Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 پيامبر صلى الله عليه و سلم در حديثى فرموده است كه:" إذا ذكر أصحابي فأمسكوا" يعنى: "اگر ياران من ياد شوند پس نگه داريد (يعنى در مورد اختلافات و منازعاتشان سخن نگوييد) (حديث صحيح - سلسلة احاديث صحيح شيخ البانى).

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>شبهات>شیعه > بطلان ادعای رافضی مبنی بر اینکه آیه مباهله دلیل بر امامت علی رضی الله عنه دارد

شماره مقاله : 3579              تعداد مشاهده : 324             تاریخ افزودن مقاله : 24/6/1389

بطلان ادعای رافضی مبنی بر اینکه آیه مباهله دلیل بر امامت علی رضی الله عنه دارد 

ابن مطهر الحلى رافضی می گوید: (برهان نهم: فرموده خداوند است که:{ فَمَنْ حَاجَّكَ فِیهِ مِنْ بَعْدِ مَا جَاءَكَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا وَأَبْنَاءَكُمْ وَنِسَاءَنَا وَنِسَاءَكُمْ وَأَنْفُسَنَا وَأَنْفُسَكُمْ ثُمَّ نَبْتَهِلْ فَنَجْعَلْ لَعْنَةَ اللَّهِ عَلَى الْكَاذِبِینَ (٦١) }. (آل عمران: 61).
«هرگاه بعد از علم و دانشى كه (در باره مسیح) به تو رسیده، (باز) كسانى با تو به محاجه و ستیز برخیزند، به آنها بگو: «بیایید ما فرزندان خود را دعوت كنیم، شما هم فرزندان خود را; ما زنان خویش را دعوت نماییم، شما هم زنان خود را; ما از نفوس خود دعوت كنیم، شما هم از نفوس خود; آنگاه مباهله كنیم; و لعنت خدا را بر دروغگویان قرار دهیم».
همه نقل کرده‌اند که لفظ «پسرانمان» اشاره به حسن و حسین دارد، و «زنان» اشاره به فاطمه، و «خویشانمان» اشاره به علی دارد. و این آیه دلیلی بر ثبوت امامت برای علی است؛ چون حق تعالی او را «نفس» رسول  خدا صلی الله علیه و آله و سلم قرار داده است و از آنجا که اتحادشان محال است، تنها می‌ماند که مراد خداوند متعال مساوی بودنشان در امر ولایت باشد، همچنین پیامبرش را به دعوت آن فرد نیز امر می‌فرمود؛ چون به این کار نیاز بود، و اگر آنان (سه خلیفه پیش از علی) برتر و بهتر از علی بودند به عنوان امام تعیین می‌شدند، و آیا ممکن است که معنای واضح این آیه پوشیده بماند جز بر کسانی که شیطان بر آنان چیره گشته و قلب‌هایشان را تسخیر کرده است و چنان شیفته دنیا شده‌اند که جز با سلب حق اهل حق از ایشان بدنبال دستیابی به آن نیستند؟
پاسخ این است که: داخل کردن علی و فاطمه و حسن و حسین در مباهله توسط پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم حدیث صحیحی است، که مسلم از زبان سعد بن ابی وقاص در حدیثی طولانی درباره نزول آیه مذکور:{ فَقُلْ تَعَالَوْا نَدْعُ أَبْنَاءَنَا }. روایت کرده است که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم علی و فاطمه و حسن و حسین را فراخواند و فرمود: «خداوندا اینان اهل من هستند»[1].
اما در این حدیث نه دلالت بر امامت هست و نه بر افضلیت.
گفته او که: حق تعالی علی را «نفس» رسول  خدا صلی الله علیه و آله و سلم قرار داده و از آنجا که اتحادشان محال است، تنها می‌ماند که مراد خداوند مساوی بودنشان در ولایت باشد و او ولایت عام دارد پس افراد برابر با او هم ولایت دارند.
پاسخش این است که: نمی‌پذیریم که تنها قبول مساوات می‌ماند، و دلیل بر این امر نیست، اتفاقاً حمل قضیه بر این معنا ممتنع است، چون هیچ احدی برابر با رسول  خدا صلی الله علیه و آله و سلم نمی‌شود: نه علی و نه هیچ کس دیگری، این لفظ هم در زبان عرب اقتضای مساوات نمی‌کند، خداوند متعال در ماجرای افک فرمود:{ لَوْلا إِذْ سَمِعْتُمُوهُ ظَنَّ الْمُؤْمِنُونَ وَالْمُؤْمِنَاتُ بِأَنْفُسِهِمْ خَیرًا (١٢) }. (النور: 12).
« چرا هنگامى كه این (تهمت) را شنیدید، مردان و زنان با ایمان نسبت به خود (و كسى كه همچون خود آنها بود) گمان خیر نبردند».
