Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "من طالب حقا فليطلبه في عفاف، واف أو غير واف" (صحيح – روايت ابن ماجة : 1965)
«هر کسي حق خود را مطالبه کرد، بايد آنرا به نيکي مطالبه کند خواه، حق خود را کامل بگيرد يا نگيرد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>مسائل تاریخ اسلام>یهودیت > انحراف یهودیان، نصاری و اعراب جاهلیت

شماره مقاله : 9438              تعداد مشاهده : 310             تاریخ افزودن مقاله : 16/1/1390

انحراف یهودیان، نصاری و اعراب جاهلیت


‏ یكی از گروه هایی كه پیامبر خدا درمقابل خود داشت یهودیان بودند كه فریاد می زدند:‏
‏ وَقَالَتِ الْیهُودُ وَ النَّصَاری نَحْنُ أَبْنَاؤاْ اللهِ وَ أَحِبَّاؤه = یهودیان ومسحیان می گویند : ما پسران و دوستان خداییم!(یعنی به ‏خدای خود قالب بشری داده بودند ) ـ
قُلْ فَلِمَ یعَذِبُكُم بِذُنُوبِكُم = بگو پس چرا(خداوند)شما را دربـرابر گناهانتان عذاب می دهد ؟! ـ
بَلْ أَنتُم بَشَرٌ مِّمَّن خَلَقَ یغفِرُ لِمَن یشَاءُ(مائده /18 )= بلكه شما مانند سایر انسانها هستید كه خداوند آنان را آفریده و خداوند ‏هركه را بخواهد می بخشد و هركه را بخواهد عذاب می كند .‏
زیرا یهودیان هم چون ازنامه خالق خود فاصله گرفتند، گفتند :‏
وَ قَالَتِ الْیهُودُ عُزِیرٌ ابنُ الله = یهودیان گفتند« عزیر»پسر خداست ـ
وَ قَالَتِ الْنَّصَاری الْمَسِیح ابنُ الله = و مسیحیان گفتند پسر خدا«مسیح» است
‏(توبه /30) ‏
یعنی، به این نتیجه رسیدند كه عنصر یهودیان ، مسیحیان و خدا یكی است ( نژاد پرستی قومی را هم داشتند)‏
وَقَالُواْ اتَّخَذَالرَّحْمَانِ وَلَداً= گفتند خدای رحمان فرزندی دارد (گرفته) ! ـ
لَقَدْجِئتُمْ شَیئاً إِدّاً = به راستی چیزی (بس) زشت ( در میان) آوردند ! ـ
تَكاَدُالسَّمَاواتُ یتَفَطَّرنَ مِنهُ وَتَتشَقُّ الأَرضُ وَ تَخِرُّالْجِبَالُ هَدّاً= نزدیك است آسمانها از آن ( سخن) پاره پاره شوند و زمین ‏بشكافد و كوه ها درهم شكسته فروریزند ! (مریم /88 تا90)‏
یعنی، نامه خداوند با بیان فسادِ عقیده یهودیان و مسیحیان می خواهد به اصلاح فكر و اندیشه مذهبی های عرب بپردازد تا ‏آنان بسوی دین خواسته خالق بروند و نه عقاید و نظرات اشخاص .‏
باز یهودیان می گفتند:‏
‏ دوستدار واقعی الله ما هستیم ، « قَالَتِ الْیهُودُ عُزِیرٌ ابنُ الله » یهودیان ادعا كردند عُزیر فرزند خدا بود ‏، ما هم فرزندان خدا هستیم: «نحن ابناء الله » از آنجا كه ما خدا را دوستداریم خدا هم ما را دوست ‏دارد پس ما اهل بهشت هستیم !( فقط یك كلمه را تغییر دادند عُزیر عبدالله را ، عزیرابن الله كردند)‏
و باز گفتند : تعرض به زن بیگانه بریهود مباح است! یهود هرگز به خاطر بدرفتاریهایش با غیر یـهود مـؤاخـذه و كیفر ‏نمی شود! ـ
ذَلِكَ بِأنَّهُمْ قَالُواْ لَیسَ عَلَینَا فِی الْأمِّینَ سَبِیلٌ وَ یقُولُونَ عَلَی اللهِ الْكَذِبَ وَهُمْ یعْلَمُون(آل عمران/75)‏
یعنی:(درباره ) كتاب ناخواندگان (قوم عرب)گناهی برمانیست و (دیده و) دانسته برخدا دروغ می بندند .‏
اكثراً امانت دار نیستند
وَ مِنْهُمْ مَّن إن تَأمَنْهُ بِدِینَارٍ لَّا یؤَدِّهِ إِلَیكَ إِلَّا مَادُمْتَ عَلَیهِ قَائِماً (آل عمران/75)‏
یعنی: و از آنها كسانی هستند كه اگر دیناری رابه رسم امانت بدیشان بسپاری ، آن را به تو باز پس ندهند ، مگر آنكه ‏پیوسته بالای سرشان ایستاده باشی .‏
‏ ادعای برتریت قومی دارندكه :‏
