجام هر بدبخت و زیانمندی خواهد بود.
آیه ی 12-10:
ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَینِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَینِ فَخَانَتَاهُمَا فَلَمْ یغْنِیا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ خدا برای  کافران  مثل  زن  نوح  و زن  لوط را می  آورد که  هر دو در نکاح  دو  تن از بندگان  صالح  ما بودند و به  آن  دو خیانت  ورزیدند  و آنها  نتوانستنداز زنان  خود دفع  عذاب  کنند و گفته  شد : با دیگران  به  آتش  در  آیید.
وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَكَ بَیتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ و خدا برای  کسانی  که  ایمان  آورده  اند ، زن  فرعون  را مثل  می  زند آنگاه ، که گفت  : ای  پروردگار من  ، برای  من  در بهشت  نزد خود خانه  ای  بنا کن  و  مرا از فرعون  و عملش  نجات  ده  و مرا از مردم  ستمکاره  برهان
وَمَرْیمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ  و مریم  دختر عمران  را که  شرمگاه  خویش  رااز زنا نگه  داشت  و مااز روح   خود در آن  دمیدیم   و او کلمات  پروردگار خود و کتابهایش  را تصدیق  کرد  و او از فرمانبرداران  بود.
خداوند این دو مثل را برای مومنان و کافران زده است تا برایشان بیان دارد که ارتباط کفر با مومن و نزدیک بودنش با او، سودی به وی نمی رساند اگرکار بد انجام دهند. پس فرمود:« ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَینِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَینِ» خداوند درباره کافران، زن نوح و زن لوط را مثل زده است که آن دو در نکاح دو بنده درستکار ما که نوح و لوط علیه السلام بودند قرار داشتند.
« فَخَانَتَاهُمَا» امّا آن دو زن در دین به نوح و لوط خیانت کردند، دو بنده درستکار ما که بر دین همسران خود نبودند. منظور از خیانت در این جا همین است نه این که در امر زناشویی و عفّت به آن ها خیانتی کرده باشند، چون زن هیچ پیامبری مرتکب فاحشه و زنا نشده است، و خداوند هرگز زن هیچ پیامبری را  زناکار نگردانده است.
« فَلَمْ یغْنِیا عَنْهُمَا مِنَ اللَّهِ شَیئًا وَقِیلَ ادْخُلَا النَّارَ مَعَ الدَّاخِلِینَ» پس نوح و لوط نتوانستند چیزی از عذاب خدا را از آن دو زن دور کنند و به آن دو زن گفته شد که به دوزخ درآئید. پس به همراه همه کسانی که بدان در می آیند وارد آن می شوند. « وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِینَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ» و خداوند درباره ی مومنان نیز آسیه بنت مزاحم رضی الله عنها را مثل زده است . « إِذْ قَالَتْ رَبِّ ابْنِ لِی عِندَكَ بَیتًا فِی الْجَنَّةِ وَنَجِّنِی مِن فِرْعَوْنَ وَعَمَلِهِ وَنَجِّنِی مِنَ الْقَوْمِ الظَّالِمِینَ » هنگامی که گفت: پروردگارا! برای من خانه ای نزد خودت بساز و مرا از فرعون و کارهایش رهایی بخش و مرا از دست گروه ستمکاران نجات بده.
خداوند مریم را به داشتن ایمان و تضرع نمودن به پیشگاه خدا و طلب نمودن بالاترین خواسته که ورود به بهشت و قرار گرفتن در مجاورت پروردگار بزرگوار است توصیف نموده است. هم چنین بیان داشته که او از خداوند خواست تا وی را از فتنه فرعون و کارهای زشت او و از فتنه هر ستمگری نجات بدهد. پس خداوند دعای او را پذیرفت و او از ایمانی کامل و ثباتی تام برخوردار شد.
و از فتنه ها نجات یافت. بنابراین پیامبر(ص) فرمود:« از میان مردان، افراد بسیاری به کمال رسیده اند و از میان زنان کسی به کمال نرسید جز مریم بنت عمران و آسیه بنت مزاحم و خدیجه بنت خولید، و برتری عایشه بر سایر زنان همچون برتری آبگوشت بر سائر غذاهاست. »
« وَمَرْیمَ ابْنَتَ عِمْرَانَ الَّتِی أَحْصَنَتْ فَرْجَهَا» و مریم دختر عمران که به خاطر کمال دینداری و پاکدامنی اش دامن به گناه نیالود و پاکدامنی ورزید. « فَنَفَخْنَا فِیهِ مِن رُّوحِنَا» پس از روح خود در آن دمیدیم که جبرئیل علیه السلام در گریبانش دمید، و دمیدنش به وجود مریم منتهی شد و عیسی علیه السلام پیامبر بزرگوار از او متوّلد گردید.
« وَصَدَّقَتْ بِكَلِمَاتِ رَبِّهَا وَكُتُبِهِ» و مریم سخنان پروردگارش و کتاب های او را تصدیق کرد. در این جا مریم به دانش و معرفت توصیف شده است چون تصدیق سخنان خداوند ، سخنان دینی و تقدیری او را شامل می شود. و تصدیق کتاب هایش مقتضی شناخت چیزی است که به وسیله آن تصدیق تحقق می یابد، این کار جز با علم و عمل محقق نمی شود، بنابراین فرمود:« وَكَانَتْ مِنَ الْقَانِتِینَ  » و مریم از فرمانبرداران بود. یعنی همواره و همیشه با فروتنی و خضوع به طاعت الهی پایبند بود و این توصیف او به کمال عمل است چون او صدّیقه بود و صدّیقیت یعنی کمال علم و  عمل.
پایان تفسیر سوره تحریم

تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال الحسن: «ضحك المؤمن غفلة من قلبه». وقال: «كثرة الضحك تميت القلب». امام حسن بصری رحمه الله فرمودند: «خنده ی (زیاد) مؤمن غفلتی از قلبش است». و فرمود: «خنده ی زیاد قلب را می میراند». الحلية الأولیاء؛ أبي نعيم اصفهانی

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 6723
دیروز : 3293
بازدید کل: 8242068

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010