Untitled Document
 
 
 
  2024 Nov 03

----

01/05/1446

----

13 آبان 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است كه: "لا تسبوا أصحابي، لا تسبوا أصحابي، فوالذي نفسي بيده لو أن أحدكم أنفق مثل أحد ذهبا ما أدرك مد أحدهم ولا نصيفه" روايت بخاري (3470 ) ومسلم (2540)، يعنى: "ياران من را فحش و ناسزا نگوييد، ياران من را فحش و ناسزا نگوييد، قسم به ذاتى كه جان من در قبضه اوست، اگر يكى از شما باندازه كوه احد طلا انفاق كند (صدقه بدهد) باندازه كف دست آنها و حتى نصفش هم نميرسد".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > کتابهای شیعه برای اثبات تحریف قرآن

شماره مقاله : 2296              تعداد مشاهده : 378             تاریخ افزودن مقاله : 5/5/1389

 كتاب‎هاي شيعه براي اثبات تحريف قرآن
 

تأليف: إحسان إلهي ظهير


دانشمندان شيعه راجع به تحريف و تغيير قرآن تنها به آوردن روايات و احاديث روايت شده از امامان معصوم شان اكتفا نكرده اند  بلكه در اين زمينه در هر عصري كتاب‎هاي جداگانه ای تحت عنوان: «تغيير و تحريف در قرآن» جهت اظهار اين عقيده ی  خبيث و ناپاك تصنيف كرده اند  و با ادله و براهين طبق پندار خودشان، آن را اثبات نموده ‎اند.
شيخ شيعه و ثقه و مورد اطمينان از نظر شيعيان، احمد بن خالد برقي، در اين زمينه كتاب تحريف تصنيف كرده همان‎طور كه رجال شناس مشهور شيعي، آقاي طوسي در كتابش، «الفهرست» و نجاشي در كتابهايش اين مسأله را اظهار داشته است.
پدرش، محمد بن خالد برقي نيز كتاب «التنزيل والتغيير» تصنيف كرده آن‎گونه كه نجاشي گفته است.
 شيخ و ثقه ای كه- طبق گفته ی  شيعه- در حديث اشتباه و خطايي نداشته، يعني علي بن حسن بن فضال در اين زمينه كتاب «التنزيل من القرآن التحريف» را تأليف كرده است.
محمد بن حسن صيرفي در اين موضوع، كتاب «التحريف والتبديل» را تصنيف كرده همان‎گونه كه طوسي در كتاب «الفهرست» اظهار داشته است.
احمد بن محمد يسار، كتاب «القرءات» دارد. نامبرده استاد مفسر شيعي معروف به ابن ماهيار است همان گونه كه در كتاب «الفهرست» طوسي و كتاب «الرجال» نجاشي آمده است.
حسن بن سليمان حلي نيز كتاب «التنزيل و التحريف» تأليف كرده است.
مفسر شيعي، محمد بن علي بن مروان ماهيار معروف به ابن حجام، كتاب «قراءة أمير المؤمنين و قراءة أهل البيت» دارد.
ابوطاهر عبدالواحد بن عمر قمي، كتاب «قراءة أمير المؤمنين» دارد. ابن شهر آشوب در كتاب «معالم العلماء» اين مطلب را اظهار داشته است.
علي بن طاوس، شيخ بزرگوار شيعيان در كتابش «سعد السعود» كتاب‎هاي ديگري در زمينه ی  تحريف قرآن از نظر شيعه را آورده است كه از آن جمله مي‎توان به كتاب‎هاي «تفسير القرآن و تأويله و تنزيله»، « قراءة الرسول وأهل البيت»،« الرد علي أهل التبديل» همان‎گونه كه ابن شهر آشوب در مناقب خودش گفته است، و كتاب «السياري» اشاره كرد.[1]
