Untitled Document
 
 
 
  2024 Dec 04

----

02/06/1446

----

14 آذر 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: : " الساعي على الأرملة والمسكين كالمجاهد في سبيل الله " (متفق عليه)، يعنى: " سعى كردن در خدمت زن بيوه و مسكين، مانند مجاهد در راه خداست".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

سياست>مفاهيم و اصطلاحات سياسي>قومیت عربی

شماره مقاله : 1308              تعداد مشاهده : 747             تاریخ افزودن مقاله : 6/11/1388

تعريف :
قوميت عربي يك حركت سياسي و فكري متعصب است كه به سوي تمجيد و تعظيم عرب و بر پا شدن حكومتي  كه خاص به عرب ها باشد، و آن حكومت در عوض رابطهء ديني بر اساس رابطهء خون، خويشاوندي، زبان، و تاريخ بناء شده باشد، دعوت مينمايد، اين حزب انعكاس همان فكر قوميي است كه قبلا در اروپا ظاهر شده بود.

تأسيس و افراد برازنده:
ابتداء فكر قوميت در اواخر قرن نوزدهم و اوائل قرن بيستم ، ضمن يك حركت مخفي، كه بخاطر آن در پايتخت خلافت عثماني، گروه هائي جمع ميشد و خلوتگاه هائي تشكيل ميگرديد شروع شد، بعد از آن در ضمن حركت علنى و آشكارا در اجتماعات ادبي كه مقر آن در دمشق و بيروت ميبود ظهور نمود، بعد از آن در ضمن يك حركت سياسي آشكارا، در مجلس اول عربي كه سال 1912م در پاريس برگذار گرديد، در صحنه آمد. در آنچه ذكر ميشود اشاره ايست به مهمترين گروه هاي قوميگرا حسب تسلسل تاريخي: 
-گروه سوريه: كه آنرا سال 1847م نصارا ، در دمشق تأسيس نمود و از آنجمله اند: بطرس بستاني و ناصيف يازجي.
-گروه سوريه  (در بيروت) : كه آنرا سال 1868م نيز نصارا تأسيس نمود كه از جمله ايشان اند سليم بستاني و منيف خوري .
-الجمعية العربية السريه: در سال 1875م قدم به ظهور نهاد و شاخه هائي در دمشق، طرابلس و صيدا نيز دارد.
-جمعية حقوق الملة العربية: در سال 1881م ظاهر گرديده و شاخه هائي نيز دارد، هدف اين جمعية اتحاد ميان مسلمانان و مسيحي ها ميباشد.
-جمعية رابطة الوطن العربي: اين گروه را نجيب عازوري سال 1904م در پاريس تأسيس نمود و كتابي هم بنام (يقظة العرب) تأليف كرد.
-جمعية الوطن العربي:  آنرا خير الله خير الله سال 1905م در پاريس تأسيس نمود، و در همان سال اولين كتاب قومي را بنام ( الحركة الوطنية العربية) به نشر رسانيد.
-الجمعية القحطانيه : سال 1909م ظاهرشد. و آن يك گروه سري بوده مؤسس آن خليل حمادهء مصري ميباشد.
-جمعية  (العربية الفتاة)  آن را طلاب عرب كه از جملهء ايشان محمد بعلبكي نيز بود، سال 1911م در پاريس تشكيل دادند.
-الكتلة النيابية العربية: سال 1911م ظاهر گرديد.
-حزب لامركزيه : سال 1912م.
-الجمعيات الاصلاحيه : اواخر 1912م، اين جمعيات در بيروت، دمشق، حلب، بغداد، بصره و موصل تشكيل گرديد، متشكل از افراد مختلف مسلمانان و نصارا بود.
-المؤتمر العربي در پاريس : آنرا سال 1912م بعضي از طلاب عرب تشكيل داد.
-حزب العهد: 1912م ، آن يك حزب مخفي بود كه ضابط هاي عربي آنرا در لشكر عثماني تشكيل داده بودند.
-جمعية العلم الاخضر : سال 1913م كه از جمله تأسيس كنندگان آن دكتور فايق شاگر  ميباشد.
-جمعية العلم: سال 1914م در موصل ظاهر گرديد.
با وجود آنچه گذشت دعوت قوميت عربي در محدوده مناطق اقليت هاي غير مسلمان و در  ميان تعداد محدودي از پسران مسلمان كه از اين مفكوره متأثر شده بودند محصور بود، و آنوقت مفكورهء عام مردمي گرديد كه دعوت را رئيس مصر جمال عبد الناصر به سوي خود خواست و تمام اسباب نشراتي و امكانيات دولت خويش را در خدمت آن گذاشت.
-ولي ممكن است كه بگوييم : الحال اين دعوت در مرحلهء كاهش  و يا لا اقل در مرحلهء خمود و جمود زندگي ميكند.
-ساطع مصري (1880-1968) رهبر قوميت عربي، مهمترين مفكر آن، و مشهورترين دعوتگران به شمار ميرود، وي تأليفات زيادي دارد كه آنها حيثيت  اساسي را دارد كه مفكورهء قوميت عربي بالاي آن بنا نهاده شده است، بعد از وي  و در مرتبهء دوم ميشل عفلق قرار دارد.

