Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

باری رسول خدا صلی الله علیه و سلم لباس سفیدی بر تن عمر رضی الله عنه دید؛ پرسید: آیا لباست نو است یا آن ‌را شسته‌ای؛ عمر رضی الله عنه گفت: شسته‌ام. رسول خدا صلی الله علیه و سلم فرمود:
(البس جديداً، وعش حميداً، ومُت شهيدا).
«لباس نو بپوش؛ و خوب زندگی کن و شهید بمیر». 
  سلسلة الصحيحة: ألباني 352 ، الصحيح الجامع 1234 .

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>خلافتها و حكومتهاي اسلامي>عمر بن خطاب رضی الله عنه > توجه ويژه به حفظ مرزهاي دولت اسلامي

شماره مقاله : 2768              تعداد مشاهده : 272             تاریخ افزودن مقاله : 26/5/1389

توجه ويژه به حفظ مرزهاي دولت اسلامي


عمر رضي الله عنه  با توجه به گسترده بودن مرزهاي دولت و همجوار بودن با روميان، همواره از ناحيه‌ي آنان احساس خطر مي‌نمود و مي‌گفت: دوست داشتم که در ميان ما و آنان سدي از آتش وجود مي‌داشت.[1] همچنين در مورد مرزهاي دولت اسلامي با فارس سخنان مشابهي گفت و افزود که امنيت سلامتي نيروهاي اسلامي برايم از دست آوردن غنايم اهميت بيشتري دارد.[2]
بر همين اساس همان طور که قبلاً بيان گرديد، دستور به احداث شهرکهاي نظامي در کنار مرزهاي اسلامي‌داد که هم پايگاه‌هايي براي نظاميان به شمار مي‌رفتند و هم مرکز تبليغ و نشر اسلام بودند. از جمله شهرهاي بصره و کوفه که در مرزهاي دولت اسلام با فارس و شهر فسطاط[3] در مصر و ديگر شهرکهاي نظامي در شام که در مرزهاي دولت اسلام با روميان احداث گرديدند و نيروهاي نظامي مستقر در شام به چهار بخش به نامهاي لشکر حمص، لشکر دمشق، لشکر اردن و لشکر فلسطين تقسيم شدند و اميران و سربازان هر کدام از اين چهار لشکر مشخص گرديدند. اين کار در اداره‌ي امور نظامي و کنترل نيروها و پرداخت حقوقشان کمک زيادي مي‌کرد.[4]
اينها علاوه بر شهرهاي مرزي‌اي بود که از دشمنان به جا مانده بود و مسلمانان آن‌ها را به عنوان پايگاه‌هاي نظامي در آورده بودند.[5]
و در کل مسلمانان همگام با گسترش دامنه‌ي فتوحات، به تأسيس پايگاه‌هاي نظامي زير نظر يکي از فرماندهان لايق در مرزهاي خود مي‌پرداختند. تا در مقابل هر نوع حمله‌ي احتمالي دشمن بايستند.[6] از جمله اين تدارکات مي‌توان به برجهاي ديده‌باني و انبار سلاح اشاره نمود که به دستور عمرفاروق  رضي الله عنه  در سرزمين عراق و نواحي شرق دولت اسلامي و در مقابل فارس احداث گرديدند. چنان که وقتي خبر گرد‌هم‌آيي نيروهاي فارس به رهبري يزدگرد، به فرمانده‌ي نيروهاي اسلامي، مثني بن حارثه رسيد. ايشان در اين مورد از عمربن خطاب نظر خواهي نمود. عمر رضي الله عنه  در پاسخ نوشت: هر چه سريع‌تر از ميان عجم‌ها بيرون آييد و به صورت پراکنده در کنار آبهاي مرزهاي خود مستقر شويد و ... مثني بي درنگ پيشنهاد عمر رضي الله عنه  را عملي ساخت.[7]
همچنين عمر رضي الله عنه  سعد بن ابي وقاص را به سوي قادسيه فرستاد و گفت: چون به قادسيه رسيدي برجهاي ديده‌باني خود را بر تنگه‌هاي مشرف به آنان نصب کن.[8] و هنگامي که سعد مشغول نبرد در جلولاء بود، عمر رضي الله عنه  به ايشان نوشت: گر خدا دو لشکر مهران و انطاق را شکست داد، قعقاع بن عمرو و نيروهايش را در پايگاه حلوان مستقر کن تا امنيت و حفاظت آن ناحيه را کنترل نمايند و ضمناً پشتوانه‌اي براي برادران جنگجو و مقيم خود در آن سوي جبهه‌ها باشند.[9]
بنابراين سعد هنگامي که لشکر را براي پيشروي به سوي فارس تشويق مي‌نمود به آن‌ها مي‌گفت: که همه‌ي راه‌هاي نفوذي دشمن مسدود شده‌اند، بنابراين از پشت سر خود کاملاً آسوده خاطر باشيد.[10]
