Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود: "من فارق الروح الجسد و هو بري من ثلاث دخل الجنة : من الکبر و الغلول والدين" (روايت ابن ماجة : 1956)
«کسي که روح از جسدش در حالي جدا شود که از سه چيز بري باشد، داخل بهشت مي‌شود : از کبر و خيانت در غنيمت و قرض».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>شبهات>شیعه > بطلان استدلال رافضی به آیه {وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى } در مورد علی رضی الله عنه

شماره مقاله : 3574              تعداد مشاهده : 319             تاریخ افزودن مقاله : 24/6/1389

بطلان استدلال رافضی به آیه {وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى }در مورد علی  رضی الله عنه 

ابن مطهر الحلى رافضی می گوید: «برهان چهارم: فرموده خداوند متعال که:{ وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى (١)مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى (٢) }. (النجم: 1-2).
«سوگند به ستاره (ثریا) هنگامى كه افول (غروب) مى‏كند. كه هرگز (محمد «ص‏») از حق و هدایت منحرف نشده و مقصد را گم نكرده است»
علی بن مغازلی شافعی فقیه با اسناد به ابن عباس روایت می‌کند که گفت: همراه با گروهی از جوانان بنی هاشم نزد پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم نشسته بودم که ناگاه ستاره‌ای فرود آمد، رسول  خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمود: (هر کس که این ستاره در منزل او فرود آمده باشد. وصی و جانشین بعد از من است). جوانانی از بنی هاشم برخاستند و دیدند که آن اختر در منزل علی فرود آمده است، پس گفتند: ای رسول خدا، به راستی تو در عشق علی گمراه شده‌ای، پس خداوند متعال چنین نازل فرمود :{ وَالنَّجْمِ إِذَا هَوَى (١)مَا ضَلَّ صَاحِبُكُمْ وَمَا غَوَى (٢) }. (النجم: 1-2).
پاسخ او بر چند وجه است: یکی مطالبه صحت و درستی این روایت چنانکه گذشت - چون اصولاً قول بدون علم و سند بر طبق نص و اجماع حرام است. خداوند متعال فرمود:{ وَلا تَقْفُ مَا لَیسَ لَكَ بِهِ عِلْمٌ (٣٦)}(الإسراء: 36)}.
«از آنچه به آن آگاهى ندارى، پیروى مكن»
و فرمود:{ قُلْ إِنَّمَا حَرَّمَ رَبِّی الْفَوَاحِشَ مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَمَا بَطَنَ وَالإثْمَ وَالْبَغْی بِغَیرِ الْحَقِّ وَأَنْ تُشْرِكُوا بِاللَّهِ مَا لَمْ ینَزِّلْ بِهِ سُلْطَانًا وَأَنْ تَقُولُوا عَلَى اللَّهِ مَا لا تَعْلَمُونَ (٣٣)}.(الأعراف: 33).
«بگو: خداوند، تنها اعمال زشت را، چه آشكار باشد چه پنهان، حرام كرده است; و (همچنین) گناه و ستم بناحق را; و اینكه چیزى را كه خداوند دلیلى براى آن نازل نكرده، شریك او قرار دهید; و به خدا مطلبى نسبت دهید كه نمى‏دانید».
پس هر چه فرستادگان الهی از خدا می‌آورند دلیل است، قرآن دلیل است، و سنت دلیل است، اما دانسته نمی‌شود که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم آن را آورده است مگر با نقل قول صادق از طرف خداوند، لذا هر کس به امر منقولی از پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم استدلال می‌کند باید اول از درستی آن مطمئن شود بعد به آن استدلال و عمل کند، و هر گاه آن را در نقض سخن دیگری دلیل بیاورد هم باید اول صحت و درستی آن را معلوم کند، در غیر این صورت قول او بی‌اعتبار و بدون پشتوانه علمی خواهد بود.
اگر به گوینده این روایت بگویند: آیا مطمئن هستی که این رخ داده است؟ دو پاسخ دارد: یا پاسخ می‌دهد: آری مطمئن هستم. که دروغ گفته است، چون او از کجا از وقوع یافتن آن مطمئن شده است؟ به او گفته می‌شود: تو از کجا راست بودن این قول را دانسته‌ای، در حالی که صحت آن جز با استناد به اقوال راویان حدیث و شناخت آنان دانسته نمی‌شود؟ و تو از آنها بی‌اطلاعی، که اگر مطلع بودی می‌دانستی که دروغ است.
و یا پاسخ می‌دهد: از درستی آن اطلاعی ندارم، که در آن صورت باید گفت چطور روا می‌داری به سخنی استدلال کنی که از درستی آن بی‌اطلاعی؟