افكار و معتقدات : 
-مفكورهء قوميت رابطهء رشته داري وخون شريكي را از رابطهء ديني بالاتر ميبرد. گرچه بعضي كتب قوميت عربي در بارهء دين سكوت نموده اند، ولي بعضي ديگرش بر دور ساختن كامل دين از ساحهء روابطي كه بر آن ملت استوار ميگردد،اصرار ميورزند، و ميگويند كه دين ملت عربي را، بخاطر وجود غير مسلمين در ميانشان، پارچه ميسازد. 
-اين دعوت در حقيقت بازگشت به سوي جاهليت، ونوعي از انواع مقابلهء فكري ميباشد كه عالم اسلامي به آن دچار شده است،  زيرا اين دعوت در حقيقت انعكاس دعوت هاي قومي  است كه در اروپا ظاهر شده بود.
-شيخ ابن باز آنرا چنين توصيف مينمايد: (دعوت جاهليت و الحاديي است كه هدفش محاربه و جنگ با اسلام و رهايى يافتن از احكام و تعاليمش ميباشد) وي نيز در بارهء آن ميگويد: ( آن را غربي هاي نصراني، بخاطر جنگ و محاربه با اسلام و بخاطر از بين بردن آن در داخل خانهء خودش ، با اقوال مزخرف، ايجاد نموده اند ...
بعدا آن را تعداد زيادي از عرب هاي دشمن اسلام  پذيرفتند و تعدادي هم از احمقان آنان را تقليد نمودند، و به ايجاد آن ملحدين و دشمنان اسلام ، در هر جا كه هستند خوش شده اند)  همچنان ميگويد: ( آن يك دعوت باطل، خطاي بزرگ، فريب و مكر آشكار، جاهليت منكر، و دسيسهء روشن در مقابل اسلام و اهل آن ميباشد).
-دعوتگران قوميت عربي- با وجود اختلافي كه در مورد ترتيب ارزش هاي مفكوره دارند – معتقد اند كه مهمترين ارزشهائي كه قوميت عربي بر آن استوار است عبارت اند از:  زبان، خون شريكي، تاريخ، سرزمين، دردها و آرزوهاي مشتركه.
-معتقد اند كه عرب امت واحده بوده و ارزشهاي يك امت را دارا ميباشد، بر يك زمين زندگي مينمايند كه وطن واحد عربي بوده از خليج تا محيط امتداد دارد.
-همچنان معتقد اند: حدودي كه در ميان اجزاء اين وطن وجود دارد حدود عارضي بوده مناسب است كه آنها دور كرده شود و براي عرب دولت واحد و حكومت واحد  وجود داشته باشد آنهم بر اساس مفكورهء علماني استوار باشد.
-فكر قومي به سوي آزادي انسان عربي به نظر آنان از خرافات، غيبيات و اديان دعوت مينمايد.
-آنان چنين شعار ميدهند: دين از الله است، ولي وطن از همه است،  مراد شان از اين شعار از يكطرف دور ساختن اسلام از ساحهء وجود حقيقي است و از طرف ديگر مقدم ساختن اخوت وطني بر اخوت ديني ميباشد.
