Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

از مصعب بن سعد بن ابی وقاص نقل شده‌ كه‌ گفت‌: “‌پدرم می‌پنداشت‌ كه بر دیگران فضلی و برتری دارد. پیامبر صلی الله علیه و سلم  گفت‌:" هل تنصرون وترزقون إلا بضعفائكم؟  [آیا گمان می‌كنید اگر بخاطر ضعیفان نبود شما پیروز می‌شدید و بشما روزی داده می‌شد؟‌]‌". بروایت بخاری 

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

فقه>مفاهیم و اصطلاحات فقهی>صلاة الكسوف

شماره مقاله : 160              تعداد مشاهده : 436             تاریخ افزودن مقاله : 15/5/1388

 
[اصطلاح فقهي]
صلاة الكسوف =‌نماز خورشيد گرفتگي و ماه گرفتگي 
باتفاق علماء نماز كسوف (‌و خسوف‌) براي مردان و زنان سنت موكده و بهتر است ‌كه بصورت نماز جماعت خوانده شود، اگر چه جماعت در آن شرط نيست‌. و با گفتن " الصلاة جامعة "‌، بجاي اذان‌، مردم را براي ‌گزاردن آن مي‌خوانند. بنا به قول جمهور علماء دو ركعت است ‌كه در هر ركعت دو ركوع مي‌باشد. از عايشه رضي الله عنها روايت است‌ كه‌: ‌“ ‌در زمان حيات پيامبر صلي الله عليه و سلم خورشيد گرفتگي (‌كسوف‌) پيش آمد، پيامبر صلي الله عليه و سلم به مسجد رفت و ايستاد و تكبير گفت‌، آنگاه مردم پشت سر او صف كشيدند، و آيات فراواني از قرآن خواند، سپس تكبير گفت و به ركوع رفت و مدت طولانيي‌ كه‌ كمتر از مدت قرائت بود در ركوع توقف نمود، سپس سرش را از ركوع برداشت و گفت‌:" سمع الله لمن حمده، ربنا ولك الحمد "، سپس بدنبال آن ايستاد و مدت كمتر از مدت قرائت اول به قرائت مشغول شد، سپس مجددا تكبير گفت و به ركوع رفت ‌كه مدت توقف در ركوع دوم ‌كمتر از ركوع اول بود و بعد از ركوع برخاست و گفت سمع الله لمن حمده، ربنا ولك الحمد، سپس به سجده رفت‌. در ركعت بعدي نيز بمثل ركعت اول عمل نمود تا اينكه (‌در اين دو ركعت‌) چهار ركوع و چهار سجده را كامل‌ كرد و گرفتگي خورشيد (‌كسوف‌) پيش از انكه پيامبر صلي الله عليه و سلم از نماز منصرف ‌گردد بر طرف شد. سپس پيامبر صلي الله عليه و سلم برخاست و خطبه‌اي[1] را ايراد فرمود كه بعد از حمد و ثناي شايسته خداوند فرمود:" إن الشمس والقمر آيتان من آيات الله عزوجل لا ينخسفان لموت أحد ولا لحياته فإذا رأيتموهما فافزعوا إلى الصلاة  [بي‌گمان خورشيد و ماه دو آيت و نشانه بزرگ قدرت خداوند عزوجل مي‌باشند، بخاطر مرگ يا زندگي هيچ‌ كسي در آنها گرفتگي (‌خسوف وكسوف‌) پيش نمي‌آيد. بنابر اين هرگاه ‌گرفتگي آنها را مشاهده ‌كرديد به نماز پناه ببريد (‌نماز بخوانيد)‌]"‌. به روايت بخاري و مسلم‌. باز هم آنان از ابن عباس روايت ‌كرده‌اند كه ‌گفته است‌:‌ كسوف در خورشيد پيش آمده بود، پيامبر صلي الله عليه و سلم نماز خوانده مدت طولاني در حدود مدتي ‌كه سوره بقره در آن خوانده شود ايستاد، سپس مدت طولاني به ركوع رفت‌، سپس برخاست و مدت طولاني ‌كمتر از مدت قيام اولي ايستاد سپس دوباره به ركوع رفت و مدت طولاني كمتر از مدت ركوع اول توقف نمود. سپس به سجده رفت وبعد از آن قيام فرمود و مدت طولاني‌ كمتر از مدت ركوع اول توقف نمود. سپس از ركوع برخاست و مدت طولاني ‌كمتر از مدت قيام اولي ايستاد، سپس دوباره به ركوع رفت و مدت طولاني كمتر از مدت ركوع اول در ركوع ماند، سپس به سجده رفت‌. سپس نماز را بپايان برد و خورشيد گرفتگي برطرف شده بود، آنگاه فرمود:" إن الشمس والقمر آيتان من آيات الله يخسفان لموت أحد ولا لحياته فإذا رأيتم ذلك فاذكروا الله " ابن عبد البرگفته است‌: اين دو حديث صحيح‌ترين حديث در اين باره مي باشند. ابن القيم ‌گفته‌: سنت صحيح و صريح و روش آنست‌ كه در نماز كسوف در هر ركعت ركوع تكرار گردد. زيرا بموجب حديث عايشه و ابن عباس و جابر و ابي بن‌كعب و عبدالله بن عمرو بن العاص و ابوموسي اشعري‌، پيامبر صلي الله عليه و سلم در يك ركعت دو بار به ركوع رفته است‌. كساني ‌كه تكرار ركوع در يك ركعت را از پيامبر صلي الله عليه و سلم روايت ‌كرده‌اند، تعدادشان بيشتر و بزرگتر و نزديكتر به پيامبر صلي الله عليه و سلم بودند از كساني‌ كه تكرار آن را روايت نكرده‌اند. و مذهب مالك و شافعي و احمد نيز چنين است‌. ولي در مذهب ابوحنيفه نماز كسوف همچون نماز عيد و جمعه است‌، زيرا نعمان بن بشير گفته است‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم برايمان نماز كسوف خواند، همچون نماز شما به ركوع و به سجود رفت‌، ‌كه دو ركعت دو ركعت بود و تاكسوف برطرف مي‌شد دعا مي‌كرد. و در حديث “‌قبضه الهلالي‌‌“ آمده است كه‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" إذا رأيتم ذلك فصلوها كأحدث صلاة صليتموها من المكتوبة [چون ‌كسوف و خسوف را مشاهده ‌كرديد، نماز آن را همچون تازه‌ترين نماز فرضي ‌كه خوانده‌ايد آن را بخوانيد (‌بمانند نزديكترين نماز فرض پيش از كسوف آن را بخوانيد)‌]"‌. به روايت احمد و نسائي‌.
قرائت فاتحه در هر دو ركعت واجب است و نمازگزار بعد از فاتحه در انتخاب آيات و سوره‌هاي قرآن‌، براي قرائت مختار است‌. قرائت را مي‌توان بصورت جهري يا سري انجام داد. جز آنكه بخاري ‌گفته است قرائت جهري‌، صحيحتر مي‌باشد. وقت نماز كسوف از هنگام ‌گرفتگي خورشيد، تا برطرف شدن آنست‌. نماز خسوف ماه همچون نماز كسوف خورشيد است‌. حسن بصري‌ گفته است‌: ماه ‌گرفته بود، ابن عباس ‌كه امير بصره بود، بيرون آمده‌، برايمان دو ركعت نماز خواند كه در هر ركعت دو بار به ركوع رفت‌، سپس سوار شد و گفت‌: همانگونه ‌كه پيامبر صلي الله عليه و سلم را ديده بودم برايتان نماز خواندم‌. امام شافعي آن را در مسند خويش روايت ‌كرده  است. 
مستحب است‌ كه بهنگام ‌كسوف و خسوف تكبير و دعا گفت و صدقه داد و استغفار نمود. چه بخاري و مسلم از عايشه روايت‌ كرده‌اند كه‌: پيامبر صلي الله عليه و سلم فرمود:" إن الشمس والقمر آيتان من آيات الله لا يخسفان لموت أحد ولا لحياته، فإذا رأيتم ذلك فادعوا الله وكبروا وتصدقوا وصلوا " ،و آنان از ابوموسي روايت كرده‌اند كه گفته است‌: خورشيد گرفته بود، پيامبر صلي الله عليه و سلم برخاست و نماز خواند سپس فرمود:" إذا رأيتم شيئا من ذلك فافزعوا إلى ذكر الله ودعائه واستغفاره [‌هرگاه چيزي از اين قبيل ديديد به ذكر و دعا ر استغفار از الله پناه ببريد]"‌.

