Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: "من طالب حقا فليطلبه في عفاف، واف أو غير واف" (صحيح – روايت ابن ماجة : 1965)
«هر کسي حق خود را مطالبه کرد، بايد آنرا به نيکي مطالبه کند خواه، حق خود را کامل بگيرد يا نگيرد».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > ایمان به کتابهای آسمانی در اعتقاد بزرگان شیعه

شماره مقاله : 2388              تعداد مشاهده : 318             تاریخ افزودن مقاله : 9/5/1389

ایمان به کتابهای آسمانی

س- اعتقاد بزرگان شیعه در مورد رکن سوم ایمان یعنی ایمان به کتابهای آسمانی چیست؟
ج – در این مورد دو مسئله وجود دارد: مسئله اول این که علمای شیعه بر این باور هستند که خداوند کتاب هایی بر ائمه ایشان نازل کرده است، از آن جمله:


1- مصحف علی علیه السلام
خویی شیخ و مرجع عالیقدر شیعه می­گوید: آنچه نباید در آن شک کرد این است که قرآن علی، که در آن ترتیب سوره­ها، و داشتن اضافه­هایی که در قرآن نیست؛ وجود دارد.[1]


2 - کتاب علی علیه السلام
 روایات شیعه کتاب علی را چنین توصیف کرده اند: «مثل زانوی مرد پیچیده شده است».[2]
و گفته­اند: « آن کتاب را پیامبر صلی الله علیه و سلم  دیکته کرده و علی با دست خود نوشته است».[3]


3- مصحف فاطمه سلام الله علیها
 روایت کرده­اند که علی بن سعید از ابی عبدالله روایت کرده که گفت: «فاطمه از خود چیزی به جا گذاشت که قرآن نیست، بلکه کلامی است که خدا بر او نازل کرده است، پیامبر صلی الله علیه و سلم  آن را دیکته کرده و علی نوشته است»[4].
 و در روایتی دیگر آمده است: «مصحف فاطمه سه برابر قرآن شما است، سوگند به خدا یک حرف از قرآن شما در آن نیست، می­گوید: گفتم سوگند به خدا که علم همین است. فرمود : آن علم چندان نیست...»[5]
 
تناقض
در روایتی متضاد و متناقض با آن آمده است: در قرآن فاطمه رضی الله عنها چیزی از کتاب خدا وجود ندارد، بلکه آن چیزی است که به او القا شده».[6]
 
یک تناقض دیگر
شیخ و مرجع بزرگ شیعه کلینی از ابو بصیر، و حدیثی طولانی از پیامبر صلی الله علیه و سلم  روایت می کند که: «سپس به پیامبر صلی الله علیه و سلم  وحی آمد و فرمود:
{ سَأَلَ سَائِلٌ بِعَذَابٍ وَاقِعٍ (١)لِلْكَافِرينَ (بولایة علی)    لَيْسَ لَهُ دَافِعٌ (٢)مِنَ اللَّهِ ذِي الْمَعَارِجِ (٣)} (معارج:3). می­گوید: گفتم: فدایت شوم ما این آیه را به این صورت نمی­خوانیم، گفت: سوگند به خدا به همین صورت جبرئیل بر محمّد صلی الله علیه و سلم  نازل کرده است، و سوگند به خدا که در مصحف فاطمه هم همین گونه است».[7]
 
