Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : "من مات وعليه دينار أو درهم قضي من حسناته، وليس ثم دينار ولادرهم" (صحيح – روايت ابن ماجة : 1958)
«هرکس در حالي بميرد که دينار يا درهمي بدهکار باشد، از حسناتش پرداخت مي‌شود، چراکه در روز قيامت دينار و درهمي وجود ندارد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

ادبیات>اشخاص>ابو نواس

شماره مقاله : 651              تعداد مشاهده : 338             تاریخ افزودن مقاله : 19/6/1388

حسن بن هانی بن عبدالاول بن الصبّاح الحکمی الفارسی الأهوازی الشاعر المشهور. جدّ او از موالی جرّاح بن عبداﷲ حکمی والی خراسانست و اینکه در نسبت او را حکمی گویند بدین مناسبت است . محمدبن داودبن الجراح در کتاب الورقة آرد که مولد و منشاء ابونواس بصره است سپس از آنجا با والبة بن الخباب به کوفه شد و بعد به بغداد رفت و دیگران گفته اند که مولد او به اهواز بود و در دوسالگی او را از اهواز ببردند و مادر او اهوازیه و نامش جلبّان است و پدر او از جند مروان بن محمد آخر ملوک بنی امیّه از اهل دمشق بود و از آنجا به اهواز منتقل شد و در آنجا جلبان را تزویج کرد و چند فرزند آورد از جمله ابونواس و ابومعاذ و ابونواس را مادر او نزد عطاری گذاشت و ابواسامة والبة بن الحباب وی را بدید، او را کودکی شیرین یافت و گفت من در تو مخائلی بینم اگر آنرا تباه نکنی زود باشد که شعر نیز توانی گفت مصاحبت من کن تا ترا به آنجای که باید برسانم . ابونواس پرسید تو کیستی گفت من ابواسامة والبة بن الحباب نام دارم گفت آری بخدا من در طلب تو بودم و میخواستم بکوفه آیم و بخدمت تو پیوندم و از تو ادب فراگیرم و شعر تو از تو شنوم و سپس مصاحبت ابواسامة اختیار کرد و با وی به بغداد شد و اول شعر که در کودکی گفت این بود:
حامل الهوی تعب 
یستخفه الطرب 
ان بکی یحق له 
لیس ما به لعب 
تضحکین لاهیة
و المحب ینتحب 
تعجبین من سقمی 
صحتی هو العجب .
و این ابیات مشهور است و گویند که خصیب صاحب دیوان خراج مصر ازبونواس نسب وی پرسید و او گفت ادب مرا از نسب بی نیاز کرد و اسماعیل بن نوبخت گوید: کس فراخ دانشتر و پرمحفوظات تر از بونواس ندیدم با آنکه کتب او قلیل بود چنانکه پس از مرگ او خانه ٔ او بجستیم و جز کتابدانی مشتمل بر خرده کاغذی چند در غریب اللغة و نحو چیزی یافت نشد. و او از طبقه ٔ اولی مولدین است و صاحب ده نوع شعر که هر ده گزیده و نیکوست و جماعتی از فضلاء بگرد کردن شعر او همت گماشته اند از جمله ، ابوبکر الصولی وعلی بن حمزه ٔ اصفهانی و ابراهیم بن احمدبن محمد الطبری معروف به توزون و از اینروست که ابیات او مختلف روایت میشود. و در بعض کتب دیدم که مأمون خلیفه می گفت اگر دنیا خود وصف خویش کردی چون ابونواس نتوانستی آنجا که گوید:
الا کل ّ حی ّ هالک و ابن هالک 
و ذونسب فی الهالکین عریق 
اذا امتحن الدنیا لبیب تکشفت 
له عن عدوة فی ثیاب صدیق .
و چه نیکوگمانست بخدای خویش عز و جل آنجا که سراید:
تکثر ما استطعت من الخطایا
فانک بالغ ربّاً غفورا
ستبصر ان وردت علیه عفوا
و تلقی سیداً ملکاً کبیرا
تعض ندامة کفیک ممّا
ترکت مخافة النّار السرورا.
و از شعر فائق مشهور اوست قصیده ٔ میمیّه ٔ او که ابوتمام حبیب بر آن رشک برد و هم از آن استقبال کرد و آن در مدح امین محمدبن هارون بزمان خلافت امین است :
یا دار ما صنعت بک الأیّام 
لم یبق فیک بشاشة تستام 
تاآنجا که در صفت ناقه ٔ خویش گوید:
و تجشمت بی هول کل تنوفة
هو جاء فیها جراءة اقدام 
تذر المطی ّ درائها فکأنّها
صف ﱡ تقدمهن ّ و هی امام 
و اذا المطی ّ بلغن محمّدا
فظهورهن علی الرحال حرام .
و وقتی محمد امین در قضیه ای بر وی خشم گرفت و بقتل تهدید کردو بند فرمود ابونواس از زندان بخلیفه نوشت :
بک استجیر من الرّدی 
مُتعوذاً من سطو بأسک 
و حیاة رأسک لااعو -
د لمثلها و حیاة رأسک 
من ذا یکون ابونوا-
سک اِن قتلت ابانواسک .
