Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: 
" تعرض أعمال الناس في كل جمعة مرتين ، يوم الإثنين ويوم الخميس فيغفر لكل عبد مؤمن إلا عبدا بينه وبين أخيه شحناء فيقال : اتركوا أو أركوا ( يعني أخروا ) هذين حتى يفيئا " (روايت مسلم 4/1988 )
يعنى: "اعمال مردم در هر هفته دوبار به نمايش در ميايند (و بالا ميروند)، روز دوشنبه و روز پنج شنبه، و هر بندده مؤمنى مورد مغفرت قرار ميگيرد مگر مؤمنى كه با مؤمن ديگر قهر كرده باشد و گفته ميشود: اعمال اين دو نفر را ترك كنيد و تاخير كنيد تا اينكه صلح كنند".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>مسائل قرآنی و حدیث>موسیقی > احکام آوازخوانی از دیدگاه سنت

شماره مقاله : 3720              تعداد مشاهده : 309             تاریخ افزودن مقاله : 31/6/1389

احکام آواز خوانی از دیدگاه سنت
 
خداوند متعال می‌فرمایند :
{ وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا }(حشر / 7)
«و هر چه بدهد شما را پیامبر، بگیرید آن را و هر چه منع کند شما را از آن باز ایستید».
و در جای دیگر می‌فرمایند :
{ أَطِيعُوا اللَّهَ وَأَطِيعُوا الرَّسُولَ }(نساء / 59)
«و فرمان برید خدا و فرمان برید پیامبر را».
خداوند به ذات اقدس خود سوگند یاد کرده است که هیچ انسانی مومن به حساب نمی آید تا وقتی که به قضاوت پیامبرش در تمام قضایایی که با دیگری اختلاف دارد تن در ندهد، و وی را حَکَم نگرداند و وقتی به حکمیت و قضاوت پرداخت به رضا و رغبت و فراخی سینه به حکمیت و قضاوت او راضی و قانع نگردد.
چنانچه خداوند متعال می‌فرمایند :
{ فَلا وَرَبِّكَ لا يُؤْمِنُونَ حَتَّى يُحَكِّمُوكَ فِيمَا شَجَرَ بَيْنَهُمْ ثُمَّ لا يَجِدُوا فِي أَنْفُسِهِمْ حَرَجًا مِمَّا قَضَيْتَ وَيُسَلِّمُوا تَسْلِيمًا (٦٥)} (نساء / 65)
«پس قسم پروردگار تو این است که ایشان مسلمان نباشند تا آن که حاکم کنند تو را در اختلافی که واقع شد میان ایشان و باز نیابند در دل خویش تنگی از آن حکم که فرمودی و قبول کنند به انقیاد و تسلیم».
خداوند مسلمانان را از این که اطاعت پیامبرش را نکنند بر حذر داشته و هشدار داده است و فرموده است :
{فَلْيَحْذَرِ الَّذِينَ يُخَالِفُونَ عَنْ أَمْرِهِ أَنْ تُصِيبَهُمْ فِتْنَةٌ أَوْ يُصِيبَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ (٦٣)}  (نور / 63)
«پس باید که بترسند آنانی که خلاف حکم پیامبر عمل می‌کنند از آن که برسد به ایشان بلایی و یا برسد به ایشان عذاب دردناک».
امام احمد فرموده‌اند : آیا می‌دانید فتنه چیست؟ فتنه شرک است.[1]
شاید بعضی از مردم اقوال پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  را در دل نپذیرند، پس ایشان هلاک می‌گردند.[2]
1- به معنای رد و منع مثل این آیه مبارکه : «و احذرهم أن یفنتوک» یعنی : تو را منع کنند و باز دارند.
2- به معنای شرک و کفر مانند این قول خداوند «و الفتنه أشد من القتل»
3- «و قاتلو هم حتی لا تکون فتنه» یعنی : تا شرک و کفری باقی نماند.