مصحف فاطمه چگونه نازل شد؟
 اینک روایتی را که شیعه از ائمه خود نقل کرده­اند به خواننده ای که خواستار حق است ارائه می­دهیم:
از ابی بصیر روایت است که گفت: اباجعفر محمّد بن علی را در مورد مصحف فاطمه پرسیدم، در پاسخ گفت: این مصحف بعد از وفات پدرش (پیامبر صلی الله علیه و سلم ) بر او نازل شد، گفتم: آیا چیزی از قرآن در آن هست؟ گفت: خیر، گفتم: آن را برایم توصیف کن، گفت: جلد آن دو یاقوت کبود است که به اندازه طول ورق­های آن است و عرض آن قرمز است. گفتم: فدایت شوم برگهای آن چگونه است؟ گفت: ورق آن از مروارید سفید است. به او گفته شد: پدید بیا، پس پدید آمده است. گفتم: فدایت شوم در آن چه هست؟ گفت: در آن همه اخبار گذشته و آنچه تا روز قیامت خواهد شد، و اخبار آسمان­ها، و تعداد فرشتگانی که در آسمانها هستند، و دیگر چیزهایی که در آن قرار دارند و تعداد همه پیامبران وبندگان خدا و اسامی پیامبران و کسانی که پیامبران بسوی آنها فرستاده شده اند، و نام کسانی که تکذیب کرده اند و کسانی که پذیرفته اند در آن نوشته شده است، و اسامی همه مؤمنان و کافرانی که خداوند آفریده، و نیز نام های همه شهرها در آن هست، و تعداد همه کافران آن و صفت و حالت کسانی که تکذیب کرده­اند، و حالت قرن ها و ملّت­های گذشته و حکایاتشان، و طاغوت­هایی که به حکومت رسیده اند و زمان فرمانروایی و تعدادشان ثبت است، و اسامی ائمه و صفات و چیزهایی که هر کدام از آنها در اختیار دارند، و صفت بزرگانشان و همه کسانی که در ادوار زمان آمده­اند نوشته شده است گفتم: فدایت شوم ادوار زمان چقدر؟ گفت: پنجاه هزار سال است که هفت دوره هستند. و در مصحف فاطمه همه چیزهایی که خدا آفریده، و اجل و زمان پایان آنها و صفت اهل بهشت و تعداد کسانی که وارد آن می­شوند و تعداد کسانی که به جهنم می­روند و اسامی هر دو گروه وجود دارد، و در آن علم قرآن به همان صورتی که نازل شده، و علم تورات به آنگونه که نازل شده، و علم انجیل و زبور به گونه­ای که نازل شده­اند، و تعداد همه درختان در همه شهر در آن ثبت است و ...»[8].
شگفتا این مصحف خرافی ممکن است چقدر بزرگ باشد و چند جلد و چند صفحه باشد؟!
راوی می­گوید: «همانا امام شیعیان گفت: هنوز (آنچه برایت گفتم در مورد صفحه اول آن بود) و هنوز یک حرف از صفحه دوم را برایت بیان نکرده­ام، و حتی یک کلمه از آن را نگفته­ا­م».[9]
 
4 –قبل از وفات پیامبر صلی الله علیه و سلم  کتابی بر او نازل شد
 علمای شیعه از ابی صادق علیه السلام  روایت کرده­اند که گفت: «خداوند قبل از وفات پیامبر صلی الله علیه و سلم   بر او کتابی نازل کرد، و گفت: ای محمّد این کتاب وصیت تو به شخص نجیب شریف از اهل بیت تو است. پیامبر گفت: نجیب و شریف اهل بیت من کیست ای جبرییل؟ گفت: علی بن ابی طالب است، روی کتاب مهرهایی طلایی بود، پیامبر صلی الله علیه و سلم   آن را به علی داد و به او فرمان داد تا یکی از مهرها را باز کند، و به آنچه در آن امر شده عمل کند، آنگاه علی یکی را باز کرد و به آن عمل کرد، سپس آن را به فرزندش حسن داد و او نیز یکی از مهرهای بسته شده را باز کرد، سپس همین طور ادامه داد تا وقتی که مهدی ظهور می­کند»[10].
 
