Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

در حديث‌ صحيح آمده‌ است:
«سه‌ كس‌ اند كه‌ ياري ‌نمودنشان‌ بر خداي‌ عزوجل ‌حق‌ و ثابت‌ است:
1 ـ نكاح‌كننده‌اي‌ كه‌ قصد عفت‌ و پاكدامني‌ دارد.
2 ـ مكاتبي‌ كه‌ قصد دارد تا با پرداخت‌ وجه‌ آزادي‌ خود، از قيد بردگي‌ آزاد شود.
3 ـ مجاهد در راه‌ خدا».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>مسائل و عقايد اسلامي>شیعه > ایمان به قَدَر

شماره مقاله : 1331              تعداد مشاهده : 337             تاریخ افزودن مقاله : 9/11/1388


قَدَر

ایمان به قَدَر و مذهب کلی اهل سنت و اهل بیت درباره آن
مذهب اهل سنت و جماعت در این زمینه و سایر زمینه‏ها همان چیزی است که کتاب و سنت بر آن دلالت می‏کند و پیشینیان اول از مهاجرین و انصار وتابعین واقعی آنان نیز بر آن مذهب بوده‏اند و آن مذهب این است که خداوند خالق، پروردگار و صاحب هر چیزی است و قطعاً تمام عینیات قائم به خودشان و صفات مرتبط با آنان از جمله اقدامات بندگان و غیر از اقدامات بندگان در این جمع قرار می‏گیرند.
خداوند پاک و منزه هر چه که بخواهد می‏شود وهر چه که نخواهد نمی‏شود و در وجود، چیزی وجود ندارد مگر به خواست و قدرت او. و اگر چیزی بخواهد، مانعی برایش وجود ندارد. و چیزی را نمی‏خواهد مگر این که بر انجام آن قادر و توانا باشد. خداوند پاک و منزه به هر چیزی که بوده و می‏شود و آن چه که حاصل نشده علم دارد و چیزی که به وجود نیامده می‏داند که اگر بود چگونه می‏شد افعال بندگان و سایر اقدامات در این زیرمجموعه قرار می‏گیرند و خداوند قبلاً آن‏ها را مرقوم کرده است و آن چه از سعادت و شقاوت مردم صورت می‏گیرد، آن را نیز ثبت کرده است بنابراین آنان به خلقت او برای همه چیز و قدرت او بر همه چیز، خواست او بر هر چه که بوده و علم او به اشیاء قبل از این که به وجود آیند و تقدیر او برای آن‏ها و ثبت ومقدر کردن آن‏ها قبل از این که به وجود بیایند، ایمان دارند. روایات نقل شده از اهل بیت در اثبات صفات و قدر بسیار زیاد هستند. ابن عباس س می‏گوید: ایمان به قدر نظام توحید است پس اگر کسی خداوند را واحد بداند و قدر را تکذیب کند، این تکذیب او توحیدش را نقض می‏کند.[1]
 
