Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

حضرت محمد صلی الله علیه و آله و سلم فرموده است: «ما من مولود یولَدُ إلّا علی الفطره فأبواه یهوِّدانه أو ینصَّرانه أو یمجِّسانه کمثل البهیمه تُنْتِجُ البهیمهَ هل تری فیه جدعاء».
«هیچ کودکی متولد نمی‌شود مگر بر فطرت (توحیدی) ولی پدر و مادرش او را یهودی، مسیحی و یا مجوسی می‌کند، همانطوری که چهارپایان بچه‌ی خود را سالم به دنیا می‌آورند و هیچ اثری از قطع گوش (و تغییر خلقت) در آن‌ها دیده نمی‌شود».

(صحیح بخاری با شرح عسقلانی، ج 3، ص 246.)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>اشخاص>ام المومنین عایشه صدیقه > از ولادت تا ازدواج

شماره مقاله : 3654              تعداد مشاهده : 280             تاریخ افزودن مقاله : 27/6/1389

از ولادت‌ تا ازدواج‌ 


بعد از بعثت‌ رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ در خانه‌ي‌ پر از صدق‌، صفا و ايمان‌ ابوبكر صدّيق‌ ـ رضی الله عنه ـ خانه‌اي‌ كه‌ قبل‌ از ديگران‌ پرتوهاي‌ آفتاب‌ بعثت‌ نبوي‌ بر آن‌ تابيدن‌ گرفت‌ و قبل‌ از همه‌ نور توحيد و يكتاپرستي‌ در آنجا ظاهر شد ـ دختري‌ ديده‌ به‌ جهان‌ گشود كه‌ نامش‌ را «عايشه –رضی الله عنها-‌» گذاشتند.
آري‌! او قبل‌ از اينكه‌ به‌ دنيا بيايد، پدر و مادرش‌ در جرگه‌ي‌ ياران‌ و عاشقان‌ و شيفتگان‌ خدا و رسولش‌ قرار گرفته‌ بودند و همين‌ امر سبب‌ شد كه‌ اين‌ طفل‌ معصوم‌، آلوده‌ي‌ شرك‌ و بت‌پرستي‌ نگردد، بلكه‌ در همان‌ لحظات‌ تولد، نور توحيد در قلبش‌ جاي‌ گيرد و در زير آفتاب‌ صداقت‌ و ايمان‌ بي‌رياي‌ ابوبكر رضی الله عنه و ام‌رومان‌ رشد و نمو يابد.
دختري‌ كه‌ از پدري‌ همچون‌ ابوبكر رضی الله عنه ، ابوبكري‌ كه‌ سفر و حضر، شب‌ و روز، صبح‌ و شام‌ او را به‌ عنوان‌ ياور و همراه‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ مي‌شناختند. ابوبكري‌ كه‌ به‌ شيخ‌ صحابه‌، دوست‌ و محبوب‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ رفيق‌ دوران‌ طفوليّت‌، متخلّق‌ به‌ اخلاق‌ پيامبر و جزو اولين‌ افرادي‌ كه‌ به‌ زير چتر اسلام‌ نائل‌ شدند، متّصف‌ است‌ و مادري‌ چون‌ «ام‌رومان‌» كه‌ نمونه‌ي‌ بارزي‌ از يك‌ زن‌ وفادار، شجاع‌ و باتقواست‌ كه‌ همه‌ چيز را با نور بصيرت‌ مي‌بيند، متولد شده‌ باشد، بي‌شك‌ آينده‌ي‌ بسيار درخشان‌ و نوراني‌ را در پيش‌ خواهد داشت‌.
وقتي‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ به‌ سن‌ شش‌ سالگي‌ رسيد، «مطعم‌» تصميم‌ گرفت‌ كه‌ او را براي‌ فرزندش‌ عقد نمايد. گويا اين‌ قول‌ و قرار در همان‌ زمان‌ طفوليّت‌ عايشه –رضی الله عنها-‌، بين‌ حضرت‌ ابوبكر صديق‌ ـ رضی الله عنه ـ و «مطعم‌» صورت‌ گرفته‌ بود.

