Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند:
"يا معشر الشباب، من استطاع منكم الباءة فليتزوج، فانه اغض للبصر و احصن للفرْج" (بخارى : 5066/112/9 و مسلم : 1400/1018/2)
"اي جماعت جوانان، هر کس از شما که توانايي ازدواج را داشته باشد پس ازدواج کند؛ زيرا ازدواج بهتر چشم را (از حرام) مي‌پوشاند و بهتر فرج را (از حرام) محافظت مي‌کند، و کسي که نتوانست (ازدواج کند) بايد روزه بگيرد؛ چون روزه او را از حرام نگاه ميدارد (زيرا شهوت جنسي او را کم مي‌کند)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>مي و مي‌خوارگي

شماره مقاله : 387              تعداد مشاهده : 294             تاریخ افزودن مقاله : 31/5/1388

مي‌خوارگي به تدريج حرام ‌گرديد
مسلمانان همچنان مي‌خوارگي مي‌كردند تا اينكه پيامبر صلي الله عليه و سلم از مكه به مدينه هجرت‌كردند و مسلمانان با توجه به شر و فساد و تباهي‌كه درميخوارگي و قمار مي‌ديدند درباره آن دو فراوان از پيامبر صلي الله عليه و سلم پرس و جو مي‌كردندكه خداوند اين آيه را نازل فرمود:" يسألونك عن الخمر والميسر، قل فيهما إثم كبير ومنافع للناس وإثمهما أكبر من نفعهما [اي محمد، درباره مي و ميخوارگي و قمار و انواع آن از تو مي‌پرسند، بدانان بگو در باده و قمار گناه بس بزرگ است و براي مردمي‌ كه تجارت مي‌كنند منافعي نيز دارد ليكن‌گناه آن دو بزرگتر است از منفعت آنها، بديهي است‌كه هيچ عاقلي‌كاري راكه‌گناه و زيانش بيش از نفع آن باشد نمي‌كند]"‌.

يعني ميخوارگي و قماربازي‌گناه بزرگي است چون هر دو سبب زيانهاي مادي و معنوي و ديني و تباهي اخلاق مي‌باشند، دركنار اين گناه بزرگ و زيان مادي و معنوي‌، براي مردم منافعي مادي ناچيزي نيز دارندكه تجارت به مي فروشي و كسب مال در قماربازي بدون رنج فراوان است ولي‌گناه و زيان آنها خيلي بيش از سود آنها است واين خود جانب تحريم آنها را ترجيح مي‌دهد اگرچه بصورت قطعي آنها را تحريم نكرده است‌، سپس بعد ازاين آيه‌كه تا حدي ميخوارگي را محدودكرد آيه ديگري درباره تحريم ميخوارگي به هنگام نماز خواندن نازل شد، تا كساني‌كه به ميخوارگي عادت‌كرده وآن را جزئي از زندگي خود ساخته بودند، بتدريج ازآن دست بكشند وآن را رها سازند.كه مي‌فرمايد: " يا أيها الذين آمنوا لا تقربوا الصلاة وأنتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون [‌اي مومنان در حاليكه مست شده‌ايد و مي نوشيده‌ايد، به نماز نزديك مشويد تا اينكه بهوش باشيد و بدانيد چه مي‌گوئيد]"‌. 

