Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 امام أحمد از حديث ابو هريره رضي الله عنه روايت ميكند كه رسول الله صلى الله عليه و سلم فرمودند: ((من لم يدع الله عز وجل يغضب عليه)).
كسيكه خدا را نخواند، خدا بر او خشم و غضب ميگيرد.

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>سیره نبوی>اسلام > وضعیت سیاسی اعراب پيش از اسلام

شماره مقاله : 85              تعداد مشاهده : 322             تاریخ افزودن مقاله : 12/5/1388

مردم جزیره العرب، به بیابان‌نشین یا شهرنشین تقسیم می‌شدند و نظام حاکم میان آنها نظام قبیله‌ای بود، حتی در سرزمینهای متمدنی مانند یمن در جنوب و حیره در شمال شرقی جزیره العرب و سرزمین غساسنه در شمال غربی، نظام قبیله‌ای حکمفرما بود و مردمی که در آنجا زندگی می‌کردند، دارای ملت واحدی نبودند؛ بلکه از قبایل مختلفی تشکیل شده بودند که به صورت مجموعه‌ای منسجم می‌زیستند.
قبیلة عربی مجموعه‌ای از مردم بود که وحدت خون (نسب) و وحدت گروه، آنان را به هم پیوند می‌داد و در پرتو این پیوند، قانونی عرفی به وجود آمده بود که روابط فرد و اجتماع را بر اساس همکاری در حقوق و واجبات، تنظیم می‌نمود و قبیله، در نظام سیاسی و اجتماعی خود، پایبند به این قانون عرفی بود.[1]
شرایط رسیدن رئیس قبیله برای رهبری علاوه بر جایگاهش در قبیله، صفات و ویژگیهایش مانند شجاعت و جوانمردی و سخاوت و امثال آن نیز بود. او دارای حقوق ادبی و مادی بود. مهم‌ترین حقوق ادبی رئیس قبیله، احترام و بزرگداشت او و پذیرفتن و اطاعت دستور و قضاوت و فرمانش بود. حقوق مادی او نیز عبارت بود از اینکه هر غنیمتی که عاید قبیله می‌شد، یک چهارم آن به وی تعلق می‌گرفت و «صفایا» یعنی آنچه قبل از تقسیم غنیمت، برای خود برمی‌گزید و نیز «نشیطه» یعنی آنچه از مالهای دشمن قبل از درگیری به دست می‌آورد، نیز از حقوق مادی رئیس قبیله بود و به او تعلق می‌گرفت و «فضول» یعنی آنچه از مال غنیمت تقسیم شدن آن ممکن نبود، نیز به رئیس قبیله تعلق می‌گرفت؛ چنانکه شاعر عرب، موارد فوق را چنین خلاصه نموده است: 
لک المرباع فینا و الصفایا
و حکمک و النشیطه و الفضول[2]
«از غنایم یک چهارم و آنچه به دلخواه انتخاب می‌نمایی و آنچه فرمان دهی و آنچه تقسیم شدن آن ممکن نیست، همه از آن توست.»
اما در برابر این حق، رئیس قبیله نیز دارای وظایف و مسئولیتهایی بود. او هنگام صلح، بخشنده و بزرگوار بود و هنگام جنگ در صف مقدم، به نبرد می‌پرداخت؛ همچنین صلح کردن و پیمان بستن به عهدة او بود.
در نظام قبیله‌ای، آزادی، حکمفرما بود؛ زیرا عرب، در محیطی آزاد رشد نموده بود. بنابراین، آزادی از بارزترین ویژگیهایش به حساب می‌آمد. آنها به آزادی عشق می‌ورزیدند و ذلت و خواری را نمی‌پذیرفتند و هر فردی، از قبیله خود حمایت می‌نمود و به افتخارات آن می‌بالید و از تمام افراد قبیله، خواه بر حق بودند یا بر باطل، حمایت می‌کرد تا اینکه این اشعار : «برادرت را یاری کن. خواه ظالم باشد یا مظلوم» از اصول و ارزشهای آنان به شمار می‌رفت.
و شاعران آن دوره نیز چنین عقیده داشتند: 
لایسالون اخاهم حین یندبهم
فی النائبات علی ما قال برهانا

«آنان از برادرشان که به هنگام مصیبت از آنها یاری بطلبد، دلیلی نمی‌خواهند.»
نظریة فرد به تنهایی دارای ارزش نبود؛ بلکه می‌بایست به نظریه‌های قبیله احترام می‌گذاشت و تبعیت از نظریه‌های قبیله بر او الزامی بود؛ چنانکه درید بن الصمه می‌گوید: 
و هل انا الا من غزیه إن غوت
غویت و إن ترشد غزیه ارشد[3]

«آیا من از طائفة غزیه نیستم که اگر به انحراف برود، منحرف می‌شوم و اگر هدایت شود، من هم هدایت می‌شوم.»
هر قبیله، دارای شخصیتی سیاسی بود که با توجه به این وضعیت با قبیله‌های دیگر، پیمان می‌بست و یا با آنها می‌جنگید. شاید از معروف‌ترین پیمانهایی که میان قبیله‌های عرب منعقد شد، پیمان «حلف الفضول» یا «حلف المطیبین» باشد.[4]
گاهی میان قبایل عرب، به خاطر چیزهایی بی‌ارزش، جنگ و نزاع در می‌گرفت. یکی از معروف‌ترین این جنگها، جنگ فجار بود[5]. علاوه بر جنگهای بزرگ، درگیریهای فردی بر اثر انگیزه‌های شخصی یا به دلیل تأمین مایحتاج زندگی نیز میان قبیله‌ها صورت می‌گرفت؛ چراکه برخی از قبایل عرب، نیازهای خود را از راه جنگ و با شمشیر، تأمین می‌کردند. بنابراین، هیچ قبیله‌ای از اینکه قبیله‌ای دیگر چهار پایان و دارایی او را به یغما ببرد و خانه‌هایش را ویران نماید در هیچ لحظه‌ای در امان نبود.[6]
 
به نقل از: الگوی هدایت (تحلیل وقایع زندگی پیامبر اکرم)، جلد اول، مؤلف : علی محمّد صلّابی، مترجم : هیئت علمی انتشارات حرمین. 
 


زيرنويس‌ها:

[1]- همان.
[2]- مکه و المدینه فی الجاهلیه و عصر الرسول، ص 31.
[3]- السیرة النبویه، ابی شهبه، ج 1، ص 61. 
[4]- دراسة تحلیلیة لشخصیة الرسول، دکتر محمد قلعجی، ص 31.
[5]- همان، ص 33 - 35.
[6]- همان، ص 35.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

چه نیک است خواری وذلت توانگران در مقابل فقرا و چه زشت است خواری وذلت فقرا در مقابل توانگران.(امام سفیان ثوری رحمه الله)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 11129
دیروز : 3293
بازدید کل: 8246474

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010