Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است كه: "کل مسکر حرام، و ما أسکر کثيره فقليله حرام" (صحيح ابن ماجه : 2736)، يعنى: "هر مست كنده اى حرام هست، و هر چيزى كه مقدار زياد آن مست‌کننده باشد، مقدار اندک آن نيز حرام است". 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>شبهات>شیعه > بطلان استدلال رافضی به آیه تطهیر در مورد امامت علی رضی الله عنه

شماره مقاله : 3575              تعداد مشاهده : 306             تاریخ افزودن مقاله : 24/6/1389

بطلان استدلال رافضی به آیه تطهیر در مورد امامت علی رضی الله عنه 

ابن مطهر الحلى رافضی می گوید: «برهان پنجم: فرموده خداوند متعال است که:{ إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا (٣٣)}.(الأحزاب: 33).
«خداوند فقط مى‏خواهد پلیدى و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملا شما را پاك سازد».
احمد بن حنبل در مسندش از واثله بن اسقع روایت کرده که گفت به دنبال علی به منزلش رفتم، فاطمه (ك) گفت: نزد رسول  خدا صلی الله علیه و آله و سلم رفته است. گفت: پس علی و فاطمه هر دو و من همراهشان بر پیامبر وارد شدیم. ایشان علی را سمت چپ و فاطمه را در سمت راستشان و حسن و حسین را جلو خود نشاند. سپس عبای خود را بر آنان گرفت و فرمود:{ إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا}. خداوندا به راستی که اینان اهل و خاندان به حق من هستند. و از ام سلمه روایت است که گفت: پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم در منزل فاطمه بود. فاطمه ظرفی که در آن مقداری حریره[1] بود را برای پیامبر آورد و روی همان جامه‌ای نشست که ایشان روی آن بودند، پس پیامبر به او فرمود: همسر و دو پسرت را صدا بزن، گفت: پس علی و حسن و حسین آمدند و نشستند و شروع به خوردن از آن غذای حریره کردند و هم پیامبر و هم آنان همگی روی جایی که بستر علی بود قرار داشتند که زیر آن کسائی خیبری بود. ام سلمه می‌گوید: و من در اتاق کناری نماز می‌خواندم، که خداوند متعال این آیه را نازل فرمود که: { إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا}.  و ادامه می‌دهد: سپس پیامبر بقیه کسا را گرفت و آنان را بدان پوشانید، بعد دستش را به سوی آسمان گرفت و فرمود: اینان اهل بیت من هستند، پس آلودگی را از آنان بزدا و پاک و پاکیزه‌شان گردان، و این را تکرار کرد. می‌گوید: من هم سرم را داخل کردم و گفتم: و من هم با ایشانم ای رسول خدا! فرمود: توهم اهل خیر هستی.
در این آیه دلالت بر عصمت شده همراه با تأکید با لفظ: «انما» و آوردن لام در خبر و پدیده اختصاص در خطاب با عبارت «اهل البیت»، و تکرار با لفظ «ویطهرکم»، و تأکید با لفظ «تطهیراً» و غیر اینان معصوم نیستند. پس امامت مخصوص علی است و برای آنکه وی در چندین جا آن را ادعا کرده است، مانند آنجا که گفت: «به خدا سوگند پسر ابو قحافه پیراهن خلافت را بر تن کرد در حالی که می‌دانست جایگاه من نسبت به آن مانند نسبت سنگ آسیاب با ستون آسیاب است، نفی آلودگی از وی نیز به اثبات رسیده است، و از آنجا که او صادق است پس او امام است».
پاسخ اینکه: این حدیث در کل، حدیث درستی است: و از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم حدیث ثابت روایت شده که به علی و فاطمه و حسن و حسین فرمود: «خداوندا به درستی که اینان اهل بیتم هستند پس آلودگی را از آنان بزدا و پاک و پاکیزه‌شان فرما».
همین را مسلم از زبان عایشه روایت کرده که گفت: رسول  خدا صلی الله علیه و آله و سلم صبحگاهی در حالی که جامه‌ای دوخته نشده و منقش از پشم سیاه بر وی بود خارج شد، سپس هر یک از حسن بن علی و حسین بن علی و فاطمه و علی یکی پس از دیگری آمدند و پیامبر هر کدام از آنان را به زیر جامه برد سپس فرمود: { إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا}.  [2]» (33) سورة الأحزاب، این حدیث به روایت ام سلمه از روایت احمد و ترمذی معروف و مشهور است، ولی در آن نشانه‌ای و دلیلی بر عصمت و یا امامت این افراد وجود ندارد.
اثبات این امر هم از دو باب است یکی آنکه: فرموده حق تعالی: { إِنَّمَا یرِیدُ اللَّهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیرًا}.   همچون این فرموده است که:{ مَا یرِیدُ اللَّهُ لِیجْعَلَ عَلَیكُمْ مِنْ حَرَجٍ (٦)}.(المائده: 6).