همان‎طور كه متقدمين در اين موضوع كتاب‎هايي تأليف كرده اند ، به همان صورت متأخرين نيز كتاب‎هايي تأليف كرده اند ، كه از آن جمله مي‎توان به كتاب معروف و مشهور «فصل الخطاب في إثبات تحريف كتاب رب الأرباب» اثر ميرزا حسين بن محمد تقي طبرسي متوفاي سال1320 هجري اشاره كرد. اين كتاب، كتابي جامع و مفصل است كه اين محدث شيعي راجع به اثبات تحريف در قرآن، بحثي كامل و جامع ارائه نموده و رأي كساني از شيعيان را كه تحريف قرآن را انكار نموده و آن را ناپسند دانسته اند ، ردّ نموده و آنان را مورد سرزنش قرار داده است. سپس به دنبال آن كتابي ديگر جهت رد و پاسخگويي به برخي از شبهات وارده به كتاب «فصل الخطاب» تأليف كرده است.[2]
در شبه قاره ی  هند نيز شيعه كتاب‎هاي متعددي پيرامون اثبات و آشكار كردن اين عقيده‌ي باطل و زشت، تأليف كرده اند . يكي از دانشمندان شيعه كتابي به نام «تصحيف كاتبين و نقص آيات كتاب مبين» تأليف كرده است. نام اين دانشمند، ميرزا سلطان احمد دهلوي مي‎باشد.
كتاب «ضربة حيدرية» اثر سيد محمد مجتهد لكنوي و ديگر كتاب‎هاي زيادي كه به زبان‎هاي فرسي و عربي و اردو تأليف شده، نمونه ی  ديگري از كتاب‎هاي تأليف شده راجع به تحريف قرآن از نظر شيعيان مي‎باشد.
بسياري از دانشمندان شيعه هستند كه براي بيان عقيده ی  تحريف قرآن كه مورد اتفاق شيعه است، ابوابي جداگانه در كتاب‎هايشان آورده اند . از جمله ی  اينان مي‎توان به استادِ كليني، علي بن ابراهيم قمي، شيخ بزرگ شيعه در حديث؛ محمد بن يعقوب كليني؛ سيد محمد كاظمي در شرح الوافيه كه آن را «باب أنه لم يجمع القرآن كله إلّا الأئمة» نام نهاده؛ شيخ صفار در كتابش «البصائر» كه بابي تحت عنوان «باب في الأئمة أن عندهم جميع القرآن الذي أنزل علي رسول الله» آورده است؛ و سعد بن عبدالله در كتابش «ناسخ القرآن و منسوخه» بابي تحت عنوان «باب التحريف في الآيات» آورده و همين‎طور تا آخر اشاره كرد.
هيچ كتابي از كتاب‎هاي شيعه در زمينه ی  حديث و تفسير و عقايد و فقه و اصول، از عيب و ايراد و نقص در قرآن عظيم خالي نيست.
ما كساني از شيعيان كه عقيده ی  تحريف قرآن از نظر شيعه را انكار مي‎كنند، فرا مي‎خوانيم و از آنان مي‎پرسيم: مادامي كه شما ادعا مي‎كنيد كه قرآن تحريف نشده و چيزي به قرآن موجود اضافه نشده و چيزي از آن كم نشده، پس درباره ی  كساني كه قائل به تحريف قرآن هستند، چه مي‎گوييد؟آيا آنان را تكفير مي‎كنيد به اين خاطر كه آنها مستحق تكفير هستند؟ و آيا فتوا مي‎دهيد كه آنان از امت اسلام خارج شده اند؟ همان‎گونه كه پيشوايان و دانشمندان اهل سنت به اين رأي فتوا داده اند . پس ببينيم اينان تا چه حدي تقيه را به كار مي‎گيرند و مي‎خواهند مسلمانان را فريب دهند.
اين مطلب از مواردي است كه بدون شك و ترديد- همان‎گونه كه در بحث طولاني‎مان اثبات كرديم- همه ی  شيعيان در هر عصري از عصرهاي اسلام به تحريف قرآن اعتقاد داشته و اكنون هم چنين اعتقادي دارند، و انكار تحريف قرآن از جانب آنان، از روي صداقت و حقيقت نيست، بلكه اين انكار به خاطر گريز و فرار از ايرادات و اعتراضات مسلمانان و طعنه و سرزنش طعنه زنندگان مي‎باشد يا به اين خاطر است كه آنان درك كرده اند  كه راز پوشيده ی  شيعه كشف شده و قضيه ی  پنهان آنان، رسوا شده است.[3]
والله ولي التوفيق والحمدلله ربّ العالمين