در‌باره سبب نزول اين آيه آورده‌اندكه مردي در حال مستي نماز مي‌خواند و سوره (‌كافرون‌) را بدين صورت خواند." قل يا أيها الكافرون.أعبد ما تعبدون..." بجاي لا اعبد ما تعبدون" و اين رويداد مقدمه‌اي بود براي تحريم ابدي و نهائي مي خوارگي سپس بعد از اين ‌گام دوم در تحريم باده و مي و ميخوارگي حكم خداوند به تحريم هميشگي و نهائي آن نازل شدكه مي‌فرمايد: " يا أيها الذين آمنوا إنما الخمر والميسر والانصاب والازلام رجس من عمل الشيطان، فاجتنبوه لعلكم تفلحون، إنما يريد الشيطان أن يوقع بينكم العداوة والبغضاء في الخمر والميسر، ويصدكم عن ذكر الله وعن الصلاة، فهل أنتم منتهون...؟ [‌اي مومنان براستي مي وميخوارگي و قمار‌بازي و بتها وتيرهاي فال زني‌، همه پليد و از كارهاي شيطاني است و از آنها بپرهيزيد تا رستگار شويد كار شيطان همه ناپاك و پليد است و مي و هر چيز مست‌كننده‌اي‌، و قمار‌بازي و بتها و تيرهاي فال زني همه‌،‌كارهاي شيطاني است و رستگاري در پرهيز از آنها است‌، آنگونه ‌كه از آتش مي‌پرهيزيد از اين پليديها نيز بپرهيزيد كه همه آنها حرام و ناپاك و پايمال ‌كننده عمرو مال و شخصيت و خان ومان برانداز است‌، مقصود شيطان از دچار شدن شما به آن پليديها، معلوم است‌. قصد او اينست‌كه از طريق ميخوارگي و قماربازي ميان شما دشمني‌كينه و شر و فتنه بپاكند و شما را از ياد خدا و نماز باز دارد آيا با اين حال و تفصيل ازآنهاخودداري نمي‌كنيد؟‌! بايد خودداري كنيد، چون وظيفه مومن پاكي و پرهيز از ناپاكي است و پذيرفتن فرمان خدا است‌]"‌. در اين آيه‌كه ميسر و انصاب و ازلام برخمر عطف شده و با هم آمده‌اند، بنظرمي‌آيدكه حكم همه آنها بشرح زير است‌. 1-‌آلوده و ناپاكند و خردمندان آنها را پليد و ناپاك مي‌دانند.

٢-‌همه آنها از اعمال شيطان و وسوسه شيطان مي‌باشند.

 ٣-‌بنابراين واجب است‌كه از آنها دوري نمود و پرهيزكرد تا انسان آماده براي رستگاري و نجات باشد. 

٤-‌شيطان مي‌خواهد از راه ارتكاب اين پليديها و آراستن آنها در چشم مردم‌، در ميان‌شان دشمنانگي وكينه و عداوت پديد آورد و اين خود يك فساد و تباهي دنيائي است پس ميخوارگي و قماربازي فساد و تباهي مادي و دنيايي است‌. 

٥- شيطان از راه ميخوارگي و قماربازي مي‌خواهد مردم را از ياد خدا و نماز گزاردن غافل نمايد و اينهم يك فساد و تباهي ديني است -‌پس فساد و تباهي ديني و دنيائي دارند بنابراين نبايد كسي بدين مفاسد و تباهي‌ها بپردازد وكوچكترين مقدار از آنها جايز و روا نيست‌.

آيه فوق آخرين حكم تحريم است ‌كه درباره ميخوارگي و باده‌گساري نازل شده وحكم تحريم قطعي ونهائي آن است‌.

عبد بن حميد از عطاء نقل‌كرده است‌كه اولين چيزي‌كه در‌باره تحريم “‌خمر” نازل شد آيه ’‌’ يسألونك عن الخمر والميسر ...’‌’ بودكه برخي از مردم‌گفتند. ما آن را مي‌نوشيم چون منافعي دارد و برخي ديگرگفتند چيزي‌كه در آن‌گناه باشد سودي و خيري ندارد بنابراين‌، آن را نمي‌نوشيم‌. سپس آيه ’‌’ يا أيها الذين آمنوا لا تقربوا الصلاة وأنتم سكارى حتى تعلموا ما تقولون ‌" نازل‌گرديدكه بعضي از مردم مي‌گفتند مي‌ مي‌نوشيم و در خانه خود مي‌نوشيم وگروهي ديگرمي‌گفتند چيزي‌كه مانع ما از نماز خواندن همراه ديگرمسلمانان باشد خيري و سودي ندارد. بنابراين ازآن پرهيز كردند. سپس آيه ’‌’ يا أيها الذين آمنوا إنما الخمر والميسر والانصاب ... ’‌’ نازل شد و مردم را بطور قطعي و نهائي از باده‌گساري نهي‌كرد و مردم بدان پايان دادند و اين تحريم قطعي بعد از “‌جنگ احزاب‌” بود، از قتاده نقل شده است‌كه خداوند درسوره مائده بعد از جنگ احزاب درسال چهارم يا پنجم هجري براي هميشه مي خوارگي را تحريم نمود و ابن اسحاق‌گفته است اين تحريم بعد از جنگ بني النضير در سال چهارم هجري روي داده است‌كه اين قول راجح مي‌باشد. 