به نقل از:
فقه السنه ، تأليف سيد سابق، مترجم محمود ابراهيمي، تهران، ناشر مردم‌سالاري، دوم 1387.



پانوشت:
[1] -‌شافعی  بدین حد‌یث  استناد کرده  و گفته  است‌ که‌:  ایراد  خطبه  از  شروط  آن  است‌.  ابوحنیفه  و  مالک  گفته‌اند  خطبه  از شروط  آن  نیست  و  پیامبر (‌ص‌)  از  آنجهت  خطبه  ایراد  فرمود که  مردم  می‌پنداشتند  آن  کسوف  بنا  به  حادثه  مرگ  ابراهیم  فرزند  پیامبر (‌ص‌)  می‌باشد.
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 علی رضی الله عنه در حالی که شلاق در دست داشت و عبایی براو بود وارد بازار می‌شد و می‌گفت: ای تاجران حق را بگیرید و حق را بدهید در امان می‌مانید، سود کم را رد نکنید که ‌از سود زیاد محروم می‌شوید و به مردی نگاه کرد که داستان سُرایی می‌کرد، به او گفت: آیا داستان می‏سرایی در حالی که فاصله‌ی ما با زمان پیامبر صلی الله علیه و سلم نزدیک است، از تو می‌پرسم اگر جواب مرا گفتی که خوب، واگر نه با این شلاق تو را چنان می‌زنم که زمین بیفتی، بگو ثبات و زوال دین چیست؟ او گفت: دین با پرهیزگاری ثابت و ماندگار می‌شود و با طمع ورزی از بین می‌رود، گفت: آفرین، قصه بگو که ‌افرادی چون تو می‌توانند قصّه سُرا باشند. ( المنتظم فی تاریخ الملوک ابن جوزی 5/70)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 16963
دیروز : 3293
بازدید کل: 8252308

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010