Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : "من مات وعليه دينار أو درهم قضي من حسناته، وليس ثم دينار ولادرهم" (صحيح – روايت ابن ماجة : 1958)
«هرکس در حالي بميرد که دينار يا درهمي بدهکار باشد، از حسناتش پرداخت مي‌شود، چراکه در روز قيامت دينار و درهمي وجود ندارد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > تأثیرگذاری عقائد ایران قدیم بر عقیده امامت شیعه

شماره مقاله : 7928              تعداد مشاهده : 278             تاریخ افزودن مقاله : 22/8/1389

تأثیر گذاری عقائد ایران قدیم بر عقیده امامت

 

علامه سید ابوالحسن حسنی ندوی (رح)


در واقع عقیده ظریف و نازك امامت كه حدود و مسافتش، خاندان ها و خانواده های بزرگ را به حدود تقدس و الوهیت می رساند كُپی عقائد ایران قدیم است. در ایران قدیم، سیادت، قیادت و حكومت دینی در دست قبیله «میدیا» بود. سپس این رهبری زمانی به دست قبیله «المغان» افتاد كه مذهب زردشت غلبه یافت و در ایران نفوذ پیدا كرد. نزد ایرانیان داعیان مذهب، از ذات بالایی برخوردار بودند كه به آن كُهنوت (PRIESTLY CLASS) گفته می شد. بر این باور بودند كه آنان، ظل الهی بر روی زمین هستند و منظور از خلقت تمام مردم، خدمت به این خدایان بود. حكمران می بایست فردی از همین قبیله باشد. برای اینكه خدا در آنها حلول كرده به شكل جسم در آمده است و رهبری و تنظیم آتشكده فقط حق همین قبیله است.[99]

آقای دوزی (DOZY) می نویسند:

«اهل ایران پادشاه وقت را با خدا برابر می دانستند و اهل خاندان پادشاه را نیز به همین دید نگاه می كردند. آنان می گفتند كه اطاعت از امام، فرض است و اطاعتش عیناً اطاعت از خداست».[100]

انحصار دینی، روحانی و سیاسی یك خاندان تا این حد، پیروان مذاهب قدیم را (كه در آنها نهضت های اصلاح طلب نیز بپا خاست) مبتلا به بدترین نوع غلامیت فكری كرد. بجای خداپرستی گرفتار دام انسان پرستی و خاندان پرستی شدند.در نتیجه، صلاحیتها و قابلیتهای فكری انسانها، قوت تمییز و تشخیص و آزادی نقد و فكر (كه سرچشمه انقلاب ها و اصلاحات فكری، علمی و اخلاقی است) شكار جمود و تعطل گشت.

بسا اوقات، به همین وسیله، توانائیهای انسانی و اسباب كسب معشیت به طرز فجیعی به استثمار كشیده شده است. در قرون وسطی، نوبت به اینجا رسید كه پروانه مغفرت (تذاكر الغفران) و سند جواز ورود به بهشت هم فروخته می شد[101] و به سبب عقیدت و ارادت كوركورانه بین علم و كلیسا، كشكمش و جنگ و خونریزی رخ داد.[102] این وضعیت، اروپا را به پذیرش نظریه جدایی دین از سیاست و بالاخره به الحاد رسانید. قطع نظر از حكومت لادینی (سكولر) این نظریه در بسیاری از ممالك اسلامی هم (بطور علاج و راه چاره) اتخاذ می شود؛ چیزی كه در این كشورها نه نیازی به آن بود و نه جوازی داشت. از این سبب بین حكومتها و احزاب دینی و مردم ساده دل و دین دوستی كه تنفیذ احكام اسلامی را در كشور می خواهند تنش ایجاد می شود و نیروها، منابع و وسائل این كشورها، بی جا و بجای استفاده در برابر دشمنان پر قدرت اصلی، در درگیری های داخلی با یكدیگر از بین می روند.

نتائج پذیرش بی چون و چرای اقتدار مطلق، كه از امامتٍ موازی با نبوت پدید می آید و وضع احكام شریعت، منسوخ ساختن احكام ثابت شده از نصوص قطیعه، از اختیاراتش است تا به این حد به دنیا نمایان گشت كه این اقتدار، هر ركن دینی و هر حكم شرعی و فرضیه اسلامی را كه بخواهد بخاطر مصالح حزبی و سیاسی، بنا به اجتهاد امام مجتهد كه مأمور من الله و معصوم است می تواند از بین ببرد.

