Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است كه: "کل مسکر حرام، و ما أسکر کثيره فقليله حرام" (صحيح ابن ماجه : 2736)، يعنى: "هر مست كنده اى حرام هست، و هر چيزى كه مقدار زياد آن مست‌کننده باشد، مقدار اندک آن نيز حرام است". 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه > چند نمونه از تفسیر شیعه بر قرآن

شماره مقاله : 1867              تعداد مشاهده : 341             تاریخ افزودن مقاله : 31/3/1389

چند نمونه از تفسیر شیعه بر قرآن


س – آیا می­توانید چند نمونه از تفسیری شیعه برای قرآن ارائه داده­اند را بیان کنید؟ 
ج – بله،
*- آنها قرآن کریم را به ائمه تفسیر می­کنند !!.
کلینی روایت کرده: «ابوخالد کابلی گفت: از اباجعفر در مورد این آیه سؤال کردم که می­فرماید:
{ فَآمِنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ وَالنُّورِ الَّذِي أَنْزَلْنَا وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ (٨)} (تغابن:8)
 ابو جعفر گفت: «ای اباخالد سوگند به خدا منظور از نور، ائمه آل محمّد است، و سوگند به خدا که آنها نور آسمان ها و زمین هستند»[1].
همچنین قُمی در تفسیر آیه:{ الم (١)ذَلِكَ الْكِتَابُ لا رَيْبَ فِيهِ هُدًى لِلْمُتَّقِينَ (٢)} (1-2 بقره) روایت کرده که ابوبصیر از ابوعبدالله علیه السلام  نقل کرد که گفت: «کتاب علی  علیه السلام  است که شکی در مورد او نیست، و متقین و پرهیزگاران شیعیان ما هستند».
*- و نور را به ائمه تفسیر می­کنند. کلینی روایت کرده که ابوعبدالله این آیه را چنین تفسیر کرد:
{ اللَّهُ نُورُ السَّمَاوَاتِ وَالأرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ فِيهَا مِصْبَاحٌ الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ زَيْتُونَةٍ لا شَرْقِيَّةٍ وَلا غَرْبِيَّةٍ يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ وَلَوْ لَمْ تَمْسَسْهُ نَارٌ نُورٌ عَلَى نُورٍ يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ وَيَضْرِبُ اللَّهُ الأمْثَالَ لِلنَّاسِ وَاللَّهُ بِكُلِّ شَيْءٍ عَلِيمٌ (٣٥)}(نور: ٣٥).
گفت: « مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكَاةٍ » یعنی: فاطمه علیها السّلام. و منظور از « فِيهَا مِصْبَاحٌ   » حسن علیه السلام  است. و « الْمِصْبَاحُ فِي زُجَاجَةٍ    »یعنی: حسین علیه السلام . و در مورد « الزُّجَاجَةُ كَأَنَّهَا كَوْكَبٌ دُرِّيٌّ »گفت: یعنی فاطمه در بین زنان اهل دنیا مانند ستاره فروزان است.و« يُوقَدُ مِنْ شَجَرَةٍ مُبَارَكَةٍ » یعنی: ابراهیم علیه السلام . و « لا شَرْقِيَّةٍ وَلا غَرْبِيَّةٍ  »یعنی: نه یهودی است و نه نصرانی. و « يَكَادُ زَيْتُهَا يُضِيءُ » یعنی نزدیک است علم از او جوشش می­کند.و« نُورٌ عَلَى نُورٍ » یعنی بعد از هر امام یک دیگر امام می­شود. و« يَهْدِي اللَّهُ لِنُورِهِ مَنْ يَشَاءُ » یعنی خدا هر کس را بخواهد بسوی ائمه هدایت می­­کند»[2].
*- آیاتی را که از شرک نهی می کند، به شرک ورزیدن در ولایت علی، یا به کفر ورزیدن به ولایت او تفسیر می کنند !!
از باقر روایت کرده اند که او در مورد این آیه که می­فرماید:
{ وَلَقَدْ أُوحِيَ إِلَيْكَ وَإِلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكَ لَئِنْ أَشْرَكْتَ لَيَحْبَطَنَّ عَمَلُكَ وَلَتَكُونَنَّ مِنَ الْخَاسِرِينَ (٦٥) } (زمر: ٦٥) یعنی : به تو و به يكايك پيغمبران پيش از تو وحي شده است كه اگر شرك‌ورزي كردارت (باطل و بي‌پاداش مي‌گردد و) هيچ و نابود مي‌شود ، و از زيانكاران خواهي بود .
