Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

قال النبي صلى الله عليه و سلم: "إن خيارکم أحسنکم قضاء" (متفق عليه)

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمود : "بهترين شما کسي است که به بهترين وجه قرضش را ادا کند".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>نماز عيدين

شماره مقاله : 214              تعداد مشاهده : 410             تاریخ افزودن مقاله : 22/5/1388


[اصطلاح فقهي]

نماز عيد فطر  و عيد قربان 
سنت نمازآن دوعيد ازسال اول هجري آغازگرديد وسنت موكده مي‌باشد چه پيامبر صلي الله عليه و سلم پيوسته آنها را انجام داده و به مردان وزنان فرمودكه براي اداي آن از شهر بيرون روند. مباحث مربوط به نمازعيدين را بشرح زيرخلاصه مي‌كنيم‌:

1-‌مستحب است‌كه خود را شستشوداد وخوشبوكرد وبهترين لباس را پوشيد: 
جعفر پسر محمد از پدر و جدش روايت كرده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم در هر عيدي بهترين نوع عباي يمن راكه داشت مي‌پوشيد. به روايت شافعي و بغوي‌.
از حضرت حسن مجتبي روايت است‌كه‌: ‌“‌پيامبر صلي الله عليه و سلم به ما امر مي‌فرمودكه در روزهاي عيد، بهترين لباسي‌كه داريم بپوشيم و خوشبوترين مواد خوش بوئي‌كه داريم استعمال‌كنيم وگرانبهاترين حيواني‌كه داريم قرباني‌كنيم‌“‌. حاكم اين حديث را روايت‌كرده است‌. در اسناد آن اسحاق پسر برزخ مي‌باشدكه ازدي او را ضعيف مي‌شمارد و ابن حبان او را موثوق به مي‌داند. ابن القيم‌گفته است‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم در روزهاي عيد زيباترين جامه‌اي‌كه داشت مي‌پوشيد. او يك دست لباس آراسته داشت‌كه براي عيد و جمعه مي‌پوشيد. 

2-‌سنت است‌كه پيش ‌از بيرون رفتن براي نمازعيد فطرچيزي خورد بخلاف قربا‌ن‌: 
سنت است پيش ازبيرون رفتن‌، براي نماز عيد فطر چند دانه خرماكه تعدادشان فرد باشد بخورد و در نماز عيد قربان سنت است‌كه بعد از بازگشت از نمازگاه‌، اگر قرباني داشته باشد، از آن بخورد. والا آن دانه‌هاي خرما را بخورد.
انس‌گفته است‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم روز عيد فطر، پيش ازاينكه افطاركند، چند دانه خرما كه شماره‌اش فرد بود مي‌خورد“‌‌. به روايت احمد وبخاري‌. ازبريده نيزروايت است كه‌: “‌پيامبر صلي الله عليه و سلم درروزعيد فطرپيش ازاينكه صبح بيرون آيد، چيزي مي‌خورد و در روز عيد قربان تا برنمي‌گشت‌، چيزي نمي‌خورد“‌. به روايت ترمذي وابن ماجه و احمد، احمد افزوده است‌كه‌: “‌از قرباني مي‌خورد. در “‌موطا“ از سعيد بن المسيب روايت است‌كه درعيد فطر، به مردم‌گفته مي‌شد پيش ازصبح چيزي بخورند. ابن قدامه‌گفته است‌كه‌: دراستحباب تعجيل اكل درروزعيد فطرهيچ اختلافي را سراغ ندارم‌.

3-‌بيرون رفتن به سوي‌نما‌زگا‌ه‌: 
مي‌توان نماز عيد را در مسجد خواند، ولي خواندن آن در نمازگاه بيرون شهر مادام ‌كه عذري نباشد، بهتر است (‌بغير از مكه‌ كه خواندن نماز عيد در مسجدالحرام بهتر است‌)‌. چون پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز عيدين را در نمازگاه خارج مدينه مي‌خواند و تنها يكبار بعلت اينكه باران مي‌آمد آن را درمسجدالنبي خواند. ابوهريره‌گفته‌كه‌: "‌يكبار روز عيد باران مي‌آمد و پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز عيد را با ما در مسجد خواند“‌‌. به روايت ابوداود و ابن ماجه و حاكم كه در اسناد او شخص‌گمنامي هست‌. حافظ در “‌تلخيص‌“ ‌گفته‌، اسناد آن ضعيف است‌. و ذهبي‌گفته اين حديث منكر است‌. 

