Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 

رسول الله صلي الله عليه وسلم فرمود:
«الْيَسيرُ مِنَ الرِّياءِ شِرْكٌ، وَمَنْ عادَى أَوْلِياءَ الله فَقَدْ بارَزَ الله بِالْمُحارَبَةِ إِنَّ الله يُحِبُّ الأَبْرارَ الأَتْقِياءِ الأَخْفِياءِ الَّذِينَ إِنْ غابُوا لَمْ يُفْتَقَدُوا، وَإِنْ حَضَرُوا لَمْ يُعْرَفُوا، قُلُوبُهُمْ مَصَابِيحُ الْهُدَى، يَخْرُجُونَ مِنْ كُلِّ غَبْراءَ مُظْلِمَةٍ».
ریاء کمش هم شرک است، و هر کس با دوستان خدا دشمنی کند با خدا ابراز جنگ کرده است، همانا خداوند نیکوکاران پرهیزگار پنهانکار را دوست دارد، کسانی که وقتی غائب شوند ناپدید نمی‌گردند، و وقتی در میان ما باشند ناشناخته‌اند. قلب‌های آنان چراغ‌های هدایتی است که از (فضاهای) غبارآلود تاریک بیرون می‌آیند (و می‌درخشند).
مستدرک حاکم 1/44 حدیث (4)، و 3/303 حديث (5182)، 4/364 حديث (7933)، وسنن ابن ماجه 2/1320 حديث (3989)، وسه معجم طبرانی، ومسند شهاب و غیره.

 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>آثار>تفسیر شبر

شماره مقاله : 3786              تعداد مشاهده : 325             تاریخ افزودن مقاله : 4/7/1389