اختلاف شیعه درباره قدر
متقدمین شیعه آن را قبول دارند و متأخرین آنان آن را نفی می‏کنند و نفی آن را جزو عدل خودشان می‏دانند و در این مورد همچون مجوسی‏ها شده‏اند.
غالب شیعیان پیشین قدر را قبول دارند و انکار آن فقط در میان متأخرین شیعه مطرح شد و تکذیب آن را جزء عدل قرار دادند.[2]
بنابراین بر اساس مذهب این امامیه و شیوخ قدریه آنان خداوند متعال بر هر چیزی قادر و توانا نیست از جمله سخنان آنان است که می‏گویند: خداوند نمی‏تواند یک گمراه را هدایت و یک هدایت شده را گمراه سازد کسی از خلق احتیاجی به این ندارد که خداوند او را هدایت کند بلکه خداوند فقط آنان را هدایت بیان عطا کرده است. از جمله سخنان آنان است که می‏گویند: هدایت خداوند برای مؤمنان و کافران یکسان است و مؤمنان در دین نعمتی با عظمت‏تر از نعمت خداوند بر کافران ندارند بلکه خداوند همان گونه که علی بن ابی طالب را هدایت کرد، ابوجهل را نیز هدایت کرد همانند این که کسی به یکی از فرزندانش مقداری درهم بدهد و به فرزند دیگرش نیز همان اندازه عطا کند. اما یکی آن درهم‏ها را در راه خدا انفاق کرده و دیگری در راه معصیت خداوند آن‏ها را صرف نموده است بنابراین پدر درباره این دو در زمینه دین برای یکی چیزی بیشتر از دیگری عطا نکرده است.
از جمله سخنان آنان است که می‏گویند: او چیزی را می‏خواهد که نمی‏شود و گاهی هم چیزی می‏شود که او نمی‏خواهد. و چنین مقدر نمی‏شود که نشسته‏ای به اختیار او به پا خیزد. و برخاسته‏ای به اختیار او بنشیند و او کسی را مسلمان نمازگزار و یا روزه‏دار و حاجی و یا عمره‏گزار قرار نمی‏دهد و انسان را مؤمن و یا کافر و یا نیکوکار و یا بدکار قرار نمی‏دهد و او را آزمند و و بی‏تاب خلق نمی‏کند که هرگاه صدمه‏ای به او برسد عجز ولابه کند و چون خیری به او رسد بخل ورزد.
تمام قول متأخرین شیعه امامیه که به واسطه آن در توحید و عدلشان با معتزله موافق هستند، این است که خداوند چیزی از افعال حیوان و یا فرشتگان و انبیاء و دیگران را خلق نکرده است بلکه همه این حوادث با قدرت و خلقی غیر از قدرت و خلق او حادث می‏شوند. بنابراین آنان در این مورد که اعتقاد دارند غیرخدا افعال شر را بدون خواست، قدرت و خلق خداوند ایجاد می‏کند، شبیه به مجوسی‏ها هستند.
ابن عباس س می‏گوید: ایمان به قدر نظام توحید است پس هر کس خداوند را واحد بداند و به قدر ایمان داشته باشد، توحید او تکمیل می‏شود و کسی که خداوند را واحد بداند و قدر را تکذیب کند، این تکذیب توحید او را نقض می‏کند.
بنابراین این قول قدریه متضمن اشراک و تعطیل است، این قول متضمن خارج دانستن برخی از حوادث از این امر است که فاعلی داشته باشند و متضمن اثبات یک فاعل مستقل غیرخداوند است. و این دو مورد دو شاخه از شاخه‏های کفر هستند. در بیان این مورد آنان می‏گویند: انسان بعد از این که مرید فاعل نبود، با اراده خود مرید فاعل شد بدون این که یک ایجاد کننده‏ای آن را به وجود آورده باشد و این اصل تعطیل است و اما شرک، آنان می‏گویند: عبد در حادث کردن این فعل، بدون این که خداوند او را حادث کننده آن کار قرار دهد، مستقل است و این تعطیل و اشراک در ربوبیت برای هر کسی که فاعل مستقلی غیر از خدا را قبول داشته باشد، لازم می‏آید.
به صورت آشکار و به واسطه دلایل یقینی روشن است که خداوند خالق هر حادثه ‏ای است و فعل یک عبد هم از جمله این حوادث است و هر ممکنی وجود و عدم را می‏پذیرد و اگر خداوند بخواهد به وجود می‏آید و اگر نخواهد به وجود نمی‏آید و فعل بنده و عبد نیز از جمله این ممکنات است به این صورت که اگر عبد فعلی را انجام داد نفس این فعل یک حادثه‏ای است که قبلاً نبوده است پس به ناچار یک سبب دارد. و هرگاه گفته شود: با اراده حادث شده است خود این اراده نیزیک حادثه است که به ناچار یک سبب دارد.
پس هر کسی بگوید: بخشی از حوادث که شامل افعال ملائکه و جنّ و انس را خداوند خلق نکرده است با کتاب، سنت و اجماع سلف و دلایل عقلی مخالفت کرده است.
 بنابراین برخی از سلف می‏گویند: هر کس بگوید که کلام آدمی یا افعال بندگان غیرمخلوق است. به منزله این است که بگوید: آسمان و زمین خداوند غیرمخلوق هستند. به طور کلی این افراد یک مشیت و خواست عام را برای خداوند در نظر نمی‏گیرند و یک خلقت در برگیرنده هر نوع حادثه‏ای را نیز برای او قائل نیستند، آنان این قول را از معتزله گرفته‏اند ومعتزله در این مورد پیشوای آنان هستند. بنابراین شیعیان در این باره بر دو قول هستند: برخی از آنان چنین می‏گویند و برخی می‏گویند: این قول مخصوص برخی از آنان است.[3]


[1] - ج(2) ص(73) نگاه کنید به مجموع الفتاوی ج(8) ص(459) و ج(3) ص(113) و برخی مطالب مرتبط با قدر بیان شد.
[2] - همان طور که درباره اصول چهارگانه آنان بیان شد همچنین معتزله در اصول پنجگانه‏شان: توحید، عدل، منزلت بین منزلتین. عملی شدن بیم‏ها، امر به معروف و نهی از منکر که مسائل امامت متعلق به آنهاست.
[3] - ج(1) ص(357،284،258،29) بنگرید به الفتاوی ج(8) ص(452) ج(1) ص(39،40)، ج(2)،ص(73،38) ج(1) ص(364،366).


به نقل از کتاب: آل رسول الله صلی الله علیه و آله و سلم و اولیای او (موضع اهل سنت و شیعه درباره عقاید، فضیلت‏ها، فقه و فقهای آنان اصول فقه شیعه و فقه آنان)، خلاصه و ترتيب از: محمد بن عبدالرحمن بن محمد بن قاسم، رحمه الله ت 1421 هـ، این بحث از کتاب منهاج السنه نوشته ابن تیمیه رحمه الله اختصار شده است).



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

صحابي پيامبر (صلي الله عليه و سلم) عبد الله بن مسعود (رضي الله عنه) گفته ‏است: «ولو ترکتم سنة نبيکم للظللتم»‏ ‏«اگر سنت پيامبرتان را رها کنيد، گمراه مي شويد».( مسلم)‏

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 10882
دیروز : 3293
بازدید کل: 8246227

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010