دائرة المعارف شبکه اسلامی

Untitled Document

2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

تبلیغات

از ابوذر رضی الله عنه روایت شده که گفت: پیامبر صادق و مصدوق برای ما سخن گفت درباره آنچه از پروردگارش نقل می‌کرد که فرموده است: «الْحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثالِها أَو أَزْيدُ ، وَالسَّيِّئَةُ وَاحِدَةٌ أَوْ أَغْفِرُها، وَلَوْ لَقِيتَني بِقرابِ الأَرْضِ خَطايا ما لَمْ تُشْرِكْ بي لقيتُكَ بِقرابِها مَغْفِرَةً».
«(پاداش) کار نیک ده برابر یا بیشتر است (جزای) کار بد یکی است و یا ممکن است آن را ببخشم، (ای بنده من) اگر با من ملاقات كنى در حالی که به اندازه زمین گناه کرده‌ای به شرطی که به من شرک نورزیده باشی من باندازة خطاهای تو مغفرت به تو می‌دهم».
مستدرک حاکم 4/269 حدیث (7605)، ومسند امام أحمد احادیث (21353)، (21406)، (21544). حاکم گفته است این حدیث صحیح الاسناد است.

معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».


چ	ج	ث	ت	پ	ب	ا	آ
س	ژ	ز	ر	ذ	د	خ	ح
ف	غ	ع	ظ	ط	ض	ص	ش
ه	و	ن	م	ل	گ	ک	ق
							ی

قرآن و حدیث>اشخاص>ابن حجر عسقلاني

شماره مقاله : 173 تعداد مشاهده : 582 تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1388

ابن حجر عسقلانی رحمه الله

‌

أحمد بن عليّ بن محمد بن‌ محمد بن‌ على‌ بن‌ احمد بن‌ محمود بن‌ احمد حجر عسقلانى‌ كِنانى‌ مصري، أبو الفضل، شهاب الدين، ابن حَجَر: از أئمه‌ي علم و تاريخ، حديث‌ و فقه‌ شافعى (‌ 22 شعبان‌ 773 - ذيقعدة 852ق‌/16 فورية 1372 - ژانوية 1449م‌)، يكى‌ از علماي‌ بزرگ‌. و از او به‌ «حافظ العصر» و «شيخ‌ الاسلام‌» و «امير المؤمنين‌ در حديث‌» ياد كرده‌اند.

يکي از خدمات بزرگ ايشان، تاليف کتاب " فتح الباري في شرح صحيح البخاري" است که همانطور که از اسم کتاب پيداست، موضوع آن شرح و تفسير احاديث کتاب بخاري است. اين کتاب يکي از ماندگارترين و عالي ترين کتابهاي اهل سنت است و در آن کتاب مي توان به قدرک علمي و فهم و درايت ايشان پي برد.

أصل وي از عسقلان فلسطين است و مولد و وفات او در قاهره مي‌باشد. به أدبيات وشعر علاقمند شد سپس به حديث روي آورد، و به يمن وحجاز وغيره براي سماع شيوخ مسافرت كرد، وآوازه‌اش بالا گرفت و مردم براي آموختن حديث از وي روي آوردند و حافظ إسلام در روزگار خود شد. سخاويّ مي‌گويد: "تأليفاتش در حياتش گسترش يافت و بادشاهان آنها را به يكديگر هديه مي‌دادند و بزرگان آنها را می نوشتند ". زبان آور، راوي شعر، آگاه به أيام متقدمين و أخبار متأخرين و زيبا چهره بود. و چندين بار سرپرست قضات مصر بود سپس از اين منصب كناره‌گيري كرد.

تصانيف او زياد و بزرگ هستند. آثار وي عبارتند از: "الدرر الكامنة في أعيان المائة الثامنة ـ (چاپ)” در چهار جلد، و "لسان الميزان ـ (چاپ)” در شش جزء، شرح حال رجال ، و "الإحكام لبيان ما في القرآن من الأحكام ـ خ" و "ديوان شعر ـ (چاپ)”، و "الكافي الشاف في تخريج أحاديث الكشاف ـ (چاپ)” و "ذيل الدرر الكامنة ـ (چاپ)” و "ألقاب الرواة ـ (چاپ)” و "تقريب التهذيب ـ (چاپ)” در أسماء رجال كتب السنة، و "الإصابة في تمييز أسماء الصحابة ـ (چاپ)” و "تهذيب التهذيب ـ (چاپ)” در رجال کتب السنة، در دوازده جلد، و "تعجيل المنفعة بزوائد رجال الأئمة الأربعة ـ (چاپ)” و "تعريف أهل التقديس ـ (چاپ)” اين كتاب به نام طبقات المدلّسين شناخته مي‌شود، و"بلوغ المرام من أدلة الأحكام ـ (چاپ)” و "المجمع المؤسس بالمعجم المفهرس ـ (چاپ)” در دو جزء، معجم شيوخ وي است، و "تحفة أهل الحديث عن شيوخ الحديث ـ خ" در سه جلد، و "نزهة النظر في توضيح نخبة الفكر ـ (چاپ)” در اصطلاح حديث، "المجالس يا:"الأمالي" ـ "، و "القول المسدّد في الذب عن مسند الإمام أحمد ـ (چاپ)” و "ديوان خطب ـ (چاپ)” و "تسديد القوس في مختصر الفردوس للديلمي ـ (چاپ)”، و "تبصير المنتبه في تحرير المشتبه ـ (چاپ)” در چهار جزء، و "رفع الإصر عن قضاة مصر ـ (چاپ)” و "إنباء الغمر بأبناء العمر ـ (چاپ)”، و "إتحاف المَهرة بأطراف العشرة ـ (چاپ)” حديث و "الإعلام في من ولي مصر في الإسلام ـ خ" و "نزهة الألباب في الألقاب ـ (چاپ)”، و "الديباجة ـ (چاپ)” في الحديث، و "فتح الباري في شرح صحيح البخاري ـ (چاپ)” و "التلخيص الحبير في تخريج أحاديث الرافعي الكبير ـ (چاپ)”، و "تغليق التعليق ـ (چاپ)”، در حديث. و شاگرد وي سخاوي كتابي ضخيم در ترجمه حال او به نام "الجواهر والدرر في ترجمة شيخ الإسلام ابن حجر" به رشته تحرير درآورده است. (ترجمه از لوح فشرده المرجع الاكبر للتراث الاسلامي و سایت فتاوی اهل سنت و جماعت به فارسی)

بازگشت به ابتدای صفحه

بازگشت به نتایج قبل

چاپ این مقاله

ارسال مقاله به دوستان

علی رضی الله عنه در حالی که شلاق در دست داشت و عبایی براو بود وارد بازار می‌شد و می‌گفت: ای تاجران حق را بگیرید و حق را بدهید در امان می‌مانید، سود کم را رد نکنید که ‌از سود زیاد محروم می‌شوید و به مردی نگاه کرد که داستان سُرایی می‌کرد، به او گفت: آیا داستان می‏سرایی در حالی که فاصله‌ی ما با زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم نزدیک است، از تو می‌پرسم اگر جواب مرا گفتی که خوب، واگر نه با این شلاق تو را چنان می‌زنم که زمین بیفتی، بگو ثبات و زوال دین چیست؟ او گفت: دین با پرهیزگاری ثابت و ماندگار می‌شود و با طمع ورزی از بین می‌رود، گفت: آفرین، قصه بگو که ‌افرادی چون تو می‌توانند قصّه سُرا باشند. ( المنتظم فی تاریخ الملوک ابن جوزی 5/70)