Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "من سره أن يظله الله يوم لا ظل إلا ظله، فَلْيُيَسِّر على معسر أو ليضع عنه" (حديث صحيح)
«هر كس‌دوست‌دارد كه‌خداوند او را در سايه‌عرش‌خويش‌جاي‌دهد - در روزي ‌كه‌ سايه‌اي‌ جز سايه‌ او نيست‌ پس ‌بايد بر تنگدست‌ آسان ‌بگيرد، يا اصلا وام‌ را بر او ببخشد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>تفسیر قرآن>سوره ممتحنه > تفسیر سوره ممتحنه از تفسیر راستین ترجمه تیسیر الکریم الرحمن

شماره مقاله : 9457              تعداد مشاهده : 285             تاریخ افزودن مقاله : 17/1/1390

تفسیر سوره ممتحنه


مدنی و 13آیه است.
بسم الله الرحمن الرحیم
آیه ی 9-1:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِیاء تُلْقُونَ إِلَیهِم بِالْمَوَدَّةِ وَقَدْ كَفَرُوا بِمَا جَاءكُم مِّنَ الْحَقِّ یخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیاكُمْ أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاء مَرْضَاتِی تُسِرُّونَ إِلَیهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ وَمَن یفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِیلِ ای  کسانی  که  ایمان  آورده  اید ، دشمن  من  و دشمن  خود را به  دوستی  اختیار، مکنید  شما با آنان  طرح  دوستی  می  افکنید و حال  آنکه  ایشان  به  سخن  حقی   که بر شما آمده  است  ایمان  ندارند  و بدان  سبب  که  به  خدا ، پروردگار  خویش ایمان  آورده  بودید ، پیامبر و شما را بیرون  راندند  گاه  که  برای   جهاد در راه  من  و طلب  رضای  من  بیرون  می  روید ، در نهان  با آنها دوستی   می  کنید، و من  به  هر چه  پنهان  می  دارید یا آشکار می  سازید آگاه  ترم   و  هر که  چنین  کند ، از راه  راست  منحرف  گشته  است
إِن یثْقَفُوكُمْ یكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَیبْسُطُوا إِلَیكُمْ أَیدِیهُمْ وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ اگر شما را بیابند ، دشمنی  می  کنند و به  آزارتان  دست  و زبان  می  گشایندو  دوست  دارند که  شما نیز کافر گردید
لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ یفْصِلُ بَینَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ در روز قیامت  نه  خویشاوندان  برایتان  سود کنند ، نه  فرزندانتان   خدا  میانتان  جدایی  می  افکند و اعمالتان  را می  بیند
قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَینَنَا وَبَینَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء أَبَدًا حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ إِلَّا قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیءٍ رَّبَّنَا عَلَیكَ تَوَكَّلْنَا وَإِلَیكَ أَنَبْنَا وَإِلَیكَ الْمَصِیرُ
ابراهیم  و کسانی  که  با وی  بودند ، آنگاه  که  به  قوم  خود گفتند که  ما از، شما و از آنچه  جز خدای  یکتا می  پرستید بیزاریم  و شما را کافر می  شمریم  و میان  ما و شما همیشه  دشمنی  و کینه  توزی  خواهد بود تا وقتی  که  به  خدای  یکتاایمان  بیاورید ، برایتان  نیکو مقتدایی  بودند  مگر آنگاه  که  ابراهیم   پدرش  را گفت  که  برای  تو آمرزش  می  طلبم  ، زیرا نمی  توانم  عذاب  خدا را  ازتو دفع  کنم  ای  پروردگار ما ، بر تو توکل  کردیم  و به  تو روی  آوردیم  و  سرانجام  تو هستی
رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ كَفَرُوا وَاغْفِرْ لَنَا رَبَّنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ ای  پروردگار ما ، ما را چنان  مکن  که  کافران  خوار دارندمان   و ما را بیامرز که  تو پیروزمند و حکیمی
لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ لِمَن كَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ وَمَن یتَوَلَّ فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ آنها ، نیکو مقتدایی  هستند برای  شما : برای  کسانی  که  از خدا و روز  قیامت ، می  ترسند  و هر که  رویگردان  شود ، خدا بی  نیاز و ستودنی  است
عَسَى اللَّهُ أَن یجْعَلَ بَینَكُمْ وَبَینَ الَّذِینَ عَادَیتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً وَاللَّهُ قَدِیرٌ وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ شاید خدا میان  شما و کسانی  که  با آنها دشمنی  می  ورزید دوستی  پدید آورد  خدا قادر است  و خدا آمرزنده  و مهربان  است
لَا ینْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوكُم مِّن دِیارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ خدا شما را از نیکی  کردن  و عدالت  ورزیدن  با آنان  که  با شما در دین ، نجنگیده  اند و از سرزمینتان  بیرون  نرانده  اند ، باز نمی  دارد  خدا  کسانی  راکه  به  عدالت  رفتار می  کنند دوست  دارد
إِنَّمَا ینْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِیارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ وَمَن یتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ جز این  نیست  که  خدا از دوستی  ورزیدن  با کسانی  که  با شما در دین   جنگیده اند و از سرزمین  خود بیرونتان  رانده  اند یا در بیرون  راندنتان   همدستی  کرده  اند شما را باز دارد  و هر که  با آنها دوستی  ورزد از  ستمکاران  خواهد بود.