توضیح:
{ يُخْرِبُونَ بُيُوتَهُمْ بِأَيْدِيهِمْ وَأَيْدِي الْمُؤْمِنِينَ } (حشر:2) : با دستهای خود و با دستهای مؤمنان خانه‌های خویش را ویران می‌كردند! در اینجا (آنگونه که ذکر شد) شیعه ادعا می­کنند پیامبر صلی الله علیه و سلم  می­پرسد: نجیب و شریف کیست؟ بنابراین او تا نزدیک وفات آن وصی را نشناخته است! پس این نکته همانگونه که در روایتشان آمده به معنای آن است که پیامبر صلی الله علیه و سلم   به مردم اعلام نکرد که نجیب و وصی از اهل بیت او کیست، بلکه تا زمان وفاتش این را نمی­دانست. { فَاعْتَبِرُوا يَا أُولِي الأبْصَارِ}: ای خردمندان ! درس عبرت بگیرید.
 
 5- لوح فاطمه سلام الله علیها
به اعتقاد شیعه لوح فاطمه کتابی است که قبل ازوفات رسول خدا صلی الله علیه و سلم  از سوی خداوند بر او نازل ش؛ او نیز آن را به دخترش فاطمه هدیه کرده، بنابراین از ابی بصیر روایت کرده اند که ابا عبدالله از جابر بن عبدالله در مورد لوح فاطمه پرسید؟ جابر گفت: «سوگند به خدا که در حیات پیامبر صلی الله علیه و سلم   وارد خانه مادرت فاطمه شدم و او را به تولد حسین تبریک گفتم، در دست او لوح سبزی دیدم، فکر کردم از زمرد است، و در آن نوشته ای سفید دیدم که شبیه رنگ خورشید بود...، و در آن نوشته شده بود :«بسم الله الرّحمن الرّحیم، این کتابی است از جانب خداوند عزیز و حکیم نازل شده بر محمّد نبی و نور و سفیر و و دروازه­بان و راهنمای او، جبرئیل امین آن را از جانب پروردگار جهانیان فرود آورد... من هیچ پیامبری را نفرستاده ام که روزگار او را تمام نموده­ام و مدت او به پایان رسیده مگر اینکه برایش یک وصی مقرر کرده­ام، و تو را بر پیامبران برتری داده­ام، و وصی تو را بر اوصیاء دیگر فضیلت و برتری داده­ام، و تو را با نوادگان و بچه هایت حسن و حسین گرامی داشته­ام، حسن را بعد از به پایان رسیدن زمان پدرش منبع و سرچشمه علم و حسن را خزانه­دار وحی خود قرار داده­ام».
 و در آخر آن چنین آمده است: «ابو بصیر می­گوید: اگر در تمام عمرت فقط همین یک حدیث را می­شنیدی برایت کافی بود، بنابراین آن را پنهان و محفوظ بدار مگر از اهل آن»[11].
 
رسوایی کمر شکن
در موضوع کتاب موهوم روایتی نقل کرده اند که بنیان و پایه­هایشان را از بیخ در آورده و سقف ساختمان تشیع را روی خودشان ویران می­کند، زیرا بر طبق این روایت علی علیه السلام  وصی نیست، چون در روایتشان آمده است: از ابی جعفر علیه السلام  و او هم ازجابر بن عبدالله انصاری روایت کرده اند که گفت: «نزد فاطمه علیها سلام وارد شدم در حالی که جلو او لوحه ای بود حاوی اسامی اوصیاء از فرزندان او، دوازده نفر از آنها را برشمردم که آخرینشان امام قائم بود، سه نفر از آنها محمّد بودند و سه نفر علی نام بودند»[12].
 
6- صحیفه فاطمه سلام الله علیها
 یکی از صفات مصحف فاطمه به اعتقاد علمای شیعه چنان که از ابی عبدالله بن جابر روایت کرده اند این است، او می­گوید: «وارد خانه بانویم فاطمه بنت رسول الله صلی الله علیه و سلم  شدم تا تولد حسن را به او تبریک بگویم، ناگهان دیدم صحیفه­ای سفید از مروارید در دست دارد، گفتم: ای سیده و بانوی زنان این صحیفه چیست؟ گفت: در این صحیفه نام آن فرزندانم نوشته شده که به امامت می­رسند، ذکر شده است، گفتم: آن را به من بده تا نگاه کنم، گفت: «ای جابر اگر از این کار نهی نشده بودم نشانت می دادم، ولی از دست زدن به این صحیفه نهی شده و کسی حق ندارد به آن دست بزند مگر پیامبر یا وصی پیامبری باشد، یا از اهل بیت پیامبری باشد»[13].
 