تازه ترین مثال برای این، پیغام خمینی به خامنه ای است كه روزنامه «كیهان لندن» در شماره 182، تاریخ 23 جمادی الاولی سال 1408 هـ خود، در تیتر خود نوشته است:

«حكومت می تواند مساجد را تعطیل یا منهدم كند و حكومت بر نماز و روزه مقدم است».

در این پیغام نوشته شده است:

«حكومت، مستقیماً شاخه ای از ولایت رسول الله و از اوّلین و بنیادی ترین احكام دین است. بر تمام احكام فروعی ترجیح دارد؛ تا جایی كه بر نماز، روزه و حج نیز مقدم است. رهبر حكومت به وقت ضرورت اجازه دارد مساجد را تعطیل نماید و برای او این هم رواست كه بطور كلی مسجدی را منهدم سازد و آن دسته از احكام اسلامی را كه در حال حاظر، مخالف با مفاد اسلام باشند می تواند بر دارد و خواه در عبادت یا در چیزی دیگر باشد. طبق مقتضای مفاد مملكت اسلامی، حكومت می تواند حج را كه یكی از مهمترین فریضه از فرائض اسلام می باشد بر دارد. چرا كه این حكومت بجای خود، ولایت آزاد الهی است».[103]

و بدیهی است كه این عمل یعنی: تصرف آزادانه در احكام شریعت، منسوخ یا از بین بردن حكم منصوص شرعی آن هم به اجتهاد یك فرد یا بنابر مصالح سیاسی، خطری جدِی برای دین (دینی كه برای همیشه باید بماند و برای همیشه آمده است) می باشد. دخالت آزادانه در دین می تواند به كناره گیری مسلمین و كشورهای اسلامی از اسلام و به بدبختی آنان (ارتداد عملی، اجتماعی) منجر شود. اطاعت كوركورانه از این نوع حكومت می تواند كل دین را بی تأثیر و نیست و نابود گرداند و دچار بحرانهایی بسازد كه رهایی از آنها دشوار باشد. نمونه با ارزش جنگ بی هدف و طولانی بین ایران و عراق و ممالك حاشیه نشین خلیج است كه به هر دو طرف ضررهای زیادی رسانیده است. آنها را به ساحل تباهی و نابودی رسانید. بنابر متحمل شدن خسارات و تلفات شدید یك طرف درگیر و به سبب مواجه شدن كشور با انواع مشكلات و نیز بدلیل خطر بروز تشنجات و ناملایمات داخلی و بالاخره با مداخلت برخی از كشورهای پر قدرت، در ماه اوت 1988 م این جنگ پایان یافت.

این امامت مطلقه كه اطاعت و تقلید كوركورانه را می طلبد نقش حاكم استبدادی (حكمران مستبد) را بازی می كندكه به سبب آن، فساد روی زمین رواج می یابد و نسل انسانی، زراعت، تجارت، امن و امان همگی با خطر مواجه می شوند. در زمان های پیشین نیز در دور حكومتهای افسار گسیخته، چنین تجربه هایی شده است و وقتی با این نوع استبداد و تقدس، رنگ دینی هم آمیزش شود و عقیده معصومیت به آن راه یابد؛ مأمور من الله و قائم مقام نبی قلمداد شود؛آنگاه چپاولگریش از كجا تا كجا خواهد رسید و ممكن است برای تمام كشور، تمام ملت و یا حداقل برای یك فرقه، به منزله خودكشی و خود سوزی اجتماعی باشد كه آن وقت، رهایی از آن، كار آسانی نخواهد بود. علاوه بر این (در نتیجه این اعتقاد تقدس و عظمت) جماعتهایی از آدمهای بی فكر و انسانهای بی عمل، بیكار، بیهوده و كاهل تشكیل می شود كه با بازی با ثروت و منابع ملی، آنها را به باد می دهند و سرمآیه های كشور كه نتیجه محنتها و زحمتهای بی دریغ و محصول عرقهای غلیظ ملت است صرف خوشگذرانی های این طبقه شده، ضایع می شود. بیكاری زیاد می شود. در طبقات دینی و علمی، كهنوتی و پاپی یا در لباس امام معصوم و مطاع، نظام بی رحمانه انحصار طلبی قرون وسطی به وجود می اید. از نتایج و فوائد كار و تلاش، اشتغال و شایستگی فقط چند خاندان بهره می برند و حقوق مردم پایمال می شود. طبقه ای به ظهور می رسدكه جهت امرار معاش خود و برای تربیت و پرورش فرزندان خود، اندك حركتی حتی حركت دادن انگشت را هم لازم و ضروری نمی دانند و بدون ریختن یك قطره عرق از خود، با ثروت حاصله از زحمات طبقه كارگر به عیش و نوش می پردازند.

