Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

انس بن مالک می‌گوید : رسول خدا صلی الله علیه و سلم روزی همراه با ابوبکر و عمر و عثمان رضی الله عنهم به کوه احد رفته بودند کوه زیر پای ایشان لرزشی کرد، رسول خدا با پای مبارک خویش بر روی آن زد و فرمود : «ای احد آرام باش! که پیامبری و صدّیقی و دو شهید بر روی تو قرار دارند.»

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>مسائل تاریخ اسلام>عمر بن خطاب رضی الله عنه > انعقاد اجماع بر خلافت عمر رضی الله عنه

شماره مقاله : 2153              تعداد مشاهده : 362             تاریخ افزودن مقاله : 23/4/1389

انعقاد اجماع بر خلافت عمر رضی الله عنه 


گروه قابل اعتمادی از علما، اجماع صحابه و تابعین را در مورد خلافت عمر رضی الله عنه  نقل کرده اند:
1ـ ابوبکر احمد بن حسین بیهقی با سند خود از عبدالله بن عباس نقل می‌کند که گفت: هنگامی که عمر رضی الله عنه  زخمی‌ شد، من بر او وارد شدم و گفتم: ای امیر المؤمنین! بهشت مبارکت باد؛ تو هنگامی به صف مسلمانان پیوستی که مردم، همه کافر بودند و در کنار رسول خدا به جهاد پرداختی آن‌گاه که همه او را تنها گذاشتند و رسول خدا در حالی چشم از دنیا فرو بست که از تو راضی بود و در خلافت تو حتی دو نفر با هم اختلاف نکردند و اکنون با شهادت از دنیا رحلت می‌کنی. عمر رضی الله عنه  گفت: سخنانت را دوباره تکرار کن. من سخنانم را تکرار کردم. گفت: اگر به اندازه‌ی زمین، طلا و نقره می داشتم، همه را پیشاپیش در مقابل ترس و وحشت روز قیامت، صدقه می‌کردم.[1]
2ـ ابو نعیم اصفهانی نیز اجماع امت را بر خلافت عمرفاروق نقل کرده می‌گوید: وقتی ابوبکر با توجه به سوابق عمر رضی الله عنه  و همکاریهایی که با خلیفه داشت، دریافت که در میان صحابه، فردی شایسته‌تر از عمرو دلسوزتر به حال امت وجود ندارد. با حس خیرخواهی برای امت و پاسخگویی در پیشگاه خدا، عمر رضی الله عنه  را جانشین خود تعیین کرد و قبل از اینکه او را رسما جانشین خود اعلام بکند در یک رایزنی نظر بزرگان صحابه را نیز جویا شد. آن‌ها به اتفاق عمررا به عنوان خلیفه ی مسلمانان پذیرفتند. و اگر نزد آنان مورد اعتماد و به‌ عنوان فردی مصلح شناخته نمی‌شد، هرگز توافق نمی‌کردند. همان طور که اگر ابوبکر نیز متوجه مخالفت فرد یا افرادی با خلافت عمر رضی الله عنه  می‌شد، او را تعیین نمی‌کرد.[2]
3ـ ابو عثمان صابونی می‌گوید: خلافت ابوبکر رضی الله عنه  با رضایت صحابه و اجماع آنان انجام گرفت. و اما عمر رضی الله عنه  به پیشنهاد ابوبکر رضی الله عنه  نامزد خلافت شد. سپس صحابه نیز با خلافت ایشان موافقت کردند و خداوند اسلام را بوسیله ی ایشان تقویت نمود.[3]
4ـ ابن تیمیه می‌گوید: ابوبکر رضی الله عنه  عمررا به‌ عنوان جانشین خود تعیین کرد و همه‌ی مسلمانان پذیرفتند و بعد از وفات ابوبکر با او بیعت کردند و بدین صورت او امیر مؤمنان و امام مسلمانان گردید و دارای سلطه و قدرت شد. [4]
5ـ نووی می‌گوید: همه‌ی صحابه تعیین خلیفه بعدی را بعهده‌ی ابوبکر گذاشتند و او نیز عمر رضی الله عنه  را تعیین کرد و همه پذیرفتند. [5]
6ـ شارح طحاویه می‌گوید: خلافت بعد از ابوبکر به عمرتعلق یافت. بدین صورت که ابوبکر او را تعیین کرد و امت به آن راضی شد.[6]
با توجه‌ به‌ منقولات فوق درمی‌یابیم که‌ خلافت عمر رضی الله عنه  بنا به‌ اجماع صحابه ثابت گردید و بر همین اساس اهل سنت و جماعت نیز اجماع صحابه را پذیرفتند و آن‌را تأیید کردند، لازم به‌ ذکر است که‌ جز کسانی غیر قابل اعتماد که‌ در معرض فتنه‌ قرار گرفته‌اند، امثال شیعه‌ رافضی و همسویانشان، کسی دیگر روی استحقاق عمربرای امر خلافت اعتراض وارد ننموده‌ است. واگر کسی بگوید: از عبدالرحمان بن عوف منقول است که به ابوبکر گفت: جواب خدا را چه می‌دهی که بگوید: چرا چنین مرد تندخویی را بر بندگانم گماردی؟ ابوبکر گفت: آیا می‌خواهید از طریق خداوند مرا بترسانید؟ ناامید و رسوا است کسی که‌ می‌خواهد به‌ شما ظلم و ستم روا می‌دارد، در حضور خدا می‌گویم: بار الها! بهترین فرد امت را بر آن‌ها گمارده‌ام[7]. در پاسخ باید گفت: این سخن اگر از عبدالرحمان ثابت باشد، باز هم از آن چنین فهمیده نمی‌شود که عبدالرحمن بن عوف، عمر رضی الله عنه  را مستحق خلافت نمی‌دانست و به علم ،تقوا و امانتداری او ظنین بود. بلکه اعتراض ایشان فقط به خاطر تندخویی عمر رضی الله عنه  بود که ابوبکر به عبدالرحمان گفت: تندخویی او به خاطر نرم خویی بیش از اندازه‌ی من است و ان شاء الله تعدیل خواهد شد.[8]
 
 
از کتاب: ترجمه سیره عمربن خطاب رضی الله عنه، تألیف : دکتر علی محمد محمد صلابی


[1] الاعتقاد للبيهقي ص188 .
[2] كتاب الإمامة والرد على الرافضة ص274 .
[3] عقيدة السلف وأصحاب الحديث ضمن مجموعة الرسائل المنبرية (1/129).
[4] شرح النووي على صحيح مسلم (12/206).
[5]منهاج السنة (1/142).
[6]شرح الطحاوية ص539 .
[7]الطبقات لابن سعد (3/199).
[8]كتاب الإمامة والرد على الرافضة ص276 .



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

ابوبکر صدیق - رضی الله عنه - گفت: الحمد لله الذي لم يجعل للخلق سبـيلاً إلى معرفته إلا بالعجز عن معرفته. یعنی: سپاس مر خدای را که به شناخت او راهی نیست مگر به عجز از شناخت او. (نفح الطيب، التلمساني و احیاء علوم الدین امام غزالی رحمهما الله).

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 7267
دیروز : 3293
بازدید کل: 8242612

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010