Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

در حديث صحيح وارد شده است كه پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند:
«إن‌ الله‌ تعالي‌ ينزل‌ كل‌ ليلة إلي‌ السماء الدنيا، حتي‌ يبقي‌ ثلث‌ الليل‌ الأخير، فيقول: هل‌ من‌ تائب‌ فأتوب‌ عليه‌؟ هل‌ من‌ مستغفر فأغفر له‌؟ هل‌ من‌ سائل‌ فيعطي ‌سؤاله‌؟ حتي‌ يطلع‌ الفجر»
" خداوند متعال‌، در هر شب‌ به‌ سوي‌ آسمان‌ دنيا فرود مي‌آيد تا آن‌كه‌ چون‌ يك‌ سوم‌ اخير شب‌ باقي‌ مي‌ماند، مي‌گويد: آيا توبه‌ كاري ‌هست‌ تا بر وي‌ توبه‌ بپذيرم‌؟ آيا آمرزش‌خواهي‌ هست‌ تا بر وي‌ بيامرزم‌؟ آيا درخواست‌كننده‌اي‌ هست‌ كه‌ خواسته‌ وي‌ داده‌ شود؟ تا آن‌گاه‌ كه‌ بامداد طلوع ‌مي‌كند»


 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>مفاهيم قرآني و حديثي>قرآن > فرق بین الزوجة و المرأة در قرآن کریم

شماره مقاله : 2150              تعداد مشاهده : 391             تاریخ افزودن مقاله : 23/4/1389

فرق بین (الزوجة = همسر) و (المرأة = زن) در قرآن کریم



فرق بین (الزوجة = همسر) و (المرأة = زن) در قرآن کریم، عقلهای باز و سلیم را مبهوت می کند.

چه وقت (مرأة) به (زوج) تبدیل می شود و چه وقت با هم متفاوت خواهند بود؟

هنگام بررسی و دقت در آیات قرآنی که این دو لفظ در آنها آمده اند، ملاحضه می کنیم که؛هرگاه زوجیت بین زن و بین شوهرش کامل شده باشد، و توافق و نزدیکی و انسجام بین آنها بدون هرگونه اختلاف دینی یا نفسی یا جنسی کامل شده است، لفظ "زوج" بر "مرأة" اطلاق می شود.( یعنی در این شرایط قرآن بجای استفاده از لفظ مرأة از لفظ زوج استفاده کرده است)

ولی چنانکه توافق و انسجام بین آنها کامل نشده باشد و هنوز زوجیت (و اتحاد) بین آنها محقق نشده است، در آنصورت قرآن بجای لفظ "زوج" از لفظ "مرأة" استفاده می کند (و آنها را زوج هم نمی خواند)، همانند زمانی که بین آنها اختلافی دینی عقیدتی یا جنسی باشد (که باعث عدم توافق و انسجام آندو شود).

بعنوان مثال، در این فرموده ی الله تعالی دقت کنید که می فرماید:

«وَمِنْ آيَاتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُم مِّنْ أَنفُسِكُمْ أَزْوَاجًا لِّتَسْكُنُوا إِلَيْهَا وَجَعَلَ بَيْنَكُم مَّوَدَّةً وَرَحْمَةً إِنَّ فِي ذَلِكَ لَآيَاتٍ لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ»(روم 21)

یعنی: و از نشانه‏هاى او اينست که همسرانى(زوجهایی) از جنس خودتان را براى شما آفريد تا در کنار آنان آرامش يابيد، و در ميانتان مودّت و رحمت قرار داد؛ براستی که در اين امر نشانه‏هايى است براى گروهى که تفکّر مى‏کنند.

و نیز می فرماید:

«وَالَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ أَزْوَاجِنَا وَذُرِّيَّاتِنَا قُرَّةَ أَعْيُنٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِينَ إِمَامًا»(فرقان 74)

یعنی: و کسانى که مى‏گويند: «پروردگارا! از همسران و فرزندانمان مايه روشنى چشم ما قرارده، و ما را براى پرهيزگاران پيشوا گردان».

و با این اعتبار، قرآن حواء را بعنوان زوج آدم علیهما السلام قرار داده، چنانکه می فرماید:

«وَقُلْنَا يَا آدَمُ اسْكُنْ أَنتَ وَزَوْجُكَ الْجَنَّةَ»(بقره 35)

یعنی: و گفتيم: اى آدم! تو با همسرت در بهشت سکونت کن.