ازدواج‌ رسول‌ الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ با عايشه –رضی الله عنها-‌
هنگامي‌ كه‌ رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ همسر وفادار و جانفدايش‌، حضرت‌ خديجه‌ كبری‌ ـ رضي‌الله عنها ـ را از دست‌ داد، غم‌ و اندوه‌ بزرگي‌ بر آن‌ حضرت‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ وارد آمد؛ چراكه‌ خديجه‌ جزو اولين‌ افرادي‌ بود كه‌ به‌ رسالت‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ ايمان‌ آورد و وارد اسلام‌ شد و چه‌ جانفدايي‌هايي‌ كه‌ به‌ خاطر رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ از خود نشان‌ داد. تمامي‌ اين‌ خصلت‌هاي‌ نيكوي‌ خديجه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ سبب‌ شد كه‌ عشق‌ و محبّت‌ شديدي‌ بين‌ او و رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ نمايان‌ شود. به‌ همين‌ علت‌، دوري‌ و فراق‌ چنين‌ همسر مهربان‌ و دلسوزي‌ براي‌ رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ بسيار تلخ‌ و دردناك‌ بود.
در همين‌ سال‌ مشكلات‌ ديگري‌ نيز بر رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ وارد آمد، به‌ همين‌ جهت‌، اين‌ سال‌ را «عام‌الحزن‌» ناميده‌اند.
ياران‌ و اصحاب‌ گرانقدر رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ كه‌ دوست‌ نداشتند حتی براي‌ يك‌ لحظه‌، محبوب‌ خويش‌ را در ناراحتي‌ و غم‌ و اندوه‌ مشاهده‌ نمايند، ترجيح‌ مي‌دادند كه‌ خودشان‌ فدا شوند، از بين‌ بروند، تكه‌ تكه‌ شوند، اما رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ را يك‌ لحظه‌ در ناراحتي‌ و غم‌ و اندوه‌ نبينند، سعي‌ مي‌كردند هر طوري‌ شده‌ در مورد ازدواج‌ با فردي‌ ديگر، به‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ پيشنهاد بدهند، اما كسي‌ جرأت‌ اين‌ كار را نداشت‌.
بالاخره‌ اين‌ سكوت‌ تلخ‌ و اين‌ درد جانكاه‌ با دخالت‌ و ورود «خَولة بنت‌ حكيم‌» به‌ اين‌ ميدان‌، شكسته‌ شد.
روزي‌ «خَوله‌» نزد رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ آمد. هنوز آثار درد و اندوه‌ فراق‌ خديجه‌ ـ رضي‌الله عنها ـ بر چهره‌ي‌ نازنين‌ پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ نمايان‌ بود. «خوله‌» پس‌ از گفتگويي‌ كوتاه‌ گفت‌:
«يا رسول‌الله! آيا نمي‌خواهيد ازدواج‌ كنيد؟»
پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: «با چه‌ كسي‌؟»
خوله‌: «دوشيره‌ يا بيوه‌؟»
پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ: «دوشيزه‌ كيست‌ و بيوه‌ كيست‌؟»
خوله‌: «دوشيزه‌، عايشه –رضی الله عنها-‌ دختر ابوبكر و بيوه‌، سوده‌ دختر زمعة».
پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ فرمود: «برو با آنها صحبت‌ كن‌» ([1]).