و خطیب ابوبکر در تاریخ بغداد ذکر او آورده و گوید مولد او به سال صد و چهل و پنج بود و برخی صد و بیست و شش گفته اند و در سنه ٔ صد و نود و پنج یا شش یا هشت به بغداد درگذشت و قبر او بگورستان شونیزیه است و گویند او را بونواس از آنرو گفتندی که دو گیسو از دو دوش آویخته و دروا و نوان داشت . (نقل باختصار از ابن خلکان ). و ابن الندیم گوید: وفات او بگاه فتنه پیش از بازگشت مأمون از خراسان به سال 200 بود و ابن قتیبه گوید در 199 درگذشته است . و ابن اذین ندیم بونواس بود و از کسانی که دیوان او را جمع کرده اند یکی یحیی بن فضل راویه ٔ اوست که بر غیر حروف ، دیوان او را به ده صنف بخش کرده است و دیگری از علماء ابویوسف یعقوب بن السکیت است که علاوه بر گرد کردن دیوان و تقسیم آن بر ده صنف در قرب هشتصد ورقه مشکلات آنرا نیز تفسیر کرده است و گرد آورده ٔ ابوسعید سکری که تنها دوثلث آن تبویب شده با تبیین معانی و ناتمام مانده است نزدیک هزار ورقه است و از اهل ادب صولی نیز دیوان بونواس بر حروف جمع و منحولات را حذف کرده است و گرد آورده ٔ علی بن حمزه ٔ اصفهانی نیز بر حروف است و یوسف بن الدایة اخبار بونواس را نوشته و مختار اشعار ویرا آورده است . و ابوهفان نیز اخبار او و مختارات اشعار ویرا نگاشته است و ابن الوشاء ابوالطیب و ابن عمار نیز اخبار و گزیده ٔ اشعار او را نوشته اند و ابن عمار را علاوه بر آن رساله ای در مساوی ابونواس و سرقات اوست و آل منجم نیز اخبار و مختار اشعار او را در کتابهای خود در اشعار محدثین آورده اند و ابوالحسن سمیساطی اخبار ابونواس و مختار شعر او را گرد کرده و در انتصار و محاسن وی فصولی نوشته است . و به روایتی مولد او را به اهوازگفته اند و او با دختری جمیله و ادیبه مسماة به جنان عشق می ورزید و او را با وی مغازلات بسیار است و صاحب روضات آورده است که گویند: امام ابوعبیده لغوی مشهور گوید ابونواس در شعرای محدثین مثل امرءالقیس است در متقدمین و جاحظ گوید من هیچکس را در لغت اعلم از ابونواس نیافتم و او از حماد بن زید و عبدالواحد بن زیاد و یحیی القطان سماع دارد و نیز تلمذ یعقوب و ابوزید و ابوعبیدة امام الناس کرده است .
گویند وقتی ابوالعتاهیة از ابونواس پرسید که تو هر روزی چند شعر توانی ساخت گفت یک یا دو بیت و بسا میشود که از عهده ٔ یک بیت در یک روز برنیایم و اصلاح آنرا بروز دیگر گذارم ابوالعتاهیة گفت من در روز صد تا دویست شعر گویم بونواس گفت اگر مانند قول تو:
یا عتب ما لی و لک ِ
یا لیتنی ماارک ِ
که تو نظم کرده ای خواهی من در روز هزار و دو هزار توانم گفتن اما اگر مانند این شعر من :
لاتبک ِ لیلی و لاتطرب الی هند
و اشرب علی الورد من حمراء کالورد
باید گفتن تو نتوانی گفت و مانند آن نیزدر عمر خویش نگفته ای . رجوع به فهرست ابن الندیم چ مصر ص 228 و ابن خلکان چ طهران ج 1 ص 147 و لباب الالباب ج 1 ص 76 و 199 و 291 و تاریخ حبیب السیر ج 1 ص 286 و روضات الجنات ص 211 و 209 و الجماهر بیرونی ص 243، 235، 155، 151، 138، 115، 59، 40 و تاریخ بیهقی چ ادیب ص 612 و قاموس الاعلام شود.
از امام شافعی رحمه الله تعالی نقل شده که فرمودند نزد ابی نواس رفتم و پرسیدم برای روز مرگ چه آماده و حاضر کرده‌ای‌؟ 
جواب داد : 
تعاظمنی ذنبی فلما قرنته 
بعفوک ربی کان عفوک اعظماً 
در معنی آن : همی شرم دارم ز لطف کریم‌، که خوانم گنه پیش عفوش عظیم‌. 
آثار ابی نواس: 
ابو نواس دیوان شعری دارد که چند بار در بیروت و مصر طبع شده و در حدود دوازده هزار بیت می‌باشد که در وصف شراب عياشی و عشق‌بازی و مدح و رثاء و هجاء و شکار و زهد و تقوی و غیره می‌باشند ولی قسمتی از اشعار را به او نسبت می‌دهند که از اشعار این شخص شهیر خارجند. ابو نواس به داشتن نیروی نادر شاعری ممتاز و گاه در مرز بالاتر از نبوغ بوده و از این رو با قریحة سرشار خویش به معانی تنوع بخشیده‌اند. 




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

حضرت عمر بن خطاب ـ رضي الله عنه ـ به ابوموسي اشعري چنين مي نويسد: "أما بعد، فإن الخير كله في الرضا، فإن استطعت أن ترضى وإلا فاصبر". يعني: "در ادامه، بي شک هرچه نيکويي است در خرسندي است اگر بتواني خرسند باش و اگرنه که صبر پيشه نما."

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 14743
دیروز : 3293
بازدید کل: 8250088

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010