4-‌بيرون رفتن زنا‌ن وبچه‌ها به نما‌زگا‌ه‌: 
بيرون رفتن بچه‌ها و زنان به نمازگاه عيدين از نظر شرع جايز است‌، خواه زنان دوشيزه يا غير دوشيزه‌، جوان يا پيريا قاعده باشند. چه ام عطيه‌گفته است‌: ”‌به ما دستور داده شدكه دختران دوشيزه و زنان قاعده را به نمازگاه عيدين بيرون ببريم تا كار نيك و دعوت مسلمانان را مشاهده‌كنند و زنان قاعده از نمازگاه كناره مي‌گرفتند“‌. اين حديث متفق عليه است‌.
ابن عباس‌گفته است كه‌: “‌پيامبر صلي الله عليه و سلم زنان و دخترانش را بيرون مي‌آورد“. به روايت ابن ماجه و بيهقي‌. ابن عباس‌گفته است‌:“‌من روز عيد فطر يا عيد قربان همراه پيامبر صلي الله عليه و سلم بيرون رفتم‌كه اول نمازگزارد، سپس خطبه ايراد نمود، سپس پيش زنان رفت وآنان را پند و اندرزو تذكرداد و به دادن صدقه دعوت فرمود“‌. به روايت بخاري‌. 

5- راه ايا‌ب و ذها‌ب يكي نبا‌شد:
بيشتر علما براين راي هستندكه مستحب است‌، راه رفتن به نمازگاه و راه بازگشت با هم يكي نباشند. خواه براي امام يا مامومين هردو مستحب است‌.
جابرگفته است‌٠ “‌راه رفتن و بازگشت پيامبر صلي الله عليه و سلم درروزعيد يكي نبود“‌‌. به روايت بخاري‌. ابوهريره گفته است‌: “‌هرگاه پيامبر صلي الله عليه و سلم روز عيد بيرون مي‌رفت از راهي برمي‌گشت‌كه با راه بيرون رفتنش فرق داشت‌“‌‌. به روايت احمد ومسلم و ترمذي‌. البته مي‌توان از همان راه بيرون رفتن نيز برگشت‌. ابوداود و حاكم و بخاري در تاريخ خود از پسر پسر مبشرروايت‌كرده‌اندكه‌گفته است‌: ‌“‌من با اصحاب پيامبر صلي الله عليه و سلم در روزعيد فطر و عيد قربان از طريق ‌“‌بطن بطحان‌“‌ به نمازگاه بيرون مي‌رفتيم و با پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز مي‌گزارديم‌، سپس از همان ‌“‌بطن بطحان‌“‌ به خانه‌هاي خود برمي‌گشتيم‌“‌‌. ابن السكن‌گفته اسناد او شايسته است‌.

6-‌وقت نما‌ز عيد: 
وقت نماز عيد از هنگامي‌كه خورشيد باندازه سه متر ارتفاع دارد تا زوال خورشيد مي‌باشد. چه احمد پسر بناء از جندب روايت‌كرده است‌كه‌: “‌پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز فطر را وقتي برايمان مي‌خواند كه خورشيد باندازه دو ‌“‌رمح‌“ بالا آمده بود و نماز قربان را وقتي مي‌خواندكه خورشيد باندازه يك “رمح‌“ بالا آمده بود“. شوكاني گفته است‌: اين حديث نيكوترين حديثي است‌كه درباره تعيين وقت صلاة عيدين آمده است‌. و در حديث آمده است‌كه تعجيل در نماز عيد قربان و تاخير در نماز عيد فطر مستحب مي‌باشد. ابن قدامه گفته است كه‌: تعجيل در نماز عيد قربان سنت است تا وقت براي قرباني‌كردن فراخ باشد و تاخير در نماز عيد فطر سنت است تا وقت براي پرداخت زكات فطريه فراخ باشد، و دراين باره خلافي را سراغ ندارم‌.