4- به معنای عذاب دادن و سوزاندن مانند : «إن الذین فتنوا المؤمنین و المؤمنات» یعنی : مؤمنان را شکنجه کردند و عذاب دادند و سوزاندند.
5- به معنای عبرت مانند : «لا تجعلنا فتنه للذین کفروا – و لا تجعلنا فتنه للقوم الظالمین» یعنی : ما را برای‌شان پند و عبرت مگردان.
امام شافعی (رحمه الله) فرموده است : علما به اجماع خود گفته‌اند وقتی سنت پیامبر  صلی الله علیه و سلم  به ثبوت برسد باید به آن عمل شود و به قول هیچ کس متروک نگردد.[3]
پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  فرموده‌اند : «آگاه باشید که به مانند قرآن برایم نیز عنایت شده است[4]. و آن حدیث صحیح می‌باشد؛ و هر دو با هم برابرند و آن، سنت است».
و در جایی دیگر می‌فرمایند : «آگاه باشید و نیک بدانید که چیزی را که پیامبر حرام گردانیده است، خداوند نیز حرام ساخته است.[5]
شاکر می‌فرمایند : این حدیث حسن و غریب است.
و در حدیثی دیگر می‌فرمایند :
مطلع باشید (سوگند به خدا) من امر کردم، وعظ و پند دادم و از چیزهایی دیگر منع نمودم و همة آنها مثل قرآن و یا بیشتر از آن است.[6]
برادر و خواهر مسلمانم!
وقتی بر این احادیث آگاهی یافتید پس نیک بدانید که ده‌ها خبر و حدیث در سطح مشهور و متواتر از پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  روایت شده است، مبنی بر اینکه ساز و آواز ممنوع شده است، و احادیث متواتر افادة علم را کرده و در صحت آن شک و تردیدی باقی نمی‌گذارد.
پس واجب است بر هر مسلمان آن را تصدیق کند و علمی بگرداند و مراتب تعمیل امر و نهی را به جا آورد.
اینک در این فصل ده حدیث صحیح را می‌آوریم و تقدیم می‌نماییم به آن کسانی که دل پاک دارند و می‌شنوند و می‌پذیرند.
حدیث اول : ابو مالک اشعری  رضی الله عنه  می‌فرمایند که : من از رسول اکرم  صلی الله علیه و سلم  شنیدم که فرمودند : «لیکونن من أمتی أقوام یستحلون الحر و الحریر و الخمر و المعازف و لینزلن أقوام الی جنب علم یروح علیهم بسارحه لهم، یأتیهم لحاجه فیقولون : ارجع إلینا غدا فیبیتهم الله و یضع العلم و یمسخ آخرین قرده و خنازیر إلی یوم القیامه»[7] در این حدیث مبارک، پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  از پیش آمدی خبر می‌دهند که دامنگیر مردمی از امتش می‌گردد و عبارت از استمرار و تداوم گناهان مانند : ارتکاب زنا، پوشیدن ابریشم، شراب نوشی و گوش دادن به آلات موسیقی از قبیل : دهل، عود رباب و غیره است و چنان این آلات را استعمال می‌کنند که گویا برایشان حلال و جایز می‌باشد. و اگر استعمال این آلات و استماع آواز آنها حلال می‌بود نمی‌فرمودند : «انهم یستحلونها» یعنی : حلال می‌پندارند و هیچ به فکرشان حرمت آن خطور نمی‌کند. و از طرف دیگر استعمال این ادوات خشم الهی را به جوش می‌آورد. العیاذ بالله و آنها را خداوند هلاک و تباه می‌نماید و کوه بزرگ را بر آنها می‌افکند.
علم یعنی : کوه بزرگ، و دیگران را به شکل میمون و خنزیر تا قیامت در می‌آورد.