الله تعالی راست گفته است:

[یا ایهَا الَّذِینَ آَمَنُوا إِنَّ كَثِیرًا مِنَ الأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَیأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالبَاطِلِ وَیصُدُّونَ عَنْ سَبِیلِ اللهِ] {التوبة:34}

ترجمه: ای مومنان! بسیاری از علماء و مشایخ (اهل كتاب) مال مردم را به ناحق می خورند و از راه خدا باز می دارند.

این واقعیت، در این زمان كاملا آشكار شده است. شیعه ایران و دیگر هم صداهایشان، «لباس تقدسی» را كه در حیات ‌‌‌‌ایت الله الخمینی به او پوشانیدند و در تقدیس و تعظیمش، جوش و خروشی را كه به نمایش گذاشتند بیرون از حدود مقرركرده شریعت است و مخالف با مزاج دین توحیدی كه با این وضاحت اعلام می كند می باشد:

[مَا كَانَ لِبَشَرٍ أَنْ یؤْتِیهُ اللهُ الكِتَابَ وَالحُكْمَ وَالنُّبُوَّةَ ثُمَّ یقُولَ لِلنَّاسِ كُونُوا عِبَادًا لِی مِنْ دُونِ اللهِ وَلَكِنْ كُونُوا رَبَّانِیینَ بِمَا كُنْتُمْ تُعَلِّمُونَ الكِتَابَ وَبِمَا كُنْتُمْ تَدْرُسُونَ[] وَلَا یأْمُرَكُمْ أَنْ تَتَّخِذُوا المَلَائِكَةَ وَالنَّبِیینَ أَرْبَابًا ایأْمُرُكُمْ بِالكُفْرِ بَعْدَ إِذْ أَنْتُمْ مُسْلِمُونَ]{آل عمران: 79-80}

ترجمه: «براى هیچ بشرى سزاوار نیست که خداوند، کتاب آسمانى و حکم و نبوّت به او دهد سپس او به مردم بگوید: «غیر از خدا، مرا پرستش کنید!» بلکه (سزاوار مقام او، این است که بگوید) مردمى الهى باشید، آن‏گونه که کتاب خدا را مى‏آموختید و درس مى‏خواندید! و نه اینکه به شما دستور دهد که فرشتگان و پیامبران را، پروردگار خود انتخاب کنید. آیا شما را، پس از آنکه مسلمان شدید، به کفر دعوت مى ‏کند؟!»

روزنامه ها و آژانس های خبری بین المللی گزارش دادند كه هنگامی كه خمینی در سوم ژوئن 1989 م در شهر تهران وفات یافت نیروهای امنیتی برای انتقال نعش وی، به بهشت زهرا آمبولانسی را تدارك دیدند. مردم به نعش هجوم آوردند. با این وضعیت، انتقال میت به وسیله آمبولانس ناممكن شد. لذا لاش را به وسیله چرخبال به مقبره رسانیدند. جوش و خروش مذهبی مردم در قبرستان، آنچنان بود كه مجمع صدها هزار نفری یكدفعه به طرف لاش هجوم آورده كفن را به تكه های متبرك تبدیل كرد طوری كه میت لخت و برهنه شد. مردم به اعلام ها، هشدارها، تیر اندازی ها توجهی نكردند. لاش برهنه به پایین افتاد. مسئولین نظام مجبور شدند كار تدفین را به وقتی دیگر ملتوی كنند و بالاخره بعد از ساعتها تأخیر توانستند دفنش كنند.