ملت برگزیده فقط یهود است ، و ملت برگزیده شایسته زندگی جاوید است ، بركت روی زمین به علت وجود ماست . ‏
یا بَنِی إسرَائِیلَ اذْكُرُواْ نِعمَتِی الَّتِی أَنعَمتُ عَلَیكُم وَ أَنِّی فَضَّلْتُكُمْ عَلَی العَالَمِین(بقره/47)‏
یعنی : ای بنی اسرائیل ،آن نعمتم را كه برشما ارزانی داشتم یاد كنید و (نیز)آنكه شما را برجهانیانِ(هم روزگارتان) برتری ‏دادیم .‏
در حقیقت، در این آیات خداوند گله از عدم قدرشناسی این قوم دارد و شناخت برتری قومی خداوند شناخت ‏نژادی نیست بلكه شایستگی{إِنَّ أَكرَمَكُم عِندَاللهِ أَتقَاكُم(حجرات/13)بهترین شمادرنزد پروردگارتان پرهیزكارترین ‏شماست}است؛ نظیر این آیه هم در سوره آل عمران آیه 110 برای مسلمانان آمده است.‏
لجاجت با پیام انبیاء
وَ إِذْقُلْتُمْ یا مُوسی لَن نُّؤمِنَ لَكَ حَتَّی نَرَی اللهَ جَهْرَهً فَأَخَذَتْكُمُ الصَّاعِقَهُ وَ أَنتُمْ تَنظُرُون(بقره/55)‏
یعنی : و آن هنگامی« رابه یادآور»كه بـــــه موسی گفتند: ما هرگز به تو ایمان نمی آوریم تا خداوند را آشكارا ببینیم ، پس ‏صاعقه شماراگرفت ، درحالی كه نگاه می كردید .‏
غنای انسانی و فقر الهی ؟!
لَّقَدْ سَمِعَ اللهُ قَولَ الَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللهَ فَقِیرٌوَ نَحْنُ أَغْنِیاء
یعنی : بی گمان خداوندسخن (آن یهودیان) راشنید كه می گفتند : خدا فقیر است و ما بی نیاز! ـ
سَنَكْتُبُ مَا قَالُواْ وَ قَتْلَهُمُ الأَنبِیاءَ بِغَیرِ حَقٍّ (آل عمران/181) آنچه را كه گفتند ـ
‏( برایشان)خواهیم نوشت و اینكه پیامبران را به ناحق كشتند .‏
یعنی كسانی كه حقّ رامنتقل می كردندبه ناحقّ توسط این قوم كشته می شدند!‏
اتَّخَذواْ اَحْبَارَهُمْ وَرُهْبانَهُمْ اَرْباباً مِّن دوُنِ اللهِ وَ المَسِیحَ ابْنَ مَرْیمَ وَ مَآ اُمِرُواْ اِلَّا لِیعْبُدُواْ اِلَهاً وَاحِداً لَّآ اِلَهَ اِلَّا هُوَ سُبْحانَهُ عَمَّا ‏یشْرِكوُنَ . ( توبه / 31 )‏
یعنی : به جای خداوند (اهل كتاب) احبار وراهبانشان را(علمای دینی و پیشوایان مذهبی خود را) به خدائی گرفته اند ، ‏و(نیز) مسیح پسرمریم را (خدا می دانند) درحالی كه بدیشان جزاین دستور داده نشده بود كه:تنها خدای یگانه را بپرستید(و ‏بس) كه جز خدا معبود(راستینی) نیست و او پاك و منزه ازاست از آنچه شریك او قرار می دهید .‏
‏{ از میان مذاهب اسلامی عده ای از عرفا و وحدت وجودی ها هم ادعا كردند هر انسانی خدا است!) گفتند مگر خدا ‏از روحش درما ندمیده ؟مگر ماجانشین او درزمین نیستیم ؟«این قسمت ها را از مسیحیت اكتساب كردند كه در تورات ، ‏سفر پیدایش ، باب 6 می گوید: پسران خدا ، دختران آدمیان را دیدند كه نیكومنظرند و از هر كدام كه خواستند زنان ‏برای خویش می گرفتند ». ‏
یا در«تورات ، سفر پیدایش، باب 1» می گوید خدا انسان را به صورت خود آفرید}‏
پیامبر خدا(صلی الله علیه وسلم) با بیان مسیر انحراف یهودیان از توحید به سوی شرك به مسلمانان یاد می داد مبادا شما هم از وحی فاصله ‏بگیرید و در دام فرق و مذاهب گرفتارشوید . ‏
‏ {عجیب آنكه هنوز هیچ آئین و روشی نتوانسته مانند پیام قرآن بشر را بیدار و از موهومات دور بسازد و نشان بدهد كه ‏زمینه درك حقیقتِ دینی در فطرت بشر به ودیعه نهاده شده ، خواه دانش و علم آنرا آموخته باشد و خواه از علم و ‏دانش آن بی بهره باشد ، زمینه درك این حقیقت را در باطن آدمی فراهم است ، كافی است كه انسان انتخاب كند .} ‏

