Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 08

----

04/03/1446

----

18 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

از ابوذر رضی الله عنه روایت شده که گفت: پیامبر صادق و مصدوق برای ما سخن گفت درباره آنچه از پروردگارش نقل می‌کرد که فرموده است: «الْحَسَنَةُ بِعَشْرِ أَمْثالِها أَو أَزْيدُ ، وَالسَّيِّئَةُ وَاحِدَةٌ أَوْ أَغْفِرُها، وَلَوْ لَقِيتَني بِقرابِ الأَرْضِ خَطايا ما لَمْ تُشْرِكْ بي لقيتُكَ بِقرابِها مَغْفِرَةً».
 «(پاداش) کار نیک ده برابر یا بیشتر است (جزای) کار بد یکی است و یا ممکن است آن را ببخشم، (ای بنده من) اگر با من ملاقات كنى در حالی که به اندازه زمین گناه کرده‌ای به شرطی که به من شرک نورزیده باشی من باندازة خطاهای تو مغفرت به تو می‌دهم».

 مستدرک حاکم 4/269 حدیث (7605)، ومسند امام أحمد احادیث (21353)، (21406)، (21544). حاکم گفته است این حدیث صحیح الاسناد است.

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>سیره نبوی>صحابه > اعزام اصحاب براي سرنگون ساختن بت‌ها در رمضان سال هشتم هجرت

شماره مقاله : 1479              تعداد مشاهده : 643             تاریخ افزودن مقاله : 28/1/1389

اعزام اصحاب براي سرنگون ساختن بت‌ها در رمضان سال هشتم هجرت
1. همينکه رسول‌خدا -صلى الله عليه وسلم- از فتح مکه آسوده‌خاطر شدند، خالدبن وليد را براي سرنگون ساختن بت عزي، پنج شب مانده به پايان ماه رمضان سال هشتم هجرت، اعزام فرمودند. بت عزّي در وادي نخله مستقر بود، و از آنِ قريش و همة طوايف بني‌کنانه بود، و بزرگترين بت آنان به حساب مي‌آمد، و بني‌شيبان پرده‌داران آن بودند. خالدبن وليد به اتفاق سي‌تن از سوارکاران رزمنده آهنگ آن کرد و رفت تا به وادي نخله و مقرّ بت عُزّي رسيد و آن را درهم شکست. اما، وقتي به نزد رسول‌خدا -صلى الله عليه وسلم- بازگشت، رسول‌خدا -صلى الله عليه وسلم- به او فرمودند: (هَل رأيتَ شيئاً؟) در مسير انجام اين مأموريت، چيز بخصوصي را ديدي؟! گفت: خير! فرمودند: (فانَّکَ لَم تَهدِمْها، فَارْجِع اِلَيها فَاهْدِمْها) بنابراين، بت عزي را هنوز درهم نشکسته‌اي؛ بسوي آن بازگرد و آن را درهم بشکن!؟ خالد خشمگينانه با شمشير برهنه بازگشت. زني برهنه و سياهپوست، با موهاي آشفته و پريشان در برابر او ظاهر شد، و پرده‌دار بتکدة عزي پيوسته فرياد مي‌کشد که آن زن مراقب خودش باشد. خالدبن وليد با ضربت شمشير پيکر آن زن را به دو نيم کرد و بار ديگر به نزد رسول‌خدا -صلى الله عليه وسلم- بازگشت، و ماجرا را بازگفت. رسول‌خدا -صلى الله عليه وسلم- فرمودند: (نَعَم، تلکَ العُزّي وَقَد اَيسَت اَن تُعَبَد في بِلادِکُم اَبداً) آري، آن زن سياهپوست همان عُزّي بود، و ديگر براي هميشه نااميد شد از اينکه کسي او را در سرزمين شما بپرستد!

2. آنگاه، عمروعاص را در همان ماه مبارک رمضان بسوي بت سُواع اعزام فرمودند تا آن را درهم بشکند. سواع بت مخصوص قبيلة هُذيل بود که در ناحية رُهاط، در حدود 15 کيلومتري شمال شرقي مکه، مستقر بود. وقتي عمروعاص به بُتکدة سُواع رسيد، پرده‌دار آن بتکده به وي گفت: چه مي‌خواهي؟ گفت: رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- به من دستور داده‌اند که بت سواع را درهم بشکنم! گفت: قادر به چنين کاري نخواهي بود!؟ عمروعاص گفت: چرا؟! گفت: از او حمايت مي‌شود؟! آنگاه نزديک رفت و بت سواع را خرد کرد، و به يارانش دستور داد اتاق مخصوص نذورات و هداياي سواع را ويران سازند. ياران وي چنان کردند، و در آن اتاق هيچ نيافتند. آنگاه، به پرده‌دار بتکده گفت: چگونه ديدي؟! گفت: در برابر خداي يکتا تسليم شدم و اسلام آوردم!

3. نيز، در همان ماه مبارک رمضان، رسول خدا -صلى الله عليه وسلم- سعدبن زيد اشهلي را به اتفاق بيست تن از سواران رزمنده بسوي بتکدة منات اعزام فرمودند. بت منات در ناحية مشلل در نزديکي قديد مستقر بود، و از آن طوايف اوس و خزرج و غسان و ديگران بود. وقتي سعد به بتکدة منات نزديک شد، پرده‌دار آن به وي گفت: چه مي‌خواهي؟ گفت: درهم شکسته شدن منات را! گفت: بفرماييد! سعد آهنگ بت منات کرد. زني برهنه و سياهپوست با موهاي آشفته و پريشان از بتکده بيرون آمده، که ناله و شيون سر مي‌داد و دست بر سينه مي‌کوفت. پرده‌دار بر سر آن زن فرياد زد: مَنات! عده‌اي از نافرمانان تو محاصره‌ات کرده‌اند!؟ سعد ضربتي سخت بر او فرود آورد و او را به قتل رسانيد. سپس بسوي بت مَنات رفت و آن را درهم شکست و خرد کرد. در خزانة هدايا و نذورات منات نيز چيزي نيافتند.

 

به نقل از: خورشيد نبوّت، ترجمه فارسي «الرحيق المختوم» مؤلف: شيخ صفي الرحمن مبارکفوري، برگردان : دکتر محمدعلي لساني فشارکي



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

از حسن بن علی رضی الله عنه  درباره‌ی سکوت پرسیدند؛ پاسخ داد: «سکوت، پوشش چشم و زیور آبروست؛ و کسی که سکوت می‌کند، هم خودش، راحت و آسوده است و هم دوست و هم‌نشینش». من أقوال الصحابة، ص67.

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 1991
دیروز : 2171
بازدید کل: 8156315

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010