بسیاری از مفسّرین گفته اند که سبب نزول این آیات کریمه داستان حاطب بن ابی بلتعه است. هنگامی که پیامبر درصدد غزوه فتح بود. حاطب به بعضی از مشرکین مکّه نامه ای نوشت و به آن ها خبر داد که پیامبر(ص) به سوی آن ها حرکت کرده است. حاطب می خواست با  این کار توّجه و حمایت آن ها را جلب نماید. و این کارش را از روی نفاق یا تردید داشتندر مبانی اسلام انجام نداد.
او این نامه را به دست زنی داد تا آن را به مکه برساند. پیامبر (ص) از ماجرای حاطبه با خبر گردید و قبل از آن که آن زن به مکه برسد کسانی را فرستاد و نامه را از آن زن بازگرفتند و حاطب را مورد سرزنش قرار داد امّا او  عذری پیش آورد کرد که پیامبر(ص) آن را پذیرفت.
در این آیات به شدّت از دوستی کردن با کافران و مشرکان نهی شده و بیان شده است که دوستی با آن ها با ایمان تضاد دارد و با آئین ابراهیم علیه الصلاة والسلام مخالف  است. نیز برخلاف عقل و خرد است، چون عقل ایجاب می  کند که به شدت از دشمن پرهیز کرد به خصوص دشمنی که تمام توانایی اش را علیه شما صرف می کند و فرصت را برای ضربه زدن به شما  غنیمت می شمارد. پس خداوند متعال فرمود:« یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّی وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِیاء تُلْقُونَ إِلَیهِم بِالْمَوَدَّةِ» ای مومنان! به مقتضای ایمان خودتان که دوستی کردن با مومنان و دشمنی ورزیدن با دشمنان اسلام است عمل کنید، چرا که دشمن اسلام دشمن خدا و مومنان است.
پس شما با دشمن خدا و دشمن خود دوستی نکنید. شما برای دوستی کردن با آن ها شتاب می ورزید و سعی می کنید که اسباب محبت را در میان خودتان و آنان به دست آورید، و معلوم است هرگاه محبت حاصل شود، به دنبال آن کمک کردن و دوستی نمودن می آید، آنگاه آدمی از دایره ی ایمان خارج می شود و از جمله کافران می گردد.
و کسی که کافر را به دوستی بگیرد فاقد جوان مردی و مرّت  است زیرا او با سرسخت ترین دشمنان خدا که برای اوچیزی جز زیان را نمی خواهند و با پروردگارشان به مخالفت و ستیز بر می خیزند پروردگاری که خیر آنان را می خواهد و آنها را به خیر امر کرده و بر آن تشویق می نماید دوستی می کند ؟! و از جمله  اموری که مومن را به دشمنی کردن با کافران فرا می خواند این است که کافران به حقّ و حقیقتی که برای مومنان آمده است کفر ورزیده اند و این بزرگ ترین مخالفت  است.
پس کافران اصل دین شما را قبول ندارند و ادعا می کنند که شما گمراه هستید. در حالی که آن ها به حقی که هیچ شک و تردیدی در آن نیست کفر ورزیده اند. و هرکس که حقّ را نپذیرد امکان ندارد دلیلی داشته باشد که بر صحت گفتار  او دلالت نماید، بلکه محض نپذیرفتن حق بر باطل بودن سخن کسی دلالت می نماید که آن را نمی پذیرد.
و از دشمنی آن ها با شما این است که « یخْرِجُونَ الرَّسُولَ وَإِیاكُمْ» پیغمبر و شما مومنان را از سرزمین و دیارتان بیرون می کنند و شما را از وطنتان آواره می نمایند. و شما گناهی جز این ندارید که « أَن تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ رَبِّكُمْ» به خداوند که پروردگارتان است ایمان آورده اید؛ پروردگاری که باید همه به او  ایمان بیاورند و او را بندگی کنند، چون خداوند آن ها را پرورش داده و به آن ها نعمت های ظاهری و باطنی بخشیده است. پس وقتی آن ها از این امر که واجب ترین واجبات است اعراض کردند، و شما آن را انجام دادید، به دشمنی با شما برخاستند و شما را به خاطر ایمان آوردنتان از سرزمین و دیارتان بیرون راندند.