سرور و شادي‌ همراه‌ با ترس‌ و اضطراب‌
وقتي‌ «خوله‌» ماجرا را براي‌ «ام‌رومان‌» تعريف‌ مي‌كند و او نيز براي‌ ابوبكر صدّيق‌ ـ رضی الله عنه ـ ابوبكر مي‌خواهد از خوشحالي‌ پرواز كند. شادي‌ و سرور وصف ‌ناپذيري‌ خانه‌ي‌ ابوبكر رضی الله عنه را فرا مي‌گيرد.
آري‌! قلم‌ هيچگاه‌ نمي‌تواند شادي‌ و خوشحالي‌ عاشقي‌ را به‌ تصوير بكشد، وقتي‌ كه‌ او بخواهد خواسته‌ي‌ معشوقش‌ را برآورد سازد.
اما در همين‌ لحظات‌ شادي‌ و سرور، ابوبكر رضی الله عنه محزون‌ و اندوهگين‌ مي‌شود، مانعي‌ سر راه‌ مي‌آيد از اينكه‌ اين‌ خواسته‌ي‌ معشوق‌ برآورد گردد.
ابوبكر رضی الله عنه به‌ ياد آورد كه‌ قبلاً با «مطعم‌» در مورد ازدواج‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ صحبت‌ كرده‌ است‌ و نسبت‌ به‌ عقد عايشه –رضی الله عنها-‌ براي‌ فرزند «مطعم‌»، قول‌ و عهدي‌ دارد. شايد شكستن‌ عهد براي‌ ديگران‌ مشكل‌ نباشد، اما براي‌ ابوبكر صدّيق‌ بسيار سخت‌ بود كه‌ زير قولش‌ بزند و از آن‌ تخلف‌ نمايد.
او حاضر نبود حتی‌ به‌ خاطر درخواست‌ رفيق‌ شفيق‌ و دوست‌ گرانقدرش‌، عهد و پيمانش‌ را با يك‌ غيرمسلمان‌ بشكند.