7- دوازده صحیفه
علمای شیعه از استادشان ابن بابویه قمی روایت کرده­اند که (به افترای شیعه)پیامبر صلی الله علیه و سلم  فرمود: «خداوند دوازده خاتم و مُهر و دوازده صحیفه بر من نازل کرده است، اسم هر امامی روی انگشتر و مهرش نوشته شده، و صفت و ویژگیهای او در صحیفه اش بیان شده است»[14].
 
8 – صحیفه های علی علیه السلام
 یکی از آنها صحیفه­ای است که در آن نوزده صحیفه است که پیامبر صلی الله علیه و سلم  آنها را به ائمه هدیه داده یا نزد آنها پنهان کرده است.[15]
 
9-صحیفه دسته شمشیر
از ابا عبدالله روایت کرده اندگفت: «در داخل دسته شمشیر علی علیه السلام  صحیفه­ای کوچک قرار داشت، ایشان پسر خود حسن را فراخواند و صحیفه­اش را همراه با چاقویی تحویل او داد و گفت: آن را باز کن، ولی نتوانست باز کند تا این که خودش برایش باز کرد، سپس گفت: آن را بخوان، حسن شروع کرد به خواندن الف و باء و سین و لام؛ یکی پس از دیگری، سپس آن را جمع کرد و به پسرش حسین داد، او هم توانست باز کند تا اینکه خود برایش باز کرد، بعد گفت: بخوان پسر عزیزم، او هم مانند حسن شروع به خواندن کرد، سپس آن را در هم پیچید و به محمّد بن حنفیه داد، ولی او نیز نتوانست آن را بگشاید، تا اینکه برایش گشود و گفت: بخوان، ولی نتوانست چیزی از آن را بخواند، بعد صحیفه را جمع کرد و به دسته شمشیرش آویخت.راوی گفت: به ابوعبدالله گفتم: در آن صحیفه چه چیزی بود؟ گفت: حروفی بودند که از هر کدام هزار حرف دیگر گشوده می­شد، ابوبصیر گفت:تا قیام رستاخیز جز دو حرف از آن باز نمی­شود»[16]!
روایت کرده اند که ابو جعفر گفت: نزد من صحیفه­ای است که در آن نوزده صحیفه است و پیامبر صلی الله علیه و سلم  آن را به من هدیه کرده است[17].
 
9 – صحیفه دسته شمشیر پیامبر صلی الله علیه و سلم
 از ابو بصیر روایت است که گفت: «ابو عبدالله گفت : در دسته شمشیر پیامبر صلی الله علیه و سلم  صحیفه کوچکی بود در آن حرف­هایی هست که از هر حرفی هزار باب باز میگردد». ابو بصیر می­گوید: ابو عبدالله گفت: تا کنون فقط دو حرف از آن بیرون آمده است[18].
 
10 – جفر سفید و جفر قرمز
حجّت شیعه از حسین بن ابی العلاء روایت کرده که گفت: از ابا عبدالله شنیدم که گفت: جفر سفید پیش من است. می­گوید: گفتم: در آن چه هست؟ گفت زبور داود و تورات موسی و انجیل عیسی و صحیفه­های ابراهیم، و حلال و حرام در آن بیان شده اند. و نیز مصحف فاطمه در آن است...»
تا آنجا که گفت: «جفر سرخ نزد من است، می­گوید: گفتم: در آن چه هست؟ گفت: سلاح (جنگی)، و فقط صاحبش آن را برای خون و کشتن باز می­کند، آنگاه عبدالله بن ابی یعفور به او گفت: خداوند تو را اصلاح کند آیا فرزندان حسن این را می­دانند؟ گفت: بله سوگند به خدا آنان این را می­دانند همانطور که شب را می­شناسند، و روز را می­دانند که روز است، اما حسادت و دنیا طلبی آنان را به انکار وامی­دارد و اگر آنها حق را بوسیله حق می­جستند برایشان بهتر بود»[19].
 