از آن‌چه‌ بيان گرديد به خوبي نتيجه مي‌گيريم که برج‌هاي ديده‌باني و پادگان‌هاي پشتيباني به دستور عمربن خطاب احداث گرديد چنان که در پيامي به فرماندهان خود گفت: جلوي فارس‌ها را از ضربه زدن به برادرانتان بگيريد و با اين کار ملت و سرزمين خود را از آسيب دشمن برهانيد و در مرزهاي فارس و اهواز مستقر شويد تا دستوري از جانب من برسد.[11]
چنان‌که در زمان عمرفاروق فقط کوفه داراي چهار مرکز نظامي و حفاظتي بود که فرماندهي مرکز حلوان با قعقاع بن عمرو، مرکز ماسبذان با ضرار بن خطاب فهري، مرکز قرقيسيا با عمربن مالک زهري و مرکز موصل با عبدالله بن معتم عبسي بود و هر کدام از اينان جانشيناني داشتند که هنگام ضرورت به جاي آنان مسئوليت اداره و کنترل نيروهاي تحت فرمان خود را به جاي مي‌آوردند.
ضمناً لازم به يادآوري است که مسلمانان قبل از هر چيز در اين شهرکهاي نظامي به تأسيس مسجد مي‌پرداختند، چرا که مسجد داراي جايگاه ويژه‌ي دعوتي، تربيتي و جهادي بود.[12]
همچنين مرزهاي دولت اسلامي با روميان در نواحي شام از تدابير امنيتي بالايي از قبيل برج‌هاي ديدباني، شهرکها و قلعه‌هاي نظامي برخوردار بودند. چنان که وقتي عمربن خطاب به خاطر امضاي قرارداد صلح با ساکنان بيت المقدس از ديار شام ديدن کرد، سري به بعضي از نيروهاي مستقر در مرزهاي شام زد و کمبودهاي آنان و نيازهاي دفاعي‌شان را برطرف ساخت.[13] و قبل از بازگشت به مدينه در ميان مردم به ايراد سخن پرداخت و گفت: بدانيد که من فرماندهان و اميران شما را مشخص کردم و انشاء الله حقي را که بر گردن من داشتيد، ادا نمودم و مسأله‌ي تقسيم غنايم و اسکان و غزوات شما را با نهايت عدل و انصاف بررسي و دستور لازم را در اين مورد صادر نمودم و سربازان هر لشکر را مشخص کرده، تا توانسته‌ام مسايل رفاهي و اجتماعي شما را در نظر گرفته‌ام و باز هم اگر کسي پيشنهادي دارد از ما دريغ نورزد.[14]
و هنگامي که ابوعبيده شهر انطاکيه واقع در مرزهاي شمالي شام را فتح کرد، عمر رضي الله عنه  طي نامه‌اي به او نوشت: گروهي از مسلمانان مخلص را براي حفاظت انطاکيه انتخاب کن و آن‌ها را از غنايمي که در جاهاي ديگر به دست مي‌آوري، محروم نکن.[15]
ابوعبيده نيز قومي از اهل حمص و بعلبک را به عنوان گارد مرزي در آن‌جا مستقر نمود و حبيب بن مسلمه فهري را فرمانده‌ي آنان تعيين کرد. حبيب از انطاکيه براي اعزام نيروها به آن سوي مرزهاي اسلامي پادگاني را ساخت. از جمله به جرجومه هجوم برد و ساکنان آن‌را مجبور به مصالحه و همکاري با مسلمانان نمود.[16]
همچنين وقتي ابوعبيده شهر بالس (واقع در فاصله‌ي حلب و رقه) را فتح کرد، گروهي از مبارزان مسلمان و همچنين برخي از عربهاي شام را که تازه مسلمان شده بودند، در آن اسکان داد تا جلوي هجوم روميها را بگيرند.[17]
همچنين معاويه بن ابي سفيان که والي شام بود در اواخر خلافت عمر رضي الله عنه  و اوايل خلافت عثمان  رضي الله عنه  به احداث دژها و وسايل دفاعي پيشرفته و محکمي جهت حفاظت مرزهاي اسلامي در سواحل شام پرداخت. از جمله چند قلعه‌ي نظامي معروف به نامهاي اطرسوس، مرقيه، بلنياس و بيت سليمه ساخت و علاوه بر اين‌ها دژها و قلعه‌ها و شهرکهاي نظامي زيادي ساخت که در هر کدام از آن‌ها تعداد زيادي از نيروهاي مبارز مستقر گرديدند و برج‌هاي ديدباني بنا کرد و بر هر يک از آن‌ها نگهباناني گمارد و به آن‌ها آموزش داد تا با مشاهده نيروهاي دشمن مشعل برافروزند تا به ترتيب، نگهبانانِ برج‌هاي ديگر نيز با افروختن مشعل، لشکر مسلمانان را در جريان هجوم دشمن به داخل مرزهاي اسلام بگذارند و آن‌ها بي‌درنگ با هدايت مشعل‌ها خود را به ناحيه مورد نظر برسانند و مانع ورود دشمن به داخل مرزهاي خود بشوند.[18]