 می­گوید: یعنی اگر همراه با ولایت علی به ولایت کسی دیگر دستور دهی، کردارت باطل می­شود». همچنین حجّت شیعه کلینی در تفسیر همین آیه از جعفر روایت کرده که گفت: یعنی اگر در ولایت علی کسی را شریک قراردهی...
و عیاشی از ابو جعفر روایت کرده که آیه 48 سوره نساء را که ­می­فرماید:
{ إِنَّ اللَّهَ لا يَغْفِرُ أَنْ يُشْرَكَ بِهِ }  چنین تفسیر کرده است: یعنی خداوند کسی را که به ولایت علی کفر بورزد نمی­آمرزد.
{ وَيَغْفِرُ مَا دُونَ ذَلِكَ لِمَنْ يَشَاءُ وَمَنْ يُشْرِكْ بِاللَّهِ فَقَدِ افْتَرَى إِثْمًا عَظِيمًا (٤٨) }  و گفت: کسانی را مورد عفو قرار می­دهد که ولایت علی را پذیرفته­اند.[3]
*- آیاتی را که به پرستش خالصانه و دور از شرک خداوند، و دوری کردن از طاغوتها فرمان می­دهد به ولایت ائمه و بیزاری جستن از دشمنانشان تفسیر می­کنند. از ابو جعفر رضی الله عنه  روایت کرده اند که گفت:«هیچ پیامبری نیست مگر آن که خداوند او را با پیام ولایت ما و برائت از دشمنان ما فرستاده است، آنجا که فرموده:
{ وَلَقَدْ بَعَثْنَا فِي كُلِّ أُمَّةٍ رَسُولا أَنِ اعْبُدُوا اللَّهَ وَاجْتَنِبُوا الطَّاغُوتَ فَمِنْهُمْ مَنْ هَدَى اللَّهُ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ }: (نحل:36).
سپس گفته: ﭽ وَمِنْهُمْ مَنْ حَقَّتْ عَلَيْهِ الضَّلالَةُ ﭼ یعنی با تکذیب آل محمّد گمراهی او قطعی و محقق شده است».[4]  
و از ابو عبدالله روایت می کنند که در مورد فرموده آیه 51سوره نحل که می­فرماید:
{ وَقَالَ اللَّهُ لا تَتَّخِذُوا إِلَهَيْنِ اثْنَيْنِ إِنَّمَا هُوَ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَإِيَّايَ فَارْهَبُونِ (٥١) } گفته:«یعنی دو امام را بر نگزینید، چون امام فقط یکی است»[5].
*- آیاتی را که در مورد کفار و منافقین نازل شده­اند به بزرگان صحابه رضی الله عنهم  تفسیر کرده اند، مانند این آیه:
{ وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا رَبَّنَا أَرِنَا الَّذَيْنِ أَضَلانَا مِنَ الْجِنِّ وَالإنْسِ نَجْعَلْهُمَا تَحْتَ أَقْدَامِنَا لِيَكُونَا مِنَ الأسْفَلِينَ (٢٩)} (فصلت: ٢٩) یعنی: كافران (در ميان دوزخ فرياد برمي‌آورند و) مي‌گويند : پروردگارا ! كساني را از دو گروه انس و جنّ به ما نشان بده كه ما را گمراه كرده‌اند ، تا ايشان را زير پاهاي خود بگذاريم و لگدمالشان گردانيم و بدين وسيله از زمره پست‌ترين مردم (از لحاظ مقام و مكان) شوند .
گفته اند: آن دو نفر یعنی: آن دو شیطان.
 مجلسی می گوید: «منظور از آن دو ابوبکر و عمر می باشند، و منظور از فلان جن ذکر شده در آیه است، چون او شیطان است، یا به خاطر اینکه عمر زنا زاده است (پناه بر خدا از کفر شیعه)، و یا اینکه چون او در مکر و حیله مثل شیطان است. و احتمال دارد منظور از شیطان ابوبکر باشد»[6]!!.
و در مورد این آیه که می فرماید:
{ وَلا تَتَّبِعُوا خُطُوَاتِ الشَّيْطَانِ } (بقره:168) گفته: پا به پا شدن با شیطان را به ولایت اول و دوّم(ابوکر و عمر رضی الله عنهم ) نهی شده است.
و روایت کرده اند که ابوعبدالله در مورد فرموده الهی که می فرماید: { يُؤْمِنُونَ بِالْجِبْتِ وَالطَّاغُوتِ }(نساء:51 )از اباعبدالله روایت کرده اند(به دروغ)که گفت : جبت و طاغوت یعنی فلان و فلان[7].
همچنین مرجع درجه اول شیعه گفت: فلان و فلان ابوبکر و عمر( رضی الله عنهم )هستند.
یک رسوایی برای شیعه
*- روایاتی را صادر کرده اند که برخی از روزهای هفته را مورد مذمّت و نکوهش قرار می­دهد. از جمله روایتی که از اباعبدالله روایت کرده­اند که گفت: «شنبه برای ما، و یکشنبه برای شیعیان ما، و دوشنبه برای دشمنان ما، و سه شنبه برای بنی امیّه، و چهارشنبه روز آشامیدن دوا است، ...»[8].
 