پس اگر کسی با کافران دوستی نماید هیچ دین و عقل و مرّوتی برای  او باقی نخواهد ماند؟! کافرانی که در هر زمان و مکانی این گونه هستند و جز ترس یا مانعی قوی آنان را از ضربه زدن به مسلمانان باز نمی دارد. « إِن كُنتُمْ خَرَجْتُمْ جِهَادًا فِی سَبِیلِی وَابْتِغَاء مَرْضَاتِی» اگر هدف از بیرون آمدنتان جهاد در راه خدا و اعلای کلمه ی او و کسب خشنودی پروردگار است پس به مقتضای این دستور عمل کنید. یعنی با دوستان خدا دوستی کنید و با دشمنان خدا دشمنی ورزید، چون  این کار بزرگ ترین جهاد در راه خداست و از بزرگ ترین چیزهایی است که انسان را به خدا نزدیک می نماید و با این کار خشنودی او حاصل می شود.
« تُسِرُّونَ إِلَیهِم بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَیتُمْ وَمَا أَعْلَنتُمْ» یعنی چگونه دوستی کردن با کافران را پنهان می دارید با این که می دانید خداوند به آن چه شما پنهان می کنید یا آشکار می سازید آگاه است؟! پس اگر دوستی کردن شما با کافران برای مومنان پوشیده باشد و از آن خبر نداشته باشند برای خداوند پوشیده نخواهد بود و خداوند بندگان را طبق خیر و شرّی که در مورد آن ها میداند جزا و سزا می دهد.
« وَمَن یفْعَلْهُ مِنكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاء السَّبِیلِ» و هرکس از شما با کافران دوستی کند بعد از این که خداوند او را برحذر داشته است ، به راستی که از راه راست منحرف شده و گم گشته است، چون او راهی را در پیش گرفته که با شریعت و عقل و مروّت انسانی مخالف است.
سپس خداوند متعال شدت دشمنی آنان را بیان کرد تا مومنان را به دشمنی ورزیدن با آن ها تحریک نماید. پس فرمود:« إِن یثْقَفُوكُمْ» اگر شما را بیابند و فرصت آزار رساندن به شما را داشته باشند. « یكُونُوا لَكُمْ أَعْدَاء وَیبْسُطُوا إِلَیكُمْ أَیدِیهُمْ» دشمنان آشکار شما خواهند بود و دست های خود را به بدی به سوی شما دراز می کنند. یعنی شما را می کشند و می زنند.
« وَأَلْسِنَتَهُم بِالسُّوءِ» و با سخنان بد و ناراحت  کننده از قبیل دشنام و غیره به سوی شما زبان می گشایند. « وَوَدُّوا لَوْ تَكْفُرُونَ» و دوست دارند که  کفر ورزید. این نهایت چیزی است که از شما می خواهند. اگر دلیل بیاورید که ما به خاطر خویشاوندی و  اموال با کافران دوستی می کنیم، بدانید که « لَن تَنفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ یوْمَ الْقِیامَةِ یفْصِلُ بَینَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِیرٌ» خویشاوندانتان و فرزندان و اموالتان در برابر عذاب خدا هیچ سودی به حال شما نخواهند بخشید، و روز قیامت خداوند میان شما داوری خواهد کرد و خداوند به آنچه می کنید بیناست. پس به خاطر این شما را از دوستی کردن با کافران که دوستی کردن با آن ها به زیانتان می باشد برحذر داشته است.
« قَدْ كَانَتْ لَكُمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ فِی إِبْرَاهِیمَ وَالَّذِینَ مَعَهُ» ای گروه مومنان! در زندگی وسیره ابراهیم و مومنانی که همراه او بودند برایتان سرمشق و الگویی نیکوست. آن ها برایتان الگویی شایسته و مفید هستند چون شما فرمان یافته اید که از آئین ابراهیم یکتاپرست پیروی کنید.
« إِذْ قَالُوا لِقَوْمِهِمْ إِنَّا بُرَاء مِنكُمْ وَمِمَّا تَعْبُدُونَ مِن دُونِ اللَّهِ» هنگامی که ابراهیم علیه السلام و مومنانی که همراه او بودند از قوم مشرکشان و از آن چه به جای خدا پرستش می کردند بیزاری جستند سپس با صراحت دشمنی خود را نسبت به آن ها اعلام داشتند و گفتند:« كَفَرْنَا بِكُمْ وَبَدَا بَینَنَا وَبَینَكُمُ الْعَدَاوَةُ وَالْبَغْضَاء» به شما کفر ورزیده ایم و بین ما و شما برای همیشه دشمنی و کینه پدید آمده و آشکار شده است.
یعنی در دل نسبت به شما کینه و نفرت داریم و با جسم با شما دشمنی می ورزیم و این نفرت و دشمنی وقت و زمانی ندارد، بلکه « أَبَدًا» همیشگی و تا وقتی است که شما به کفر ورزیدن خود ادامه دهید. « حَتَّى تُؤْمِنُوا بِاللَّهِ وَحْدَهُ» تا این که تنها به خدا ایمان آورید، پس آنگاه دشمنی و کینه از میان می رود و دوستی و محبّت تبدیل خواهد شد.
