Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

انس بن مالک می‌گوید : رسول خدا صلی الله علیه و سلم روزی همراه با ابوبکر و عمر و عثمان رضی الله عنهم به کوه احد رفته بودند کوه زیر پای ایشان لرزشی کرد، رسول خدا با پای مبارک خویش بر روی آن زد و فرمود : «ای احد آرام باش! که پیامبری و صدّیقی و دو شهید بر روی تو قرار دارند.»

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>شبهات > پاره‌اي از شبهات بي‌اساس: شهادت، ارث، ديه، سرپرستي

شماره مقاله : 1516              تعداد مشاهده : 319             تاریخ افزودن مقاله : 4/2/1389

 پاره‌اي از شبهات بي‌اساس: شهادت، ارث، ديه، سرپرستي


استاد دكتر قرضاوي
ترجمه: عبدالعزيز سليمي

در شرايطي رسالت اسلام نازل گرديد، كه گروهي منكر انسانيت زنان و برخي هم در مورد آن در شك و گمان به سر مي بردند، و جمعي هم ضمن اعتراف به انسانيتشان آنان را به عنوان موجوداتي كه براي خدمت به مردان آفريده شده اند نگاه مي كردند. 


يكي از ويژگيها و پيامهاي اسلام احترام به كرامت زنان و تاكيد بر انسانيت و اهليتشان براي اداي مسئوليت و اجر و پاداش و برخورداري از بهشت خداوند بود و آنان را به عنوان انساني كه داراي حرمت و كرامت بوده، و از همه حقوق و مزاياي مردان برخوردارند، نگاه مي نمود. زيرا هر دوي آنان شاخه هايي از يك درخت، و خواهر و برادر و فرزندان پدري به نام آدم و مادري به اسم حوا به صحنه هستي پا نهاده و در اصل آفرينش و در ويژگيهاي كلي انساني و در تكاليف و مسئوليت ها و پاداش و سرانجام با هم مساوي و برابرند. 


در اين مورد قرآن مي فرمايد:

« يا ايّها النّاس اتّقوا ربّكم الّذي خلقكم من نفس واحدة و خلق منها زوجها و بثّ منهما رجالاً كثيراً و اتّقوا الله الّذي تساءلون به و الارحام انّ الله كان عليكم رقيباً»- (النساء:1) 

« اي مردم! از (خشم) پروردگارتان پرهيز كنيد! پروردگاري كه شما را از يك انسان آفريده و همسرش را نيز از نوع او به وجود آورد. و از آن دو مردان و زنان بسياري را (بر روي زمين) منتشر كرد، و از خشم خداوندي كه همديگر را به او سوگند مي دهيد پرهيز كنيد. و از گسيختن پيوند خويشاوندي دوري نماييد. زيرا بدون شك خداوند مراقب شماست.» 

هر گاه همه‌ي مردم اعم از زن و مرد را پروردگارشان از يك انسان آفريده و از همان سرشت او براي كامل گردانيدن يكديگر همسرش را به وجود آورده است. 

همچنان كه خداوند متعال در آيه اي ديگر مي فرمايد: 

« و جعل منها زوجها ليسكن اليها »- (اعراف:189) 

« از سرشت او همسرش را آفريد تا در كنار او آسايش يابد.» 

و از آن خانواده مردان و زنان فراواني را پديد آورده است، پس همه آنها بندگان يك پروردگار و فرزندان يك پدر و مادر و از نظر اصل و نژاد با هم برابرند. 

به همين دليل است كه خداوند آنان را به تقوي و مراعات مسئوليت هاي خويشاوندي فرا مي خواند. 

« و اتّقوا الله الّذي تساءلون به الارحام...» -( )

بر اساس نص اين كلام خداوند، مرد برادر زن و زن با مرد رابطه خواهري دارد. و رسول خدا - صلي الله عليه و سلم - نيز مي فرمايد:

« زنان با مردان همسان و خواهر آنان هستند.» 