یک عامل کمرشکن مراجع شیعه
بزرگان شیعه به حدی پست و فرومایه شده­اند که برخی از حشرات ذکر شده در قرآن را هم به علی بن ابی طالب رضی الله عنه  تفسیر کرده­اند! مثلاً در مورد این آیه:
{إِنَّ اللَّهَ لاَ يَسْتَحْيِي أَن يَضْرِبَ مَثَلاً مَّا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا }(بقره/26)، گفته اند: «بَعُوضَةً  « (که بمعنی پشه است) امام علی است (حاشا از او رضی الله عنه )»!.


به نقل از: سؤال و جوابهايي در مورد شیعیان اثنا عشری، تألیف: عبدالرحمن بن سعد الشثری، مترجم: اسحاق دبیری


[1] - الکافی ج 1 / 194 و تاویل الایات الظاهرة فی فضائل العترة الطاهرة ص 671 شرف الدین استر آبادی متوفای 940 هجری .
[2] - الکافی  ج 1 / 695 .
[3] - تفسیر صافی 1 / 156 ، 361 ، و تفسیر نور الیقین حویری 1 / 151 و 488 ، ج 3 / 317 – 318  ج 40 / 498  و تفسیر عیاشی  ج 1 / 72 و 245 – 246  ج 2 / 353 و البرهان ج 1/ 172 و 375 ج 2 / 497 و بحارالانوار 81 / 249 .
[4] - تفسیر عیاشی ج 2 / 258 – 261، و البرهان  ج 2 / 368 – 273 ، الصافی  ج 1 / 923  و تفسیر نور الثقلین  ج 3 / 53 – 60 .
[5] - تفسیر عیاشی ج 2 / 258  و ج 2 / 261 ، البرهان  ج 2 / 368  ج 2 / 373 ، الصافی 1 / 923 ، نور الثقلین  ج 3 / 53 – 60 .
[6] - فروع الکافی  حاشیه مراةالعقول ج 4 / 416 .
[7] - تفسیر عیاشی ج 1 / 102 و 264 ، و البرهان ج 1 / 208 و 377 ، و تفسیر صافی ج 1 / 208 ، و بحار الانوار ج 3 / 378 ، الوافی کاشانی  1 / 314 ، بشارة المصطفی  طبری  ص 193 ، بصائر الدرجات ص 3- 4  .
[8] - وسائل الشيعة ج7/380-381 ح18 (باب وجوب تعظيم يوم الجمعة والتبرك به واتخاذه عيداً واجتناب جميع المحرمات فيه).



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

امام ابن قیم رحمه الله فرمودند: «هر جا در قرآن از عبدی مدح و تمجید شده است بخاطر ثمره ‏علم (او) بوده است، و هر جایی که در قرآن عبدی مورد ذم و سرزنش قرار گرفته به دلیل ثمره ‏جهل (او) بوده است».‏ (مفتاح السعادة 1/ 108).‏

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 9129
دیروز : 3293
بازدید کل: 8244474

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010