11- صحیفه ناموس
از امام رضای خود (حاشا از امام رضای واقعی)روایت کرده­اند که گفته: اسم شیعیان ما و اسامی پدرانشان نوشته شده است، خدا از ما و از آنها عهد و پیمان محکم گرفته، هر جا ما وارد شویم آنها هم وارد می­شوند، و جز ما و آنها کسی بر دین اسلام قرار ندارد»[20].
 
12- صحیفه عبیطه
از امیر المؤمنین علی بن ابی طالب روایت کرده­اند(حاشا از علی علیه السلام ) که گفت: «سوگند به خدا وسعت و اجازه داشتم برایتان بگویم تا سال دو باره برگردد یک حرف را تمام نکنم، و سوگند به خدا صحیفه­های زیادی پیش من هست، و در میان آنها صحیفه­ای است که به آن عبیطه گفته می­شود، و هیچ چیزی سخت­تر از آن بر عرب وارد نشده، و در آن آمده­ که شصت قبیله از عرب ها فقط به ظاهر فریب می­دهند و در دین خدا بهره ندارند»[21].
 
13- الجامعه
حجّت و مرجع شیعه کلینی از ابوبصیر و او از اباعبدالله رحمه الله روایت کرده­اند که گفت: «الجامعه نزد ماست، و آنها چه می­دانند که الجامعه چیست! می­گوید گفتم: فدایت شوم الجامعه چیست؟ گفت: صحیفه­ای است که طول آن هفتاد ذراع با ذراعها پیامبر علیه السلام  است، و آن را با زبان و دهان خود دیکته کرده و علی علیه السلام  با دست خود آن را نوشته است، در آن همه حلال و حرامها و همه آنچه که در مورد دیه زخم ها و غیره مردم به آن نیاز دارند بیان شده است»[22].
 