‏ ـ انحراف مسحیان
پرچمدار انحراف مسحیان ، پاپ ها ، كاردینالها ، أسقف ها ، كشیش ها و پدران به اصطلاح روحانی بودند و هستند و ‏خواهند بود .‏
یكی دیگراز دسته های مقابل پیامبر، مسیحیان بودندكه فریادمی زدند :‏
‏« قالت المسیح ابن مریم ابن الله »‏
‏« خدا ،پدر عیسی است و عیسی پسر گرامی خداست = یوحنا باب هفتم » ‏
‏«من ازخود سخن نمی گویم ، بلكه پدری كه مرافرستاده است ، به من فرمان داد كه چه بگویم و چگونه صحبت كنم ! ‏یوحنا ، باب 12 ،آیه 49» ‏
قرآن در رد این عقیده می فرماید:‏
لَقَدْ كَفَرالَّذِینَ قَالُواْ إِنَّ اللهَ هُوَ الْمَسِیحُ ابْنُ مَریم ـ
بیگمان كافرشدند كسانیكه گفتند : خدا همان مسیح پسرمریم است( امروز به هركلیسای واقع در جامعه مذهبی ایران ‏مراجعه كنید و سئوال كنید همین جواب را می شنوید كه مسیح همان خدا است) ـ ‏
و خداوند در ادامه آیه سخن تحریف شده مسیح (علیه السلام) رایاد آور می شود كه :‏
وَ قَالَ الْمَسِیحُ یابَنِی إِسرائِیلَ اعبُدُواْ اللهَ رَبِّی وَ رَبَّكُم (مائده /72)‏
حال آنكه عیسی گفته بود : خدای یگانه را بپرستید كه پروردگار من و پروردگار شماست.‏
پیامبر خدا بــا وحی الهی مسیر انحراف مسیحیان را در آیات گوناگون به تصویر می كشاند ، یعنی شما ای مسلمانان به ‏راه آنان نروید .‏
اعتقاد به حلول عیسی(یعنی خداوند در شكل عیسی برروی زمین قرار گرفت! تجسد !) ـ ‏
اعتقاد به صلیب كشیده شدن مسیحِ خدا گونه (یعنی او به صلیب كشیده شد تا وسیله پاك شدنِ گناهان پیروان باشد!) ـ ‏
اعتقاد به تثلیث یعنی، 3 خــــدایی ( پدر ، پسر ، روح القدس) ـ ‏
اعتقاد به تقدس صلیب ـ ‏
اعتقاد به تقسیم بهشت و دوزخ ـ ‏
اعتقاد به گوشه گیری و عزلت ـ ‏
اعتقاد به ازدواج نكردن مسیح و.....................و این آغاز و انتهای انحراف نبود زیرا در اروپا همین علمای مسیحی ‏بودند كه فرمان تشكیل مجمع «انكزیسیون» را صادر كردند و با تفتیش عقاید هزاران هزار از نویسندگان یعنی همان ‏كسانی كه اقدام به كشف حقایق كردند را كشتند ! شخص پاپ هولناكترین و مخوفترین زندان ها را در واتیكان پدید ‏آورده بود ، محاكمه محققینی چون گالیله(كه قائل به حركت زمین بود) ، كوپرنیك (معتقد به عالم بزرگ فلكی بود) ، ‏برنو( عالمی كه رسوا كننده فلسفه كاذبانه بود)و همچنین پرتیلی ، كامپانلا ، كلمبوس ، پاسكال ، مونتانی و مولرهمه را ‏بجرم نظرات علمی ازبین بردند . ( به عبارت دیگر عملا ً نشان دادند مذهب با هر گونه علمی مخالف است و از قوای ‏عقلی بهره نباید گرفت . )‏

