Untitled Document
 
 
 
  2024 Oct 18

----

14/04/1446

----

27 مهر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پیامبر خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند:

«حق الله على العباد أن يعبدوه، ولا يشركوا به شيئاً، وحق العباد على الله أن لا يعذب من لا يشرك به شيئاً».
 حق خدا بر بندگانش این است که او را پرستش کنند، و هیچ چیز را شریک او قرار ندهند، و حق بندگان بر خداوند این است که کسی را که چیزی را شریک او قرار نمی‌دهد، عذاب ندهد.

 متفق علیه، صحیح بخاری 5/2312 حدیث (5912)، وصحیح مسلم 1/58 حدیث (30).

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > عوامل روانی پذیرش عقیده امامت

شماره مقاله : 7927              تعداد مشاهده : 289             تاریخ افزودن مقاله : 22/8/1389

عوامل روانی پذیرش عقیده امامت

 

علامه سید ابوالحسن حسنی ندوی (رح)


...اهل بیت كرام، بر عقیده و مسلك اجماعی امت با تمام شدت پا برجا و دعوتگران آن بودند. آنان خودشان را پایبند پیروی از كتاب و سنت و فردی از امت محمدی باور می كردند كه فقط بخاطر عمل، تقوی، علم و اخلاقشان می توانستند مستحق امتیاز و احترام باشند [إِنَّ أَكْرَمَكُمْ عِنْدَ اللهِ أَتْقَاكُمْ] {الحجرات:13} اما بعدها مزاجی پدید آمد كه روح جاهلیت قدیمه، و ادیان محرفه، زیر آن كار می كرد و تمدنها و فلسفه هایی كه در عهد قدیم، در یونان، ایران، هندوستان و چین شكوفا شده به اوج خود رسیده بودند بر آن تأثیر گذاشته بود. مزاج و طرز تفكر، اینطور بود كه خاندان حكمروا و افراد خاندانهایی كه از عهد قدیم، رهبری روحانی یا مذهبی داشته اند و كسانی كه با ریاضتهای سخت و مجاهدتهای بزرگ، اعتبار اخلاقی و روحانی خویش را برتر و بالاتر از سطح دیگران قبولانیده اند؛ معصوم شناخته شوند و چشم بسته به آنان این حق و اختیار داده شود كه قوانین مذهبی را می توانند تبدیل كنند، تغییر دهند و بشكنند و در قانون سازی، اختیار كامل با آزادی تمام داشته باشند.[91]

در پذیرش و نشر این نظریه، خواسته های روانی و انگیزه های درونی نیز سهیم بوده اند:

1_ بوسیله این، آدمی از دردسرهای پاسخگویی و مسئولیت فردی راحت می شود. در هر امر و معامله ای، اعتماد به یك طبقه خاص یا به فرد یا افراد خاندان مخصوص كه نمایندگی این قوم و ملت را می كنند كفایت می كند.

2_ اعتماد، احترام، انقیاد و اطاعت كامل، وابسته به یك خاندان مخصوص یا به بعضی از افراد آن می شود و این كار، از اتباع شریعت كامل و وسیع كه در هر قدمش احكام و پایبندی ها است، اجتهادات علماء هم هست، ذخیره وسیع فقهی هم هست؛ آسان معلوم می شود.

3_ بهره كشی از خاندان یا فردی یا چند فرد از آن، آسان است. با راضی نگهداشتن آن، می توان سیادت و قیادت بدست آورد. برای تكمیل خواهشات نفسی و غرایز جنسی فردی، فرصتی مناسب است. از بسیاری از مشكلات رهائی حاصل می شود. با اندك كوششی به آنها تقرب یافته آنچه كه بعد از سالهای سال، تلاش و جدیت و پیمودن مسافتهای طولانی حاصل می شود به آسانی و زودتر بدست می اید. چرا كه در اذهان عمومی، عقیده معصومیت این خانواده، رسوخ یافته است. سیاستمداران چالاك و شاطر هر عصر و زمانه، برای نیل به اهداف خود، همین راه را برمی گزینند.