در ارتباط با مساوات ميان مرد و زن در اداي تكليف و دينداري و عبادت، قرآن مي فرمايد: 

« انّ المسلمين و المسلمات و المؤمنين و المؤمنات و القانتين و القانتات و الصّادقين و الصّادقات و الصّابرين و الصّابرات و الخاشعين و الخاشعات و المتّصدّقين و المتّصدّقات و الصّائمين و الصّائمات و الحافظين فروجهم و الحافظات و الذّاكرين الله كثيراً و الذّكرات لهم مغفرة و اجراً عظيماً » - (الاحزاب:35) 

« مردان و زنان مسلمان، مردان و زنان اهل ايمان، مردان و زنان فرمانبردار خداوند، مردان و زنان راستگو، مردان و زنان شكيبا، و مردان و زنان فروتن، مردان و زنان بخشايشگر، مردان و زنان روزه دار، مردان و زنان پاكدامن، و مردان و زناني كه خداوند را بسيار ياد مي نمايند، خداوند براي همه‌ي آنان آمرزش و پاداش بسياري را فراهم نموده است». 

و در مورد مساوات در تكاليف ديني و اجتماعي ميان زن و مرد فرآن مي فرمايد: 

« و المؤمنون و المؤمنات بعضهم اولياء بعض يامرون بالمعروف و ينهون عن المنكر و يقيمون الصّلاة و يؤتون الزّكاة و يطيعون الله و رسوله اولئك سيرحمهم الله » - (الاعراف:189) 

« مردان و زنان اهل ايمان برخي ياور و پشتيبان يكديگرند، همديگر را به نيكي فرا مي خوانند و از بدي باز مي دارند، نماز را اقامه و زكات را ادا مي كنند و خداوند و پيامبر او را فرمانبرداري مي نمايند، خداوند آنان را مورد رحمت خود قرار مي دهد». 

در ماجراي آدم و حوا مي بينيم كه خداوند مسئوايت را پيش روي هر دوي آنان قرار مي دهد: 

« يا آدم اسكن انت و زوجك الجنة و كلا منها رغداً حيث شئتما و لا تقربا هذه الشّجرة فتكونا من الظّالمين » - (البقره:35) 

« اي آدم تو و همسرت در بهشت مسكن گزينيد! و هر گونه كه دوست داريد از (نعمتها و ميوه هاي) آن بخوريد! اما به اين درخت نزديك نشويد! (اگر چنين كاري انجام دهيد) ستمكار خواهيد گرديد». 

اما در قصه آدم و حوا برخلاف تورات، قرآن وسوسه و تلاش براي انحراف آدم را به شيطان نسبت مي دهد نه به حوا. 

« فازلّهما الشّيطان عنها فاخرجهما ممّا كانا فيه» - (البقره:36)

« شيطان سبب لغزش آن دو گرديد (و زمينه‌ي) اخراج آنان را از آن وضع فراهم نمود». 

تنها حوا نبود كه از آن درخت ممنوع خورد، حتي او نبود كه ابتدا شروع به خوردن از آن كرد. بلكه اشتباه را هر دو با هم مرتكب گرديدند، همچنان كه هر دو با هم پشيمان شدندو توبه نمودند. 

« قالا ربّنا ظلمنا انفسنا و ان لم تغفرلنا و ترحمنا لنكوننّ من الخاسرين» - (الاعراف:33)

« گفتند:پروردگارا ما بر خود ستم كرديم، اگر ما را نبخشايي و مورد رحمت قرار ندهي از جمله زيانكاران خواهيم گريد». 

حتي در برخي از آيات قرآن اساساً خطاي خوردن از ميوه‌ي درخت ممنوع به آدم نسبت داده مي شود: 

« و لقد عهدنا الي آدم من قبل فنسي و لم نجد له عزماً» - (طه:115)

« ما پيشتر با آدم پيمان بسته بوديم، اما او فراموش كرد و اراده اي را از او نيافتيم». 

« فوسوس اليه الشّيطان قال يا آدم هل ادلّك علي شجرة الخلد و ملك لا يبلي» - (طه:121)

« شيطان او را وسوسه كرد و گفت: اي آدم مي خواهي تو را به درختي كه عمر ابدي و ثروت و قدرتي ماندگار به تو بدهد، راهنمايي كنم؟».

« و عصي آدم ربّه فغوي» - (طه:121)

« آدم پروردگارش را نافرماني نمود و سپس دچار لغزش گريد».

همچنان كه توبه را تنها به او نسبت مي دهد. 

« ثمّ اجتباه ربّه فتاب عليه و هدي» - (طه:122)

« سپس پروردگارش او را برگزيد، و توبه اش را پذيرفت و هدايت داد». 

كه بيانگر آن است كه مقصر اصلي در ارتكاب گناه آدم بوده و حوا به پيروي از او چنان كاري را انجام داده است. 