حدیث دوم : عبدالرحمن بن عوف  رضی الله عنه  می‌فرماید : پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  دستم را گرفتند و مرا به نخلستان خرما که پسرشان ابراهیم آنجا بود، بردند، ابراهیم را در آغوش گرفتند و در حالی که نفسشان تنگی می‌کرد و به سختی نفس می‌کشیدند. پس هر دو چشم مبارک آن حضرت  صلی الله علیه و سلم  پر از اشک شدند و اشکشان سرازیر گشتند، من گفتم : ای رسول الله  صلی الله علیه و سلم  گریه می‌کنی، آیا از گریه منع نمی‌کردی؟ فرمودند : به تحقیق من از بلند کردن آواز به گریه که از صدای دو احمق بد کار یعنی آواز بلند کردن در وقت سرور و شادمانی، لهو و لعب و نی‌های شیطان و آواز بلند کردن در وقت مصیبت، کندن صورت، پاره کردن گریبان و آواز شیطان منع می‌نمودم.[8]
و از حضرت انس  رضی الله عنه  روایت شده است که : در متن حدیث شریف «و رنه شیطان» آمده است.[9]
در این حدیث پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  از آواز نی‌ها مذمت فرموده و آن را به شیطان نسبت داده و فرموده‌اند : نی شیطان و آواز نی را، آواز احمق بد کار توصیف و تعریف کرده‌اند و انسان بدکار مرتکب گناه، معصیت و فسق پنداشتد می‌شود و در صدر کلامشان فرمودند که : از آن منع کرده است و منع و نهی تحریم را اقتضا دارد.
شیخ الاسلام ابن تیمیه (رحمه الله) فرموده است : این حدیث از بهترین احادیثی به شمار می‌آید که می‌توان از آن تحریم آواز خوانی را اثبات کرد.[10]
حدیث سوم : ابن عباس  رضی الله عنه  می‌فرمایند که پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  فرموده‌اند : «ان الله حرم علی، او حرم الخمر و المیسر، و الکوبه و کل مسکر حرام»[11] در این حدیث صحیح به صراحت در تحریم (کوبه)[12] ذکر به عمل آمده است و کوبه یکی از آلات طرب است و هیچ آوازی از آن بی‌نیاز نیست.
علی بن بذیمه راوی حدیث می‌فرماید : کوبه، دهل را گویند.[13]
حدیث چهارم : از عمران بن حسین  رضی الله عنه  روایت شده است که : رسول اکرم  صلی الله علیه و سلم  فرموده‌اند :
فی هذه الامه خسف و مسخ و قذف. کسی از مسلمانان پرسید : یا رسول الله  صلی الله علیه و سلم  ! «و متی ذلک؟ قال : إذا ظهرت القیان و المعازف و شربت الخمور»[14]
خسف : در شکم زمین فرو رفتن و «خسف الله بفلان الارض» : خداوند وی را زیر زمین بسازد.[15]
مسخ : تبدیل و تحویل یک شکل به شکل دیگر که بدتر از اول است و مسخه الله قردا یعنی : خداوند وی را بصورت بوزینه در بیاورد.[16]
قذف : به قوت[17] هر چه تمام‌تر انداختن، یعنی : از آسمان با سنگ‌ها زده می‌شود.
قیان : جمع قینه و به معنای سراینده.[18]
در این حدیث پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  آگاه می‌فرمایند و پیش بینی می‌کنند که، زود است همان مصیبت خسف، مسخ و قذف که دامنگیر ملت‌های گذشته شده بود، عده‌ای از امت مسلمه را در بر گیرد، و آن زمانی خواهد بود که سرایندگان و نوازندگان روی صحنة حیات ظاهر شوند و شراب نوشی‌ها عام گردد. این سه عذاب رنج آور و دردناک از جانب خداوند به این خاطر دامنگیر می‌شود که، مردم به گناه و معصیت رو می‌آورند و سرایندگان و نوازندگان را پرورش می‌دهند و تشویق می‌نمایند و نوشیندن شراب عمومیت پیدا می‌کند و این خود دلیلی بر این اعمال گناهان کبیره می‌باشد.