پس در زندگی ابراهیم و کسانی که همراه او با ایمان و توحید بپاخاستند و در انجام دادن لوازمات ایمان و توحید، و در همه عبادت هایی که فقط برای خدا انجام می دادند برای شما مومنان سرمشق و الگویی نیست. « إِلَّا» مگر در یک خصلت ابراهیم که شما حقّ ندارید در این خصلت از او الگوبرداری نمائید و آن این است که « قَوْلَ إِبْرَاهِیمَ لِأَبِیهِ» پدر ابراهیم که آزر نام داشت کافر و مخالف بود. وقتی ابراهیم او را به ایمان و توحید دعوت کرد و او از پذیرفتن آن امتناع ورزید ابراهیم به وی گفت:« لَأَسْتَغْفِرَنَّ لَكَ» برای تو از خداوند آمرزش خواهم خواست.
« وَمَا أَمْلِكُ لَكَ مِنَ اللَّهِ مِن شَیءٍ» در حالی که در برابر خداوند برایت اختیار چیزی را ندارم ولی برایت پیش پروردگارم دعا خواهم کرد، امید است که از خواندن پروردگارم ناامید نگردم. پس شما مومنان حقّ ندارید در این چیز به ابراهیم اقتدا کنید ، و حقّ ندارید که برای مشرکان دعا نمایید و بگویید: ما در این کار از آئین ابراهیم پیروی می کنیم، چون خداوند عذر ابراهیم را در این کار بیان داشته و فرموده است:« وَمَا کَانَ استِغفَارُ إِبرَاهیمَ لِأَبِیهِ إِلَّا عَن مَّوعِدِةَ وَعَدَهآ إِیَّاهُ فَلَمَّا تَبَیَّنَ لَهُ ، أَنَّهُ عَدُوُ لِّلَّهِ تَبَرَّأَ مِنهُ » آمرزش خواستن ابراهیم برای پدرش فقط به خاطر وعده ای بود که به او داده بود، و وقتی که روشن شد پدرش دشمن خداست ابراهیم از او بیزاری جست.
و برای شما مومنان در ابراهیم و کسانی که همراه او بودند  الگوی نیکویی هست وقتی که خدا را به فریاد خواندند و بر او توکل نمودند و رو به سوی او نهادند و به ناتوانی و کوتاهی خویش اعتراف کردند و گفتند:« رَّبَّنَا عَلَیكَ تَوَكَّلْنَا» پروردگارا! در به دست آوردن آن چه به ما فایده می رساند و دور شدن آنچه به ما زیان می رساند بر تو توکل نموده ایم و در این باره به تو اعتماد کرده ایم.
« وَإِلَیكَ أَنَبْنَا» و به طاعت و خشنودی تو و به همه آن چه که ما را به تو نزدیک می کند روی آورده ایم. پس ما در این باره تلاش می کنیم و در انجام کارهای خوب می کوشیم و ما می دانیم که به سوی تو باز می گردیم. پس برای حاضر شدن در پیشگاه تو خود را آماده می کنیم و کارهایی انجام می دهیم که ما را به تو نزدیک نماید.
« رَبَّنَا لَا تَجْعَلْنَا فِتْنَةً لِّلَّذِینَ كَفَرُوا» پروردگارا! به سبب گناهانمان کافران را بر ما مسلط مگردان که اگر آن ها بر ما مسلط شوند ما را به فتنه و عذاب گرفتار می  کنند و تا جایی که می توانند ما را از انجام  امور دینی باز می دارند. نیز آن خودشان دست خوش فتنه می شوند چون وقتی آن ها ببینند که پیروز هستند گمان می برند که آن ها بر حقّ بوده و ما بر باطل می باشیم.
پس آن گاه بر کفر و سرکشی خود می افزایند. « وَاغْفِرْ لَنَا» و گناهان و بدی هایی را که مرتکب شده ایم بیامرز و کوتاهی هایی را که در انجام اوامر از ما سر زده است ببخش.
« رَبَّنَا إِنَّكَ أَنتَ الْعَزِیزُ الْحَكِیمُ» پروردگارا! تو بر همه چیز چیره ای و با حکمت هستی و هر چیزی را در جای خودش قرار می دهی. پس به برکت توانمندی و حکمت خویش ما را بر دشمنانمان پیروز بگردان و گناهانمان را بیامرز و عیب هایمان را اصلاح گردان.
سپس تأکید کرد که به آن ها اقتدا کنید و فرمود:« لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِیهِمْ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ» در آنان برایتان سرمشقی نیکوست و این الگوبرداری برای هرکسی آسان نیست بلکه برای کسی آسان است که « لِمَن كَانَ یرْجُو اللَّهَ وَالْیوْمَ الْآخِرَ» به لقای خدا و روز قیامت امیدوار است، چون ایمان و چشمداشت پاداش برای بنده هر کار سخت و دشواری را آسان می گرداند، و هر فراوانی را برایش اندک می نماید و باعث می شود تا او به بندگان صالح و پیامبران  اقتدا نماید و از آن ها الگوبرداری کند، زیرا او خودش را نیازمند این کار می داند.