خبر تازه این است كه حكومت ایران قصد دارد مقبره ای برای او بسازد كه از تمام آثار یادگاری دنیا برتر و بالاتر باشد. نقشه اش، نقشه كعبه مشرفه و مشهد امام علی رضا خواهد بود. مسلم است كه میلیون ها میلیون هزینه در برخواهد داشت. گفته می شود مانند تاج محل آگره، زیباترین عمارت جهان خواهد شد.

این همه، مظهر اعتقادی است كه تقدس الوهیت را به امامت داده است و خلعتی از معصومیت و عظمت كه برای انسان روا نباشد به امامت پوشانیده است و او را از مرتبه بشریت و عبدیت گذرانده و به منزل و مقام «ما فوق البشر» همانجایی كه تعلیمات رسول الله صلی الله علیه و سلم برای همیشه آن را از بین برده بود رسانیده است.

از صحیح ترین روایات، احادیث و سیرت مطهره رسول الله صلی الله علیه و سلم به ثبوت رسیده كه هیچ نوع امتیازی را برای ذات خود نمی پسندیدند و نه این را كه مردم در مدح و تعریفشان آن چنانكه امتهای گذشته در حق انبیای خود روا می داشتند غلو كنند و وجودشان را بلندتر از مرتبه عبدیت و رسالت بدانند.

حضرت انس رضی الله عنه می فرماید:

«برای ما هیچ چیز محبوبتر از ذات گرامی رسول الله صلی الله علیه و سلم نبود؛ امِا باز هم ما برای ایشان بلند نمی شدیم. برای اینكه می دانستیم كه ایشان دوست ندارند.»[104]

«شخصی، ایشان را با كلمه «یا خیر البریه» (افضل ترین فرد در مخلوقات) مورد خطاب قرار دارد. ایشان فرمودند: این رتبه و مقام از آنِ حضرت ابراهیم u است.»[105]

از حضرت عمر بن خطاب رضی الله عنه روایت است كه رسول الله صلی الله علیه و سلم فرمودند:

«لا تطرونی كما اطرت النصاری عیسی بن مریم فانما أنا عبد فقولوا عبدالله و رسوله»[106]

«در تعریف من، آن چنانكه نصاری در مدیحه سرائی حضرت عیسی بن مریم مبالغه كردند كلمات مبالغه آمیز بكار نبرید. من بنده ای بیش نیستم. پس اینطور بگویید: بنده الله و پیغمبرش.»

رسول الله صلی الله علیه و سلم، برای پیشگیری امت از ابتلاء به غلو و مبالغه ای كه امتهای پیشین گرفتارش شده بودند حتی المقدور سعی خود را كردند. امتهای پیشین در تعظیم و تقدیس انبیای كرام و پیشوایان دینی، پا را فراتر از مرز اعتدال می گذاشتند و عیناً همین رفتار را با كسانی كه به نظر خودشان، ممتاز در خیر و صلاح، یكتا در علم و فضل و مشغول به دعوت الی الله و جهاد فی سبیل الله بودند می كردند. رسول الله صلی الله علیه و سلم در اواخر حیات خویش فرموده بود:

«قاتل الله الیهود و النصاری اتخذوا من قبور انبیائهم مساجد»[107]

خدا هلاك بگرداند یهود و نصاری را كه مقبره های انبیای خود را عبادتگاه ساختند.

از حضرت عایشه و ابن عباس (رضی الله عنهما) روایت است كه رسول الله صلی الله علیه و سلم در آخرین ساعات حیات پر بركت خویش چادری بر چهره مبارك خود انداخته بودند اما وقتی احساس تنگی نفس كردندآن را بردا شته در همان حال فرمودند:

لعنه الله علی الیهود و النصاری اتخذوا من قبور انبیائهم مساجد (یحذّرما صنعوا)[108]

لعنت خدا بر یهود و نصاری كه قبرهای پیغمبران خود را عبادتگاه درست كردند.

(منظور ایشان باز داشتن مسلمین از چیزهایی كه امتهای گذشته به آن مبتلا شده بودند بود.)