دمياطي در كتاب سيره خويش‌ گفته است‌، تحريم قطعي مي خوارگي در سال “‌حديبيه‌” سال ششم هجري بوده است‌[1]‌.

 

اسلام درباره تحريم مي و مي‌خوارگي پافشاري نموده است‌ 

هدف از تعاليم اسلامي ايجاد شخصيت قوي و نيرومند جسمي و روحي و عقلي مسلمان است و بديهي است‌كه تحريم مي و همه مسكرات با اين هدف بزرگ هماهنگي‌كامل دارد چون بدون شك مسكرات بطور كلي شخصيت و اساس هستي انسان را ضعيف و متزلزل مي‌سازد، بويژه پايه خرد و عقل را سست مي‌گرداند . 

يكي از شاعران گفته است‌:

شربت الخمر حتى ضل عقلي كذاك الخمر تفعل بالعقول  

[مي خوردم تا اينكه عقلم‌ گم شد اينست ‌كار مي با خردها]

بديهي است‌كه چون عقل ناپديد شد، انسان به حيوان شرور و خطرناك تبديل مي‌گردد و فساد و تباهي و شرها از او سرمي‌زند كه قتل و تجاوز وفحش و فحشاء و پرده دري و افشاي اسرار و خيانت بدين و وطن از جمله آثار آنست‌. و اين شر و تباهي مي‌خواره بخود او و به همسايگان و دوستانش و بهركس‌كه بدين بدبختي گرفتارآيد و بوي نزديك شود، مي‌رسد.

از علي بن ابيطالب نقل شده است‌ كه گفت‌: او همراه حمزه عمويش بود،‌ كه علي دو تا شتر پير داشت و مي‌خواست با آنها گياه خوشبوي “‌اذخر” را جمع‌آوري كرده و همراه يكنفر زرگر يهودي آن را به زرگران بفروشد تا با بهاي آن بتواند “‌وليمه‌” فاطمه را بهنگام عروسي راه بيندازد، عادت حمزه بر آن بود كه با گروهي از انصار باده‌گساري مي‌كرد و كنيزي داشت ‌كه برايش آواز مي‌خواند، او شعري براي حمزه خواند كه وي را به سر بريدن آن دو شتر و خوردن از گوشت لذيذ و لذيذترين اندام آنها تشويق نمود لذا حمزه شوريد و درحال آنها را سر بريد و از كوهان و جگر آنها برايش‌ كباب‌ كردند كه بخورد، علي چون اين وضع را ديد، رنجيده خاطر گرديد و اشك درچشمانش حلقه زد و جاري‌ گرديد، و شكايت حمزه را پيش پيامبر صلي الله عليه و سلم برد كه پيامبر صلي الله عليه و سلم همراه علي و زيد بن حارثه پيش حمزه رفت و او را سرزنش نمود و حمزه‌ كه مست بود و چشمانش سرخ شده بود، به پيامبر و همراهان نگاه‌ كرد و گفت‌: آيا شما جز بندگان پدرم چيز ديگري هستيد؟‌!! پيامبر صلي الله عليه و سلم چون او را مست ديد، بعقب برگشت و از آنجا بيرون آمدند. اينست آثار مي خوارگي‌ كه چگونه با عقل و خرد مي‌خواره بازي مي‌كند و هوش او را مي‌ربايد لذا شرع اسلام بدان نام “‌اُ‌م الخبائث‌” (‌مادر پليديها) داده است‌.