« وَمَن یتَوَلَّ» و هرکس از اطاعت خدا و تأسی جستن به پیامبران روی گردان شود فقط به خودش زیان می رساند و به خداوند زیانی نمی رساند. « فَإِنَّ اللَّهَ هُوَ الْغَنِی الْحَمِیدُ» چرا که خداوند بی نیاز است و دارای توانگری مطلق می باشد و به هیچ صورت به کسی از آفریده هایش نیازی ندارد. و در ذات و صفات و کارهایش ستوده است و او بر همه ی کارها ستایش می شود. سپس خداوند متعال خبر داد دشمنیِ مومنان با مشرکان و کافران تا وقتی ادامه دارد که کافران به شرک و کفر خود ادامه دهند و اگر از کفر و شرک دست بردارند و به ایمان روی بیاورند مودّت و دوستیِ ایمانی برمی گردد و با آن ها دوستی خواهد شد. پس ای مومنان! از بازگشت و روی آوردن کافران به ایمان ناامید نباشید.
« عَسَى اللَّهُ أَن یجْعَلَ بَینَكُمْ وَبَینَ الَّذِینَ عَادَیتُم مِّنْهُم مَّوَدَّةً» چون شاید خداوند بین شما و کسانی که با آنان دشمنی داشته اید دوستی پدید آورد که سبب این دوستی بازگشت آن ها به ایمان است. « وَاللَّهُ قَدِیرٌ» و خداوند بر هر چیزی تواناست و از آن جمله هدایت دل ها و برگرداندن آن از حالتی به حالت دیگر است. « وَاللَّهُ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» و خداوند آمرزگار و مهربان است و هیچ گناهی برایش بزرگ نیست که آن را نیامرزد و هیچ عیبی نیست که آن را نپوشاند.
«قُل یَعِبَادیَ الَّذینَ أسرَفُوا عَلَی أَنفُسِهِم لَا تَقنَطُوا مِن رَّحمَةِ اللَّهِ یَغفِرُ الذُّنُوبَ جَمیعاً إِنَّهُ هُوَ الغَفُورُ الرَّحِیمُ» بگو:« ای بندگان من که بر خود تجاوز کرده اند! از رحمت خداوند ناامید نباشید، به راستی که خداوند همه گناهان را می آمرزد. بی گمان او آمرزگار مهربان است. »
در این آیه به اسلام آوردن برخی از مشرکان اشاره شده و به آن نوید داده شده است ؛ مشرکانی که دشمنان مومنان بودند و این هم اتفاق افتاد. ستایش و احسان از آن خداست. وقتی این آیات کریمه که مسلمانان را بر دشمنی ورزیدن با کافران تحریک می نمایند نازل شدند در وجود مومنان تاثیر به سزایی گذاشت و از پیوند کاملا به محتوای آن عمل کردند و از پیوند خویشاوندی با برخی از خویشاوندان مشرک خود پرهیز کردند و گمان بردند که این در آن چه خداوند از آن نهی کرده است داخل است.
بنابراین خداوند آن ها را از موردی خبر داد که در این امر حرام داخل نیست. پس فرمود:« لَا ینْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ لَمْ یقَاتِلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَلَمْ یخْرِجُوكُم مِّن دِیارِكُمْ أَن تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَیهِمْ إِنَّ اللَّهَ یحِبُّ الْمُقْسِطِینَ » خداوند شما را از نیکی کردن با مشرک انی که خویشاوندان شما هستند یا خویشاوند شما نیستند ولی در امر دین با شما نجنگیده اند و شما را از دیارتان بیرون نکرده اند باز نمی دارید، و اگر با آن ها رابطه ی خویشاوندی برقرار کنید گناهی بر شما نیست چون آن ها با شما سر ستیز ندارند و شما را از دیارتان بیرون نمی کنند، به همین جهت برای این امر تحت پیگرد قرار نمی گیرید. همان طور که خداوند در مورد پدر و مادر کافر فرموده است :« وَإِن جَهَدَاکَ عَلَی أَن تُشرِکَ بِی مَا لَیسَ لَکَ بِهِ عِلمُ فَلَا تُطِعمُهَا وَصَاحِبهُما فِی الدُّنیَا مَعرُوفا» خداوند به فرزندی که مسلمان است و پدر و مادرش کافرند می گوید: اگر پدر و مادرت از تو خواستند تا چیزی را که نمی دانی شریک من قرار دهی از آن ها اطاعت مکن و در دنیا به خوبی و نیکی با آن ها رفتار کن.
« إِنَّمَا ینْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِینَ قَاتَلُوكُمْ فِی الدِّینِ وَأَخْرَجُوكُم مِّن دِیارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَن تَوَلَّوْهُمْ» خداوند تنها شما را از کسانی باز می دارد که به خاطر دینتان با شما جنگیده اند و شما را از خانه هایتان بیرون کرده اند و بر اخراجتان دیگران را پشتیبانی کرده اند از آن که آنان را دوست بدارید. امّا خداوند شما را از نیکی کردن شما با آن ها نهی نکرده است، بلکه این موضوع در عموم امرِ به نیکی با خویشاوندان و دیگر انسان ها داخل است.
