Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

عَنْ أَبِي هُرَيْرَةَ رضي الله عنه أَنَّ رَسُولَ اللَّهِ صلي الله عليه و آله وسلم قَالَ: «فَوَالَّذِي نَفْسِي بِيَدِهِ لا يُؤْمِنُ أَحَدُكُمْ حَتَّى أَكُونَ أَحَبَّ إِلَيْهِ مِنْ وَالِدِهِ وَوَلَدِهِ». (بخارى:14)
ترجمه: از ابو هريره رضي الله عنه روايت است كه رسول الله صلي الله عليه و آله وسلم فرمود:«سوگند به ذاتي كه جانم در دست اوست، كسي از شما نمي تواند مؤمن باشد، تا زماني كه من (پيامبر صلي الله عليه و آله وسلم ) نزد او از پدر و فرزندش محبوب تر نباشم».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > طعن رافضی بر ابوبكر صدیق رضی الله عنه در مورد اینكه دیگران بر او امیر تعیین می‌شدند

شماره مقاله : 3535              تعداد مشاهده : 314             تاریخ افزودن مقاله : 22/6/1389

طعن رافضی بر ابوبكر صدیق رضی الله عنه  در مورد اینكه دیگران بر او امیر تعیین می‌شدند
 
ابن مطهر الحلى رافضی می‌گوید: «و همچنین پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم در زمان صحت خودش هرگز و به هیچ عنوانی ابوبکر را بکار نگرفت، بلکه یک بار عمرو بن العاص را، و یک بار دیگر اسامه را بر او امیر کرده بود. و وقتی او را مسئول اعلام برائت از مشرکان نمود، بعد از سه روز به خاطر وحی و امر خدا او را برگرداند. چگونه انسان عاقل به امامت کسی راضی می‌شود که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم به خاطر وحی و امر خدا به اعلام ده آیه از برائت توسط وی رضایت نمی‌دهد»؟!
در جواب باید گفت: این آشکارترین دروغ است، زیرا در نزد مفسران و اهل مغازی و سیره و حدیث و فقه و سایرین معلوم و بدیهی است که حضرت صلی الله علیه و آله وسلم در سال نهم ابوبکر را مسئول ادای حج کرد و این اولین حجی بود که از مدینه انجام می‌شد و قبل از آن حجی انجام نشده بود، جز حجی که عتاب ‌بن اسید در سال هشتم بر پا داشت، زیرا مکه در سال هشتم هجری فتح گردید و در همان سال عتاب‌ بن اسید بن ابی العاص ‌بن امیه که پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم او را بر مکه گماشته بود، حج را بر پا داشت.
سپس در سال نهم، حضرت بعد از بازگشتن از غزوه تبوک ابوبکر را امیر انجام حج گردانید و در همین سال به ابوبکر دستور داد که در موسم حج ندا دهند که بعد از امسال هیچ مشرکی حق انجام حج ندارد. هیچ عریانی حق طواف خانه خدا را ندارد، و حضرت صلی الله علیه و آله وسلم کسی جز ابوبکر را بر چنین مسأله خطیری امیر نکرده است، پس ولایت از خصایص ابوبکر است. زیرا پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم هیچ کس را امیر حج و امام نماز جماعت نگردانید، آنچنانکه ابوبکر را امیر و امام نماز جماعت گردانید. علی نیز در حج همان سال همراه ابوبکر بود، وقتی به ابوبکر ملحق شد، ابوبکر پرسید: امیر هستی یا مأمور؟ علی گفت: مأمورم و علی به همراه سایر مسلمانان در آن سال پشت سر ابوبکر نماز خواند، و مثل سایر همراهان دیگر از امر ابوبکر اطاعت می‌کرد، و علی به همراه مردم در این حج به امر ابوبکر ندا داد.
ولی ولایت غیر ابوبکر به گونه‌ای بود که بین افراد مشترک بود، مثل ولایت علی و دیگران، یعنی مثلاً علی هیچ ولایتی ندارد مگر اینکه غیر او نیز چنین ولایتی را داشته‌اند. پس ولایت ابوبکر از ویژگی‌های مختص به خودش می‌باشد و حضرت صلی الله علیه و آله وسلم کسی را بر ابوبکر والی نکرده است، نه اسامه بن زید را، و نه عمرو بن العاص را. امیر گردانیدن اسامه بن زید بر ابوبکر به اتفاق کذب و دروغ است.
در مورد داستان عمرو بن العاص باید گفت: پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم عمرو را به سریه‌ای به نام ذات السلاسل فرستاد. قبیله مقابل که به سوی آنها فرستاده شده بودند قبیله بنی عذره یعنی دایی‌های عمرو بودند. بنابراین امیر گردانیدن عمرو به این دلیل بوده که باعث اسلام آوردن آنها شود، چون پیوند و خویشاوندی با عمرو داشتند. سپس حضرت ابو عبیده را نزد او فرستاد که ابوبکر و عمر و مهاجران دیگری با او بودند و فرمود: «با یکدیگر مدارا کنید و اختلاف نورزید». وقتی ابو عبیده به عمرو ملحق شد. ابو عبیده گفت: من با یاران خودم نماز می‌خوانم و تو با یاران خودت نماز بخوان. عمرو گفت: نه، من برای همه امامت می‌کنم، چون تو تنها مدد و یاور من هستی. ابو عبیده گفت: پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم به من امر فرموده که با تو مدارا کنم، پس اگر تو از من سرپیچی کنی، من از تو اطاعت می‌کنم. عمرو گفت من از تو اطاعت نمی‌كنم، ابوبکر ابو عبیده را از این کار بازداشت، و دید که عمرو بن العاص برای این کار شایسته‌تر است – چون با قبیله بنی عذره نسبت دارد – پس همگی پشت سر عمرو نماز خواندند، در حالی که هر کسی می‌داند ابوبکر و عمر و ابو عبیده از عمرو برترند.
مولف می‌گوید: «حضرت صلی الله علیه و آله وسلم اعلام برائت را به ابوبکر واگذار کرد ولی بعد از سه روز او را برگرداند».
این کلام دروغ محض است. زیرا وقتی پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم ابوبکر را مسئول اجرای مراسم و مناسک حج گردانید، ابوبکر آنگونه که امر شده بود، به راه افتاد و در آن سال – سال نهم هجری – حج را برای مردم انجام داد و تا پایان حج به مدینه برنگشت و امر پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم را تنفیذ کرد: زیرا مشرکان حج را بجا می‌آوردند و عریان طواف کعبه را می‌کردند و بین پیغمبر صلی الله علیه و آله وسلم و مشرکان پیمان‌هایی به پایان رسیده وجود داشت، پس حضرت صلی الله علیه و آله وسلم ابوبکر را فرستاد و به او دستور داد که اعلام کند که: از امسال به بعد هیچ مشرکی حق انجام حج را ندارد، و هیچ عریانی حق طواف کعبه را ندارد، و ابوبکر با ندای بلند این را در آن سال اعلام کرد و علی ‌بن ابی طالب از زمره منادیانی بود که در موسم حج این امر را به دستور ابوبکر اعلام کرد، ولی وقتی ابوبکر از مدینه به سوی مکه برای حج خارج شد، حضرت صلی الله علیه و آله وسلم علی را در پی او فرستاد تا پیمان با مشرکان فسخ نماید. گفته‌اند: و از عادات عرب این بود که حق عقد پیمان و فسخ آن در اختیار شخص مطاع و یا مردی از اهل بیت او بود و حضرت صلی الله علیه و آله وسلم علی را برای همین منظور در پی ابوبکر فرستاد یعنی ماموریت علی این بود که پیمان‌های خاص حضرت با مشرکان را فسخ کند. و حضرت صلی الله علیه و آله و سلم،  علی را برای چیز دیگری نفرستاد و به همین دلیل علی پشت سر ابوبکر نماز خواند و به امر او موسم حج را بجا آورد، مثل سایر رعیتی که در آن حج با ابوبکر بودند.