-مفكورهء قومي چنين مي پندارد كه اديان، اقليم ها، و تقليد هاي ميراثي  موانعي اند كه بايد انسان بخاطر درست ساختن آينده  امت از آنها خود را نجات دهد.
-تعدادي از رهبران اين مفكوره چنين ميگويند: ما پيش از موسى، عيسى،  و محمد عليهم الصلاة و السلام، عرب بوديم.
-مفكورهء قومي چنين تأكيد مينمايد كه وحدت عربي حقيقت است و وحدت اسلامي خوابي بيش نيست.
-همچنين ميگويند: مفكورهء قوميت عربي يك حركت طبيعي بوده كه از عمق طبيعت اجتماعي سرچشمه ميگيرد، نه از نظريات ساخته شده ايكه  آنرا افراد بتوانند اختراع نمايند.
-دعوتگران مفكورهء قومي اين شعر شاعر دهنشين را زياد زمزمه ميكنند:
هبوني عيدا يجعل العرب امة                      و سيروا بجثماني على دين برهم 
سلام على كفر يوحد بيننا                       و اهلا و سهلا بعده بجهنم
يعني : عيدي را برايم تبريكي بگوييد كه عرب را يك امت ميسازد- و ببريد جسد مرا به دين برهمي ها -سلامتي باد به كفري كه ميان ما اتحاد بياورد – كه بعد از آن دوزخ را  نيز مرحبا مي گوييم.
-بعضي از دعوتگران فكر قومي ميگويند: قهرماني عربي خود را به اشكال مختلف ظاهر ميسازد طور مثال يك بار خود را به صورت شريعت حميري ظاهر ساخت، بار ديگر به صورت شعر جاهلي و بار سوم هم به شكل اسلام خود را ظاهر كرد.
-يك تن از مشهورين شان ميگويد: محمد كل عرب بود پس بايد كل عرب محمد باشد.
-دعوتگران فكر قومي معتقد اند كه از جمله محالات است كه شخص عرب از قوميت خود دور شده با فكر عالمي و عمومي به سوي ايمان برود.
-بعضي مفكرين قوميت عربي ميگويد: چون براي هر زمان نبوت مقدس وجود دارد، بناء قوميت عربي نبوت عصر حاضر ميباشد.
-بعضي ديگر شان ميگويد: عربيت دين ما عربهاي مؤمن است، برابر است كه اولاد مسلمان باشيم و يا مسيحي. زيرا عربيت قبل از اسلام  و قبل از مسيحيت وجود داشت و بايد از آن چنان دفاع كنيم كه مسلمانان از قرآن پيامبر و مسيحيان از انجيل مسيحي دفاع ميكنند.
-بعض ديگرش ميگويد كه مرحلهء قوميت در زندگي امت  مرحلهء حتمي بوده  و آن آخرين مرحلهء ترقي و عاليترين درجهء  تفكر انساني ميباشد.

