Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

«خَيْرُ أُمَّتِي قَرْنِي ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ ثُمَّ الَّذِينَ يَلُونَهُمْ …» [متفق عليه]. 
بهترين مردمان، مردم قرن من است، سپس مردمي كه بعد از قرن من مى آيد، سپس مردمي كه بعد از قرن دوم مى‌آيد (سه قرن پس از پيامبر)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>اشخاص>حسن بن علی بن ابیطالب رضی الله عنه > مهر و محبت رسول‌ خدا صلي الله عليه و آله و سلم به حسن رضي الله عنه

شماره مقاله : 2774              تعداد مشاهده : 297             تاریخ افزودن مقاله : 27/5/1389

مهر و محبت رسول‌ خدا صلي الله عليه و آله و سلم به حسن رضي الله عنه 


1ـ ابوهريره رضي الله عنه  مي‌گويد: رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: (من أحب الحسن و الحسين فقد أحبّني، و من أبغضهما فقد أبغضني)[1] يعني: «هر كس دوستدار حسن و حسين است، در واقع مرا دوست دارد و هر كس با اين دو، بغض و دشمني ورزد، با من دشمني ورزيده است».
2ـ عبدالله بن مسعود رضي الله عنه  مي‌گويد: رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم  نماز مي‌خواند و حسن و حسين رضي الله عنهما روي پشت آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم  مي‌رفتند تا اينكه مردم، آنها را دور كردند. رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: «كاري با آنها نداشته باشيد؛ پدر و مادرم، فداي اين دو؛ هر كس، مرا دوست دارد، بايد اين دو را نيز دوست داشته باشد»[2].
3ـ ابوهريره رضي الله عنه  مي‌گويد: رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: (اللهم إني أحبه فأحبه و أحب من يحبه)[3] يعني: «بارخدايا! من، حسن را دوست دارم؛ پس تو نيز او و دوستداران او را دوست بدار».
ابوهريره رضي الله عنه  مي‌گويد: هيچ‌گاه نشد كه حسن رضي الله عنه  را نبينم و از چشمانم، اشك سرازير نشود.[4]
4ـ براء بن عازب رضي الله عنه  مي‌گويد: حسن بن علي رضي الله عنه  را بالاي دوش رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم  ديدم؛ در آن حال رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم مي فرمود: (اللهم اني أحبه فأحبه)[5] يعني: «بار خدايا! من، حسن را دوست دارم؛ پس تو هم او رادوست بدار».
5 ـ علي رضي الله عنه  مي‌گويد: رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم دست حسن و حسين رضي الله عنهما را گرفت و فرمود: (من أحبّني و أحبّ هذين و أباهما و أمّهما كان معي في درجتي يوم القيامة)[6] يعني: «هر كس مرا و اين دو را و پدر و مادرشان را دوست بدارد، روز قيامت همراه من خواهد بود». ترمذي رحمه‌الله بدين‌ شكل روايت كرده كه در بهشت، با من خواهد بود.
6 ـ يعلي بن مره مي‌گويد: حسن و حسين به سمت رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم با يكديگر مسابقه مي‌دادند؛ يكي از آنها زودتر از ديگري به آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم  رسيد. رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم دست مباركش را به گردن او انداخت و او را در آغوش گرفت و يكايك آنها را بوسيد و سپس فرمود: (إنّي أحبّهما فأحبّوهما. أيّها الناس، الولد مبخلة مجبنة)[7] يعني: «من، اين دو را دوست دارم؛ شما نيز آنها را دوست بداريد. اي مردم! فرزند، مايه‌ي بخل و ترس والدين است».
7ـ اسرائيل مي‌گويد: از رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم كه فرمود: (من أحبّ الحسن و الحسين فقد أحبّني و من أبغضهما فقد أبغضني)[8] يعني: «هر كس، حسن و حسين را دوست بدارد، به راستي كه مرا دوست دارد و هر كس با آنها دشمني و كينه داشته باشد، با من كينه و دشمني ورزيده است».
8 ـ زهير بن اقمر مي‌گويد: شخصي از قبيله‌ي ازد گفت: از رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم شنيدم كه درباره‌ي حسن بن علي رضي الله عنه  فرمود: (من أحبّني فليحبه؛ فليبلّغ الشاهد منكم الغائب) يعني «هر كس، مرا دوست دارد، بايد حسن را هم دوست داشته باشد؛ آن دسته از شما كه حضور دارند، به كساني كه حضور ندارند، برسانند». آن شخص مي‌گويد: اگر خواسته‌ي رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم نبود، اين حديث را براي شما نقل نمي‌كردم.[9]
9ـ اسامه بن زيد رضي الله عنه  مي‌گويد: رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم مرا مي‌گرفت و روي پايش مي‌نشاند و حسن رضي الله عنه  را هم روي پاي ديگرش مي‌نشاند و مي‌فرمود: (اللهم إني أرحمهما فارحمهما)[10] يعني: «بار خدايا! من به اين دو مهر مي‌ورزم؛ تو نيز اين دو را مشمول رحمت خويش قرار بده».
