|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين». امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
تاریخ اسلام>اشخاص>ابوسفیان بن حرب > پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعوت نمودن ابوسُفْیان و هند
شماره مقاله : 9086 تعداد مشاهده : 352 تاریخ افزودن مقاله : 2/1/1390
|
دعوته عليه السلام لأبي سفيان وهند أخرج ابن عساكر عن معاوية رضي الله عنه قال: خرج أبو سفيان إلى بادية له مردفاً هنداً، وخرجت أسير أمامهما وأنا غلام على حمارة لي إذ سمعنا رسول الله صلى الله عليه وسلّم فقال أبو سفيان: أنزل يا معاوية حتى يركب محمد، فنزلت عن الحمارة وركبها رسول الله صلى الله عليه وسلّم فسار أمامنا هنيهة، ثم التفت إِلينا فقال: «يا أبا سفيان بن حرب، ويا هند بنت عُتبة، والله لتموتنَّن ثم لتبعثنَّ، ثم ليدخلنَّ المحسن الجنة والمسيء النار، وأنا أقول لكم بحقَ وإنَّكم لأولُ من أُنذرتم»، ثم قرأ رسول الله صلى الله عليه وسلّم {حـم تَنزِيلٌ مّنَ الرَّحْمَـنِ الرَّحِيمِ } (فصلت: 1، 2) ـ حتى بلغ ـ قالتا أَتَيْنا طائعين»، فقال له أبو سفيان: أفَرَغْت يا محمد؟ قال: نعم، ونزل رسول الله صلى الله عليه وسلّم عن الحمارة وركبتها، وأقبلت هند على أبي سفيان فقالت: ألهذا الساحر أنزلتَ إبني؟ قال: لا والله ما هو بساحر، ولا كذَّاب؛ كذا في الكنز. وأخرجه الطبراني أيضاً مثله. قال الهيثمي : حُمَيد بن مُنْهب لم أعرفه، وبقية رجاله ثقات.
پیامبر صلی الله علیه و سلم و دعوت نمودن ابوسُفْیان و هند ابن عساكر از معاویه رضی الله عنه روایت نموده، كه گفت: ابوسفیان در حالى كه هند (همسر وى) در پشت سرش قرار داشت و هر دو بر یك مركب سوار بودند به طرف یكى از جاهاى بیابانى و صحرایى خود در حركت بود. من در حالى كه بچه خردسالى بودم، سوار بر الاغى كه داشتم در جلوى آنها حركت مىكردم، در طى این مسیر به پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم رسیدیم.[1] ابوسفیان گفت: اى معاویه پایین بیا تا محمّد سوار شود، من از الاغ خود پایین آمدم و پیامبر صلی الله علیه و سلم سوار شده، و پیشاپیش ما لحظه كوتاهى به حركت افتاد، بعد از آن به طرف ما روى كرد و گفت: «اى ابوسفیان بن حرب، و اى هند بنت عتبه به خدا سوگند، شما خواهید مرد، و باز دوباره حتماً بر انگیخته خواهید شد، و بعد از آن نیكوكار داخل جنّت شده و بدكار داخل آتش خواهد گردید، و من برایتان به حق مىگویم، و شما از اوّلین كسانى هستید كه بیم داده شدهاید»، آن گاه پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم این آیه را تلاوت نمود: (حم. تَنْزِیلٌ مِنَ الرَّحمنر الرَّحِیمِ - تا این كه به اینجا رسید - قَالَتَا أَتَیناَ طَائِعِین). (فصلت: 11-1) ترجمه: «حم. از جانب (خدایى كه) بى اندازه مهربان و نهایت با رحم است فرو فرستاده شده است... هر دو گفتند: به خوشى و فرمانبردارانه آمدیم». بعد ابوسفیان به وى گفت: اى محمّد آیا فارغ شدى؟ پیامبر خدا صلی الله علیه و سلم فرمود: «بلى»، و از مركب پایین شد من آن را دوباره سوار شدم. درین موقع هند به طرف ابوسفیان روى نموده گفت: آیا به خاطر این جادوگر پسرم را پایین آوردى؟ ابوسفیان پاسخ داد: نه، به خدا سوگند، وى نه جادوگر است و نه هم دروغگو. این چنین در الكنز (94/7) آمده. و طبرانى نیز مانند آن را روایت كرده، هیثمى (20/6) مىگوید: من حُمَید بن مُنْهب را نشناختم، ولى بقیه رجال وى ثقهاند.
[1] در نص كتاب سمعنا (شنيديم) آمده است، و در هيثمى لحقنا «رسيديم و يا پيوستيم»، كه ما به خاطر قرابت معناى دومى آن را انتخاب نموديم. م.
از کتاب: حیات صحابه، مؤلّف علّامه شیخ محمّد یوسف كاندهلوى، مترجم: مجیب الرّحمن (رحیمى)، جلد اول، به همراه تحقیق احادیث کتاب توسط:محمد احمد عیسی (به همراه حکم بر احادیث بر اساس تخریجات علامه آلبانی) مصدر: دائرة المعارف شبکه اسلامی IslamWebPedia.Com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
|
|
|