ـ انحراف اعراب جاهلیت ‏
دسته سوم یا گـروه اصلی را مشركان یا عرب های جاهل تشكیل دادند كه فریاد می زدند :‏
ای محمّد متوجه ادعاهایت باش كه محبّان واقعی الله ما هستیم (قرآن به آن اشاره می كند)‏
وَالَّذِینَ اتَّخَذُواْ مِن دُونِهِ أَولِیاءَ = كسانی را كه «به غیر ازالله» به دوستی گرفتند (می گویند) ـ
مَا نَعْبُدُهُمْ إِلَّا لِیقَرِّبُونَا إِلَی اللهِ زُلْفَی«زمر/3» = ما اینها را نمی پرستیم ، اینها (واسطه) نزدیكتر شدن ما به خدا هستند .‏
مراسم ، تعظیم ها ، وتكریم های ما در برابر این بت ها برای درخواست شفاعت از خداوند است «هؤُلاَءِ شُفَعَاؤُنَا ‏عِندَ اللَّه” یونس/18“ » .‏
نكته4ـ دیروز هیچ مشركی ادعا نمی كرد كه ما 2 خدا را باور داریم ، چنانكه امروز هم هیچ مشركی نمی گوید ، و هیچ ‏مشرك دیروز و امروزی هم با شخصِ محمّد دشمنی نداشته وندارد ، شخصیتش مورد قبول همه بود از زمانیكه او در ‏مقام رسالت قرار گرفت با مطرح كردن عقیده اش در قالب رسالتش دشمنی به وجود آمد كه گفت:‏
عبادت فقط برای خداست ، سجده فقط برای خداست ، رازقیت ، خالقیت دراختصاص خداست . اوج اختلاف زمانی ‏بیشتر شد كه محمّد(صلی الله علیه وسلم) گفت شرایط دوست داشتنِ الله را «الله» تعین می كند ، نه شما اگر واقعاٌ دوستدار خدا هستید ‏همه عبادتهایتان را به الله اختصاص بدهید و جایزه هم بگیرید .‏
از این جهت پیام خدا را برای مشركان می خواندكه :‏
أَمِ اتَّخَذُوا مِن دُونِهِ أَولِیاءَ=آیا«مشركان»غیرخدا را اولیاء خود قرار دادند؟!‏
‏(یعنی غیر خدا را حافظ و مراقب خود می دانند) در این آیه« أَولِیاءَ» بمعنی مراقب و حافظ بودن است كه فقط در ‏اختیار خداست و این معنی در المنجد آمده ـ ‏
فَاللهُ هُوَ الوَلِی وَ هُوَ یحْی الْمُوتَی=حال آنكهولی شماخدااست«كسی»كه زنـده می كند و می میراند ـ
‏« فقط این ولی می تواند حافظ باشد و قابل عبادت»‏
وَ هُوَ عَلَی كُلِّ شَیءٍ قَدِیر( شوری /9)= واو بر هر كاری تواناست .‏
و از طرفی هم به تشویق مؤمنان پرداخته كه :‏
وَالْمُؤمِنُونَ وَ الْمُؤمِنَاتُ بَعضُهُمْ أَوْلِیاءُ بَعْضٍ یأَمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنِ عَنِ الْمُنكَر
‏( توبه/71)‏
یعنی :مردان وزنان مؤمن اولیاء یكدیگرند «دوست و غمخواریكدیگر»به معروف امر می كنند و ازمنكر باز می دارند . ‏