پروردگار مي‌خواهد دل‌ ابوبكر رضی الله عنه را شاد كند
ابوبكر ـ رضی الله عنه ـ ناراحت‌ و اندوهگين‌ است‌، از يك‌ طرف‌ تخلف‌ و سرپيچي‌ از عهد و پيمان‌ برايش‌ مشكل‌ است‌؛ چراكه‌ صداقت‌ و راستي‌ از صفات‌ بارز اوست‌؛ و از طرف‌ ديگر از دست‌ دادن‌ اين‌ فرصت‌ طلايي‌ براي‌ نزديكي‌ هر چه‌ بيشتر به‌ اشرف‌ مخلوقات‌، سيدانبياء و مرسلين‌، حضرت‌ محمد مصطفي‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ از هر چيز برايش‌ سخت‌تر و تلخ‌تر است‌.
اما پروردگار مهربان‌ مي‌خواهد ابوبكر رضی الله عنه را خوشحال‌ كند، دلش‌ را شاد گرداند و پيوندش‌ را با رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ هر چه‌ بيشتر مستحكم‌ نمايد.
«مطعم‌» از ارتباط‌ و عشق‌ و علاقه‌ي‌ خانواده‌ي‌ ابوبكر با رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ اطلاع‌ يافته‌ است‌. به‌ همين‌ جهت‌ از ترس‌ اينكه‌ نكند با ورود عايشه –رضی الله عنها-‌ به‌ خانه‌ي‌ آنها، اسلام‌ در خانواده‌اش‌ رسوخ‌ نمايد، درخواستش‌ را پس‌ مي‌گيرد و از خواستگاري‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ دست‌ مي‌كشد.
ماجرا اين‌گونه‌ بود كه‌ ابوبكر ـ رضی الله عنه ـ به‌ منزل‌ «مطعم‌» رفت‌ و «ام‌ جبير»، زن‌ «مطعم‌» كه‌ ايمان‌ نياورده‌ بود، وقتي‌ ابوبكر صديق‌ ـ رضی الله عنه ـ را مشاهده‌ كرد، گفت‌:
«اي‌ پسر ابوقحافه‌! اگر دخترت‌ را براي‌ پسرمان‌ بگيريم‌، مي‌ترسم‌ كه‌ او را فريب‌ دهيد و به‌ دين‌ خودتان‌ داخل‌ نماييد.»
ابوبكر ـ رضی الله عنه ـ كه‌ ظاهراً از سخنان‌ همسر «مطعم‌» ناراحت‌ شده‌ بود، رو به‌ «مطعم‌» كرد و گفت‌:
«مي‌داني‌ همسرت‌ چه‌ مي‌گويد!»
«مطعم‌» نيز با حماقت‌ جاهليّت‌ خود گفت‌:
«آري‌! هر چه‌ او مي‌گويد، حرف‌هاي‌ من‌ است‌ و از من‌ شنيده‌ است».
و بدين‌ شكل‌ قول‌ و قراري‌ كه‌ با «مطعم‌» بسته‌ بود به‌ هم‌ خورد و ابوبكر ـ رضی الله عنه ـ با شادي‌ و سرور وصف‌ناپذيري‌ به‌ سوي‌ خانه‌ برگشت‌.
حال‌، چه‌ كسي‌ به‌ اندازه‌ي‌ ابوبكر رضی الله عنه و «ام‌رومان‌» خوشحال‌ است‌؟ اما در لابه‌لاي‌ خوشحالي‌ و شادي‌ عاشقان‌ هميشه‌ ترس‌ و دلهره‌هاي‌ زيادي‌ نهفته‌ است‌.
ابوبكر ـ رضی الله عنه ـ از فرط‌ خوشحالي‌ از هر چيزي‌ مي‌ترسيد، نكند مانع‌ و مشكلي‌ ديگر پيش‌ آيد و اين‌ كار صورت‌ نگيرد. به‌ همين‌ خاطر به‌ ذهنش‌ خطور كرد كه‌ او با رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ برادر است‌ و ازدواج‌ با برادرزاده‌ در اسلام‌ حرام‌ است‌! اما رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ اجازه‌ نداد كه‌ خوشحالي‌ ابوبكر ـ رضی الله عنه ـ به‌ غم‌ و اندوه‌ مبدّل‌ گردد و فرمود:
«برادري‌ ما به‌ خاطر دين‌ و به‌ خاطر الله است‌، نه‌ به‌ خاطر نسب‌ و پدر و مادر. پس‌ اين‌ برادري‌ مانع‌ ازدواج‌ من‌ با عايشه –رضی الله عنها-‌ نمي‌شود»([2]).
بالاخره‌ رسول‌ الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ رسماً از عايشه –رضی الله عنها-‌ خواستگاري‌ مي‌كند.
در مورد تاريخ‌ دقيق‌ ازدواج‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ با عايشه‌ي‌ صدّيقه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ سند و مدرك‌ محكمي‌ در دسترس‌ نيست‌، و در اين‌باره‌ اختلافات‌ زيادي‌ بين‌ مؤرخين‌ و محدثين‌ وجود دارد.
بعضي‌ بر اين‌ عقيده‌اند كه‌ عقد و نكاح‌ در سن‌ شش‌ سالگي‌ انجام‌ گرفته‌ و پنج‌ سال‌ بعد از آن‌ يعني‌ در سن‌ يازده‌ سالگي‌ مراسم‌ عروسي‌ و انتقال‌ به‌ خانه‌ي‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ صورت‌ گرفته‌ است‌.
بعضي‌ نيز بر اين‌ باورند كه‌ عقد و نكاح‌ در هفت‌ سالگي‌ انجام‌ شده‌ و در سن‌ ده‌ سالگي‌ به‌ خانه‌ي‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ تشريف‌ برده‌اند.