از رسول الله صلی الله علیه و سلم به ثبوت رسیده كه از نوحه خوانی و سینه زنی بر مردگان جلوگیری می كردند.[109] این عمل ایشان، فقط جهت تربیت مسلمین بود تا كه بر عقیده توحید ثابت قدم بمانند و عبادت فقط از آن خدای واحد باشد؛ عمل، قول و حال، سرشار از این عقیده باشد. زمانی كه ایشان صلی الله علیه و سلم وفات یافتند اثرات تعلیمات، نحوه تربیت و تعامل ایشان بیشتر آشكار شد. رسول الله صلی الله علیه و سلم، برای صحابه كرام افضل و محبوبتر از تمام جهانیان بود. محبت ایشان صلی الله علیه و سلم در اعماق دل و جانشان، ریشه دوانیده بود. از جان، مال و فرزندان خود، رسول الله صلی الله علیه و سلم را بیشتر دوست داشتند؛ اما هنگام وفاتشان، هیچكس غلو را آنچنان كه مقام تقدیس به تعظیم و محبت بدهد به نمایش نگذاشت؛ از صحابه كرام بشمول حضرت علی ابن ابیطالب و دو فرزند ایشان حضرات حسنین (رضی الله عنهم) نیز این امر به ثبوت نرسیده است. این همه احتیاط در طرز عمل، فقط به این خاطر بود كه افراد آن عصر مبارك، عقیده توحیدشان پخته و راسخ بود.

برعكس این، شیعیان ایران كه رشد فكریشان بر عقیده امامت و معصومیت بوده و در تعظیم رهنمایان خود تا سر حد تقدیس پیش رفته اند اینها همه نتیجه عقیده امامت، غلو و افراط گری های ایران است كه از عقائد جاهلی زردشتی فارس قدیم به ارث برده است.



«اللهم ارنا الحق حقا وارزقنا اتباعه و ارنا الباطل باطلا و ارزقنا اجتنابه.»

«و صلی الله تعالی علی خیر خلقه محمد و علی آله و صحبه و اهل بیته و سلم.»



«ترجمه این كتاب در 12 رمضان سال 1421 هـ ق به فضل و كرم خدا به پایان رسید»

«لله الحمد اولا و آخرا»





زیرنویسها:


[99]- تاريخ الديانه الزردشتيه و نيز كتابهايي در موضوع تاريخ مذاهب ايران قديم.

[100]- منقول از فجر الاسلام ص: 277

[101]- گفته مي شود در جنگ ايران و عراق، امام خميني هم به كساني كه به جبهه جنگ مي رفتند چنين پروانه اي داده اند.

[102]- جهت آگاهي بيشتر مطالعه كتاب مشهور ((جنگ مذهب و علوم تجربي)) از دراپر آمريكايي مفيد خواهد بود.

CONFLICT BETWEEN KELIGION AND SCIENCE. BY DRAPPER

[103]- روزنامه كيهان، شماره: 182، تاريخ 23 جمادي الاولي 1408 هـ

[104]- ترمذي، باب ما جا في كراهيه قيام الرجل للرجل، مسند امام احمد بن حنبل 3/132

[105]- صحيح مسلم، كتاب الفضائل، باب من فضل ابراهيم الخليل r

[106]- صحيح بخاري، كتاب الانبيا

[107]- صحيح بخاري، باب دفن النبي صلی الله علیه و سلم و وفاته.

[108]- صحيح بخاري، باب مرض النبي صلی الله علیه و سلم و وفاته.

[109]- در كتاب الجنائز سنن ابن ماجه أمده: النياحه من امر الجاهليه: نوحه خواني از رسوم جاهليت است.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال إبراهيم بن أدهم رحمه الله : «الزهد ثلاثة أصناف : فزهد فرض ، وزهد فضل ، وزهد سلامة ؛ فأما الزهد الفرض فالزهد في الحرام، والزهد الفضل الزهد في الحلال، والزهد السلامة الزهد في الشبهات». "جامع العلوم والحكم " (ص : 310). ابراهیم بن ادهم رحمه الله فرمودند: «زُهد سه نوع است: زهدی که فرض است، و زهدی که فضل است، و زهدی که مایه سلامت است؛ زهد فرض یعنی دوری از حرام، و زهد فضل یعنی بی رغبتی نسبت به حلال، و زهد سلامت یعنی پرهیز از شبهات».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 7643
دیروز : 3293
بازدید کل: 8242988

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010