پرورش این عقیده (تقدس نسلی و ارثی و منصب امامت) در فرقه اثنا عشری، اغراض و مقاصد سیاسی، خاندانی و شخصی را (در رسیدن به تكامل به سهولت) كمك كرد. به عنوان عقیده مذهبی پذیرفته شد و با پرده تقدس پوشانیده شد.

از باورهای این فرقه است كه تعیین ائمه و خلفای رسول الله از طرف الله تعالی صورت می گیرد و مانند پیغمبران، معصوم هستند؛ اطاعتشان بر تمام مسلمین فرض است؛ مرتبه شان با مرتبه رسول الله یكسان و مساوی است؛ برتر و بالاتر از دیگر انبیای كرام هستند؛ حجت الله بر خلق خدا بدون امام نافذ نمی شود؛ اتمام حجت خداوندی بدون معرفت امام، امكان پذیر نیست؛ پا برجایی دنیا به وجود امام بستگی دارد؛ معرفت امام، شرط ایمان است؛ اطاعت از امام، مانند اطاعت انبیا است؛ ائمه اختیار دارند حلالی را حرام و حرامی را حلال كنند؛ برای اینكه مانند پیغمبران معصوم هستند؛ گرویده ائمه معصوم، جنتی است اگر چه آن شخص، ظالم، فاسق و فاجر باشد؛ رتبه ائمه مساوی با رسول الله و بلندتر از تمام مخلوقات است؛ اعمال مخلوقات شبانه روز در دو وقت، به ائمه ارائه می شود؛ فرشتگان روز و شب به حضور ائمه می ایند؛ هر شب جمعه، شب معراجشان است؛ در لیله القدر هر سال، از جانب الله، كتاب به ‌آنان نازل می شود؛ مرگ و زندگی به دست قدرت آنهاست؛ آنها مالك دنیا و آخرت هستند؛ به هر كس هر قدر كه بخواهند می دهند.[92]

در «كتاب الكافی» این هم آمده است:

«حسن بن عباس المعروفی به امام علی رضا نامه نوشت: جانم فدایت! شما بفرمایید كه فرق بین رسول، نبی و امام چیست؟ او نوشت یا پاسخ داد: فرق در میان رسول، نبی و امام این است كه رسول كسی است كه جبرئیل پیش او می اید، رسول او را می بیند، حرفش را می شنود، نزد او وحی می آورد، گاهی او را در خواب می بیند، چنانكه ابراهیم u دیده بود و نبی بسا اوقات حرفش را می شنود و گاهی هم می بیند، و امام شخصی است كه سخن فرشته را می شنود اما او را نمی بیند».[93]

علامه ابن خلدون با دیانتداری مورخانه با بررسی علمی می نویسد:

«نزد شیعیان، «امامت» از نیازهای مردمی نیست كه مسئولیت آن به بصیرت و آگاهی امت سپرده شود و (امام) صاحب اختیار، شخص برگزیده مسلمین باشد بلكه امامت نزد آنها ركنی از دین و ستونی برای اسلام است. هیچ پیغمبری نمی تواند از آن غفلت ورزد و نه می تواند آن را به امت بسپارد بلكه بر عهده پیغمبر فرض است كه امامی را برای امت تعیین كند؛ امامی كه از هر نوع گناه – صغیره و كبیره – معصوم باشد. حضرت علی رضی الله عنه تنها شخصیتی هستند كه آن حضرت ایشان را (در پرتو نصوصی كه اینها خودشان روایت می كنند و با عقیده خود آن را تطبیق می دهند) تعیین كرده بودند».[94]

علامه ابن خلدون می گویند:

«به گروهی از اینها، غالی گفته می شود. آنها برای اثبات الوهیت ائمه از مرز عقل و ایمان هم تجاوز می كنند. به گفته آنان ائمه بشر بودند اما دارای صفات الوهیت بودند؛ یا كه خدا در لباس بشریت به اندروشان حلول كرده است. این «عقیده حلول» در اصل، عقیده نصرانی ها درباره عیسی u است. حضرت علی رضی الله عنه ، معتقدین به چنین عقیده ای را در آتش سوزانیده بود. وقتی كه محمد بن الحنیفه اطلاع یافت كه مختار بن عبید چنین عقائدی دارد با كلماتی واضح بر او لعنت فرستاد و بیزاری خویش را از او اعلام كرد. جعفر صادق رضی الله عنه هم با این چنین افرادی همینطور رفتار كرد.»