7-‌اذان و اقا‌مه براي نماز عيد: 
ابن القيم‌گفته است‌:“‌پيامبر صلي الله عليه و سلم وقتي‌كه به نمازگاه مي‌رسيد بدون اذان و اقامه و گفتن ‌“‌الصلاة جامعه‌“‌ نماز عيد را شروع مي‌كرد. و سنت است‌كه هيچكدام از اينها گفته نشود“‌‌. از ابن عباس و جابر روايت است‌كه‌: “‌او در روز عيد فطر و عيد قربان اذان نمي‌گفت‌“‌. اين روايت متفق عليه است‌.
مسلم از قول عطاء‌گفته است‌كه‌: “‌جابر به من خبر دادكه براي نماز عيد فطر پيش از خروج امام و بعد از آن‌، اذاني و اقامه‌اي و ندائي وجود ندارد، درآن روز، ندائي و اقامه‌اي نبود“. از سعد بن ابي وقاص روايت است‌كه‌: “‌پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز عيد را بدون اذان و اقامه مي‌خواند و دو خطبه را ايستاده ايراد مي‌كرد، كه در بين آنها اندكي مي‌نشست‌“. به روايت بزاز. 

8-تكبيرات در نماز عيدين:
نماز عيد دو ركعت مي‌باشد،‌كه سنت است نمازگزار در ركعت اول‌، پيش از قرائت (‌فاتحه الكتاب‌) و بعد از تكبيره الاحرام هفت بار تكبير ديگر بگويد و در ركعت دوم بعد ازتكبيرقيام پنج بارتكبيرگويد. درركعت اول ودوم هرباركه تكبير گفت دستها را بمانند تكبيره الاحرام‌، بلندكند. عمرو پسر شعيب از پدر و جدش روايت كرده است كه‌: “‌‌پيامبر صلي الله عليه و سلم در نماز عيد دوازده بار تكبيرگفت‌، هفت بار در ركعت اول و پنج باردر ركعت دوم و پيش از نماز عيد و بعد ازآن نمازي ديگر نخواند“‌. به روايت احمد و ابن ماجه‌. امام احمدگفت‌: نظرمن نيز چنين است‌. در روايت ابوالدرداء ودارقطني آمده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" التكبير في الفطر سبع في الاولى وخمس في الاخرة، والقراءة بعدهما كلتيهما  [در نماز عيد فطر هفت بار تكبير در ركعت اول و پنج بار در ركعت دوم و قرائت بعد ازتكبيرات است‌]‌"‌. اين قول ارجح اقوال و راي بيشتر اهل علم از اصحاب پيامبر صلي الله عليه و سلم و تابعين و پيشوايان فقه نيز چنين است‌. ابن عبدالبرگفته است‌: “‌با طرق نيكو ازعبدالله پسرعمرو، وابن عمر، و جابر و عايشه و ابي واقد و عمرو عوف مزني روايت شده است‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم در نماز عيدين هفت باردر ركعت اول و پنج باردر ركعت دوم تكبيرگفت‌. و خلاف اين نه بصورت قوي ونه بصورت ضعيف ازاو روايت نشده است‌. واين صورت نخستين صورتي مي‌باشدكه بدان عمل شده است‌ [1]‌“‌. پيامبر صلي الله عليه و سلم بين هر دو تكبير توقف كوتاهي مي‌كرد وذكرودعائي معين دراين باره ازاو نقل نشده است‌. ولي طبراني و  بيهقي با سند قوي از ابن مسعود روايت‌كرده‌اندكه او قولا و فعلا در فاصله بين تكبير حمد و ثناي خدا و درود بر پيامبر مي‌گفت [2]‌. و از حذيفه و ابوموسي نيز چنين روايت شده است‌.گفتن تكبيرات‌ سنت است‌، پس اگركسي سهواً يا به عمد آنها را ترك‌كرد، نمازش باطل نمي‌شود و ابن قدامه‌گفته است در اين باره خلافي سراغ ندارم‌. شوكاني ترجيح داده است‌كه اگركسي سهواً آن را ترك‌كرد، نيازي به سجده سهو نيست‌. 