10ـ ابوهريره رضي الله عنه  مي‌گويد: اقرع بن حابس نزد رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم رفت و آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم  را ديد كه حسن يا حسين را مي‌بوسيد. وي‌، به رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم گفت: او را مي‌بوسي؟! من، ده فرزند دارم و هيچ يك از آنان را نمي‌بوسم. رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم فرمود: (إنّه من لا يرحم لا يرحم)[11] يعني: «كسي كه مهر و محبت نكند، مشمول محبت و رحمت قرار نمي‌گيرد».
11ـ معاويه بن ابوسفيان رضي الله عنه  مي‌گويد: رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم زبان يا لبهاي حسن رضي الله عنه  را در دهان مباركش گرفته بود و مي‌مكيد؛ براستي زبان يا لبهايي كه رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم آن را مكيده باشد، هرگز عذاب نمي‌شود.[12] اينكه معاويه رضي الله عنه  چنين حديثي را روايت مي‌كند، بيانگر محبت وي به حسن رضي الله عنه  مي‌باشد.
12ـ ابوعباس مي‌گويد: رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم حسن بن علي رضي الله عنه  را روي شانه‌اش گذاشته بود. شخصي گفت: «بچه! سوار عجب مركبي شده‌اي!» رسول‌ اكرم صلي الله عليه و آله و سلم  فرمود: «او نيز عجب سواركاري است!».[13]
13ـ جابر رضي الله عنه  مي‌گويد: نزد رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم رفتم. ديدم كه آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم  در حالت چهار دست و پا، حسن و حسين رضي الله عنهما را روي پشتش سوار كرده بود و آنها را در خانه، به اين و آن طرف مي‌برد و مي‌فرمود: (شتر شما، چه شتر خوبي است و شما هم چه بارهاي خوبي هستيد».[14]
14ـ ابوهريره رضي الله عنه  مي‌گويد: با رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم نماز مي‌گزارديم. وقتي آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم  به سجده ‌مي‌رفت، حسن و حسين رضي الله عنهما روي پشتش مي‌رفتند و چون رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم  به سجده مي‌رفت، آن دو همين كار را مي‌كردند تا اينكه رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم نمازش را به پايان رساند.[15]
15ـ بريده رضي الله عنه  مي‌گويد: رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم در حال سخنراني بود كه حسن و حسين رضي الله عنهما در حالي كه پيراهن قرمز پوشيده بودند و در حال راه رفتن، تعادل نداشتند و سكندري مي‌خوردند، آمدند. رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم از منبر پايين آمد و آن دو را با خود، بالاي منبر برد و فرمود: «واقعاً خداي متعال، راست گفته است كه:
{ إِنَّمَا أَمْوَالُكُمْ وَأَوْلادُكُمْ فِتْنَةٌ (15)} (تغابن:15)
«همانا اموال و فرزندان شما، فتنه و مايه‌ي آزمايش شما هستند».
و سپس افزود: «به اين دو طفل نگاه كردم كه راه مي‌رفتند و سكندري مي‌خوردند؛ لذا نتوانستم صبر كنم و بدين‌ترتيب سخنانم را بريدم و آن دو را با خود بالاي منبر آوردم».[16]
16ـ ابوهريره‌ رضي الله عنه  مي‌گويد: يك روز همراه رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم به بازار بني قينقاع رفتم؛ نه من چيزي مي‌گفتم و نه آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم  چيزي به من مي‌گفت. پس از آن، بازگشت و به خانه‌ي فاطمه رضي الله عنها رفت و فرمود: «آيا بچه، آنجاست؟ آيا بچه آنجاست؟» منظورش، حسن رضي الله عنه  بود. به گمانم مادرش او را نگه داشته بود تا او را بشويد و گردنبندي بر گردنش بيندازد. مدت زيادي نگذشت كه حسن رضي الله عنه  با شتاب و دوان‌ دوان آمد و بدين ترتيب رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم و حسن رضي الله عنه  دست به گردن هم انداختند.[17]
17ـ باري ابوهريره رضي الله عنه  حسن رضي الله عنه  را در يكي از كوچه‌هاي مدينه ديد و به او گفت: پدرم، فدايت؛ شكمت را برهنه كن تا آن را ببوسم؛ همانگونه كه رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم را ديدم كه شكمت را مي‌بوسيد. حسن رضي الله عنه  شكمش را برهنه كرد و ابوهريره رضي الله عنه  نافش را بوسيد.[18]
18ـ سلمة بن اكوع رضي الله عنه  مي‌گويد: رسول‌خدا صلي الله عليه و آله و سلم و حسن و حسين، بر استر شهباي[19] آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم  سوار بودند؛ يكي، جلوي رسول خدا صلي الله عليه و آله و سلم و ديگري پشت سر آن حضرت صلي الله عليه و آله و سلم ؛ افسار استر را گرفتم و آنها را به خانه‌ي رسول اكرم صلي الله عليه و آله و سلم  بردم.