از عبدالله بن عمرو روايت است ‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌:" الخمر أم الفواحش وأكبر الكبائر، ومن شرب الخمر ترك الصلاة، ووقع على أمه وخالته وعمته [‌هر مسكر و خمري مادر همه فحشاء و بزرگترين ‌گناه ‌كبيره است هركس مي بخورد و مست شود نماز را ترك مي‌كند و چون خرد و هوش از دست دهد احتمال دارد كه با مادر و خاله و عمه‌اش نيز همبستر شود چون در حال مستي تشخيص و خرد و هوش ندارد و فرق بين محرم و نامحرم نمي‌گذارد]‌’‌’‌.

اين روايت را طبراني دركتاب “‌الكبير“ خويش از قول عبدالله پسر عمرو نقل كرده است و همچنين آن را از قول ابن عباس نيز با عبارت ’‌’ من شربها وقع على أمه [هركس مي بخورد ممكن است‌ كه با مادر خويش همبستر شود]‌’‌’ ذكركرده است‌. همانگونه‌ كه شريعت اسلام بدان نام “‌ام الخبائث‌” داده است بر حرمت و ناروائي آن نيزبسيارتاكيدكرده وهركس راكه مي بخورد و با آن نسبتي داشته باشد لعن و نفرين‌كرده است و او را خارج از دايره ايمان مي‌داند و او را مومن بحساب -نمي آورد .

 از انس روايت است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌: " لعن في الخمر عشرة: عاصرها، ومعتصرها، وشاربها، وحاملها، والمحمولة إليه، وساقيها، وبائعها، وآكل ثمنها، والمشتري لها، والمشترى له [‌درارتباط با مي و مي خوارگي ده ‌كس نفرين شده‌اند:‌كسي‌كه آب انگور را براي مي مي‌گيرد و فشارنده آن و نوشنده‌اش و بردارنده‌اش وكسي‌كه براي او برده مي‌شود و ساقي و فروشنده وكسي‌كه بهاي فروش آن را مي‌خورد وكسي‌كه آن را مي‌خرد و كسي‌كه برايش خريده مي‌شود]"‌. 

ابن ماجه و ترمذي آن را روايت‌كرده و ترمذي آن را حديث غريب دانسته است‌. از ابوهريره روايت است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌:" لا يزني الزاني حين يزني وهو مؤمن، ولا يسرق السارق حين يسرق وهو مؤمن، ولا يشرب الخمر حين يشربها وهو مؤمن [2]

[‌كسي‌كه مرتكب زنا مي‌شود وكسي‌كه مرتكب سرقت مي‌شود و كسي‌كه مي مي‌خورد در حين ارتكاب اين اعمال مومن نيست‌، چون اگر ايمان به حرمت آنها داشته باشد، مرتكب آنها نمي‌شود پس درآن حال ايمان از قلب مي‌گريزد]‌". 

اين حديث را احمد و بخاري و مسلم و ابوداود و ترمذي و نسائي روايت كرده‌اند. جزاي‌كسي‌كه در دنيا مي بخورد، آنست‌كه در قيامت ازآن محروم‌ گردد چون در دنيا براي خوردن آن شتاب نموده است‌، در آن جهان از آن محروم مي‌گردد. پيامبر صلي الله عليه و سلم گفت‌:" من شرب الخمر في الدنيا ولم يتب، لم يشربها في الاخرة، وإن دخل الجنة [‌هركس در دنيا مي بخورد و از آن توبه نكرده باشد، درقيامت از آن نمي‌نوشد حتي اگرچه داخل بهشت هم بشود]"‌. 

 

تحريم مي و ميخوارگي در دين مسيح  

همانگونه‌كه مي‌گساري در اسلام حرام است در دين مسيح نيز حرام بوده است گروهي از مردم از روساي[3] دين مسيح در “‌وجه قبلي‌” در مصر در‌باره منع مسكرات در طي مصاحبه‌اي طلب فتوي نمودند.كه آن دسته ازعلماي دين مسيح، پاسخ دادندكه همه‌كتب آسماني انسان را از مسكرات منع‌كرده‌اند و رئيس‌كليساي ارتدكس روسيه با نص صريح‌كتاب مقدس بر تحريم مسكرات استدلال‌كرده است سپس‌گفت‌: بطور اجمال در هركتاب آسماني مسكرات حرام شده است خواه از آب انگور يا ازمواد ديگر باشد مانند جو و خرما و عسل و سيب و غيره‌.