9-‌نما‌ز سنت پيش از و بعد از نما‌ز عيدين:
نماز سنت پيش از و بعد از نماز عيد به ثبوت نرسيده است‌. پيامبر صلي الله عليه و سلم و ياران وي وقتي‌كه به نمازگاه مي‌رسيدند پيش از و بعد از آن نمازي نمي‌خواندند. ابن عباس‌گفته است‌:‌“‌پيامبر صلي الله عليه و سلم روز عيد بيرون رفت و دو ركعت نماز بجاي آورد كه پيش از و بعد از آن نماز ديگر نخواند“‌‌. همه محدثين اين روايت را نقل‌كرده‌اند. و ابن عمر نيز چنين‌كرد وگفت عمل پيامبر صلي الله عليه و سلم چنين بوده است‌. و بخاري از ابن عباس نقل‌كرده است‌كه او خواندن نماز پيش از نماز عيد را مكروه مي‌دانست‌. اما درباره مطلق نماز سنت بقول حافظ ابن حجر در “الفتح‌“‌ هيچگونه دليلي خاص درباره منع آن درايام هفته به ثبوت نرسيده است مگراينكه در اوقات‌كراهت باشد. 

10-‌چه ‌كسا‌ني مي‌توانند نما‌ز عيد را بخوانند؟‌:
مردان و زنان و بچگان مقيم باشند يا مسافر، بصورت جماعت يا انفرادي‌، در خانه يا در مسجد يا درنمازگاه خارج شهر، مي‌توانند نمازعيد را بخوانند و نمازشان صحيح است‌. اگركسي به نماز جماعت نرسيد، مي‌تواند بصورت انفرادي دو ركعت بخواند. 
بخاري مي‌گويد: اگركسي به نماز عيد نرسيد، دو ركعت مي‌خواند و همچنين زنان وكساني كه در خانه‌ها و روستاها هستند نيز دو ركعت مي‌خوانند، چه پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" هذا عيدنا أهل الاسلام   [اين جشن ما مسلمانان است‌]"‌.
انس بن مالك به مولاي خود ابن ابي عتبه در “‌زاويه‌“ دستور دادكه او اهل و فرزندش را جمع‌كرد و با آنان همچون مردم شهر نماز خواندند و تكبيرگفتند. عكرمه‌گفت‌: “‌مردم سواد يعني عراق در روز عيد جمع مي‌شوند و دو ركعت نماز عيد را مي‌خوانند، بهمانگونه كه امام در شهر رفتار مي‌كند“‌. عطاء گفت‌: اگر كسي به نماز عيد نرسيد، خودش دو ركعت مي‌خواند. 