«امام‌ بخاري‌»، «ابن‌ هشام‌» و صاحب‌ «طبقات‌ كبری» معتقدند كه‌ حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ در وقت‌ انتقال‌ به‌ خانه‌ي‌ رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ نه‌ ساله‌ بوده‌ است‌. «دكتر محمد حسين‌ هيكل‌» و «دكتر بنت‌ الشاطي‌» و «مستر د.ف‌.بودلي‌» نيز اين‌ رأي‌ را پذيرفته‌اند.
«شيخ‌ احمد ابوالعز مصري‌» اين‌ نظريه‌ را رد مي‌كند و مي‌گويد:
«من‌ شك‌ ندارم‌ كه‌ اين‌ عقيده‌ با واقعيّت‌ وفق‌ ندارد؛ چراكه‌ بنا به‌ رواياتي‌، خواستگاري‌ از عايشه –رضی الله عنها-‌ در شش‌ سالگي‌ صورت‌ گرفته‌ و مراسم‌ انتقال‌ پنج‌ سال‌ بعد از آن‌ برگزار شده‌ است‌، بنابراين‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ در وقت‌ منتقل‌ شدن‌ به‌ خانه‌ي‌ رسول‌اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ 11 ساله‌ بوده‌ است‌».
اين‌ نويسنده‌ي‌ مصري‌ در ادامه‌ مي‌گويد:
«بگذاريد كه‌ نظر خود را تا بيان‌ آراء ديگران‌ به‌ تأخير بياندازم‌؛ «استاد محمد رضا» مؤلف‌ كتاب‌ «محمدرسول‌الله» عقيده‌ي‌ مختص‌ به‌ خودش‌ را دارد و مي‌گويد: عايشه –رضی الله عنها-‌ در وقت‌ عروسي‌ 18 ساله‌ بوده‌ است‌. همچنين‌ «استاد محمود العقاد» اظهار نظري‌ كرده‌، كه‌ شايد از همه‌ به‌ صواب‌ نزديك‌تر باشد. او مي‌گويد: در آن‌ هنگام‌، سن‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ نه‌ از 15 سال‌ بيشتر بوده‌ و نه‌ از 12 سال‌ كمتر».
اما رأي‌ من‌ آن‌ است‌ كه‌ حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنهاـ در آن‌ وقت‌ از 13 سال‌ كمتر و از 16 سال‌ بيشتر نبوده‌ است‌؛ چراكه‌ اگر قبول‌ كنيم‌ ازدواج‌ و منتقل‌ شدن‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ به‌ خانه‌ي‌ پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ در سن‌ نه‌ سالگي‌ صورت‌ گرفته‌، پس‌ بايد اين‌ پيش‌ فرض‌ را نيز قبول‌ كنيم‌ كه‌ خواستگاري‌ در سن‌ چهار سالگي‌ انجام‌ گرفته‌ است‌ و اين‌ كار با هدف‌ و انگيزه‌ي‌ «خوله‌» براي‌ دور كردن‌ حزن‌ و اندوه‌ از رسول‌ اكرم‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ و جايگزين‌ كردن‌ فرد ديگري‌ به‌ جاي‌ حضرت‌ خديجه‌ ـ رضي‌الله عنهاـ سازگاري‌ ندارد و عقل‌ و منطق‌ آن‌ را نمي‌پسندد؛ چراكه‌ ازدواج‌ با دختر چهار ساله‌ كه‌ هنوز استعداد زناشويي‌ را ندارد و از روابط‌ زن‌ و شوهر كاملاً بي‌اطلاع‌ است‌، خالي‌ از حكمت‌ است‌ و تلاش‌ و كوشش‌ «خوله‌» براي‌ خواستگاري‌ از دختر كوچكي‌ به‌ اميد اينكه‌ در آينده‌ بزرگ‌ شود، و همچنين‌ به‌ انتظار نشستن‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ براي‌ چندين‌ سال‌، با آن‌ همه‌ غم‌ و اندوه‌، كار عبث‌ و بيهوده‌اي‌ به‌ نظر مي‌رسد»([3]).
در اينجا ما مي‌توانيم‌ به‌ يك‌ رأي‌ معتدل‌ دست‌ پيدا كنيم‌ و آن‌ اينكه‌، چنان‌ كه‌ تصديق‌ كنيم‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ قبلاً براي‌ «جبير بن‌ مطعم‌» در نظر گرفته‌ شده‌ بود، معلوم‌ مي‌شود كه‌ اين‌ خواستگاري‌ و عهد و پيمان‌، قبل‌ از اسلام‌ ابوبكر ـ رضی الله عنه ـ صورت‌ گرفته‌ است‌.
حال‌ دو فرضيه‌ پيش‌ مي‌آيد؛ اول‌ اينكه‌ در وقت‌ خواستگاري‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ براي‌ «جبير»، عايشه –رضی الله عنها-‌ به‌ دنيا نيامده‌ باشد، همچنان‌كه‌ در بين‌ عرب‌ها اين‌ رسم‌ جاري‌ بوده‌ است‌. و نظريه دوم‌ اينكه‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ در آن‌ هنگام‌ تازه‌ متولد شده‌ باشد.
در هر صورت‌ مي‌دانيم‌ كه‌ حضرت‌ خديجه‌ ـ رضي‌الله عنها ـ در سال‌ دهم‌ بعثت‌ وفات‌ يافته‌ است‌ و اين‌ فاصله‌ي‌ زماني‌، يعني‌ از وفات‌ خديجه -رضي الله عنها- تا ازدواج‌ با عايشه –رضی الله عنها-‌، پنج‌ سال‌ بوده‌ است‌. بنابراين‌، سن‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ در وقت‌ ازدواج‌ بين‌ 13 تا 16 سال‌ بوده‌ است‌ ([4]).