به نقل از:
مختصر منهاج السنة، تالیف: شیخ الإسلام ابو العباس احمد بن تیمیه، اختصار : الشیخ عبدالله بن محمد الغنیمان (استاد تحصیلات عالی دانشگاه اسلامی مدینه منوره)، و مدرس در مسجد نبوی شریف، ترجمه: إسحاق دبیرى
 
مصدر:
سایت دائرة المعارف شبکه اسلامی
IslamWebPedia.Com
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

علما گفته‌اند: از ياران رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم ، هيچ خانواده‌اي نيست كه چهار نسل آن، اسلام آورده و به شرافت هم‌صحبتي با رسول‌اكرم صلی الله علیه و سلم  نايل شده باشند، مگر خانواده‌ي ابوبكر كه عبارتند از عبدالله‌ بن زبير (نوه‌ي ابوبكر)، مادر عبدالله‌ بن‌ زبير يعني اسماء بنت ابي‌بكر و خود ابوبكر و پدرش ابوقحافه رضی الله عنه . اين چهار نسل و هم‌چنين محمد بن عبدالرحمن ‌بن ‌ابي‌بكر ‌بن ‌ابي‌قحافه رضی الله عنه ، همگي از ياران و اصحاب رسول‌خدا صلی الله علیه و سلم  هستند. ( ابوبكر الصديق، از محمد رشيد رضا، ص7)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 13091
دیروز : 3293
بازدید کل: 8248436

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010