11-‌خطبه عيد: 
خطبه عيد وگوش دادن به آن سنت است‌. از ابوسعيد روايت است كه‌: 
“‌پيامبرصلي الله عليه و سلم روز عيد فطرو عيد قربان به نمازگاه بيرون مي‌رفت‌. نخستين چيزي‌كه بدان شروع مي‌كرد، نماز بود، سپس برمي‌گشت و روبروي مردم مي‌ايستاد در حاليكه مردم همچنان بصف نشسته بودند. مردم را پند و اندرزو سفارش و دستور مي‌داد. و اگر مي‌‌خواست‌كه‌گروهي ازسپاهيان را به جائي بفرستد يا به چيزي امر نمايد، همانجا آن را انجام مي‌داد و آنگاه به شهر برمي‌گشت‌“‌. ابوسعيدگفت‌: “‌بعد از پيامبر صلي الله عليه و سلم مردم نيز چنين رفتار مي‌كردند تا اينكه مروان اميرمدينه شد، در عيد فطريا عيد قربان با وي بيرون رفتيم‌، چون به نمازگاه رسيديم‌، اوخواست پيش از نمازازمنبري‌كه‌كثيربن الصلت ساخته بود، بالا رود،‌كه من جامه‌اش راكشيدم‌، و او خود را از دست من رهاكرد و از منبربالا رفت و پيش ازنمازخطبه ايرادكرد. من به وي‌گفتم‌: به خداي سوگند، آن را دگرگون‌كرديد. اوگفت‌: اي ابوسعيد... آنچه‌كه تو مي‌داني گذشت‌. گفتم‌: بخداي سوگند، آنچه كه مي‌دانم بهتر است از آنچه كه نمي‌دانم‌. اوگفت‌: بعد از نماز مردم نمي‌نشينندكه به ماگوش دهند، لذا خطبه را پيش از نماز قرار دادم‌“‌‌. اين روايت متفق عليه است‌.
از عبدالله بن السائب روايت است‌كه‌: من در موسم عيد در حضور پيامبر صلي الله عليه و سلم بودم‌، چون نمازرا خواند، فرمود:" إنا نخطب فمن أحب أن يجلس للخطبة فليجلس ومن أحب أن يذهب فليهذب  [ما خطبه ايراد مي‌كنيم هركس دوست دارد بنشيند،‌گوش دهد، هركس دوست دارد برود، برود]‌". به روايت نسائي و ابوداود و ابن ماجه‌. 
تمام رواياتي‌كه مي‌گويند خطبه عيد دو تا است‌كه بايد امام در بين آنها بنشيند، ضعيف هستند. نووي‌گفت‌: درباره تكرار خطبه عيد چيزي ثابت نشده است‌. 
مستحب است‌كه خطبه عيد با حمد خدا افتتاح‌گردد و غير از اين چيزي از پيامبر صلي الله عليه و سلم روايت نشده است‌. ابن القيم گفت‌: همه خطبه‌هاي پيامبر صلي الله عليه و سلم با" الحمد الله ...  " آغاز مي‌شد و در هيچ حديثي از او نقل نشده است‌كه او خطبه‌هاي عيد را با تكبيرات آغازكرده باشد. بلكه ابن ماجه در سنن خود از سعيد موذن پيامبرصلي الله عليه و سلم روايت‌كرده است‌كه‌: “‌پيامبر صلي الله عليه و سلم در خلال خطبه تكبير مي‌گفت‌. و در خطبه عيدين فراوان تكبير مي‌گفت‌“‌. از اين روايت برنمي‌آيدكه او خطبه را با آن افتتاح مي‌كرد. درباره افتتاح خطبه‌هاي عيد و استسقاء مردم اختلاف دارند. بعضي ‌گفته‌اند: هر دو با تكبيرافتتاح مي‌شوند. و بعضي‌گفته‌اند: خطبه استسقاء با استغفارافتتاح مي‌گردد. برخي‌گفته‌اند: هر دو با ستايش خداوند آغاز مي‌شوند.
شيخ‌الاسلام تقي‌الدين گفت‌: اين قول آخرين درست است چون پيامبرصلي الله عليه و سلم فرمود:" كل أمر ذي بال لا يبدأ فيه بالحمد فهو أجذم    [‌هركار بااهميتي‌كه با الحمد لله شروع نشود ناقص است‌]‌"‌. و همه خطبه‌هاي پيامبر صلي الله عليه و سلم با ‌“‌الحمد لله‌“‌ آغاز مي‌شدند. اما اينكه عده كثيري از فقهاء گفته‌اند: خطبه‌هاي استسقاء با استغفار و خطبه‌هاي عيدين با تكبيرآغازمي‌شوند، آنان بطورقطع‌، دليلي از سنت نبوي براين سخن خود ندارند وسنت برخلاف آن حكم مي‌كند چه همه خطبه‌هاي پيامبر صلي الله عليه و سلم با ‌“‌الحمد لله‌“ آغاز شده‌اند.

12 -‌قضاي ‌نما‌ز عيد: 
ابوعمير به پسر انس‌گفت‌: "‌عموهايم ازانصاركه اصحاب پيامبرصلي الله عليه و سلم بودند برايم نقل‌كردندكه‌: بعلت ابري بودن هوا نتوانستيم هلال شوال را رويت‌كنيم‌، فردايش روزه گرفتيم‌، در آخر روز چند سوار آمدند و در حضور پيامبر صلي الله عليه و سلم گواهي دادند كه ديروز هلال شوال را رويت‌‌كرده‌اند.كساني‌كه مي‌گويند: اگر جماعتي بسبب عذري 
نماز عيد را نتوانستند بخوانند، فردايش مي‌توانند بيرون روند و نماز عيد را بخوانند، مي‌توانند بدين حديث استدلال‌كنند. 