ازدواج‌ با عايشه –رضی الله عنها-‌، خواست‌ پروردگار
اين‌ پيوند و ازدواج‌ از جانب‌ پروردگار مهربان‌ تعيين‌ شده‌، به‌ همين‌ جهت‌ تمام‌ اسباب‌ و مقدمات‌ آن‌ نيز فراهم‌ گرديد.
پيامبر ـ صلی الله علیه و سلم ـ مي‌فرمايد:
«أنَّ جبريل جاء بصورتها في خرقة من حرير خضراء فقال: هذه زوجتك في الدنيا والآخرة»([5]).
جبرييل‌ ـ علیه السلام ـ صورت‌ و تصويري‌ از عايشه –رضی الله عنها-‌ را در پارچه‌اي‌ از حرير سبز رنگ‌ با خود آورد و گفت‌: اين‌ همسر توست‌ در دنيا و آخرت‌.
بنابراين‌، گفته‌ي‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ و احاديث‌ ديگري‌ از آن‌ حضرت‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ معلوم‌ مي‌شود كه‌ انجام‌ اين‌ پيوند و ازدواج‌، از بالاي‌ آسمان‌ها فيصله‌ شده‌ بود.


ازدواج‌ در ماه‌ شوال‌ و شكستن‌ تحريمات‌ غيرالله
در عصر جاهليّت‌، ماه‌ شوال‌ به‌ عنوان‌ يك‌ ماه‌ حرام‌ قلمداد مي‌شد و ازدواج‌ و شادي‌ در آن‌ ماه‌ ممنوع‌ بود، در حالي‌ كه‌ چنين‌ تحريمي‌ از جانب‌ خداوند متعال‌ صورت‌ نگرفته‌ است‌.
رسول‌الله صلی الله علیه و سلم چون‌ مي‌خواست‌ اين‌ عُرف‌ جاهلانه‌ و مخالفت‌ با احكام‌ خداوندي‌ را بشكند و احكام‌ پروردگار را زنده‌ كند، عقد و عروسي‌ حضرت‌ عايشه ـ رضي‌الله عنها ـ را در ماه‌ شوّال‌ انجام‌ داد. به‌ همين‌ جهت‌، عايشه –رضی الله عنها-‌ ماه‌ شوال‌ را بسيار دوست‌ داشت‌.
امروز نيز وظيفه‌ مسلمانان‌ است‌ كه‌ با تحريمات‌ غيرالله مبارزه‌ كنند تا هيچ‌ كس‌ فكر نكند اين‌ تحريم‌ها از جانب‌ الله است‌؛ چراكه‌ اين‌ عملكرد دروغ‌ و افترايي‌ است‌ نسبت‌ به‌ خداوند سبحان‌.
يكي‌ از اين‌ تحريمات‌ غيرالله كه‌ در عصر ما وجود دارد، ازدواج‌ و عروسي‌ در ماه‌ محرّم‌ و صفر است‌. در حالي‌ كه‌ از جانب‌ شريعت‌ محمدي‌ (علی صاحبها الصلاة والسلام‌) هيچ‌ ممانعتي‌ در اين‌ زمينه‌ وجود ندارد. پس‌ اگر مسلماني‌ به‌ خاطر ماه‌ محرّم‌ و صفر، عقد و عروسي‌ و ازدواج‌ را به‌ تأخير بياندازد و معتقد باشد كه‌ در ماه‌ محرّم‌ و صفر شادي‌ و ازدواج‌ حرام‌ است‌، او خطاكار و گناهكار است‌ و روز قيامت‌ بازخواست‌ مي‌شود.