در هر صورت اگر حوا خطايي را مرتكب گرديده مسئوليتش بر دوش خود اوست و فرزندانش هيچ مسئوليتي در آن مورد ندارند. « و بار گناهان هيچكس را بر دوش ديگري نخواهند نهاد ». 

قرآن مي فرمايد: 

« تلك امّه قد خلت لها ما كسبت و لكم ما كسبتم و لا تسئلون عمّا كانوا يعلمون»-( )

« آنان مردماني بودند كه عصرشان سپري شد، هر چه را كه دارند از دستآورد خودشان است و شما را هم همان حاصل تلاش خود خواهد بود و از آنچه كه آنها انجام داده اند، شما مورد باز خواست قرار نخواهيد گرفت». 

و در مورد مساوات ميان مردان و زنان در رفتن به بهشت خداوند متعال مي فرمايد: 

« فاستحاب لهم ربّهم انّي لا اضيع عمل عامل منكم من ذكر او انثي بعضكم من بعض » - (آل عمران:195)

« خداوند درخواست شما را اجابت نموده كه كار و تلاش هيچ تلاشگري را چه مرد باشد و يا زن ضايع نمي كنم. شما با هم ارتباط داريد و گروهي از گروهي ديگريد». 

قرآن به صراحت مي گويد كه اعمال انسانها چه زن و چه مرد در پيشگاه خداوند تباه نخواهد شد و همه از يك سرشت و اصل آفريده شده و طبيعتي يكسان دارند.

« من عمل صالحاً من ذكر او انثي و هو مؤمن فلنحيينّه حياةً طيّبةً و لنجزينّهم اجرهم باحسن ما كانوا يعلمون » - (النحل:97)

« هر مرد و زن مؤمني عمل نيكي را انجام دهند، حيات و زندگي پاك و بي آلايشي را نصيب او خواهيم نمود و پاداش آنان را بسيار بهتر از كاري كه انجام داده اند، خواهيم داد». 

« و من يعمل من الصّالحات من ذكر او انثي و هو مؤمن فاولئك يدخلون الجنّة و لا يظلمون نقيراً » - (النساء:124)

« هر مرد و زني كه همراه با ايمان كردارهاي نيكي را انجام بدهند، به بهشت وارد خواهند گرديد و كمترين ستمي به آنان نخواهد شد ». 

در مورد حقوق مالي زنان، اسلام بر قوانين و عادات بسياري از ملتهاي عرب و غير عرب كه زنان را از مالكيت و ميراث محروم نموده يا حق آنان را در تصرف اموال خود ضايع گردانيده، و ستمهايي كه مردان در تصرف ناروا در اموال زنان خود روا مي داشتند، مهر باطل نهاده است و حق مالكيت و تصرف را در همه‌ي عرصه هاي مالي براي آنان مقرر نموده، و وصيّت و ارث بردن را همچون مردان برايشان مقرر كرده و به آنان در مورد خريد و فروش و اجاره و بخشش و امانت دادن و وقف، احسان و كفالت، و حواله و رهن و ...حق و اختيار داده است. 

و همچنان كه حق دارند از نفس و كرامت و شخصيت خود دفاع نمايند، حق دفاع از اموال و داريي خود را نيز براساس شريعت اسلام دارا مي باشند. 

پاره اي شبه ها ي بي اساس: 

در اين رابطه برخي دچار گمان و ترديدهايي شده، و سئوالاتي به ذهنشان خطور مي نمايد كه :چنانچه اسلام به انسانيّت و كرامت و مساوات زنان با مردان اعتراف مي نمايد، چرا در پاره اي از شرايط و احوال مانند: موضوع گواهي دادن، ميراث، ديه، قوامت، و رياست حكومت و برخي احكام ديگر، چرا مردان را بر زنان برتري داده است!؟

در جواب بايد گفت: امتيازي كه در اين موضوعات و احكام براي مردان مورد توجه قرار گرفته، هيچگاه به معني ارزش و برتري مرد بر زن نيست. زيرا در پيشگاه خداوند هيچكس را بر ديگري بجز براساس معيار « تقوي » فضيلت و برتري نيست. اين امتياز و ويژگيها در واقع به فطرت و ساختار ( جسمي و روحي ) هر يك از زن و مرد بر مي گردد. براي روشن شدن هر يك از آنها را جداگانه مورد بررسي قرار مي دهيم. 