13-‌با‌زي و سرگرمي وآواز خواني و خوردن در ايا‌م عيد:
بازي و سرگرمي‌هاي مباح و سالم و آبرومندانه و آواز خوش از جمله شعاير ديني روزهاي عيد است تا ورزشي براي جسم و تفريحي براي روح باشد. انس گفت‌: وقتي‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم به مدينه آمد، مردم مدينه دوروزداشتندكه درآنها به بازي و سرگرمي مشغول مي‌شدند، پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" قد أبدلكم الله تعالى بهما خيرا منهما يوم الفطر والاضحى  [خداوند بجاي آنها دوروزبهتري به شما داده است‌: روزعيد فطرو روز عيد قربان‌]"‌. به روايت نسائي وابن حبان با سندي صحيح‌.
حضرت عايشه گفت‌: ‌“‌حبشيان در روز عيد در خدمت پيامبر صلي الله عليه و سلم مشغول سرگرمي و بازي بودند، من از روي شانه پيامبر صلي الله عليه و سلم بدان مي‌نگريستم‌، او شانه‌هاي خود را برايم پايين انداخت‌، من همچنان داشتم بدانان مي‌نگريستم تا اينكه خسته شده و منصرف‌گشتم‌“. به روايت احمد و شيخين‌. باز هم از ايشان روايت‌كرده‌اند كه گفت‌: “‌‌در روز عيد ابوبكر صديق پيش ما آمد، در حالي‌كه دوكنيز (‌به آواز) داستان رويدادي ‌“‌يوم بعاث‌“ را مي‌خواندند،‌كه درآن روز سران قبيله اوس و خزرج كشته شده‌اند، ابوبكرگفت‌: اي بندگان خدا، سرود شيطان مي‌خوانيد؟ سه بار اين سخن را تكراركرد، پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" يا أبا بكر إن لكل قوم عيدا وإن اليوم عيدنا  [اي ابوبكرهر قومي عيدي دارد وامروزعيد ما است‌]"‌. متن اين حديث را بخاري چنين ذكركرده است‌: عايشه‌گفت‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم پيش ما آمد، درحالي‌كه دو كنيز برايمان آواز مربوط به واقعه ‌“‌يوم بعاث‌“‌ را مي‌خواندند، پيامبر صلي الله عليه و سلم بر روي فرش به پهلو خوابيدند و روي خود را برگرداندند. سپس ابوبكر وارد شد و مرا طردكرد وگفت‌: سرود شيطان پيش پيامبر؟ آنگاه پيامبر صلي اله عليه و سلم به وي روي آورد وفرمود: آنان را بحال خود بگذار. چون او غافل شد، بدانان اشاره‌كردم‌كه بيرون رفتند، آن روزعيد بود و سياهان با سپر و نيزه بازي مي‌كردند. يا من از پيامبر صلي الله عليه و سلم درخواست‌كردم و يا او خود فرمود: ‌“‌دوست داري نگاه كني‌؟‌گفتم‌: آري‌، مرا پشت سر خويش نگاه داشت بگونه‌اي كه گونه برگونه‌اش نهاده بودم‌، مي‌فرمود: “‌مشغول كار خود باشيد اي حبشيان‌“ تا اينكه خسته شدم‌، فرمود: ترا بس است‌؟‌گفتم‌: آري‌، آنگاه فرمود: “‌برو“‌‌. حافظ در “‌الفتح‌“ ‌گفته و ابن السراج از طريق ابوالزناد از عروه و او از عايشه روايت كرده ‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم آن روزفرمود: “تا يهوديان مدينه بدانندكه در دين ما نيزگشايش است و بي‌گمان دين پاك و باگذشتي‌، به من داده شده است‌:" لتعلم يهود المدينة أن في ديننا فسحة، إني بعثت بحنيفية سمحة . احمد و مسلم از نبيشه روايت كرده‌اند كه‌، پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: ‌“‌ايام التشريق -‌روزهاي يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ذي الحجه - روزهاي خوردن و نوشيدن و ياد خدا است‌“‌‌.