وجه دوم: اینکه حدیث مذکور به اتفاق دانشمندان علم حدیث کذب است، و این مغازلی همچون ابو نعیم و امثالش نه از محدثان است، و از مؤلفانی است که همچون ثعلبی و امثالش چیزهایی را در آثارشان می‌آورند که غالباً حق اما گاهی با باطل هم آمیخته است. همچنین این حدیث را او بر نساخته است بلکه هر چه درباره فضایل علی یافته به سراغش رفته و آن را در کتابش آورده است، درست همانطور که اخطب خوارزم چنان می‌کرد هیچ کدام از این دو حدیث نمی‌شناسند و هر دو در لابه‌لای تألیفاتشان چنان روایت‌های دروغینی را ذکر می‌کنند که دروغین بودن آنها بر هیچ یک از علمای کوچک و بزرگ نقل و حدیث پوشیده نمی‌ماند.
وجه سوم: از مواردی که کذب بودن روایت را نشان می‌دهد این است که در آن آمده ابن عباس هنگام فرود آمدن ستاره در منزل علی شاهد نزول سوره نجم بوده است. در حالی که سوره نجم به اتفاق همه آگاهان از نخستین سوره‌های نازل شده در مکه است و ابن عباس در زمانی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم وفات فرمود، هنوز نوجوانی نابالغ بود و این در صحیحین آمده است. پس نتیجه می‌گیریم که یا ابن عباس در زمان نزول این آیه هنوز به دنیا نیامده بوده، و یا اگر بوده کودکی نابالغ بوده است. وقتی پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم هجرت فرمود، ابن عباس حدود پنج سال داشت. اما احتمال قریب به یقین وی هنگام نزول سوره نجم هنوز متولد نشده چون آن از نخستین سوره‌های نازل شده در مکه است.
وجه چهارم: اینکه سوره نجم در همان اوایل اسلام نازل شد و علی آن زمان کم سال بود و به طور واضح او تا آن زمان هنوز بالغ نشده و با فاطمه ازدواج نکرده بود. همچنین در آن دوره هنوز فرایض نماز‌های پنجگانه و سایر فرایض زکات و حج خانه خدا و روزه ماه رمضان و نیز سایر قواعد اسلام هنوز حاکم و لازم نشده بود.
و مسأله وصیت به امامت اگر حقیقت داشته باشد چنانکه در روز غدیر خم ادعایش را کرده‌اند در اواخر دوران نبوت بوده است، پس چطور ادعا می‌کنند که این سوره در چنان زمانی نازل شده است؟
وجه پنجم: هیچ گاه ستاره‌ای بر زمین مکه و مدینه یا هر شهر دیگری سقوط نکرده است. البته وقتی که پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم مبعوث شد، شهاب باران زیاد شد ولی هیچ ستاره‌ای به زمین فرود نیامد، و این از امور خارق العاده‌اى نیست كه شناخته شود، بلکه از امور خارق العاده‌ای است که در دنیا شناخته نشده. و جز دروغگوترین و بی‌شرمترین افراد، کسی چنین چیزی را روایت نمی‌کند و البته تنها نادان‌ترین و احمق‌ترین کسان هم گول چنین سخنانی را می‌خورند و آنها را باور می‌کنند.
وجه ششم: دانشمندان مطلع از علم تفسیر بر خلاف این روایت اتفاق دارند و می‌گویند: ستاره‌ای که به آن قسم خورده شد: یا از ستاره‌های آسمان است و یا از ستاره‌های قرآن و مانند اینها، و هیچ یک از مفسران نگفته است که آن ستاره‌ای است که در منزل یکی از اهل مکه فرود آمد.
وجه هفتم: آن کسی که به رسول  خدا صلی الله علیه و آله و سلم بگوید: «گمراه شده‌ای» کافر است، و کافران را پیامبر صلی الله علیه و آله وسلم قبل از بیان شهادتین و وارد شدن به اسلام امر به فروع نمی‌فرمود.
وجه هشتم: اگر این ستاره صاعقه بوده باشد، باید گفت فرود آمدن صاعقه در خانه شخص برای او کرامتی بحساب نمی‌آید. اما اگر از ستارگان آسمان است که این ستارگان هیچ گاه به زمین سقوط نمی‌کنند و در جای خود می‌مانند، و اگر شهاب سنگ‌ بوده که این شهاب سنگها به سمت شیاطین انداخته می‌شوند و هرگز به زمین سقوط نمی‌کنند. و اگر فرض شود که آن شیطانی که آن شهاب به سویش پرتاب شده، به خانه علی رسیده و در آنجا سنگ به او برخورده و او را سوزانده است، که باید گفت این هم برای علی کرامت و فضیلتی نیست با آنکه چنین چیزی هرگز رخ نداده است.



به نقل از:
مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى
 
مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

اميرمؤمنان علي رضی الله عنه فرمود: «به دين‌تان پایبند باشید، به دستورات پيامبرتان عمل كنيد و پيرو سنّتش باشيد و هر چه را قرآن تأييد كرده لازم بدانید و هر چه تأييد نكرد رد كنيد» (البداية و النهاية 7/246.)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 11594
دیروز : 3293
بازدید کل: 8246939

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010