و این اقتضا نمی‌کند که مؤمنان زن و مرد با هم برابر و متساوی باشند. مباهله هم فقط بوسیله خویشاوندان نزدیک رسمیت می‌یابد، والا اگر چنانچه با آنان از طریق دعوت خویشاوندان دور مباهله می‌کـرد – هر چند هم که آن خویشاوندان بهتر بودند – باز شروط مباهله حاصل نمی‌شد. لذا مراد آن بوده که خویشان نزدیک را فرا بخوانند همچنانکه او نزدیکان خود را فرا می‌خواند استجابت دعوت پیامبر، حتماً خداوند متعال پیامبر را به دعوت آن فرد هم امر می‌فرمود چون به این کار نیاز بود می‌گوییم: مقصود اجابت دعا نبود: چرا که دعای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم به تنهایی کافی بود، و اگر مراد از دعوت افراد دیگر در کنار خود آن بود که دعایش مستجاب شود، که مطمئناً ایشان همه‌ی مؤمنین را دعوت می‌کردند و همراه آنان دعا می‌فرمودند چنانکه همراه آنان دعای استسقا (طلب باران) می‌فرمود، و همچنانکه دعایش را با ذکر مستمندان مهاجرین آغاز می‌کرد و می‌فرمود: (آیا جز به خاطر مستمندانتان و به خاطر دعا و نماز و اخلاصشان یاری می‌شوید و روزی می‌گیرید؟).
روشن است که هر چند اینان مستجاب الدعوه بودند اما در هر صورت کثرت دعاکنندگان زودتر و بهتر باعث اجابت می‌شود، با این حال منظور از دعوت خویشاوندان این نبود که دعایشان استجابت شود بلکه به خاطر این بود که خویشاوندان و نزدیکان دو طرف با هم روبه‌رو و مقابله شوند. از سویی ما با قطع و یقین می‌دانیم که اگر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم ابوبکر و عمر و عثمان و طلحه و زبیر، و ابن مسعود و ابی بن کعب و معاذ بن جبل و دیگرانی را هم برای شرکت در مباهله فرا می‌خواند، مطمئناً اینها بیش از هر کس دیگری برای انجام دستور پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم می‌شتافتند. و دعای این افراد برای اجابت گیراتر از سایر اصحاب بود، ولی خداوند پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم را به فراخوانی آنان برای مباهله امر نفرمود. چون این کار به تحقق مباهله کمکی نمی‌کرد.
هدف این بود که آنان کسانی را فرا بخوانند که بالطبع نسبت به ایشان مشفق باشند، یعنی کسانی چون پسران و زنان و خویشاوندان نزدیک دیگری که از همه به آنان نزدیک‌ترند. لذا اگر پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم افراد بیگانه‌ای را دعوت می‌کرد، بی‌تردید آنان هم بیگانگانی را فرا می‌خواندند که در آن صورت نفرین کردن آن افراد بیگانه هرگز بر آنان گران نمی‌آمد، و به اندازه لعنت فرستادن به نزدیکانشان هزینه بردار و دشوار نمی‌بود. چون بشر طبیعتاً در مورد نزدیکان خود حساسیت‌هایی دارند که نسبت به افراد غیر خویشاوند آن حساسیت را ندارند. لذا امر فرمود که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نزدیکانش و آن قوم مشرک هم نزدیکانشان را برای مباهله فرا بخوانند.
پس روشن شد که آیه هیچ دلالتی بر مطلب مورد نظر رافضی ندارد. ولی او و امثال او همچون افراد مریض دل و مغرض, همچنین نصرانیانی هستند که متون و احادیث صریح و سخنان شفاف را رها و با عبارت‌های کلی و نارسا تعقل می‌کنند. این رافضی سپس با زعم باطل و دروغین خود طعنه‌ای هم به برگزیدگان امت زده و چنان برداشت کرده است که مراد از «انفس» در آیه «برابری» و «همسانی» است در حالی که این بر خلاف زبان کاربردی عرب‌هاست. چیزی که مؤید این است آنکه لفظ «نساءنا» در فاطمه محدود نمی‌شود بلکه هر یک از دخترانش را که دعوت می‌کرد در این امر بر منزلت فاطمه بودند، اما در آن زمان تنها فاطمه نزد پیامبر زنده بود و سایر دخترانش پیش از آن زمان از دنیا رفته بودند.
همچنان «انفسنا» نیز لفظی مختص به علی نیست، چون صیغه جمع دارد مانند «نساءنا» که صیغه جمع است، «ابناءنا» نیز همین طور، اما پیامبر تنها حسن و حسین را فراخواند چون غیر از آن دو، کسی که منتسب به نبوت او باشد نیافت.




([1]) نگا: صحیح مسلم (4/1871).

به نقل از:
مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى
 
مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

علماء سلف مي گفتند: "اننا لفي نعمة لو يعلم الملوك ما نحن فيها لجالدونا بالسيوف"، يعنى: "ما در نعمتى هستيم كه اگر پادشاهان از آن با خبر شوند با ما با شمشير براى حصول آن نعمت خواهند جنگيد" (سایت جامع فتاوای اهل سنت و جماعت IslamPP.Com)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 7652
دیروز : 3293
بازدید کل: 8242997

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010