Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 07

----

03/03/1446

----

17 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: "صلوا في بيوتكم ، ولا تتخذوها قبوراً" (روايت بخارى و مسلم)، يعنى: "در خانه هايتان نماز (سنت را) بخوانيد و آنرا مانند مقبره قرار ندهيد".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>اشخاص>بحیرا راهب نصرانی

شماره مقاله : 93              تعداد مشاهده : 835             تاریخ افزودن مقاله : 12/5/1388

بازرگانان قریش هر سال، یک بار به سوی شام می‌رفتند. ابوطالب نیز چون تصمیم گرفته بود در سفر سالانة آنان شرکت نماید، لذا همراه پیامبر اکرم  صلي الله عليه و سلم  و عده‌ای از بزرگان قریش به سمت شام حرکت کردند. در سرزمین بصری راهبی مسیحی به نام بحیرا در صومعة مخصوص خود مشغول عبادت و احترام مسیحیان بود و کاروانهای تجاری در آن نقطه توقف می‌نمودند و برای تبرک به حضور او می‌رسیدند؛ چون به راهب رسیدند، بار انداختند و راهب به سوی آنان بیرون آمد و پیش از این هیچ گاه راهب به سوی آنها بیرون نمی‌آمد. در هنگامی که آنها بارهایشان را پایین می‌آوردند و باز می‌کردند، راهب در میان آنها راه می‌رفت تا اینکه، پیامبر اکرم  صلي الله عليه و سلم  را دید و دست پیامبر را گرفت و گفت: این سرور جهانیان، فرستاده خدا، است. خداوند او را به مثابة رحمتی برای همه جهانیان برخواهد انگیخت. بزرگانی از قریش به او گفتند: تو از کجا می‌دانی؟! گفت وقتی شما بر تپة ورودی شهر قرار گرفتید، هیچ سنگ و هیچ درختی نماند مگر آنکه به سجده افتادند و سنگها و درختان در پیشگاه پیامبران خدا سجده به جای می‌آورند! و من از روی مهر نبوت که به اندازه یک دانه سیب در قسمت پایین شانه راست او قرار دارد، او را می‌شناسم. سپس برگشت و برای آنان غذایی تهیه کرد و چون غذا را بر ایشان آورد، کسی را به دنبال پیامبر اکرم  صلي الله عليه و سلم  که مواظب شتران بود فرستاد. پیامبر اکرم  صلي الله عليه و سلم  در حالی که ابری بالای سرش سایه انداخته بود، آمد. چون به قوم نزدیک شد، دید که آنها زیر سایه درخت نشسته‌اند و جایی برای او نمانده است. وقتی نشست، سایة درخت به طرف او مایل شد. راهب گفت: به سایه درخت نگاه کنید که بر او مایل شد. سپس آنها را سوگند داد تا این جوان را با خود به روم نبرند؛ زیرا معتقد بود اگر رومیها او را بشناسند، خواهند کشت. در آن اثنا هفت نفر از ناحیة روم نزد راهب آمدند. گفت: برای چه آمده‌اید؟ گفتند: به ما خبر رسیده است که پیامبر آخرالزمان در این ماه از شهرش بیرون شده است. پرسید کسی از شما آگاه‌تر وجود دارد؟ گفتند خیر. گفت: اگر خدا چیزی را اراده بکند، آیا شما می‌توانید جلوی آن را بگیرید؟ گفتند: خیر. گفت: پس با او بیعت کنید و استقامت ورزید. سپس به وفد قریش گفت: کدام یک از شما از نظر خویشاوندی به او نزدیک‌تر هستید؟ گفتند: ابوطالب. به ابوطالب سوگند داد و گفت: او را به مکه بازگردان و ابوطالب پیامبر را به مکه برگرداند.[1]
 
نکته‌های آموزندة داستان بحیرا
1- راستگویان از راهبان اهل کتاب دانستند که محمد پیامبر عالمیان است و این را از نشانه‌ها و صفتهای بیان شده در کتابهایشان می‌دانستند.
2- اثبات سجده درخت و سنگ برای پیامبر و سایه انداختن ابر و متمایل شدن سایة درخت بر ایشان.
3- پیامبر اکرم  صلي الله عليه و سلم  از گشت و گذار خود با عمویش و به خصوص از همراهی با بزرگان قریش استفاده نمود و از تجربه‌های دیگران و دانش آنان اطلاع یافت و از آرای آنان استفاده کرد؛ زیرا آنها اهل آگاهی و دانش بودند و این سفر تجربه‌ای بود که پیامبر در سن خود تا آن زمان بدان دست نیافته بود.
4- بحیرا آنان را از مسیحیان بر حذر داشت وبیان کرد که مسیحیان اگر بدانند که او پیامبر آخر زمان است او را خواهند کشت و عموی پیامبر و بزرگان مکه را سوگند داد تا او را با خود نبرند؛ زیرا رومیها وقتی نشانه و صفات اورا بشناسند، او را خواهند کشت. رومیها می‌دانستند که رسالت پیامبر اکرم  صلي الله عليه و سلم  به نفوذ استعماری آنها در منطقه پایان می‌دهد و به زودی منافع دولتمردان روم را نابود می‌نماید و این منافع را به صاحبان آن برمی‌گرداند و عامل اصلی دلهره و هراس رومیها این موضوع بود.



به نقل از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد اول، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم : هیئت علمی انتشارات حرمین. 

 

زيرنويس:
[1]- صحیح السیرة النبویه، ص 58 - 59.

 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

ابوبکر صدیق در جنگ ردّه، مردانه به میدان آمد و گفت: «أينقُصُ الدِّيْنُ وَأَنَا حَيٌّ؟» (مگر من مرده‌ام که دین ناقص شود؟)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 2147
دیروز : 3505
بازدید کل: 8154300

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010