از جمله شواهدي‌كه در عهد جديدكتاب مقدس يعني انجيل آمده است‌، قول “‌بولس‌” است‌كه در رساله‌اش به اهل “‌افسس‌” (5/8) مي‌گويد:

“‌با مي و خمري‌كه درآن خلاعت وبي‌بند و باري است‌، مستي نكنيد ودر”‌اكوه ( 11) از مخالطت وآميزش با مست نهي‌كرده وگفته است‌: مستان به ملكوت آسمانها نايل نمي‌شوند وآن را به ارث نمي‌برند (‌غلاه‌. ٢١ “‌اكو 10.9.6 ".  

 

زيانهاي مي خوارگي  

دكتر عبدالوهاب خليل در مجله “‌التمدن الاسلامي زيانهاي روحي و جسمي و اخلاقي وآثار بد آن را براي فرد و جامعه خلاصه‌كرده است وگفته‌: هرگاه ازعلماي دين و پزشكي و اخلاقي و جامعه‌شناسان و اقتصاد دانان بپرسيم جواب همه آنها درباره مي خوارگي و آن قطعي است‌. 

مسكرات يك چيزبيش نيست‌كه نبايد مي خورد چون زيان علماي دين مي‌گويند: مي حرام است چون مادر همه پليديها است‌، دانشمندان طب مي‌گويند: مي‌خوراگي بزرگترين خطري است‌كه بشريت را تهديد مي‌كند، نه تنها زيانهاي آن ازمواد سمي آن حاصل مي‌شود، بلكه عواقب و فرجام وخيمي نيز دارد و راه را براي بيماريهاي خطرناك مهيا مي‌سازدكه‌كمترين آنها “‌سل‌” است چون بدن و جسم را ضعيف و ناتوان ساخته و مقاومت جسم را در برابر بيماريها از بين مي‌برد و در همه جهازها و دستگاه‌هاي بدن اثر مي‌گذارد بويژه دركبد و دستگاه عصبي‌. لذا جاي شگفتي نيست‌كه مي خوارگي موجب مهمترين بيماريهاي عصبي باشد و بزرگترين عامان ديوانگي و بدبختي و مجرميت بحساب مي‌آيد. مي خوارگي نه تنها براي خود مي خواره زيان دارد، بلكه درنسلهاي بعد از او نيز عواقب آن باقي مي‌ماند و براستي علت و عامل بدبختي و فقر و افلاس و ذلت و خواري و فساد و تباهي است و هرقومي‌كه بدان مبتلا باشد از نظرمادي و معنوي و بدني و روحي و عقلاني و جسماني رو به تباهي مي‌رود. 

علماي اخلاق مي‌گويند: اگركسي بخواهد متانت و وقار و عفت و پاكدامني و شرف ومردانگي و بلند طبعي ومناعت طبع داشته باشد، نبايد چيزي را مصرف كندكه بدين صفات حميده و پسنديده زيان برساند و آنها را تباه سازد. بديهي است كه مي خوارگي چنين است‌.

جامعه شناسان مي‌گويند: براي اينكه جامعه انساني بهترين نظام و تربيت را داشته باشد، نبايد با ارتكاب اعمالي‌كه نظم و سامان و انسجام جامعه را مختل سازد، جامعه خويش را آلوده نمود و بي‌بند و باري را رواج داد و تفرقه و جدائي ايجاد نمود و از اين راه بدشمنان ‌كمك‌ كرد.

اقتصاد دانان مي‌گويند: هر پولي‌كه براي منافع خويش خرج وهزينه‌كنيم براي ما و ميهن نيرو و قوت مي‌آورد و هرپولي‌كه درراه زيان و ضرر خود هزينه‌كنيم زيانش براي ما و ميهن مي‌باشد. 

بنابراين ميليونها پول‌كه براي صرف انواع مسكرات هزينه مي‌شود و بيهوده و عبث مي‌رود زيانهاي جبران ناپذيري دارند و ماديات ما را از پيشرفت باز مي‌دارد و مردانگي و نخوت و مناعت طبع ما را از بين مي‌برد.