14 -‌فضيت عمل شايسته درده روز اول ذيالحجه‌: 
ابن عباس‌گفت‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود: “‌عمل صالح در اين ده روز اول ذي‌الحجه از همه روزهاي ديگر نزد خدا پسنديده‌تر است‌.گفتند: اي رسول خدا، حتي از جهاد في سبيل الله نيز پسنديده‌تر است‌؟ فرمود: حتي از جهاد في سبيل الله هم بهتر است‌، مگر مجاهدي‌كه با جان و مالش به جهاد رفته و هيچيك را پس نياورده باشد“‌. جز مسلم و نسائي همه محدثين آن را روايت‌كرده‌اند. احمد وطبراني از ابن عمر روايت‌كرده‌اندكه پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" ما من أيام أعظم عند الله سبحانه ولا أحب إلى الله العمل فيهن من هذه الايام العشر فأكثروا فيهن من التهليل والتكبير والتحميد [‌عمل در هيچ روزي‌، باندازه عمل دراين ده روز، نزد خداوند پسنديده‌تر نيست‌، پس درآنها بسيار تهليل و تكبيرو تحميد بگوئيد = الله اكبر الله اكبر الله اكبر لااله الا الله و الله اكبر و لله الحمد]"‌.
ابن عباس در تفسير آيه‌:" ويذكروا اسم الله في أيام معلومات [3] [و نام خدا را در روزهاي دانسته شده يادكنند]‌"‌،‌گفته است‌كه‌: ‌“‌مراد ده روزه اول ذي الحجه است‌“‌‌. “‌ابن عمر و ابوهريره در اين ده روزه به بازار مي‌رفتند و تكبير مي‌گفتند، مردم نيز تكبير را تكرارمي‌كردند“‌. به روايت بخاري‌. و سعيد بن جبير در اين ده روزه آنقدر كوشش و تلاش مي‌كردكه نزديك بودكه از عهده‌اش برنيايد. اوزاعي گفته است‌: شنيده‌ام‌كه عمل خيردر اين ده روزباندازه جنگ در راه خداكه روزش روزه و شبش نگهباني داشته باشي ثواب دارد، مگر اينكه درآن جنگ‌كسي به شهادت برسدكه درآنصورت جنگ و جهاد ثوابش بيشتر است‌. اوزاعي‌گفته است‌: “‌اين حديث را مردي از بني‌مخزوم از پيامبر صلي الله عليه و سلم برايم روايت كرد“‌. از ابوهريره روايت است كه‌،   پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" ما من أيام أحب إلى الله أن يتعبد له فيها من عشر ذي الحجة يعدل صيام كل يوم منها بصيام سنة وقيام كل ليلة منها بقيام ليلة القدر  [‌خداوند عبادت در اين ده روزه ذي الحجه را بيش ازاوقات ديگر دوست دارد، روزه هريك ازآنها برابر است با روزه يكسال وعبادت هرشب ازآنها برابراست با عبادت شب ليله القدر]"‌. 
به روايت ترمذي و ابن ماجه و بيهقي‌. 

15-‌تهنيت وتبريك عيد مستحب است‌: 
جبر بن نفيرگفت‌: ياران پيامبر صلي الله عليه و سلم چون درروزعيد بهم مي‌رسيدند، به يكديگر مي‌گفتند:" تقبل منا ومنك  [خداوند از ما و از شما بپذيرد]"‌. حافظ‌گفته است‌: 
اسناد اين روايت ‌“‌حسن‌“‌ است‌. 