«خداوند نمى‏خواهد مشكلى براى شما ایجاد كند».
و مانند فرموده دیگر او:{ یرِیدُ اللَّهُ بِكُمُ الْیسْرَ وَلا یرِیدُ بِكُمُ الْعُسْرَ (١٨٥)}. (البقره: 185).
«خداوند، راحتى شما را مى‏خواهد، نه زحمت شما را».
و فرموده دیگر او:{ یرِیدُ اللَّهُ لِیبَینَ لَكُمْ وَیهْدِیكُمْ سُنَنَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِكُمْ وَیتُوبَ عَلَیكُمْ وَاللَّهُ عَلِیمٌ حَكِیمٌ (٢٦)وَاللَّهُ یرِیدُ أَنْ یتُوبَ عَلَیكُمْ وَیرِیدُ الَّذِینَ یتَّبِعُونَ الشَّهَوَاتِ أَنْ تَمِیلُوا مَیلا عَظِیمًا (٢٧)}. (النساء: 26-27).
«خداوند مى‏خواهد (با این دستورها، راه‏هاى خوشبختى و سعادت را) براى شما آشكار سازد، و به سنتهاى (صحیح) پیشینیان رهبرى كند. و توبه شما را بپذیرد و خداوند دانا و حكیم است. خدا مى‏خواهد شما را ببخشد (و از آلودگى پاك نماید)، اما آنها كه پیرو شهواتند، مى‏خواهند شما بكلى منحرف شوید».
آری اراده‌ی خداوند متعال در این آیات متضمن علاقه او به این امر و رضایت او به آن است، و او آن امور را برای مؤمنان تشریع کرده و به آنها امر نموده است، و در آنها نیامده است که خداوند این مراد و هدف را آفریده است، و نیامده که او چنین چیزی را مقدر فرموده ،و حتماً تحقق خواهد یافت.
دلیل این هم آن است که: پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله وسلم پس از نزول این آیه فرمود: «خداوندا اینان اهل بیتم هستند پس آلودگی را از آنان بزدا و پاک و پاکیزه‌شان گردان. یعنی از خداوند خواست که آلودگی را از آنان دور کند و پاکشان گرداند، پس اگر آیه متضمن خبر دادن به تحقق این امور بود نیازی به درخواست و دعای پیامبر نمی‌بود.
حال اگر گفته شود: بر فرض که قرآن از تحقق امر پاک شدن و برداشتن آلودگی خبر نمی‌دهد، اما دعای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای آنان بر تحقق این امور دلالت دارد چون دعای ایشان مستجاب است. می‌گوییم: مقصود این است که قرآن بر ادعای او منبی بر تحقق پاکیزگی و زدودن آلودگی دلالت نمی‌کند، چه رسد به اینکه دلالت بر عصمت و امامت هم داشته باشد.
اما استدلال به حدیث خود بحث دیگری می‌طلبد.
سپس در بحث دوم می‌گوییم: فرض کنید که قرآن بر تحقق طهارت و پاکیزگی و زدودن آلودگی از آنان دلالت دارد چنانکه دعای مستجاب پیامبر هم لزوماً موجب پاکی افراد دعا شده و زدودن آلودگی از آنان می‌شود، اما در همه اینها چیزی که نشان دهد آنان دارای عصمت از خطا هم می‌گردند، یافته نمی‌شود.
دلیل آن هم اینکه: خداوند با دستوری که به همسران پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم داد، نخواست که از هیچ یک از آنان هیچ اشتباهی سر نزند، چرا که خطاهای آنان و غیر آنان نیز قابل بخشش و بخشودنی است، سیاق آیه هم اقتضا می‌کند که مقصود خداوند زدودن آلودگی‌ای باشد که در حد اموری چون فساد و فحشاست. و آنان را از گناهان بزرگی چون زنا و غیر آن پاک و پاکیزه گرداند.
لفظ «رجس» (آلودگی هم لفظی عام و کلی است که اقتضا دارد خداوند خواسته همه انواع آلودگی‌ها را بزداید، پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم هم برای همین مقصود دعا فرمودند.
على کل حال پاک کردنی که خداوند اراده فرموده و آنچه پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای آن دعا کرده، به اتفاق، همان عصمت نیست، چرا که نزد اهل سنت معصومی جز پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وجود ندارد، و شیعیان می‌گویند: جز پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و امام، معصومی وجود ندارد. پس در مورد انتفای عصمت مختص به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و امام از همسران و دختران ایشان و سایر زنان اتفاق نظر هست.
حال که چنین است پس جایز نیست که تطهیر خواسته شده برای چهار تن مذکور متضمن عصمتی باشد که از نظر آنان به پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم و امام اختصاص دارد. پس دعای پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم برای عصمت آنان نبوده، یعنی نه برای علما و نه برای غیر او، بلکه پیامبر دعای پاکی و پاکیزگی برای چهار نفر مشترک فرموده که هیچ کدام از آنان بر سایرین برتری داده نشده است.