از بوستان‌ صداقت‌ به‌ گلستان‌ نبوّت‌
بعد از هجرت‌ رسول‌الله صلی الله علیه و سلم به‌ مدينه‌ي‌ منوّره‌ و پس‌ از غزوه‌ي‌ «بدر كبری‌» مقدمات‌ انتقال‌ عايشه –رضی الله عنها-‌، از بوستان‌ صداقت‌ به‌ گلستان‌ نبوّت‌، آماده‌ گرديد.
عايشه –رضی الله عنها-‌ در خانه‌اي‌ به‌ دنيا آمد كه‌ در صدق‌ و ايمان‌، مَثَل‌ عام‌ و خاص‌ بود. خانه‌اي‌ كه‌ سراسر نور و صفا و صداقت‌ بود، به‌ همين‌ جهت‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ نيز از اين‌ صفات‌ برخوردار شده‌ بود. او در حالي‌ كه‌ به‌ اين‌ انوار منوّر بود، مي‌رفت‌ كه‌ از اين‌ نور ماهتاب‌ به‌ نوردهنده‌ي‌ اصلي‌، يعني‌ خورشيد محمّدي‌ بپيوندد.
عايشه اي‌ كه‌ همواره‌ مورد توجه‌ پدر مهربان‌ و مادر دلسوزش‌ بود، عايشهء –رضی الله عنها-‌ كم‌ سن‌ و سال‌ در خانه‌ي‌ رسول‌ چه‌ خواهد كرد؟ چه‌ چيزي‌ مي‌تواند جبران‌ محبّت‌هاي‌ پدر و مادرش‌ را بنمايد؟ چه‌ چيزي‌ مي‌تواند سبب‌ شود كه‌ عايشه –رضی الله عنها-‌ در خانه‌ي‌ رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ بماند و به‌ او عشق‌ بورزد.
آري‌! رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ حكيم‌ بزرگ‌ و معلّمي‌ باتجربه‌ بود، او مي‌دانست‌ كه‌ با عايشه –رضی الله عنها-‌ چگونه‌ رفتار كند. آن‌ حضرت‌ ـ صلی الله علیه و سلم ـ از محبّت‌ پدر و مادر نسبت‌ به‌ او اطلاع‌ داشت‌. به‌ همين‌ خاطر محبّت‌ و برخوردهاي‌ حكيمانه‌ي‌ او، سبب‌ شد تا عايشه –رضی الله عنها-‌ يك‌ اتاق‌ ساده‌ و بي‌آلايش‌ را بر تمام‌ دنيا و زرق‌ و برق‌ آن‌ ترجيح‌ دهد.
عايشه –رضی الله عنها-‌ نه‌ تنها در خانه‌ي‌ جديد احساس‌ غريبي‌ و دلتنگي‌ نمي‌كرد، بلكه‌ شور و شوق‌، عشق‌ و محبّت‌ و صفا و صميميّت‌ او را پوشانده‌ بود و حاضر نبود يك‌ ديدار رسول‌الله ـ صلی الله علیه و سلم ـ را با تمام‌ دنيا معاوضه‌ كند.


________________________________________
[1]- نساء أهل البيت: ص‌ 111.
[2]- عائشة المبرَّئة، ص‌ 14.
[3]- أم‌المؤمنين‌ عائشة المبرئة، ص‌ 16.
[4]- منبع‌ سابق‌.
[5]- رواه‌ ترمذي‌.


به نقل از کتاب: بگذاريد از مادرم‌ عايشه ي‌ صدّيقه‌ (رضي‌الله عنها) بگويم‌، نوشته: ايوب‌ گنجي‌




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امام ابن قیم رحمه الله فرمودند: «هر جا در قرآن از عبدی مدح و تمجید شده است بخاطر ثمره ‏علم (او) بوده است، و هر جایی که در قرآن عبدی مورد ذم و سرزنش قرار گرفته به دلیل ثمره ‏جهل (او) بوده است».‏ (مفتاح السعادة 1/ 108).‏

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 13401
دیروز : 3293
بازدید کل: 8248746

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010