حدیث پنجم : ابو هریره  رضی الله عنه  می‌فرمایند که پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  فرمودند : الجرس مزامیر الشیطان.[19]
جرس[20] : زنگ مزامیر، نای و سرنای شیطان است.
حدیث ششم : از ابو هریره  رضی الله عنه  روایت شده که پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  فرمودند : فرشتگان گروهی را که با خود سگ و زنگ دارند همراهی نمی‌کنند[21].
وقتی موجودیت زنگ اسباب نفرت فرشتگان را در بر دارد و از همراهی قافله دوری بجویند، پس از استفاده کردن آلات موسیقی مانند : عود و کمان، رباب و غیره، بیشتر دوری می‌جویند و متنفر می‌شوند؛ زیرا فسادی را که آلات موسیقی به بار می‌آورند، یک درصد آن زنگ نمی‌تواند به وجود آورد، خصوصاً وقتی که این آلات با آواز که به پیشرفته‌ترین وسایل الکترونیکی ثبت می‌شوند.
آن وقت مو را بر اندام انسان راست می‌گرداند و همراه و هم آهنگ با آن می‌شود و جهانی را به فساد می‌کشاند.
حدیث هفتم : از نافع غلام ابن عمر  رضی الله عنه  روایت کرده است که : ابن عمر  رضی الله عنه  آواز نی چوپان را شنید و دو انگشت خود را در دو گوش خود قرار داد و حیوان سواری‌اش را از راه به طرف دیگر کشاند و گفت : ای نافع! آیا آواز نی نواز را می‌شنوی؟ من گفتم : بلی و او می‌رفت تا اینکه گفتم : آواز را نمی‌شنوم. او دست‌ها را از گوش بیرون کرد و حیوان را دوباره به راه آورد و گفت : پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  را دیدم وقتی که آواز چوپانی را شنید دو انگشت خود را بر گوش‌های خود می‌نهادند و همین طور عمل می‌کردند که من کردم.[22]
این حدیث ثابت می‌کند که، هنگامی که انسان آواز نی را می‌شنود و نمی‌تواند آن را به علت زور و آواز بلند آن و یا بعد مسافت راه، آن را دفع کند پس باید هر دو گوش خود را ببندند، چون نافع کودک و طفل بود به مرحلة تکلیف نرسیده بود بنابراین وی را به بستن گوش‌هایش امر نکرده بودند.[23]
ابن جوزی (رحمه الله) گفته است : در صورتی که فعل صحابه  رضی الله عنه  دربارة آوازی که از حد اعتدال تجاوز نکرده است با این پیمانه نکوهش و مذمت برسد، پس زشتی آواز مردم عصر و زمان ما و نای‌شان به کدام پیمانة مذمت خواهد بود.
می‌گویم خداوند ابن جوزی را مورد رحمت خود قرار دهد، اگر او آواز مردم عصر ما را با آلات موسیقی آنها که گوش‌ها را آزار داده و اذیت می‌کنند، گرچه آنها اراده و قصد شنیدن را ندارند، اما آلات موسیقی به کامپیوتر مانند انسان شروع به صحبت می‌کند و گوش‌ها را به طرز عجیبی به هیجان در می‌آورد و انسان را به طرف خود می‌کشاند، آن وقت به او چه ذهنیتی دست دهد؟
حدثث هشتم : ابو هریره  رضی الله عنه  می‌فرمایند : پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  از مزد و اجرت آواز منع فرمودند.[24]
حدیث نهم : عبدالله بن عباس  رضی الله عنه  روایت شده است که : رسول اکرم  صلی الله علیه و سلم  فرموده‌اند : من فرستاده شده‌ام تا نی و دهل را ویران نمایم.[25]
حدیث دهم : حضرت انس  رضی الله عنه  می‌فرمایند که : رسول اکرم  صلی الله علیه و سلم  فرمودند : دو آواز از رحمت خدا در دنیا و آخرت محروم و ملعون می‌باشند؛ 1- سرودن در وقت خوشی 2- در هنگام مصیبت چون شیطان بانگ زدن.[26]
از این حدیث معلوم می‌شود که آواز سراینده، ملعون و صاحب آن از رحمت الهی دور می‌باشد و پیامبر اکرم  صلی الله علیه و سلم  وی را در دنیا و آخرت ملعون فرموده و لعنت در یک امر مهم و خطیر گفته می‌شود.


