Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

در حديث‌ صحيح آمده‌ است:
«سه‌ كس‌ اند كه‌ ياري ‌نمودنشان‌ بر خداي‌ عزوجل ‌حق‌ و ثابت‌ است:
1 ـ نكاح‌كننده‌اي‌ كه‌ قصد عفت‌ و پاكدامني‌ دارد.
2 ـ مكاتبي‌ كه‌ قصد دارد تا با پرداخت‌ وجه‌ آزادي‌ خود، از قيد بردگي‌ آزاد شود.
3 ـ مجاهد در راه‌ خدا».

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

الهیات و ادیان>فرقه ها و مذاهب>شیعه امامیه

شماره مقاله : 1297              تعداد مشاهده : 362             تاریخ افزودن مقاله : 6/11/1388



شيعه اماميه (اثنا عشريه)

تعريف:
شيعهء اماميهء اثناعشريه فرقه اي از مسلمانان است كه به حق علي در ميراث بردن خلافت قائل اند، و از خلافت شيخين [ابوبكر وعمر] و عثمان رضی الله عنهما اجمعين، منكر هستند، همچنان قائل به دوازده امام اند كه آخر آنان – نظر به پندار ايشان- در سردابي در سامراء داخل گرديده است، ايشان در افكار و آراء جداگانهء خويش، قسيم و مقابل اهل سنت و جماعت ميباشند، و در پي آنند كه مذهب شان در تمام جهان اسلام به نشر برسد.

تأسيس وافراد برازنده :
-دوازده امامي كه شيعهء اماميه آنان را امام خويش ميدانند سلسلهء نسب شان قرار ذيل ميباشد:
1-علي ابن ابي طالب – رضی الله عنه – كه ايشان وي را مرتضى لقب ميكنند – خليفهء راشد چهارم، داماد رسول الله صلی الله علیه و سلم ، 17 رمضان سال 40هـ در مسجد كوفه ، توسط عبد الرحمن بن ملجم خارجي ناگهان به قتل رسيد [ترور شد].
2-حسن بن علي رضي الله عنهما، كه به وي « مجتبي» لقب ميدهند.
3-حسين بن علي رضي الله عنهما، لقبش نزد آنان « شهيد» است.
4-علي زين العابدين بن حسين ( 38- 95هـ) لقبش نزد آنان «سجاد» است. 
6-محمد باقر بن علي زين العابدين ( ت 114هـ)لقبش «باقر» است.
6-جعفر صادق بن محمد باقر ( ت 148هـ) لقبش «صادق». 
7-موسى كاظم بن جعفر صادق ( ت 183هـ) لقبش « كاظم».
8-علي رضا بن موسى كاظم ( ت203هـ) لقبش «رضا».
9-محمد جواد بن علي رضا ( 195- 226هـ) لقبش « تقي».
10-علي هادي بن محمد جواد ( 212-254هـ) لقبش «نقي».
11-حسن عسكري بن علي هادي ( 232-260هـ) لقبش « زكي».
12-محمد مهدي بن حسن عسكري (…_ …)، لقبش نزد آنان « الحجة القائم المنتظر» است.
-چنين ميپندارند كه امام دوازدهم شان در سردابي در خانهء پدرش در سامراء داخل گرديد و ديگر باز نگشته است.
-در اين اختلاف دارند كه وي در وقت مخفي شدن چند ساله بود، بعضي گفته: چهار ساله، و بعضي گفته : هشت ساله بود، ولي اكثر پژوهشگران به اين باورند كه وي اصلا وجود نداشته بلكه از اختراعات شيعه ميباشد، بنابرآن وي را امام معدوم و امام موهوم نام مي نهند.
-از اشخاص بارز تاريخي شان يكي هم عبد الله بن سبأ ميباشد، وي از جملهء يهوديهاي يمن بود كه ظاهرا مسلمان شد، و افكاري،كه در دين يهودي داشت آنرا به مذهب شيعه نقل داد، از قبيل: قول به رجعت، عدم مردن، مالك شدن زمين، قدرت داشتن به چيزهائي كه هيچ كسي از مخلوق به آنها قدرت ندارد، اثبات علم به چيز هائيكه آنرا هيچكسي از خلق نمي داند، و اثبات بداء و فراموشي به خداوند «تعالى الله عما يقولون علوا كبيرا» وي در يهوديت خود ميگفت كه يوشع بن نون وصي موسى عليهما السلام است، وقتي مسلمان شد گفت كه علي وصي محمد صلی الله علیه و سلم است، از مدينه به مصر، كوفه، فسطاط، و بصره رفت، و براي حضرت علي چنين گفت: « انت انت» يعني تو خدا هستي، بنابرآن حضرت علي رضی الله عنه به كشتنش تصميم گرفت ولي عبد الله بن عباس رضي الله عنهما به وي مشوره داد كه آن را نكشد، سپس به مدائن تبعيدش نمود.
-منصور احمد بن ابي طالب طبرسي متوفي سال 588هـ صاحب كتاب (الاحتجاج) كه سال 1302هـ در ايران طبع گرديده است.
-كليني، صاحب كتاب ( الكافي ) كه سال 1278هـ در ايران چاپ شده است، اين كتاب نزد آنان به مثابهء صحيح البخاري نزد اهل سنت و جماعت ميباشد، ميگويند كه در وي 16199 حديث وجود دارد در حاليكه احاديث صحيح كه از رسول الله صلی الله علیه و سلم روايت شده اند درحدود 6000 حديث است، دراين كتاب خرافات و دروغ هاي خيلي زياد نيز وجود دارد.
-الحاج ميرزا حسين بن محمدتقي نوري طبرسي متوفي سال 1320م كه در مشهد مرتضوي درنجف دفن شده است، وي صاحب كتاب ( فصل الخطاب في اثبات تحريف كتاب رب الار باب) ميباشد، وي دراين كتاب خود مي پندارد كه در قرآن كريم زيادت ها ونقصاناتي آورده شده، كه از آنجمله است ادعاي شان درسورهء انشراح [ الم نشرح ] كه ميگويند: از آن اين عبارت ( و جعلنا عليا صهرك ) كم شده است، معاذ الله كه اين ادعاي شان درست باشد، اين كتاب سال 1289م در ايران چاپ شده است.
- آية الله مامقاني، صاحب كتاب ( تنقيح المقال في احوال الرجال ) اين شخص نزد ايشان امام جرح و تعديل به شمار ميرود، وي دراين كتاب خود ابوبكر وعمر رضي الله عنهما را بنام جبت و طاغوت ياد ميكند، (207/1) را مطالعه كنيد، اين كتاب سال 1352هـ در مطبعهء مرتضوي در نجف به چاپ رسيده است.
- ابوجعفر طوسي صاحب كتاب ( تهذيب الاحكام )، و محمد بن مرتضي معروف به ملا محسن كاشي صاحب كتاب ( الوافي ) و محمد بن حسن الحر العاملي صاحب كتاب ( وسائل الشيعة إلي احاديث الشريعة )، و محمد باقر ابن شيخ محمدتقي معروف به مجلسي، صاحب كتاب (بحار الانوار في احاديث النبي والأئمة الأطهار )، وفتح الله كاشاني صاحب كتاب ( منهج الصادقين)، وابن أبي الحديد، صاحب ( شرح نهج البلاغة ).
- آية الله خميني از شخصيات معاصر شيعه، كه انقلاب شيعي را در ايران رهبري نمود، وحكومت را بدست آورد، كتاب (كشف الاسرار) وكتاب (الحكومة الاسلامية) از تأليف وي ميباشد، با وجود آنكه وي مفكورهء ولايت فقيه را به ميان آورد و در اوائل انقلاب شعار هاي عام اسلامي را سر ميداد ولي ديري نگذشت كه تعصب شيعيت تنگ نظرانهء خود را ظاهر نموده مردم را به يك جنگ تباه كن با همسايه هاي عراقي خويش رهبري نمود. 