تفسیر شبر

پیدا است (که در شیعه) حرکت تضلیل و تشکیک قویتر از حرکت جلوه دادن تضاد در قرآن می­باشد و در تمام آن سه کتابی که در قرن سوم هجری نوشته شده­اند و دارای مقام و منزلت والایی نزد شیعه­ می­باشند و در تمامی کتابهای تفسیر جعفریه که پیدا کرده­ام و یا خوانده­ام هیچ کتابی را مانند تفسیر التبیان نوشته­ی طوسی نیافتم که در اعتدالی نسبی یا افراط کم قرار گرفته باشد ولی بعضی تفاسیر در این اواخر نمایان شدند که نه به آن مستوی می­رسند و نه در نازلترین سطح قرار دارند، و از جمله آن کتابها تفسیر قرآن کریم نوشته­ی سید عبدالله شبر می­باشد.[1]
و برای روشن کردن آثار امامیه در آن تفسیر و اندازه­ی افراط ایشان نکات زیر را یادآورد می­شویم:
اولاً: نسبت به تحریف یا عدم تحریف هیچ­گونه نصی از عبدالله شبر نیافتم، ولی ظاهراً به گفتن تحریف در قرآن میل دارد و این را در آن مشاهده می­کنیم که بسیاری اوقات به متن قرآن به عنوان قرائتی اشاره می­کند، و از جمله آن قرائتها:
در مورد سوره­ی آل عمران آیات 102، 104، 110 ﴿یا ایهَا الَّذِینَ آمنُواْ اتَّقُواْ اللّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ وَلاَ تَموتُنَّ إِلاَّ وَأَنتُم مسْلِمونَ﴾ شبر می­گوید: «تقاته»، تقیه، و «مسلِمون» مسلمون با تشدید لام خوانده شده است، و تحریف تقوی به تقیه به علت تاکید یکی از مبادی شیعه می­باشد.
و خواندن کلمه­ی مسلمون با تشدید هم به معنی تسلیم برای پیامبر و امام بعد از ایشان تفسیر می­کند.[2]
و آیه­ی دوم: ﴿وَلْتَکن منکم أُمةٌ یدْعُونَ إِلَى الْخَیرِ وَیأْمرُونَ بِالْمعْرُوفِ وَینْهَوْنَ عَنِ الْمنکرِ وَأُوْلَـئِک هُم الْمفْلِحُونَ﴾ که کلمه­ی «امه» را به ائمه تبدیل می­کند[3] مراد ایشان ائمه­ی جعفریه می­باشد.
و در آیه­ی سوم نیز همین کار را انجام داده است ﴿کنتُم خَیرَ أُمةٍ أُخْرِجَتْ لِلنَّاسِ تَأْمرُونَ بِالْمعْرُوفِ وَتَنْهَوْنَ عَنِ الْمنکرِ وَتُؤْمنُونَ بِاللّهِ﴾ می­گوید: مراد آل محمد علیهم السلام است، و «کنتم خیر ائمه» خوانده شده است. [4]
و در آیه­ی 41 سوره البحر ﴿قَالَ هَذَا صِرَاطٌ عَلَی مسْتـقِیم﴾ جار و مجرور را به اسم علی تبدیل می­کند و می­گوید: صراط عَلِیَّ، به اضافه کردن صراط به علی آن را قرائت می­کند.[5]
و در مورد آیه­ی 52 سوره حج ﴿وَما أَرْسَلْنَا من قَبْلِک من رَّسُولٍ وَلَا نَبِی إِلَّا إِذَا تَمنَّى أَلْقَى الشَّیطَانُ فِی أُمنِیتِهِ﴾ (ما پیش از تو رسولی و نبی نفرستاده­ایم، مگر اینکه هنگامی که تلاوت کرده است، اهمریمن در تلاوت او القاء شبهه کرده است) شبر می­گوید: از ائمه روایت شده است: آن امام است که صدا را می­شنود ولی فرشته را نمی­بیند[6] و از اینگونه مثالها زیاد هستند.[7]
و آنچه شبر را به قائلین به تحریف انضمام می­کند، دیدگاه ایشان نسبت به آیه­ی 9 از سوره­ی الحجر می­باشد ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکرَ وَإِنَّا لَهُ لَحَافِظــُونَ﴾ (ما قرآن را نازل کرده­ایم و ما نیز از آن محافظت می­کنیم) که این را اینگونه تاویل می­کند: ما آن را نزد اهل ذکر یکی بعد از دیگری تا ظهور مهدی یا در لوح المحفوظ نگه می­داریم، و می­گویند: که ضمیر به پیامبر برمی­گردد.[8]
ثانیاً: می­بینیم که شبر نسبت به اصحاب و امهات المومنین اطهار بدگویی می‌کند: به عنوان نمونه آیات سوره­ی نور که در مورد تبرئه­ی تهمتی که به عائشه ام المومنین وارد کردند حرف می­زند، و شبر اتهام را به کسی که خداوند او را تبرئه کرده نسبت می­دهد و می­گوید:
﴿وَالَّذِی تَوَلَّى کبْرَهُ﴾ و کسی که بخش عظیمی از آن را به عهده داشته «منْهُم» «لَهُ عذَابٌ عَظِیم» عذاب بزرگ و دردناکی در آخرت دارد ، یا در دنیا ، با اجرا کردن حد بر آنها را دارد، می­گوید: در مورد ماریه­ی قبطی و آن تهمتی که عائشه به او از حامله شدن با ابراهیم به جریج قبطی وارد کرد نازل گذشت، و گفته می­شود در مورد عائشه نازل گشت. [9]
و در مورد آیه­ی 40 سوره­ی توبه ﴿إِلاَّ تَنصُرُوهُ فَقَدْ نَصَرَهُ اللّهُ إِذْ أَخْرَجَهُ الَّذِینَ کفَرُواْ ثَانِی اثْنَینِ إِذْ هُما فِی الْغَارِ إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ لاَ تَحْزَنْ إِنَّ اللّهَ معَنَا ...﴾ (اگر پیامبر را یاری نکنید، خدا او را یاری کرد، بدانگاه که کافران او را بیرون کردند در حالی که او دومین نفر بود، هنگامی که آن دو در غار شدند، در این هنگام پیغمبر خطاب به رفیقش گفت: غم مخور که خدا با ما است) برای شبر سخت است که از آسمان تکریم برای ابوبکر نازل گردد، و ایشان به نفی این تکریم اکتفا نمی­کند، بلکه بار دیگر بر خداوند افتراء می­بندد، و آیه را به عنوان اتهامی برای بزرگترین مسلمانان بعد از پیامبر صلی الله علیه و سلم قرار می­دهد، و به این خاطر می­گوید: ﴿إِذْ یقُولُ لِصَاحِبِهِ﴾ این هیچ­گونه مدحی در خود نگرفته است زیرا مومن بعضی اوقات با کافر همسفر می­شود مانند: آیه­ی 34 سوره‌ی کهف ﴿قَالَ لَهُ صَاحِبُهُ وَهُوَ یحَاوِرُهُ﴾ باغبان به دوست مومن خود گفت) ، ﴿لاَ تَحْزَنْ﴾ ابوبکر از جان خود ترسید و اضطراب و تکان را از خود نشان داد که نزدیک بود به آنها بفهماند، پس پیامبر او را نهی کرد ﴿إِنَّ اللّهَ معَنَا﴾ خدا به ما آگاه است ﴿فَأَنزَلَ اللّهُ سَکینَتَهُ﴾ آرامش خویش را ﴿عَلَیه﴾ بر پیامبر نازل کرد، و در آوردن ضمیر به صورت مفرد، در حالی که دیگران نیز با او بوده­اند چیزهایی نهفته است که بر هیچ کس مخفی نمی­باشد.
ثالثاً: شبر در ائمه­ی خویش افراط می­کند و تحریف در معنی را به تحریف در نص نیز اضافه می­کند.
به عنوان نمونه به تفسیر سوره­ی قدر ایشان نگاه کن، که می­گوید: ﴿تَنَزَّلُ الْملَائِکةُ وَالرُّوحُ فِیهَا﴾ جبرئیل یا مخلوقاتی بیشتر از ملائکه نازل می­گردند ﴿بِإِذْنِ رَبِّهِم﴾ هر سال به آنها دستور می­دهد که به نزد پیامبر و بعد از ایشان به نزد ائمه نازل شوند ﴿من کلِّ أَمرٍ﴾ همراه تمامی مقدرات در آن سال ﴿سَلَام هِی﴾ به خاطر حصر، خبر تقدم پیدا کرده است یعنی به جز سلامتی چیز دیگری وجود ندارد به خاطر زیادی سلامی که ملائکه بر ولی امر می­فرستند.[10]
و در مورد سوره­ی معارج بعد از اینکه به مکی بودن آن اشاره می­کند، ﴿سَأَلَ سَائِلٌ﴾ خواستاری درخواست کرد، ﴿بِعَذَابٍ وَاقِعٍ﴾ به عذابی که به وقوع می­پیوندد) می­گوید: وقتی[11] نازل گشت یکی از منافقین در روز غدیر گفت: خداوندا اگر این راست است و از طرف شما می­باشد سنگی از آسمان بر ما بفرست، پس خداوند سنگی به او زد و او را به قتل رساند!!
و در مورد آیه­ی 8 از سوره هود ﴿وَلَئِنْ أَخَّرْنَا عَنْهُم الْعَذَابَ إِلَى أُمةٍ معْدُودَةٍ﴾ (اگر عذاب را تا مدت معدودی به تاخیر اندازیم) می­گوید: امام صادق گفت: آن اصحاب مهدی هستند که به اندازه اصحاب اهل بدر می­باشند.[12]
این بعضی از تفسیر شبر بود، که فکر می­کنم برای فهمیدن اثرات امامیه در آن کافی باشد، و این هر چند در منزلتی میان دو منزلت قرار دارد اما به افراط نزدیکتر از اعتدال می­باشد.