[1]- فتح المجید 459.
[2]- فتنه در قرآن مجید به چند معنای دیگر نیز وارد شده است چنانکه در کتاب الوجوه و النظائر تألیف امام دامغانی آمده است.
[3]- فتح المجید 457.
[4]- روایت امام احمد 131،1 و ابو داود 354،12.
[5]- روایت ترمذی 38،5.
[6]- روایت ابو داود از طریق اشعث بن ثعبة مصیصی آن را مشکوة تأیید و توثیق کرده است. 164
[7]- روایت بخاری به تعلیق مؤکد 1/51 و تغلیق التعلیق 5/17 دیده شود.
[8]- روای حدیث ابن سعد 138،1 البزاز 380،1، آجری 119، حاکم 40،4، بغوی 431،5 و این حدیث را حسن گفته و در الفتح از آن سکوت اختیار نموده است.
ترمذی آن را به طور مختصر روایت کرده است 87،4 و گفته است : حدیث حسن صحیح است و آن را در زمره مسند جابر در آورده است. اصل حدیث در بخاری آمده است 172،3 مسلم 74،15.
[9]- فرهنگ عمید : رند، - ان – را این طور معنی کرده است : زیرک، زرنگ، حیله‌گر، بیباک، بی‌قید، لاابالی، آن که با هوشیاری و تیزبینی به اسرار دیگران پی ببرد، این اوصاف ذمیمه و منحط در حق شیطان مصداق دارد. (مترجم)
[10]- الاستقامة 292،1.
[11]- راوی حدیث امام 274،1، احمد شاکر در حدیث 2476 گفته است : سند حدیث صحیح است و ابوداود 161،10 درباره صحت حدیث و منذری سکوت ورزیده‌اند و بیهقی نیز روایت کرده است.
[12]- آلت کوبیدن، چکش، چکش در خانه و بربط از یونانی، عود یکی از آلات موسیقی شبیه سه تار که کاسه‌اش بزرگتر و دسته آن کوتاهتر است.
[13]- هم چنان اطلاق کوبه بر عود و بریط نیز می‌گردد. غریب الحدیث ابو عبیده 276،4 و النهایه 112،1، 207،4.
[14]- راوی حدیث امام ترمذی 458،6 و یک حدیث صحیح لغیره است و نظایر بسیار دارد.
[15]- القاموس المحیط 1039.
[16]- معجم متن اللغه 5/293.
[17]- النهایه 4/29.
[18]- النهاله 5/135.
[19]- حدیث امام مسلم 94،14.
[20]- جرس : زنگی که بر گردن چهارپایان می‌بندند.
[21]- حدیث امام مسلم 94،14.
[22]- راوی حدیث امام 4535، 4965، آجری 125، بیهقی 222،10 و خلال 176.
[23]- عون المعبود 267،13.
[24]- راوی حدیث ابو عبیده 341،1 به سند صحیح است و خلال 175 و روایت بیهقی 126،6 نجوی 23،8.
[25]- راوی ابن جوزی 233 و سندش حسن است.
[26]- راوی حدیث بزاز 377،1 و سندش حسن است. ناله سر دادن. 

از کتاب:
احکام موسیقی و سرود از دیدگاه اسلام، تألیف : شیخ احمد بن عبدالعزیز حمدان، مترجم : عبدالرحیم سالارزهی
 
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امير مؤمنان علی رضی الله عنه می‌فرمايد: «من هرگز سنّت پيامبر را به خاطر قول كسي دیگر ترك نكردم» فتح الباري421/3.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 6566
دیروز : 3293
بازدید کل: 8241911

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010