ريشه هاي فكري و اعتقادي :
-دعوت قوميي كه در اروپا ظاهر شد بر اثر آن دولت هائي مثل ايطاليا و آلمان تشكيل گرديد.
-همان استعمار است كه به سوي دعوت قومي تشويق نموده و در راه گسترش آن در كشور هاي اسلامي فعاليت مينمايد تا قوميت را در جاي دين  جاگزين سازد و بدين وسيله اعتقادات شان از بين برود، همچنان در راه پاره پاره ساختن  سياسي شان كار و فعاليت مينمايد، طوريكه ميان گروه هاي مختلف مسلمان دشمني ها را مي انگيزد.
-در ايام دولت عثماني فعاليت نصاراي شام خصوصا لبنان در راه دعوت به سوي فكر قومي خيلي به چشم ميرسيد، زيرا اين فكر قومي دشمني را با دولت مسلمان عثماني كه خيلي بدش ميديدند، عميق ميسازد، از يك جانب عرب بودن شان و از جانب ديگر شخصيت غير ديني شان سبب گرديد  كه از دولت عثماني ايشان را خيلي دور سازد. 
-در بعضي جوانب ممكن است كه ظهور فكر قومي عربي را جوابي از براي  فكر قومي تركي طوراني پنداشته شود.

انتشار و جاهاي نفوذ :
-بسياري از جوانان عرب و مفكرين آن داراي همين مفكوره اند، بنابر اين چندين احزاب قوميت وجود دارد كه در بلاد عربي منتشر ميباشد، مثل : حركة الوحدة الشعبية، در تونس، حزب البعث  با هردو شاخه اش در عراق و سوريه، وباقيماندگان ناصري ها  در مصر و بلاد شام.
-بسياري از حاكمان در ادعاء قوميت مسابقه مينمايند و هر يكي از آنان بر اينكه وي رهبر قوميت عربي است افتخار نموده ادعا ميكند كه وي به رهبري وزعامت آن مناسب تر است.
-ولي چنين مشاهده ميشود كه حالا فكر قومي در حال بازگشت و كاهش بسر ميبرد.

مراجــع :
1- القومية العربية تاريخها وقوامها       مصطفى الشهابي.
2- اللغة و الأدب وعلاقتهما بالقومية   ساطع الحصري.
3-العروبة  أولا                          ساطع الحصري.
4-الإقليمية جذورها وبذورها            ساطع الحصري.
5-قضية العرب                           علي ناصر .
6-القومية العربية                         د. أبو الفتوح رضوان
7-أرض العروبة                          عبد الحي حسن العمراني.
8-بين الدعوة القومية و                  أبو الاعلى المودودي. 
رابطة الإسلامية.
9-تطور المفهوم القومي عند العرب      أنيس صائغ.
10-حقيقة القومية العربية                محمد الغزالي.
11-دراسات تاريخية عن أصل            د. محمد معروف الدواليببـي. 
     العرب و حضارتهم  الإنسانية
12-الشعوبية الجديدة                     محمد مصطفى رمضان.
13-محنة القومية العربية                   أركان عبادي.
14-معنى القومية العربية                 جورج حنا.
15-نشوء القومية العربية                 زين نور الدين زين.
16-نقد القومية العربية                   الشيخ عبد العزيز بن باز.
17-يقظة العرب                          ترجمة د. ناصر الدين الاسد، احسان عباس.
18-فكرة القومية العربية على            صالح بن عبد الله العبود.
  ضوء الإسلام
19-نشأة الحركة العربية الحديثة           محمد عزة دروزة.
20-حول القومية  العربية                 عبد المجيد عبد الرحيم.

به نقل از: موسوعه آسان در بيان فرقه ها و گروهها (به زبان فارسی)، نويسنده : دکتر حماد الجهني، مترجم : محمد طاهر (عطائي)، الناشر: مركز الثقافة الإسلامية " بخارى".




 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال إبراهيم بن أدهم رحمه الله : «الزهد ثلاثة أصناف : فزهد فرض ، وزهد فضل ، وزهد سلامة ؛ فأما الزهد الفرض فالزهد في الحرام، والزهد الفضل الزهد في الحلال، والزهد السلامة الزهد في الشبهات». "جامع العلوم والحكم " (ص : 310). ابراهیم بن ادهم رحمه الله فرمودند: «زُهد سه نوع است: زهدی که فرض است، و زهدی که فضل است، و زهدی که مایه سلامت است؛ زهد فرض یعنی دوری از حرام، و زهد فضل یعنی بی رغبتی نسبت به حلال، و زهد سلامت یعنی پرهیز از شبهات».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 12879
دیروز : 4242
بازدید کل: 8984878

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010