[1] . در سال 1242 هجری وفات کرده است.
[2] . تفسیر شبر ص 96.
[3] . به تفسیر ایشان ص 96 نگاه کن
[4] . ص 97
[5] . تفسیر ایشان ص 264
[6] . ص 328
[7] . به عنوان نمونه به ص 146، 212، 353، 425 مراجعه شود.
[8] . استاد محمد حسن ذهبی می­گوید: شبر در اول معتقد بود که قرآن تحریف شده است! اما وقتی با آیه­ی «انا له لحافظون» برخورد کرد نظر خود را تغییر داد و گفت: باید در قرآن تاویلاتی بشود. التفسیر و المفسرون 2/191.
[9] . ص 238 و به آنچه در مورد افک که قمی از آن حرف زده بود اشاره کردیم مراجعه کن.
[10] . ص 562
[11] . در آنچه به انزل سکینه بر پیامبر اشاره می­کند نه هر دوی آنها، به سخنان یکی از اهل تشیع در تفسیر آیه­ی سوره­ی بقره ﴿فَتَلَقَّى آدَمُ مِن رَّبِّهِ كَلِمَاتٍ فَتَابَ عَلَيْهِ﴾ اشاره می­کنیم. طبرسی می­گوید: به خاطر این خداوند «فتاب علیه» به صورت مفرد آورده و از «علیهما» به صورت تثنیه خودداری کرده است که اختصار را رعایت کند و به خاطر ایجاز و تغلیب آن حذف را ایجاد کرده است، همچنانکه در آیه­ی 62 سوره­ی توبه نیز همینگونه می­باشد ﴿وَاللّهُ وَرَسُولُهُ أَحَقُّ أَن يُرْضوهُ﴾ و معنی آن «یرضوهما» راضی کردن هر دو است، و در اخر سوره­ی جمعه ﴿وَإِذَا رَأَوْا تِجَارَةً أَوْ لَهْوًا انفَضُّوا إِلَيْهَ﴾.
[12] . تا اوائل قرن نهم هجری زندگی کرده است.


 پژوهشی پیرامون اصول و فروع شیعه دوازده امامی(2)، (مبحث تفسیر)، تألیف: دکتر علی سالوس
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

ابوعبدالرحمن سلمی رحمه‌الله گفت: «دوست دارم در حالی بمیرم که در سجده‌گاه خود هستم». الطبقات الكبري (6/174).

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 6659
دیروز : 3293
بازدید کل: 8242004

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010