در میان این طبقات، كسانی هم هستند كه معتقدند كمالی كه در درون امام هست انتقالش به دیگران ناممكن است؛ لذا وقتی امامی فوت می كند همین «كمال» به امام دیگر انتقال می یابد. تناسخ به همین می گویند».[95]

این عقیده در نسلهای پیاپی بطور استمرار در فرقه اثنا عشریه وجود داشت و تاكنون بر همین عقیده هستند. چرا كه از جمله عقائد بنیادی و اساسی است و همین عقیده در عصر حاضر تا به آقای خمینی رسیده است. ایشان در كتاب خود «الحكومه الاسلامیه» تحت عنوان ولایت تكوینی می نویسند كه ما به عینه ترجمه آن را تقدیم می كنیم:

«امامان را، مقام محمود، درجه بلند و ولایت تكوینی كه هر ذره كاینات، تابع ولایت و سطوت آن است حاصل است. عقیده بنیادی مذهب ماست كه ائمه ما در مقامی قرار دارند كه فرشته مقرب و نبی مرسل نیز نمی توانند به آنجا برسند. طبق روایت و احادیثی كه ما داریم رسول اعظم و ائمه (علیهم السلام) پیش از وجود این عالم، در حالی كه اطراف عرش خداوندی را گرفته بودند به شكل انوار وجود داشتند. الله آنچنان منزلت و تقربی به آنان داده است كه كسی غیر از خدا خبری از آن ندارد».[96]

دانشوران غیر مسلم نیز دریافتند كه این عقیده، چه تأثیرات سوئی بر مجتمع بشری و گروههای مذهبی به جا می گذارد. برخی آنها را برشمرده اند:

patrick Huges می گوید:

«شیعه، امامان را حامل صفات الله معرفی می كند».[97]

و IVANOW می نویسد:

«اعتقاد به تسلسل امامت برای همیشه و دائمی جایگاهی ضمنی به نبوت می دهد».[98]



زیرنویسها:
[92]- ماخوذ از كتاب اصول الكافي ص 103 – 259 و شرح اصول الكافي الكليني (م 328 هـ) 2/229
[93]- كتاب اصول كافي ص: 82 طبع ايران 1281 هـ
[94]- مقدمه ابن خلدون ص: 155 طبع مصر، دار الفكر
[95]- مقدمه ابن خلدون 2/590 تحقيق دكتر عبدالواحد وافي، دار نهضه، مصر للطبع و النشر، الفجاله، القاهره
[96]- الحكومه الاسلاميه ص: 52، مطبوعه مكتبه بزرگ اسلاميه، طهران - ايران
[97] - Thomas patrick Huges, Dictionary of islam, London, 1885 p. 574
[98] - H. A. R. Gibb & j.h KRAONER: SHORTER ENCYCLOPAEDIA OF ISLAM. LITT. 1953. P. 248



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال غالب القطان: رأيت مالك بن دينار في المنام، فكأنه قاعد في مسجده الذي كان يجلس فيه، عليه قبطيتان وهو يقول: بأصبعيه هكذا: «صنفان من الناس لا تجالسوهما فإن مجالستهما مفسدة لقلب كل مسلم: صاحب بدعة قد غلا فيها، وصاحب دنيا مترف فيها». الحلية الأولیاء؛ أبي نعيم اصفهانی. غالب قطان گفت: مالک بن دینار را در خواب دیدم که در مسجد نشسته بود و می فرمود: «دو دسته از مردم هستند که هرگز با آنها منشین، زیرا که همنشینی با آنها قلب هر مسلمانی را فاسد می کنند: یکی کسی که اهل بدعت است و در آن غلو کرده، و دیگری کسی که اهل دنیا است که در آن خوش گذاران است».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1521
دیروز : 3856
بازدید کل: 8517767

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010