« وَمَن یتَوَلَّهُمْ فَأُوْلَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ» و کسانی که آنان را دوست بدارند آنانند که ستمکارند و این ستم برحسب و اندازه دوستی کردن است. پس اگر دوستی کردن کاملی باشد این کفری خواهد بود که انسان را از دایره اسلام بیرون می کند و پائین تر از این مراتبی هست که برخی سخت تر و برخی آسان ترند.
آیه ی 11-10:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا إِذَا جَاءكُمُ الْمُؤْمِنَاتُ مُهَاجِرَاتٍ فَامْتَحِنُوهُنَّ اللَّهُ أَعْلَمُ بِإِیمَانِهِنَّ فَإِنْ عَلِمْتُمُوهُنَّ مُؤْمِنَاتٍ فَلَا تَرْجِعُوهُنَّ إِلَى الْكُفَّارِ لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ یحِلُّونَ لَهُنَّ وَآتُوهُم مَّا أَنفَقُوا وَلَا جُنَاحَ عَلَیكُمْ أَن تَنكِحُوهُنَّ إِذَا آتَیتُمُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ وَلْیسْأَلُوا مَا أَنفَقُوا ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ یحْكُمُ بَینَكُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ ای  کسانی  که  ایمان  آورده  اید ، چون  زنان  مؤمنی  که  مهاجرت  کرده  اند به ، نزدتان  آیند ، بیازماییدشان   خدا به  ایمانشان  داناتر است   پس  اگر  دانستید که  ایمان  آورده  اند ، نزد کافران  بازشان  مگردانید  زیرا اینان   بر مردان  کافر حلال  نیستند و مردان  کافر نیز بر آنها حلال  نیستند  و هر  چه  آن  کافران  برای  این  گونه  زنان  هزینه  کرده  اند بپردازید  و اگر آنها  را نکاح کنید و مهرشان  را بدهید مرتکب  گناهی  نشده  اید  و زنان  کافر خود  را نگه مدارید  و هر چه  هزینه  کرده  اید از مردان  کافر بخواهید و آنها  نیز هر چه هزینه  کرده  اند از شما بخواهند  این  حکم  خداست   خدا میان   شما حکم  می کند و او دانا و حکیم  است.
وَإِن فَاتَكُمْ شَیءٌ مِّنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُم مِّثْلَ مَا أَنفَقُوا وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ و اگر یکی  از زنان  شما به  کفار پیوست  و آنگاه  به  انتقام  از کافران   برخاستید ، به  کسانی  که  زنانشان  رفته  اند به  میزان  هزینه  ای  که  کرده  اند  بپردازید و از خدایی  که  به  او ایمان  آورده  اید بترسید.
وقتی صلح حدیبیه انجام شد پیامبر با مشرکین صلح نمود و بر این پیمان بست که هرکس از مشرکان مسلمان شود و نزد مسلمان ها بیاید به مشرکان برگردانده خواهد شد. و این امری کلّی و عام است که زنان و مردان را شامل می شود. امّا خداوند درباره مردان پیامبر را از بازگرداندن آن ها به نزد مشرکان نهی نکرده است تا این گونه به شرطی که بسته شده عمل شود و صلح کامل بگردد ، که این صلح از بزرگترین مصالح بود.
امّا از آن جا که بازگرداندن زنان مومن به مشرکان، مفاسد زیادی دربرداشت خداوند به مومنان دستور داد که هرگاه زنان مومن هجرت کردند و به نزد آن ها آمدند و مومنان در صداقت ایمانشان شکّ کردند آن ها را بیازمایند تا صداقتشان آشکار گردد و از آن ها بخواهند تا سوگندهای موّکدی بخورند تا این گونه صداقتشان آشکار شود چون احتمال دارد که ایمان یک زن مهاجر صادقانه نباشد، بلکه به خاطر علاقه به همسر با شهر یا دیگر اهداف دنیوی باشد.
و اگر مومن واقعی نبودند باید به مشرکان برگردانده شوند تا این گونه به شرط عمل گردد. و اگر مومنان آن ها را آزمودند و آن ها را صادق یافتند یا بدون آزمودن به صداقت آن ها پی بردند آن ها را به کافران بازنگردانند.