توضیح:
و عجیب­تر و زشت­تر از همه این است که می­گویند همه این کتاب­ها را خدا نازل کرده است و امیرمؤنان علی و ائمه بعد از او اختصاص دارد، اما همواره از امّت پنهان می­مانند و از شما شیعه­ها هم پنهانند و شما فقط به قرآن اهل سنّت دسترسی دارید، قرآنی که علمای شما معتقدند تحریف شده و ناقص است، پس چرا ائمه شما این گنج­های آسمانی را از شما پنهان کرده­اند؟ و این کتاب ها بیش از هزار و دویست سال است نزد مهدی شما[23] انبار شده­اند چرا؟ چرا؟
ایا حقیقت این نیست که دستهای پلید یهودی سبئی این روایات را در کتابهایتان جای داده و بر ائمه شیعه دروغ بسته است، ما همه می­دانیم که مسلمین فقط یک کتاب دارند و آن قرآن است، اما تعدد کتاب­های آسمانی از ویژگی­های یهود و نصاراست! آیا علمای شما از اختیار مشابهت با یهودیان و نصارا باز نمی­ایند، این صحیفه­ها و کتاب های مقدس هم اکنون کجا هستند، آیا علمای معاصر شیعه آن را از بین برده اند؟
مسأله­ی دوم: همه بزرگان شیعه معتقدند که همه کتابهای آسمانی نزد ائمه وجود دارد و در بین مردم بدان حکم می­کنند»!
کلینی روایت کرده که امامشان ابوالحسن نزد یک یهودی به نام بریه انجیل را قرائت کرد. بریه گفت: «من حدود پنجاه سال است که دنبال کسی چون تو هستم بنابراین بریه ایمان آورد و ایمانش خوب بود».
از امام سؤال کرد: «تورات و انجیل و کتابهای آسمانی را از کجا می­آورید؟گفت: این کتابها را ما به ارث گرفته­ایم، و ما هم مانند ایشان آنها را می­خوانیم و آنچه آنها می­گفتند می­گوییم، خداوند حجّتی را در زمین قرار نمی­دهد که مردم از او سؤال کنند ولی در جواب بگوید نمی­دانم».
 از روایات فوق چنین برداشت می­شود که بزرگان شیعه بدین منظور خواندن تورات و انجیل و دیگر کتابها را برای ائمه قرار داده­اند تا جواب همه سؤالات مردم را بدانند و بیابند، ولی این امر خروج از اسلام و دعوت و فراخوانی به (وحدت ادیان) است، امّا خداوند متعال می­فرماید:
{ وَمَنْ يَبْتَغِ غَيْرَ الإسْلامِ دِينًا فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْهُ وَهُوَ فِي الآخِرَةِ مِنَ الْخَاسِرِينَ (٨٥)} (آل عمران/ 85)
یعنی: و كسی كه غیر از( آئین و شریعت) اسلام، آئینی برگزیند، از او پذیرفته نمی‌شود ، و او در آخرت از زمره زیانكاران خواهد بود.
و نیز می­فرماید:
{ وَأَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ مِنَ الْكِتَابِ وَمُهَيْمِنًا عَلَيْهِ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ عَمَّا جَاءَكَ مِنَ الْحَقِّ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنْكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا وَلَوْ شَاءَ اللَّهُ لَجَعَلَكُمْ أُمَّةً وَاحِدَةً وَلَكِنْ لِيَبْلُوَكُمْ فِي مَا آتَاكُمْ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ إِلَى اللَّهِ مَرْجِعُكُمْ جَمِيعًا فَيُنَبِّئُكُمْ بِمَا كُنْتُمْ فِيهِ تَخْتَلِفُونَ (٤٨)وَأَنِ احْكُمْ بَيْنَهُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ وَلا تَتَّبِعْ أَهْوَاءَهُمْ وَاحْذَرْهُمْ أَنْ يَفْتِنُوكَ عَنْ بَعْضِ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ إِلَيْكَ فَإِنْ تَوَلَّوْا فَاعْلَمْ أَنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ أَنْ يُصِيبَهُمْ بِبَعْضِ ذُنُوبِهِمْ وَإِنَّ كَثِيرًا مِنَ النَّاسِ لَفَاسِقُونَ }(مائده:48-49).
یعنی: و بر تو (ای پیغمبر) كتاب (كامل و شامل قرآن) را نازل كردیم كه (در همه احكام و اخبار خود) ملازم حق ، و موافق و مصدّق كتابهای پیشین (آسمانی) ، و شاهد (بر صحّت و سقم) و حافظ (اصول مسائل) آنها است . پس (اگر اهل كتاب از تو داوری خواستند) میان آنان بر طبق چیزی داوری كن كه خدا بر تو نازل كرده است ، و به خاطر پیروی از امیال و آرزوهای ایشان ، از حق و حقیقتی كه برای تو آمده است روی مگردان .  (ای مردم !) برای هر ملّتی از شما راهی (برای رسیدن به حقائق) و برنامه‌ای (جهت بیان احكام) قرار داده‌ایم . اگر خدا می‌خواست همه شما (مردمان) را ملّت واحدی می‌كرد (و بر یك روال و یك سرشت می‌سرشت ، و لذا راه و برنامه ارشادی آنان در همه امكنه و ازمنه یكی می‌شد) و امّا (خدا چنین نكرد) تا شما را در آنچه (از شرائع) به شما داده است بیازماید (و فرمانبردار یزدان و سركش از فرمان منّان جدا و معلوم شود) . پس (فرصت را دریابید و) به سوی نیكیها بشتابید (و به جای مشاجره در اختلافات به مسابقه در خیرات بپردازید و بدانید كه) جملگی بازگشتتان به سوی خدا خواهد بود ، و از آنچه در آن اختلاف می‌كرده‌اید آگاهتان خواهد كرد.
و (به تو ای پیغمبر فرمان می‌دهیم به این كه) در میان آنان طبق چیزی حكم كن كه خدا بر تو نازل كرده است ، و از امیال و آرزوهای ایشان پیروی مكن ، و از آنان برحذر باش كه (با كذب و حق‌پوشی و خیانت و غرض‌ورزی) تو را از برخی چیزهائی كه خدا بر تو نازل كرده است به دور و منحرف نكنند (و احكامی را پایمال هوی و هوس باطل خود نسازند) . پس اگر (از حكم خدا رویگردان شدند و به قانون خدا) پشت كردند ، بدان كه خدا می‌خواهد به سبب پاره‌ای از گناهانشان ایشان را دچار بلا و مصیبت سازد (و به عذاب دنیوی ، پیش از عذاب اخروی گرفتار كند) . بیگمان بسیاری از مردم (از احكام شریعت) سرپیچی و تمرّد می‌كنند.
 