و همچنین بر همین اساس قرآن زنان پیامبر صلی الله علیه وسلم را بعنوان زوجهای ایشان نام برده است؛

«النَّبِيُّ أَوْلَى بِالْمُؤْمِنِينَ مِنْ أَنفُسِهِمْ وَأَزْوَاجُهُ أُمَّهَاتُهُمْ»(احزاب 6)

یعنی: پيامبر نسبت به مؤمنان از خودشان سزاوارتر است؛ و همسران او مادران آنها [ مؤمنان‏] محسوب مى‏شوند؛

و هرگاه انسجام و توافق و تشابه (در عقیده) به هر دلیلی بین زوجین محقق نشد، پس آنگاه قرآن همسر مرد را با لفظ "مرأة" نام می برد و او را "زوج" شوهرش نمی نامد.

مثلا قرآن می فرماید: (امرأة نوح - زن نوح) و (امرأة لوط - زن لوط) و نمی فرماید: (زوج نوح) یا (زوج لوط)!

چنانکه در آیه ی زیر آمده:

«ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ كَفَرُوا اِمْرَأَةَ نُوحٍ وَاِمْرَأَةَ لُوطٍ كَانَتَا تَحْتَ عَبْدَيْنِ مِنْ عِبَادِنَا صَالِحَيْنِ فَخَانَتَاهُمَا»(تحریم 10)

یعنی: خداوند براى کسانى که کافر شده‏اند به همسر نوح و همسر لوط مَثََل زده است، آن دو تحت سرپرستى دو بنده از بندگان صالح ما بودند، ولى به آن دو خيانت کردند.

زن نوح و لوط علیهما السلام کافر بودند، هرچند که هر یک از آنها زن پیامبری بود، اما کفر آنها موجب عدم انسجام و توافق با شوهرانشان بود و لذا آنها زوج شوهرانشان نیستند بلکه فقط زن تحت امر آنهایند.

و به همین اعتبار نیز، قرآن می فرماید: (امرأة فرعون – یعنی زن فرعون)؛ «وَضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا لِّلَّذِينَ آمَنُوا اِمْرَأَةَ فِرْعَوْنَ»(تحریم 11)

یعنی: و خداوند براى مؤمنان، به همسر فرعون مثَل زده است.

زیرا بین زن فرعون و خود فرعون مانعی در زوجیت وجود داشت و آن منع این بود که فرعون کافر بود در حالیکه زنش مومن بود و به همین دلیل انسجام بین آنها تحقق نمی یابد و آن زن مومنه در حقیقت زن فرعون است نه زوج او.

و از جمله زیباییهای تعبیر قرآن در تفریق بین (زوج) و (امرأة)، اخبار قرآن در مورد دعای زکریا علیه السلام است؛ که او از الله تعالی می خواست تا به وی فرزندی عطا فرماید تا وارث او شود زیرا زن او نازا بود، و خداوند تبارک و تعالی دعای او را اجابت فرمود و زن وی را بر ولادت فرزند توانا کرد.

هنگامی که زن زکریا نازا بود، قرآن لفظ "امرأة" را بر او نهاد، چنانکه الله تعالی سخن زکریا علیه السلام را نقل می کند:«قَالَ رَبِّ أَنَّى يَكُونُ لِي غُلَامٌ وَكَانَتِ امْرَأَتِي عَاقِرًا وَقَدْ بَلَغْتُ مِنَ الْكِبَرِ عِتِيًّا»(مریم 8)

یعنی: گفت: «پروردگارا! چگونه براى من فرزندى خواهد بود؟ در حالى که همسرم نازا و عقيم است، و من نيز از شدّت پيرى افتاده شده‏ام»

ولی هنگامی که الله تعالی او را باخبر کرد که دعایش را اجابت کرده است و بزودی به وی پسری عطا خواهد نمود، زکریا علیه السلام دوباره کلام خود را مبنی بر عقیم بودن زنش تکرار می کند و می گوید چگونه ممکن است او فرزندی بدنیا آورد در حالیکه نازاست، الله تعالی می فرماید: «قَالَ رَبِّ أَنَّىَ يَكُونُ لِي غُلاَمٌ وَقَدْ بَلَغَنِيَ الْكِبَرُ وَامْرَأَتِي عَاقِرٌ قَالَ كَذَلِكَ اللّهُ يَفْعَلُ مَا يَشَاء»(آل عمران 40)

یعنی: زکریا گفت: «پروردگارا! چگونه ممکن است فرزندى براى من باشد، در حالى که پيرى به سراغ من آمده، و همسرم نازاست؟!» فرمود: «بدين گونه خداوند هر کارى را بخواهد انجام مى ‏دهد.»