« لَا هُنَّ حِلٌّ لَّهُمْ وَلَا هُمْ یحِلُّونَ لَهُنَّ» نه آن زنان مومن برای کافران حلالند و نه مردان کافران برای آن ها حلالند. این مفسده بزرگی است که قانون گذار شریعت آن را مدنظر قرار داده است و نیز وفای به شرط را رعایت کرده است ، به این صورت که به شوهرانِ کافر زنانِ مومنی که هجرت کرده اند مهریه و آن چه که برایشان خرج کرده اند پرداخت شود. و در این وقت اشکالی ندارد که مسلمان ها با آن ها ازدواج نمایند گرچه آن زنان در سرزمین شرک شوهرانی داشته باشند ولی به شرط آن که مردان مومن نفقه و مهریه زنان را بدهند، و همان طور که زن مسلمان برای مرد کافر حلال نیست تا وقتی که بر کفر خودش باشد به جز اهل کتاب که ازدواج با آن ها جایز است . بنابراین خداوند متعال می فرماید:« وَلَا تُمْسِكُوا بِعِصَمِ الْكَوَافِرِ» و به عقد زنان کافر تمسّک مجوئید. وقتی از تمسّک جستن به عقد زنان کافر نهی کرده است نهی از ازدواج با آن ها به طریق اولی است.
« وَاسْأَلُوا مَا أَنفَقْتُمْ» ای مومنان! هرگاه زنان شما مرتد شدند و به سوی کافران برگشتند آن چه را خرج کرده اید از آن ها بخواهید چون وقتی کافران مخارجی را که برای زنان مسلمان شده صرف کرده اند می طلبند و می گیرند مسلمانان نیز در مقابل این که همسرانشان به سوی کافران بازگشته اند باید چیزی بگیرند.
و این دلیلی است بر این که هرگاه عقد زن و شوهر به خاطر مسئله ای از قبیل رضاع یا غیره باطل گردید شوهر باید مهریه را بپردازد. « ذَلِكُمْ حُكْمُ اللَّهِ» حکمی که بیان شد حکم و دستور خداست که آن را برای شما بیان کرده و  توضیح داده است. « وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ» و خداوند دانایِ با حکمت است و احکامی را که برایتان مفید است می داند و طبق حکمت و رحمت  خویش آن را برایتان مشروع می دارد.
« وَإِن فَاتَكُمْ شَیءٌ مِّنْ أَزْوَاجِكُمْ إِلَى الْكُفَّارِ» و اگر کسی از همسرانتان مرتد شد و به سوی کافران رفت. « فَعَاقَبْتُمْ فَآتُوا الَّذِینَ ذَهَبَتْ أَزْوَاجُهُم مِّثْلَ مَا أَنفَقُوا» همان طور که قبلا گذشت کافران در عوض کسانی از همسرانشان که آن ها را ترک می نمایند و نزد مسلمان ها می آیند چیزی دریافت می کنند، پس مسلمانی که همسرش به سوی کفار بگریزد و مرتد شود، باید مسلمان ها از مال غنیمت آن چه برای همسرش خرج کرده است به او بدهند.
« وَاتَّقُوا اللَّهَ الَّذِی أَنتُم بِهِ مُؤْمِنُونَ » و از  خداوندی که به او ایمان دارید بترسید. پس ایمان داشتن شما به خدا این را می طلبد که همواره پرهیزگار باشید.
آیه ی 12:
یا أَیهَا النَّبِی إِذَا جَاءكَ الْمُؤْمِنَاتُ یبَایعْنَكَ عَلَى أَن لَّا یشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَیئًا وَلَا یسْرِقْنَ وَلَا یزْنِینَ وَلَا یقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ وَلَا یأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یفْتَرِینَهُ بَینَ أَیدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ وَلَا یعْصِینَكَ فِی مَعْرُوفٍ فَبَایعْهُنَّ وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ ای  پیامبر ، اگر زنان  مؤمن  نزد تو آمدند تا بیعت  کنند ، بدین  شرط که ، هیچ  کس  را با خدا شریک  نکنند و دزدی  نکنند و زنا نکنند و فرزندان  خود رانکشند و فرزندی  را که  از آن  شوهرشان  نیست  به  دروغ  به  او نسبت  ندهند  و در کارهای  نیک  نافرمانی  تو نکنند ، با آنها بیعت  کن  و برایشان  از  خدا آمرزش  بخواه  ، که  خدا آمرزنده  و مهربان  است.
شرایطی که در این آیه ذکر شده است ، شیوه بیعت کردن با زنانی است که بر انجام دادن واجباتی بیعت کرده اند که بر مردان و زنان در همه اوقات واجب است. امّا در مورد مردان مسئله با توجه به حالات و مراتب آن ها فرق می کند و پیامبر(ص) از آن چه خدا به او فرمان داده بود اطاعت کرد، و هرگاه زنان برای بیعت کردن با او نزدش می آمدند و به این شرایط پای بند می شدند پیامبر با آن ها بیعت می کرد و برایشان از خداوند آمرزش می خواست و آن ها را در زمره مومنان داخل می گرداند.
« عَلَى أَن لَّا یشْرِكْنَ بِاللَّهِ شَیئًا» بر این که با خدا شریکی مقّرر  ندارد بلکه خداوند را به تنهایی پرستش نمایند. « وَلَا یقْتُلْنَ أَوْلَادَهُنَّ» و آن گونه که زنان دوران جاهلیت فرزندان خود را زنده به گور می کردند فرزندانشان را نکشند. « وَلَا یزْنِینَ» و زنا نکنند، آن طور که بسیاری از زنان فاحشه چنین می کردند.