[1] - به نقل از كتاب: «فصل الخطاب في إثبات تحريف كتاب رب الأرباب»، ص29.
[2] - آيا پس از  اين بيان، كسي مي‎تواند بگويد نوري طبرسي در اين كتاب قائل به تحريف قرآن نبوده بلكه بر عكس او در اين كتاب، اثبات نموده كه تحريف و تغيير در قرآن وجود ندارد. آقاي صافي مي‎خواهد چه كسي را با اين سخن فريب دهد؟ آيا وي گمان مي‎كند كه كتاب «فصل الخطاب» نزد كسي ديگر غير از او وجود ندارد يا مي‎خواهد با گستاخي هر چه بيشتر دروغ گويد تا اينكه شنوندگان گمان كنند كه او راست مي‎گويد. نه اي آقاي صافي! امكان ندارد كه آنچه مي‎خواهي تحقق پيدا كند؛ چون در ميان مردم كساني هستند كه دروغ و افتراي شما را تبيين كنند مادامي كه دروغ مي‎گوييد. پس بشنويد و آگاه باشيد كه هرگز و هرگز امكان ندارد حقايق را وارونه كنيد تا به وسيله‌ي آن، افراد سليم القلب فريب بخورند. همانا كتاب نوري طبرسي جز وثيقه ای  مهم كه در بردارنده ی  عقيده ی  شيعه از اول تا آخرشان مي‎باشد، چيزي نيست. اين كتاب بيان مي‎كند كه شيعيان به اين قرآني كه در جلد مصحف‎هاي امروزي نوشته شده ايمان ندارند. ما، در اين مبحث‎مان كتاب مذكور را آورديم و بقيه ی  عبارات را رها كرديم كه اين عبارات در زمينه ی  اعتقاد شيعه به تحريف قرآن، بيشتر و ننگين‎تر از عباراتي است كه ذكر كرديم.
 
[3]- و گرنه چرا ميرزا حسين بن محمد تقي نوري طبرسي از جانب سيد لطف الله صافي مورد مدح و ستايش قرار مي‎گيرد؟ كسي كه با گستاخي مي‎خواهد به زور اين اتهام را از شيعه رفع كند، به اينكه شيعه به تحريف و تغيير در قرآن اعتقاد ندارند. چنين گفته‎هايي با هم منافات و تعارض دارند، چون آقاي صافي باري اعتراض وارده به شيعيان مبني بر تحريف قرآن را دفع مي كند و آن را رد مي‎كند، سپس در همان مبحث مردي را تمجيد و ستايش مي‎كند كه به اين عقيده ی  زشت معتقد است، تازه او تنها به تحريف قرآن معتقد نيست و بس، بلكه اين عقيده را با ادله ی  صحيح و واضح و روشن از نظر شيعه اثبات مي‎كند و در اين زمينه كتابي قطور و جامع و كامل و مفصل كه تمامي زوايا و جهات اين مبحث را در بر مي‎گيرد، تأليف كرده است. آخر تمجيد و ستايش دانشمندان بزرگ متقدم از نظر شيعه با وجودي كه به وقوع تحريف در قرآن تصريح نموده اند  براي چيست؟ چرا اينان مورد تمجيد و احترام قرار مي‎گيرند؟ در حالي كه معروف است هر كس يكي از اركان و پايه‎هاي دين را انكار كند، مورد احترام و بزرگداشت قرار نمي‎گيرد؛ چون كسي كه يكي از ضروريات و بديهات دين را انكار نمايد، بنا به اجماع مسلمانان، مورد اهانت و تحقير قرار مي‎گيرد و خوار مي‎شود، و عكس اين اصلاً وجود ندارد.

 

به نقل از: شيعه و سنت، تأليف: إحسان إلهي ظهير
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 احمدبن حنبل رحمه الله فرموده است:   «لاتقلّدنی و لاتقلّد مالکاً و لا الشّافعی و لا الأوزاعی و لا الثّوری، و خذمن حیث أخذوا». (نه از من تقلید کن و نه از مالک و شافعی و اوزاعی و ثوری، بلکه از آنجا که آنها گرفته‌اند،  بگیر). فلانی (113)، و ابن قیم در «الأعلام» (2/302). 

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 2361
دیروز : 11578
بازدید کل: 8683183

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010