1- شهادت ( گواهي دادن ): 

قرآن در آيه اي كه به موضوع قرض مربوط مي شود، و در آن خداوند دستور مي فرمايد كه ( شروط و مقدار و مدّت ) باز پرداخت قرض و معامله نوشته شود، مي فرمايد: 

« و استشهدوا شهيدين من رجالكم فان لم يكونا رجلين فرجلٌ و امرآتان ممّن ترضون من الشّهداء ان تضّل احداهما فتذكّر احدهما الاخري و لا يابي الشّهداء اذا دعوا » - (البقره:282)

«... دو نفر از مردان را به گواهي بطلبيد! و اگر دو مرد در دسترس نبودند، يك مرد و دو زن را از ميان كساني گواه كنيد كه مورد رضايت و اطمينان شما باشند ( اين دو زن بايد با هم شهادت بدهند ) تا اگر يكي دچار اشتباه گرديد، ديگري موضوع را به او يادآوري نمايد و چون گواهان را به گواهي بخواهند، نبايد از آن خودداري كنند». 

بدين گونه قرآن شهادت يك مرد را در برابر شهادت دو زن قرار داده است. 

همچنين برخي از فقها معتقدند كه در ارتباط با حدود و قصاص شهادت زنان پذيرفته نمي شود. 

اما اين مطلب را بايد يادآور شد كه اين تفاوت هيچگاه بخاطر نقص و كمبود شخصيت و كرامت و انسانيت زنان نيست. بلكه به ساختار و فطرت و نوع مسئوليت هاي آنان ارتباط دارد. زيرا عادتاً زنان كمتر با مسايل تجاري و معاملات و روابط اجتماعي سر و كار دارند. و معمولاً اگر داراي همسر و خانه دار باشند كار و مسئوليتهاي شوهرداري و اداره‌ي منزل ذهن و وقت آنان را پر مي كند و چنانچه ازدواج ننموده باشد غالباً در فكر انتخاب همسر و آينده خويش است و مسايل تجاري و معاملات مادي جايگاه قابل ملاحظه اي را در ذهن و انديشه و معلومات او ندارد. چنانچه چيز هايي را بداند بخاطر عدم ممارسه و عدم اهتمام پس از مدتي آن را بدست فراموشي مي سپارد به همين دليل خداوند وام دهندگان و معامله كنندگان را راهنمايي مي فرمايد كه براي اطمينان از وصول بموقع طلب خود، دو مرد يا يك مرد و دو زن را در مورد (مقدار و زمان بازپرداخت و ... ) شاهد نمايند. و دليل آن را قرآن اين مي شمارد كه: « تا اگر يكي از آن دو خانم چيزي را فراموش نمود و يا دچار اشتباهي شد ديگري موضوع را به او يادآوري كند ». 

به همين دليل است كه بسياري از فقها شهادت خانم ها را در امور مربوط به حدود و قصاص جايز نمي شمارند، بخاطر آنكه خانمها از عرصه‌ي برخوردها و صحنه هاي جرم و جنايت و تعرض به حيثيت و اموال مردم دور باشند و با توجه به حالات عاطفي خاصي كه زنان دارند، هر گاه با صحنه اي از قتل و جنايت مواجه شوند، از ترس و وحشت چشمها را برهم مي نهند و فريادكشان پا به فرار مي نهند، و مشاهده‌ي صحنه براي غالب آنان مشكل و غير قابل تحمل است كه با دقت و روشني آن گونه صحنه ها را به خوبي نگاه كنند و سپس آن را باز گو نمايند. 

از طرف ديگر همان فقها در امور مربوط به خود خانمها مانند: رضاع، بكارت، ولادت و ... شهادت و گواهي يك نفرشان را هم كافي مي دانند. 

لازم به تذكر است كه اين موضوع حكمي مورد اتفاق و اجماع نيست. و عطاء كه يكي از تابعين است بر اين باور است كه :"ميان مرد و زن در گواهي و شهادت هيچگونه تفاوتي وجود ندارد. 

برخي از فقها معتقدند در اماكني كه خاص خانم هاست و در آنها عادتاً مردان حضور ندارند، مانند حمام هاي عمومي زنانه و مراسم هاي عروسي و ... كه خانمها در منازل و اطاقهاي جداگانه قرار مي گيرند، چنانچه يكي از آنان ديگري را مورد ضرب و شتم قرار دهد يا او را به قتل برساند، و برخي از آنان در مورد ماجرا شهادت دادند، آيا تنها بخاطر آنكه زن هستند مي شود شهادتشان را مردود دانست؟ آن هم در شرايطي كه امكان شهادت مردان وجود ندارد؟ 

براساس صحيح ترين ديدگاه، چنانچه خانم هايي كه شهادت مي دهند، عادل و دقيق و فهميده و بي طرف باشند، شهادتشان پذيرفته مي شود. 