 بنابراين مي‌بينيم‌كه عقل حكم مي‌كندكه از صرف انواع مسكرات دوري‌كنيم‌. هرگاه حكومت در اين باره راي‌كارشناسان آگاه و دانشمندان را بخواهد، بدون اينكه يك دينار هزينه صرف شود، جواب و پاسخ‌كامل بدست مي‌آيد، چون همه آنان باتفاق نظرزيانمند بودن آن را باوردارند وحكومت هم ازملت تشكيل شده و جزئي ازآنست‌، پس ملت ازدولت مي‌خواهد اين ضرر و زيان را منع‌كند و مسئول آ نست‌. 

اگر در جامعه‌اي صرف مسكرات ممنوع باشد، افراد آن جامعه داراي بنيه‌اي قوي ونيرومند و تندرستي خواهند بود و تصميم وآهنگ نيرومند وعقل پخته و سالمي خواهند داشت و اينست مهمترين وسايل و اسبابي‌كه موجب بالا رفتن سطح‌ بهداشت دركشور مي‌شود. و همچنين پايه اساسي بالا رفتن سطح اجتماعي و اخلاقي و اقتصادي جامعه است‌، چون بار اكثر وزارت ‌خانه‌ها را سبك مي‌كند بويژه وزارت دادگستري‌، آنوقت ‌كاخ نشينان دادگستري و زندانها اندك خواهند بود و زندانها از زندانيان خالي مي‌گردد و مي‌توانند براي‌كارهاي اصلاحي‌، جامعه مورد استفاده واقع شوند. اينست تمدن و پيشرفت و نهضت و بيداري‌. واينست پيشرفت وآگاهي و شعور.

و اينست معيار و ميزان پيشرفت ملتها.

واينست تعاوني حقيقي‌كه با هم دست بدست هم بدهيم و اين آفت زيان‌آور را از جامعه خويش دور سازيم و اينست‌كار جدي وگسترده و ثمربخش‌. ’‌’ وقل اعملوا فسيرى الله عملكم ورسوله والمؤمنون [‌بگوكاركنيد و بكوشيدكه خدا و پيامبرش و مومنان عمل و كار شما را مي‌بينند]"‌.

پايان خلا‌صه مجله تمدن اسلامي‌.

اين زيانها و ضررهائي كه برشمرديم‌، بگونه‌اي ثابت شده‌اند كه مجالي براي شك و ترديد باقي نگذاشته‌اند. تا جائيكه بسياري از دولتهاي هوشيار با ميخوارگي مبارزه مي‌كنند وآن را منع مي‌نمايند از جمله دولتهائي‌كه تلاش‌كرد تا آن را منع‌ كند كشور آمريكا بودكه (‌مرحوم‌) ابوالاعلي المودودي در “‌تنقيحات‌” چنين ‌گفته است‌: حكومت آمريكا مي خوارگي و مسكرات را منع كرد و آن را از كشور خود دور ساخت و تمام وسايل تمدن‌ كنوني را در راه تبليغ بر عليه آن بكار گرفت‌، از قبيل مجلات و مجالس سخنراني و تصاوير و سينما كه بخوبي زشتي و قباحت ميخوارگي و مضار و زيانهاي آن را نشان مي‌دادند.

و هزينه‌هايي‌كه دولت بر ضد مي خوارگي هزينه‌كرده است به شصت ميليون “‌دلار” تخمين مي‌زنند و در حدود ده ميليون صفحه برعليه آن مطالب نوشته شد و در مدت چهارده سال اجراي قانون تحريم مسكرات‌، هزينه‌اي در حدود ( ٢٥٠) ميليون ليره مصري متحمل‌گرديد. و سيصد نفر در راه اجراي آن قانون‌، اعدام و (532335) نفر زنداني‌گرديدند و خسارات و زيانها به (‌16) ميليون ليره مصري و املاك مصادره شده بميزان مبلغ چهارصد ميليون ليره مصري بالغ‌گرديد. ليكن نتيجه تمام اين تلاشها وكوشش‌ها اين بود،‌كه مردم آمريكا بيشتر شيفته مسكرات شدند و در مصرف آن عناد بخرج مي‌دادند، تا جائيكه در سال (1933) حكومت آمريكا بناچاري اين قانون را ملغي ساخت و صرف مشروبات الكلي را بطور مطلق دركشور خود مباح و آزاد نمود”‌. پايان سخن ابوالاعلي‌.