[1] ـ البیان فی تفسیر القرآن خویی ، ص 223 .
[2] ـ بحارالانوار ، ج 26 / 51 .
[3] ـ بصائر الدرجات الکبری صفار ، ص 45 .
[4] ـ بحارالانوار 26 / 42 ، بصائر الدرجات ، ص 42 .
[5] ـ اصول کافی 1/ 239 .
[6] ـ  بحارالانوار ، ج 26 / 48 و بصائر الدرجات ، ص 43.
[7] ـ الکافی 8 / 57 .
[8] ـ دلائل الامامة ابی جعفر محمد بن رستم طبرسی شیعه ، ص 27 – 28 .
[9] ـ دلائل الامامة 27 / 28 .
[10] ـ اصول کافی کلینی 1 / 280 .
[11] ـ الکافی کلینی 1 / 527 – 528 .
[12] ـ الکافی 1 / 532 .
[13] ـ بحارالانوار 36 / 193 ، الاحتجاج طبرسی 2 / 373 ، و عیون اخبار الرضا 24 / 25 ، و اکمال الدین ، ص 178 .
[14] ـ اکمال الدین ابن بابویه ، ص 263 ، و الصراط المستقیم بیاضی 2 / 154 .
[15] ـ بحارالانوار 26 / 24 ، بصائر الدرجات الکبری صفار ، ص 36 .
[16] - بصائر الدرجات الكبرى ص327 ح1 (باب فيه الحروف التي علَّم رسول الله علياً صلوات الله عليه )،بحار الأنوار ج26/56 ح115 (باب جهات علومهم ع وما عندهم من الكتب وأنه ينقر في آذانهم وينكت في قلوبهم ).
[17] ـ بحارالانوار 26 / 24 ، بصائر الدرجات الکبری صفار ، ص 144.
[18] - بحار الانوار 26 / 56 ، بصائر الدرجات ، ص 89 .
[19] - اصول کافی 1 / 24 / 240 .
[20] - بحار الانوار 26 / 123 ، بصائر الدرجات ، ص 47 .
[21] - بحارالانوار 26 / 37 .
[22] - اصول کافی 1 / 239 .
[23] - صراط الحق 3 / 347 محمد آصف محسنی ، اعیان الشیعه 1 / 154 – 184 محسن الامین .


به نقل از: سؤال و جوابهایی در مورد شیعیان اثنا عشری، تألیف:  عبدالرحمن بن سعد الشثری، مترجم: اسحاق دبیری



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

ابن‌ عباس رضي الله‌عنه مي‌گويد: هركس اذان نماز را بشنود و بدان جواب مثبت ندهد و به مسجد نيايد كه در آن نمازش را ادا نمايد، نماز او پذيرفته نمي‌شود، و خدا و پيامبر را نافرماني كرده است. 

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 13156
دیروز : 3293
بازدید کل: 8248501

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010