و حکمت از اطلاق کلمه ی (امرأة) بر زن زکریا علیه السلام اینست که زوجیت آندو بصورت کامل و تمام محقق نشده بود، با وجود اینکه زکریا پیامبر بود و زنش نیز مومنه بود، و هر دو از ناحیه ی دینی و اعتقادی توافق کامل داشتند، اما نبود توافق و انسجام کامل بین آنها به سبب آن بود که زن زکریا علیه السلام نازا بود( و در این مورد توافق نداشتند) چرا که هدف نسلی از ازدواج، در حقیقت تداوم نسل و داشتن ذریه است و چنانچه مانعی بیولوژی در یکی از زوجین وجود داشته باشد این امر باعث عدم فرزند آوری خواهد شد، و لذا در این حالت زوجیت بصورت کامل محقق نمی شود. و چون زن زکریا علیه السلام عقیم و نازا بود، پس این امر مانع زوجیت کامل آنها در تمامی حالتها شده بود و به همین علت می بینیم که قرآن بر زن زکریا لفظ (امرأة) اطلاق کرد.

ولی بعد از آنکه مانع نازایی از بین رفت و خداوند تبارک و تعالی زن زکریا را اصلاح نمود و برای زکریا پسرش یحیی را بدنیا آورد، اینبار قرآن لفظ (امرأة) برای زن زکریا بکار نمی برد بلکه بر او لفظ (زوج) اطلاق کرده، زیرا بعد از رفع مانع نازایی، زوجیت بین آندو بصورت تمام و کمال محقق گشت.

چنانکه الله تعالی می فرماید:

« وَزَكَرِيَّا إِذْ نَادَى رَبَّهُ رَبِّ لَا تَذَرْنِي فَرْدًا وَأَنتَ خَيْرُ الْوَارِثِينَ * فَاسْتَجَبْنَا لَهُ وَوَهَبْنَا لَهُ يَحْيَى وَأَصْلَحْنَا لَهُ زَوْجَهُ»(انبیاء 89-90)

یعنی: و هنگامی که زکريا پروردگارش را خواند: «پروردگار من! مرا تنها مگذار (و فرزند برومندى به من عطا کن)؛ چرا که تو بهترين وارثانى» ما هم دعاى او را پذيرفتيم، و يحيى را به او بخشيديم؛ و همسرش را (که نازا بود) برايش آماده (باردارى) کرديم؛

و خلاصه اینکه؛ زن زکریا علیه السلام قبل از ولادت یحیی، در قرآن بعنوان (امرأة - زن) زکریا بود اما بعد از ولادت یحیی او بعنوان (زوج) زکریا نام نهاده می شود و بعد از آن فقط زنی برای زکریا نبود (بلکه زوجی برای او بود).

پس فرق دقیق بین (زوج) و (امرأة) را در تعبیر قرآن عظیم شناختیم و دانستیم که آن دو لفظ مترادف هم نیستند.

سبحان الله بحمده ..سبحان الله العظيم



سايت نوار اسلام

IslamTape.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 علی رضی الله عنه در حالی که شلاق در دست داشت و عبایی براو بود وارد بازار می‌شد و می‌گفت: ای تاجران حق را بگیرید و حق را بدهید در امان می‌مانید، سود کم را رد نکنید که ‌از سود زیاد محروم می‌شوید و به مردی نگاه کرد که داستان سُرایی می‌کرد، به او گفت: آیا داستان می‏سرایی در حالی که فاصله‌ی ما با زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم نزدیک است، از تو می‌پرسم اگر جواب مرا گفتی که خوب، واگر نه با این شلاق تو را چنان می‌زنم که زمین بیفتی، بگو ثبات و زوال دین چیست؟ او گفت: دین با پرهیزگاری ثابت و ماندگار می‌شود و با طمع ورزی از بین می‌رود، گفت: آفرین، قصه بگو که ‌افرادی چون تو می‌توانند قصّه سُرا باشند. ( المنتظم فی تاریخ الملوک ابن جوزی 5/70)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 7595
دیروز : 3293
بازدید کل: 8242940

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010