همچنين در مرزهاي بين مسلمانان و روميان در مصر نيز تدابير امنيتي و دفاعي بسيار محکمي در زمان عمربن خطاب تدارک ديده شد. چنان‌که ايشان به عمرو بن عاص، فرمانده‌ي کل آن ناحيه دستور داد تا شهر فسطاط را تأسيس کند و آن‌را به عنوان پادگان نظامي در اختيار ارتش اسلامي قرار دهد و براي هر قبيله‌اي نماينده‌اي تعيين کند. چنان که ديري نگذشت که همين فسطاط مرکز اعزام نيرو به شمال آفريقا و فتوحات آن ناحيه و يکي از مراکز مهم دفاعي در مصر گرديد. گفتني است که عمر رضي الله عنه  در مورد فسطاط نيز مانند ساير شهرکهاي نظامي و فرماندهي و دفاعي دستور داد که در مکاني احداث گردد که در حد فاصل آن با مدينه و فرماندهي کل، آب و دريايي وجود نداشته باشد تا ارتباط ميان آنان به صورت مداوم و آسان برقرار گردد.[19]
عمرو بن عاص افراد لشکر خود را خاطر نشان مي‌ساخت که استقرار آنان در مصر هميشه به عنوان سرباز و نگهبان خواهد بود. چنان که در خطابي به آنان گفت: بدانيد که شما تا قيامت در حال سربازي و نگهباني به سر مي‌بريد، چرا که در اطراف شما دشمنان زيادي وجود دارد که چشم به شما و سرزمين پر آب و گياه شما دوخته‌اند.
گفتني است که مسلمانان پس از دست‌يابي به دژها و قلعه‌هاي دشمن در مصر، به ترميم و بازسازي آن‌ها پرداخته و سربازان خود را در آن‌ها مستقر نمودند و علاوه بر آن‌ها، عمرفاروق  رضي الله عنه  دستور به احداث قلعه‌ها و پايگاه‌هاي نظامي در همه‌ي سواحل مصر داده بود.[20]
و پس از اين که عمرو بن عاص شهر اسکندريه را فتح نمود، حدود يک هزار از نيروهاي خود را جهت کنترل و حفاظت شهر در آن مستقر کرد، اما از آن‌جا که اين تعداد ناکافي بود، روميان از راه دريا به اسکندريه بازگشته و به مبارزه با مسلمانان پرداختند و تعدادي را به قتل رسانيده و تعدادي را مجبور به فرار کردند. آن‌گاه عمرو بن عاص دوباره به اسکندريه روي آورد و آن‌را فتح کرد و يک چهارم لشکر خود را در آن‌جا و يک چهارم آن‌را در کرانه‌هاي دريا مستقر نمود و نصف ديگر لشکر را با خود به فسطاط برد.[21]
علاوه بر اينها، عمرفاروق هر سال نيروهاي جديدي به اسکندريه مي‌فرستاد و با فرماندهان خود مرتب در تماس بود و آن‌ها را به استحکام مرزها تأکيد مي‌نمود. اين‌ها اضافه بر تدابيري بود که خود عمرو بن عاص در آن ناحيه اجرا مي‌کرد.[22]
بدين صورت عمر رضي الله عنه  توانست نقشه‌ي امنيتي و دفاعي خود را در سه منطقه جنگي يعني عراق، شام و مصر عملي سازد. علاوه بر اين‌ها در طول سال گروه‌هاي گشتي منظمي را به تمامي سرحدات دولت اسلامي‌ اعزام مي‌نمود تا کاملاً وضعيت مرزها را کنترل نمايند. اين دسته‌ها هم در زمستان و هم در تابستان اعزام مي‌شدند.[23]
گفتني است که‌ گروههاي گشتي در تابستان و زمستان تنها مخصوص سرحدات شهرهاي شام نبود، بلکه‌ شامل تمامي شهرهاي اسلامي‌ آن‌ زمان بود، و فرماندهان بزرگي همچون ابوعبيده‌ بن جراح، معاويه‌ بن ابي‌سفيان، نعمان بن مقرن و ... به‌ آن‌ها رسيدگي مي‌کردند.[24]
همچنين عمرفاروق  رضي الله عنه  به مرزبانان بيش از ديگران رسيـدگي مـي‌کرد و دائمـاً حــقوق آن‌ها را افزايش مي‌داد[25] و فرماندهان دوران عمر رضي الله عنه  نيز مرزبانان را در مال غنيمتي که رزمندگان به دست مي‌آوردند، شريک قرار مي‌دادند، چرا که آن‌ها با مرزباني و کنترل راه‌هاي نفوذ دشمن، پشتيبان مهمي براي مسلمانان ساکن در درون مرزهاي اسلامي به شمار مي‌رفتند.[26]
عمر رضي الله عنه  در آخرين روزهاي زندگي خود گفت: من خليفه‌ي بعد از خود را به رعايت حقوق ساکنان شهرهاي اسلامي توصيه مي‌کنم. آن‌ها پايگاه اسلام و منبع در آمد بيت المال و باعث خشم دشمن هستند. و از اموالشان آن‌چه‌ از نيازشان اضافه بود و خود به پرداخت آن راضي بودند، وصول نماييد.[27]
 