چون مؤمنان اولیاء یا دوستان خود را بنده خدا می دانند و هیچگاه آنان را عبادت نمی كنند(ائمه ، فاطمه و خاندان ‏پیامبر بندگان خدا و هیچ یك در قالب عبادت نمی آیند) .‏
همانطور كه می بینیم دریك آیه یكی از صفات ولی ی قابل عبادت «یحیی و یمیت» است كه آنهم الله است و ‏مشرك ولی اش با آنكه فاقد این صفات است اما این قدرت را برایش قائل است « و این عبادت آنهاست » و در آیه ‏دیگر زنان و مردان مؤمن ولایتی را انتخاب كرده اند كه یكدیگر را ازقائل شدن به چنین صفاتی منع می كنند .‏
اما اگر عبادات خود را فقط به خالقتان اختصاص دهید جایزه شما اینست كه همه گناهانتان را می بخشد .‏
قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللهَ ـ
یعنی :بگو اگر خدا را دوست دارید ـ
فَاتَّبِعُونِی = از من «كه رسول او هستم را» تبعیت كنید« یعنی من به دنبال وحی می روم شما هم ‏مثل من عمل كنید» ـ ‏
یحْبِبكُمُ الله= تا خدا هم شما را دوست داشته باشد ـ
و جایزه شما اینكه :‏
وَیغْفِرلَكُمْ ذُنُوبَكُم وَاللهُ غَفُورٌرَّحِیم(آل عمران/31)= و گناهان شما را بیامرزد و خداوند آمرزنده مهربان است .‏
پیام آور می گفت همه عبادتها را به او اختصاص بدهید .‏
قُلْ اِنَّ صَلاتِی وَ نُسُكِی وَ مَحْیای وَ مَمَاتِی لِلّهِ رَبِّ العَالَمینَ (انعام/162)‏
یعنی : بگو بی گمان(همه عبادت های من) نمازم وعباداتم و زندگانی ام و مرگم همه برای خداست كه پروردگار ‏جهانیان است .‏
یعنی : من همه عبادت هایم را به خدا اختصاص داده ام ـ من همه امور مالی و نذر هایم را به خدا اختصاص داده ام ـ ‏من همه درخواست هایم و خواندن هایم را فقط به خدا اختصاص داده ام ـ مرگ و زندگی ام هم در اختصاص خدا است. ‏كه رب العالمین او است . رب الصدیقین ، رب الشهداء ، رب النبین .......« به زبانی دیگر رب همه غیر الله ها مثل : ائمه ‏، انبیاء ، امامان ، صالحین، جبرئیل، حاملین عرش ، و.......خداست» است ، كه همه و همه این ها غیر الله هستند .‏
 

سایت نوار اسلام
IslamTape.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

حسن رضی الله عنه فرموده است: «من، از پروردگارم، شرم می‌کنم که در حالی او را ملاقات نمایم که با پای پیاده به خانه‌اش نرفته باشم».[ تاريخ ابن‌عساكر (14/71)]

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 14626
دیروز : 3293
بازدید کل: 8249971

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010