[1]- سنن نسائي، شماره‌ي 8168؛ شيخ عثمان خميس در كتاب الأحاديث بشأن السبطين، ص312، اين حديث را حسن لذاته دانسته است.
[2]- احاديث بشأن السبطين، عثمان خميس، ص293؛ حديث، حسن است.
[3]- مسند احمد (2/249،331)، با سند صحيح
[4]- الدوحة النبوية الشريفة، ص74.
[5]- صحيح مسلم، شماره‌ي (2422).
[6]- روايت احمد؛ ترمذي، اين حديث را روايت كرده و آن را حديثي غريب دانسته است. مسند احمد (1/77)؛ سند ترمذي، شماره‌ي 3734؛ سير أعلام النبلاء (3/254).
[7]- مسند احمد (4/172)؛ سنن ابن ماجه، شماره‌ي3666؛ بوصيري در الزوائد گفته است: سندش، صحيح است و راويان آن، ثقه مي‌باشند؛ نگا: سير أعلام النبلاء (3/255).
[8]- ذخائر العقبي في مناقب ذوي القربي، ص215؛ مسند احمد(5/288)؛ تاريخ دمشق (14/26).
[9]- مستدرك (3/173،174)؛ سير‌ أعلام النبلاء (3/253،254)، با سند صحيح.
[10]- الإحسان في تقريب صحيح ابن حبان (15/415)؛ ذخائر العقبي في مناقب ذوي القربي، ص216.
[11]- مسلم، شماره‌ي 2318.
[12]- مسند احمد (4/93) با سند حسن؛ سير أعلام النبلاء (3/259).
[13]- الشريعة، از آجري با سند ضعيف (5/2160).
[14]- همان.
[15]- الشريعه از آجري (5/2160)؛ محمد بن عيسي بن حيان مدائني، جز راويان آن مي‌باشد كه دارقطني، او را ضعيف و متروك دانسته است.
[16]- الشريعه از آجري (5/2162).
[17]- صحيح مسلم.
[18]- مستدرك (3/163)؛ حاكم، آن را صحيح دانسته و ذهبي، با او موافقت نموده است.
[19]- گويا از آن جهت به استر رسول‌خداص شهباء مي‌گفته‌اند كه سفيد، بوده است. (مترجم)




به نقل از: حسن مجتبي رضي الله عنه (بررسي و تحليل زندگاني خليفه پنجم)، مؤلف : علي محمد محمد الصلابي، مترجم محمد ابراهيم کياني، ويراستار: خانم عبدالهي، ناشر: انتشارات حرمين، چاپ: 1386ـ اول.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

حسن رضی الله عنه  شب‌ها را به قیام و عبادت الله سبحانه و تعالی  سپری می‌کرد. وی، ابتدای شب را به عبادت می‌پرداخت و برادرش حسین رضی الله عنه  بخش پایانی شب، بر می‌خاست و عبادت می‌نمود.[ الزهد از ابن ‌حنبل، ص171؛ رهبان الليل از عفاني (1/403)]

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 12980
دیروز : 3293
بازدید کل: 8248325

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010