پاسخ سخن دیگر او که: «علی ادعای خلافت کرده و نفی آلودگی هم در مورد او ثابت شده است پس او صادق است». از چند وجه است: یکی اینکه: ما باور نمی‌کنیم که علی ادعای خلافت کرده باشد. بلکه ما علم و آگاهی قطعی و یقینی داریم که علی هرگز تا کشته شدن عثمان ادعای خلافت و امامت نکرد، هر چند قلباً تمایل داشته که خلیفه شود، ولی در هر حال او نگفت: من امام هستم و نگفت: من معصوم هستم و نیز اشاره نکرده که: رسول  خدا صلی الله علیه و آله و سلم من را امام پس از خود قرار داده است، یا اینکه او پیروی از من را بر مردم واجب شمرده است یا عباراتی از این قبیل.
ما کاملاً یقین داریم که هر کس چنین عباراتی را نقل کرده دروغگوست، نیز می‌دانیم که علی با تقواتر از آن بود که چنین دروغ آشکاری را ادعا کند که همه صحابه می‌دانند کذب و دروغ است.
اما نقل ناقل از علی که وی گفته است: «براستی که پسر ابو قحافه در حالی پیراهن آن را بر تن کرد که می‌دانست جایگاه من از خلافت همچون نسبت سنگ آسیا با ستون آسیاب است».
چند جواب دارد: اولاً: سند این نقل قول کجاست؟ به طوری که تمام حلقه‌های راویان ثقه آن معلوم باشد؟ که البته چنین سندی هرگز وجود ندارد. و تنها در کتاب «نهج البلاغه» و امثال آن یافت می‌شود. و اهل علم و دانش می‌دانند که اکثر خطبه‌های این کتاب به دروغ به علی نسبت داده شده است. از این روست که غالب خطبه‌ها و نام‌های آن در منابع پیش از آن یافت نمی‌شود و سند شناخته شده‌ای هم ندارد، پس رافضی باید بگوید این گفته را از کجا نقل کرده است؟
البته در اینجا بر ما واجب نیست که کذب بودن این گفته‌ها را روشن کنیم، بلکه کافی است تا صحت و سندیت این نقل را مطالبه نمائیم. خداوند نیز بر خلق واجب نکرده چیزی را باور کنند که دلیلی بر راست بودنش اقامه نشده است، چنین چیزی بالاتفاق ممتنع است، بخصوص اگر درباره تکلیفی از نوع مالایطاق باشد؛ چون چنین چیزی یکی از بزرگ‌ترین تکلیف‌های غیر قابل تحمل است. چطور انسان می‌تواند ادعای علی برای خلافت را از طریق حکایت گونه‌ای باور کند که در طول صده چهارم درباره وی ساخته شده، آن هم در دوره‌ای که بدخواهان و دروغسرایان علیه او زیاد شده و خود صاحب دولتی شده بودند که گفته‌هایشان را چه دروغی و چه حقیقت از آنها می‌پذیرفت، و کسی نبود که صحت و سقم آن گفته‌ها و حکایات را مطالبه کند و این جواب اصلی ما به چنین قضیه‌ای‌ست و خداوند متعال بین ما قضاوت می‌کند.
علاوه بر این: ما می‌دانیم که علی پرهیزگارتر از آن بود که به عمد دروغ بگوید همچنانکه ابوبکر و عمر و عثمان و غیر آنان پرهیزگارتر از آن بودند که بخواهند از روی تعمد دروغی بگویند. ولی اگر به این فرد استدلال کننده به آیه گفته شود: شما دلیلی بر اینکه دروغ هم جزء «رجس» (آلودگی) است، ذکر نکرده‌ای و لذا لزومی ندارد که زدودن آلودگی شامل زدودن هر دروغی هم باشد، و اگر فرض شود که آلودگی رفته است، پس او از کسانی است که به قرآن احتجاج و استدلال می‌کنند، و در قرآن نه چیزی دال بر زدودن آلودگی وجود دارد، و نه چیزی دال بر اینکه کذب و خطا جزء آلودگی‌ست، و نه اینکه علی چنین چیزی گفته است، اما همه اینها اگر تا حدی هم صحیح باشد، باز قابل اثبات و اعتماد نیست مگر از طریق اثبات مقدماتی که در قرآن نیامده است. پس آن ادله و برهان‌هایی که در قرآن برای امامت آمده کجاست؟ و آیا ممکن است کسانی جز افراد فرومایه و پشیمان عاقبت، چنین چیزی را ادعا کنند؟




([1]) غذایی ساده که از آرد و شیر یا آرد و روغن درست می‌کردند.
([2]) نگا: مسلم (4/1883) و نگا: مسند (6/292، 298، 304) و ترمذی (5/30، 328).


به نقل از:
مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى
 
مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

"اگر لحظه‌ای ذکر مرگ از من جدا شود قلبم فاسد خواهد شد." — عمر بن عبدالعزیز (رحمه الله)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 12508
دیروز : 3293
بازدید کل: 8247853

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010