2- ارث: 

تفاوت هاي ميان زن و مرد در ميزان ارثي كه به هر يك تعلق مي گيرد، ظاهراً به ميزان مسئوليت هاي مالي و تفاوت تكاليف اقتصادي هر يك از آنها ارتباط پيدا مي كند. مرد بايد مخارج ازدواج را فراهم كند و پس از ازدواج هزينه زندگي را تامين نمايد. از طرف ديگر دختر وقتي كه شوهر مي كند، مهريه و حقوقي به او تعلق مي گيرد و پس از ازدواج تهيه مخارج معيشتش بر عهده شوهر اوست و چنانچه بسيار هم ثروتمند باشد خود او مسئول خرج حتي يك دينار هم نيست. 

براي مثال اگر پدر به مبلغي به ميزان 1500000 تومان ثروت را برايشان بجا نهاده باشد- 1000000آن متعلق به پسر و 500000 باقيمانده به دختر تعلق مي گيرد. چنانچه پسر ازدواج كند، مخارج مختلف عروسي او مثلاً اگر 250000 تومان بشود. از مقدار ارثي كه به او رسيده 750000 آن باقي مي ماند. از طرف ديگر وقتي كه خواهرش شوهر كند فرض كنيم به مقدار250000 تومان مهريه و هدايا و جهيزيه دريافت كند كه اگر به مقدار ارثي كه به او تعلق گرفته اضافه گردد، به750000 تومان يعني عين همان مبلغي كه برادرش به ارث برده، مي رسد و در نتيجه ميزان دارايشان مساوي مي گردد. 



3- ديه: 

در مورد تفاوت ديه زن و مرد حديثي مورد اتفاق و اجماعي يقيني وجود ندارد. بلكه " ابن عليه و اصم " كه از علماي سلف هستند، معتقد به تساوي خونبهاي زن و مرد مي باشند، اين راي با كليّات و عموميت نصوص قرآني و سنّت رسول خدا- صلي الله عليه و سلم- هماهنگ و سازگار است. در اين شرايط زماني چنانچه كسي بر اين باور باشد كه ميان زن و مرد تفاوتي موجود نيست، هيچ مانعي وجود ندارد، زيرا با توجه به تحوّلات زمان و مكان راي و فتوا قابل دگرگوني است، به ويژه چنانچه با نصوص جزئي و مقاصد كلي هم سازگار باشد. 



4- قوامت و سرپرستي: 

به دو دليل خداوند متعال « قوامت » مديريت و نظارت امور زندگي را در اختيار مرد قرار داده است: 

1- بخاطر مسؤليت هاي اجتماعي بيشتر و آينده نگري و بررسي دقيقتر و انديشمندانه تر امور اقتصادي در مقايسه با خانمها كه آنها هم از نظر عاطفي و احساسي بخاطر مسئوليت مادري بر مردان برتري دارند. 

2- مرد است كه در ارتباط با دخل و درآمد براي اداره امور خانواده مسئوايت دارد، و چنانچه مخارج منزل با درآمدي كه با برنامه و كار مرد ارتباط مستقيم دارد، هماهنگي نداشته باشد همه خانواده دچار نا بساماني و گرفتاري مالي خواهند گريد. زيرا مرد با توجه به كار و ميزان درآمدش، قبل از هر تصميمي همه‌ي حسابها را بايد در نظر مي گيرد. 



كتاب : دورنماي جامعه اسلامي_استاد دكتر قرضاوي
ترجمه: عبدالعزيز سليمي



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

شخصى نزد حسن بصرى آمد و به او گفت كه: آيا ما شرم نميكنيم كه بارها گناه ميكنيم ولى باز به خداوند بر ميگرديم؟ حسن بصرى كه از حيله هاى شيطانى آگاه بود به او گفت كه: چقدر شيطان دوست دارد كه با اين نيرنگ بر بندگان چيره شود.(سایت جامع فتاوی اهل سنت و جماعت به فارسی)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 8599
دیروز : 3293
بازدید کل: 8243944

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010