16 -‌تكبيرگفتن در روزهاي عيد: 
تكبيرگفتن در روزهاي عيد فطر و عيد قربان سنت است‌. درباره عيد فطر خداوند فرموده:" ولتكملوا العدة ولتكبروا الله على ما هداكم ولعلكم تشكرون [4] [و تا اينكه شماره روزهاي يك ماه را تكميل‌كنيد وبپاس اينكه خداوند شما را هدايت كرده است او را تكبيرگوييد و باشدكه شما سپاسگزار او باشيد]"‌. و درباره عيد قربان خداوند مي‌فرمايد:" واذكروا الله في أيام معدودات [5]. در روزهاي ايام التشريق ذكر خدا كنيد“‌. و " كذلك سخرها لكم لتكبروا الله على ما هداكم  [6] [و همچنين خداوند آن‌ها را برايتان رام‌كرده است تا به پاس اينكه شما را هدايت‌كرده است او را تكبيرگوييد]"‌. جمهور علما مي‌گويند كه ابتداي تكبيرگفتن در روز عيد فطر از هنگام بيرون رفتن براي نماز است تا اينكه خطبه عيد آغاز مي‌شود و در اين باره احاديث ضعيفي نقل شده است‌. اگرچه دراين باره‌، بطورصحيح ازابن عمرو ديگر اصحاب روايت موجود است‌، حاكم گفته است‌: اين سنت متداول اهل حديث مي‌باشد. مالك و احمد و اسحاق و ابوثور نيز چنين گفته‌اند. وگروهي گفته‌اند: تكبير شب عيد فطر از هنگام رويت هلال‌، تا وقت خروج مردم‌، براي نمازگاه و بيرون آمدن امام است‌.
وقت تكبيرگفتن درعيد قربان ازصبح روزعرفه تا عصرايام التشريق است‌. ايام التشريق عبارت است از روزهاي يازدهم و دوازدهم و سيزدهم ماه ذي‌الحجه‌. حافظ در “‌الفتح‌“‌ ‌گفته است‌: هيچ حديث صحيحي دراين باره از پيامبر صلي الله عليه و سلم به ثبوت نرسيده است‌. و صحيحيترين سخني‌كه در اين باره نقل شده‌، سخني است‌كه از علي و ابن مسعود نقل شده است‌كه‌گفته‌اند از صبح روز عرفه تا عصرآخر ايام “‌مني‌“‌ مي‌باشد. ابن المنذر و ديگران آن را ذكركرده‌اند. امام شافعي و احمد و  ابو يوسف و محمد نيز بدين راي عمل‌كرده و مذهب عمر و ابن عباس است‌. 
 استحاب تكبيرگفتن در ايام التشريق اختصاص به يك وقت معين ازآن روزها ندارد. بلكه در تمام اوقات اين سه روز مستحب است‌. بخاري‌گفته است‌: عمر بن خطاب درخيمه خويش در"‌مني‌“ تكبيرمي‌گفت و اهل مسجد آن را مي‌شنيدند و تكبير مي‌گفتند و اهل بازار نيزآن را تكرار مي‌كردند و صداي تكبير در سراسر ‌“‌مني‌“‌ طنين مي‌انداخت‌. ابن عمر دراين سه روز بعد از نمازهاي فرض و در رختخواب و در خيمه‌اش و مجلس و بهنگام راه رفتن‌، تكبيرات را مي‌گفت‌. و ميمونه در روز قرباني تكبير مي‌گفت‌. و زنان پشت سر ابان بن عثمان و عمر بن عبدالعزيز در شبهاي ايام الثشريق همراه با مردان درمسجد تكبيرمي‌گفتند. حافظ در“‌الفتح‌“‌ ‌گفته است‌: ازاين اخباربرمي‌آيدكه دراين ايام بعد ازنمازهاي فرض و ديگراوقات تكبير گفته‌اند. ولي علماء با هم اختلاف دارند: بعضي گفته‌اند: تكبير بعد از نمازها مي‌شود. و بعضي‌گفته‌اند تنها بعد ازنمازهاي فرض‌گفته مي‌شود. و بعضي‌گفته‌اند: 
تكبيرگفتن اختصاص به مردان دارد نه زنان و براي جماعت است نه براي منفردين ر بعد از نمازهاي فرض اداء است نه نمازهاي فرض قضاء‌. براي مقيمين است نه براي مسافرين و براي ساكنان شهرهاست نه براي ساكنان روستاها.
ازظاهرسخن بخاري چنين برمي‌آيدكه براي همه آنها مستحب است و اخبارو آثاري‌كه ذكركرده است‌، سخن وي را تاييد مي‌كند. در باره الفاظ تكبير ميدان وسيع است ولي صحيحترين صورت تكبيرآنست‌كه عبدالرزاق با سند صحيح ازسلمان روايت‌كرده است‌: الله أكبر، الله أكبر، الله أكبر كبيرا . و از عمربن خطاب و ابن مسعود چنين آمده است‌: "الله أكبر الله أكبر لا إله إلا الله، والله أكبر الله أكبر ولله الحمد  "

پانوشت‌ها:
[1] -‌حنفیه  می‏‎گویند  در  رکعت  اول  سه  بار  تکبیر  بعد  از  تکبیره  الاحرام  و  پیش  از  قرائت‌،  و  در  رکعت  دوم  سه  بار  بعد  از  قرائت  تکبیرگفته  می‌شود.
[2] -‌امام  شافعی  و  امام  احمد  میگویند:  مستحب  است  در  بین  تکبیرات  این  کلمات  را  گفت‌:  سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله والله اکبر.  ابوحنیفه  و  مالک  می‏‎گویند  باید  تکبیرات  متوالی‌گفته  شود  نیازی  به  ذکر  نیست.‌
[3] -حج/28.
[4] -بقره/185.
[5] -بقره/203.
[6] -حج/37.


به نقل از:
فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردم‌سالاري، دوم 1387.






 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

از شافعی در مورد موسیقی سوال شد، پاسخ داد: "اولین کسانی که آن را [در این امت] به راه انداختند زنادقه بودند تا مردم را از نماز و یاد خدا [به لهو و لعب] مشغول دارند" [الزواجر عن اقتراف الکبائر]

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 15694
دیروز : 3293
بازدید کل: 8251039

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010