آمريكا علي‌رغم تلاشهاي عظيمي ‌كه براي تحريم مسكرات مبذول داشت‌، شكست خورد و از انجام هميشگي آن ناتوان‌ گرديد.

ليكن دين اسلام كه امت مسلمان را بر اساس دين و داشتن ايمان در قلب آنان‌، پرورش ‌داده است و با تعاليم حيات بخش خود، دلشان را زنده و بيدار نموده است‌، هيچيك ازاين تلاشهاي دولت آمريكا را بخرج نداد و اين هزينه‌ها را متحمل نشد، بلكه فرماني از طرف خداوند داير بر تحريم آن صادرگرديد، و روح مومنان بدان پاسخ مثبت داد و براي هميشه آن را از برنامه زندگي خود حذف‌كردند.

بخاري و مسلم از انس بن مالك روايت‌‌كرده‌اندكه‌گفت‌: “‌ما جز مي‌كه از خرما گرفته مي‌شود مشروب ديگري نداشتيم‌. من مشغول مي دادن به ابوطلحه و ابوايوب و مردان ديگري از ياران پيامبر صلي الله عليه و سلم بودم و آنان در خانه ما مي مي‌نوشيدند، بناگاه مردي آمد وگفت‌: آيا آن خبر به شما رسيده است‌؟‌گفتيم‌: نخيركدام خبر؟ - گفت‌: براستي مي خوارگي حرام شده است بنابراين اي انس اين‌كوزه‌هاي مي را بريزيد. ديگراين مردان‌كه درآنجا نشسته بودند، بعد از سخن آن مرد مي نخواستند و بدان لب نزدند. آري اينست نتيجه ايمان و تاثير آن در مومن‌.


 
--------------------------------------------------------------------------------
 
[1] - چون این آیه نازل شد عمر بن خطاب‌گفت “‌فهل انتم منتهون‌“ در آخر این آیه تهدید بزرگی است‌، اینك ما بدان پاسخ داده و بدان پایان می‌دهیم‌. پیامبر(‌ص‌) دستور دادكه دركوچه‌های مدینه ندا در دهند و جار بكشندكه "اینك می و می خوارگی حرام شد“‌. كوزه‌های شراب شكسته شد و شرابها بر زمین ریخت تا اینكه دركوچه‌های مدینه روان‌گردید. 

[2] - یعنی مرتكب اینگونه اعمال در حین ارتكاب متصف به ایمان اذعانی به حرمت آنها نیست و در آنوقت نمی‌داندكه اینگونه اعمال موجب خشم وكیفر خداوند است چون ایمان آنست‌كه بازدارنده از ارتكاب معاصی باشد. بعضی‌گفته‌اند: یعنی در وقت ارتكاب این اعمال ایمان از آنها جدا می‌شود و شاید بعد از آن اعمال بدانان برگردد بعضی‌گفته‌اند ایمان آنها كامل نیست و رای اول اصح است‌كه امام غزالی در احیاء العلوم در مبحث توبه‌گفته است‌. مولف 

[3] - از جمله مطران مسئول‌كرسی “‌اسیوط‌“ و رئیس‌كلیسای “‌بلینا“ و "‌قنا" در تاریخ 16/9/1922 م‌.  

 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

اميرمؤمنان علي رضی الله عنه  فرمود: «هرگاه ‌از رسول‎الله  صلی الله علیه و سلم  برای شما حديث نقل كردند نسبت به آن حديث بهترين، هدايت‌يافته‌ترين و پاكترين معنا و مفهوم را در نظر داشته باشيد.» (مسند احمد 2/211 احمد شاكر – اسناد آن صحيح است.)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 16104
دیروز : 3293
بازدید کل: 8251449

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010