« وَلَا یأْتِینَ بِبُهْتَانٍ یفْتَرِینَهُ بَینَ أَیدِیهِنَّ وَأَرْجُلِهِنَّ» بهتان یعنی تهمت زدن و دروغ بستن بر دیگران. یعنی این زنان به هیچ حالتی نباید تهمت بزنند خواه مسئله به آن ها و شوهرانشان مربوط باشد یا به دیگران. « وَلَا یعْصِینَكَ فِی مَعْرُوفٍ» و در هر زمانی که به آن ها می دهی نباید از تو سرپیچی نمایند چون هر فرمانی که تو صادر می کنی خوب و نیکوست. و از آن جمله باید آن ها را به هنگام مصیبت از نوحه سرایی و پاره کردن گریبان و زخمی کردن چهره و  دعا  کردن و سردادن فریادهای جاهلی بازداری و باید از تو اطاعت کنند.« فَبَایعْهُنَّ» اگر به همهی اموری که ذکر شد پای بند شدند با آن ها بیعت کن. « وَاسْتَغْفِرْ لَهُنَّ اللَّهَ» و برای کوتاهی هایی که از آن ها سرزده است از خداوند آمرزش بخواه تا شاد شوند. « إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَّحِیمٌ» بی گمان آمرزش خداوند برای گناهکاران و نیکویی اش برای توبه کاران فراوان است. و مهربان است و رحمت  او هر چیزی را فرا گرفته و احسان او همه خلق را در بر گرفته است.
آیه ی 13:
یا أَیهَا الَّذِینَ آمَنُوا لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ قَدْ یئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ كَمَا یئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ  ای  کسانی  که  ایمان  آورده  اید ، با مردمی  که  خدا بر آنها خشم  گرفته ، است دوستی  مکنید  اینان  از آخرت  نومیدند ، همچنان  که  آن  کافرانی  که   اینک  در گورند از آخرت  نومیدند.
ای مومنان! اگر شما به پروردگارتان ایمان دارید و رضایت او را می جوئید و از ناخشنودی او پرهیز می کنید، « لَا تَتَوَلَّوْا قَوْمًا غَضِبَ اللَّهُ عَلَیهِمْ»  با گروهی دوستی نکنید که خدا بر آنان خشمگین است. خداوند به خاطر کفرشان بر آن ها خشم گرفته است و این همه ی کافران را شامل می شود. « قَدْ یئِسُوا مِنَ الْآخِرَةِ» آن کافران از خیر آخرت محروم اند و از آن بهره ای ندارند. پس بپرهیزید از این که با آن ها دوستی کنید که آن گاه به سبب دوستی با آنان در شرّ و شرک ورزی  اشان توافق نمائید، در نتیجه از خیر آخرت محروم شوید، همان طور که آن ها محروم شدند.
« كَمَا یئِسَ الْكُفَّارُ مِنْ أَصْحَابِ الْقُبُورِ  » آنان از آخرت ناامید شده اند همان طور که کافران وقتی به جهان آخرت بروند و حقیقت را مشاهده نمایند به یقین خواهند دانست که بهره ای از آخرت ندارند. و احتمال دارد که معنی این باشد که آن ها از آخرت ناامید شده اند یعنی آن را انکار کرده و به آن کفر ورزیده اند، پس اقدام آن ها به انجام کارهایی که خدا را ناخشنود می گرداند و موجبات عذاب الهی و ناامیدی از آخرت را فراهم می  نماید از آن ها بعید نیست آن ها از آخرت ناامیدند همان طور که کافرانی که در دنیا منکر زنده شدن پس از مرگ هستند از بازگشتِ گورخفتگان به سوی خدا ناامیدند.
پایان تفسیر سوره ممتحنه

تفسیر راستین (ترجمه تیسیر الکریم الرحمن)، تألیف:علامه شیخ عبدالرحمن بن ناصر السعدی «رحمه الله» متوفای 1376 هجری قمری (1334هجری شمسی)، ترجمه: محمد گل گمشادزهی
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

فقد قيل للحسن البصري: يقولون أن لا نفاق اليوم، فقال: يا أخي لو هلك المنافقون لاستوحشتم في الطريق. وقال هو أو غيره: لو نبتت للمنافقين أذناب ما قدرنا أن نطأ على الأرض بأقدامنا.  حسن بصری را – رضی الله عنه – گفتند که چنین می گویند که امروز نفاق نیست، گفت: ای برادر اگر منافقان هلاک شوند، در راه بی رفیق مانید. و همو و غیر او گفت: اگر منافقان را دُم رُویَد نتوانیم که در زمین قدمی گذاریم. (احیاء علوم الدین/ کتاب قواعد عقاید)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 8509
دیروز : 3293
بازدید کل: 8243854

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010