([1]) تاريخ اليعقوبي (2/155).
[2] تاريخ الطبري به‌ نقل از: الإدارة العسكرية (1/352).
([3]) الإدارة العسكرية (1/452).
[4] فتوح البلدان (1/156)
[5] تاريخ التمدن (جرجي زيدان) (1/179)
[6] الاداره العسکريه (1/453)
[7] منبع سابق.
[8] منبع سابق.
[9] منبع سابق به نقل از طبري.
[10] منبع سابق.
[11] منبع سابق.
[12] الاداره العسکريه (1/455)
[13] الاداره العسکريه (1/457)
[14] تاريخ الطبري. 4/40
[15] فتوح البلدان (1/175)
[16] معجم البلدان (2/123)
[17] فتوح البلدان (1/224)
[18] فتوح البلدان (1/150)
[19] فتوح مصر : ابن عبد الحكم، الإدارة العسكرية (1/462).
[20] البدايه والنهايه (7/103)
[21] البحرية في مصر الإسلامية وآثارها الباقية سعاد ماهر ص77.
[22] فتوح مصر ص192، الخطط : مقريزي (1/167).
[23] الاداره العسکريه (1/464)
([24]) فتوح البلدان: بلاذري (1/194،195).
([25]) الفن الحربي في صدر الإسلام عبد الرؤوف عون ص201، الإدارة العسكرية (1/465).
[26] الإدارة العسكرية (2/465)، تاريخ الطبري (4/134).
[27] مناقب أمير المؤمنين لابن الجوزي ص219، 220.

از کتاب: ترجمه سيره عمربن خطاب رضي الله عنه، تأليف : دکتر علي محمد محمد صلابي



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امام ابو حنيفه رحمه الله فرموده اند: "لا يحل لأحد أن يأخذ بقولنا ما لم يعلم من أين أخذناه" (روايت ابن عابدين در حاشيه كتاب "البحر الرائق " 6/293) يعنى: "حلال نميباشد براى كسى كه قول ما را بگيرد ولى نداند كه آنرا از كجا (و چه منبعى) گرفته ايم"، و در روايتى ديگر ميگويد: "حرام على من لم يعرف دليلي أن يفتي بكلامي" يعنى: "حرام است بر كسى كه دليل مرا نداند و با اقوال من فتوى بدهد".

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 14086
دیروز : 3293
بازدید کل: 8249431

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010