افكار و معتقدات :
-امامت : به نص ثابت ميباشد، زيرا لازم وواجب است كه امام سابق امام آينده را شخصا و عينا تعيين نمايد نه اينكه اوصاف وعلاماتش را بيان كند، وامامت از امور مهم و بزرگي است كه براي پيامبر صلی الله علیه و سلم جائز نيست كه خودش برود وامت را بدون سر نوشت بگذارد و هريكي به فكر خود چيزي بگويد، بلكه لازم است كه شخصي را تعيين نمايد تا مردم را رهبري كند ومردم به طرف وي رجوع نمايند. 
-در اين مورد استدلال ميكنند كه پيامبر خدا صلی الله علیه و سلم روز غدير خم حضرت علي را به صراحت جانشين خود تعيين نمود.
-همچنان مي پندارند كه علي به امامت هر دو پسر خود حسن و حسين تصريح نمود… و همينطور … هر امام به امام بعدي خود تصريح نموده آنرا به طريق وصيت تعيين ميكرد. از همين جهت امامان خويش را «اوصياء» ميگويند.
-عصمت: تمام امامان از خطا و فراموشي و از گناهان صغيره و كبيره معصوم ميباشند.
-علم: براي تمام امامان علمي از طرف پيامبر صلی الله علیه و سلم داده شده كه شريعت را توسط آن تكميل نمايند، و هر يكي از ائمه داراى علم لدني بوده بين آنان و پيامبر فرقي وجود ندارد، مگر اينقدر كه به آنان وحي نازل نميشود، پيامبر صلی الله علیه و سلم اسرار شريعت را نيز نزد آنان به وديعت گذاشته، تا براي مردم مطابق زمان شان بيان نمايند.
-خارق العادات: جايز است كه از دست امام خارق العادات صادر شود و آنرا معجزه مينامند، وقتيكه يكي از امامان از طرف امام سابق تعيين نشده باشد در اين صورت ثبوت امامت وي از طريق خارق العادات مي باشد.
-غايب شدن: معتقد اند كه هيچ گاه زمانه از حجت خداوند خالي نمي باشد كه بر اين امر عقل و شرع گواه است بنا برهمين اعتقاد شان مي گويند: امام دوازدهم در سرداب غايب گرديده است و او دوگونه غايب شدن دارد : غيبت صغرى و غيبت كبرى، اين از جملهء افسانه هاي دروغين شان ميباشد.
-رجوع كردن: به اين عقيده اند كه حسن عسكري در آخر زمان به اجازهء خداوند باز خواهد گشت، آنان هر شب بعد از نماز شام با مركبي نزد دروازهء سرداب ايستاده مي شوند و امام غايب خويش را باگرفتن اسمش دعوت به خروج مينمايند، اين كار شان تا طلوع نمودن ستاره ها ادامه نموده بعد از آن، كار را به شب آينده موكول نموده باز ميكردند. همچنان مي گويند: وقتي امام غايب عودت نمايد زمين را همانطوركه پر از ظلم و ستم است پر از عدل و انصاف خواهد كرد و از دشمنان شيعه در طول تاريخ قصاص خواهد گرفت، اماميه به صورت عموم به رجوع كردن قائل اند و بعضي فرقه هاي ديگر شان به رجوع نمودن بعضي مردگان نيز قائل اند.
-تقيه : تقيه را آنان اصلي از اصول دين ميدانند، كسي كه آن را ترك نمايد به منزلهء آنست كه نماز را ترك كرده باشد و وجوب اين تقيه تاوقتي ادامه دارد كه امام غايب خارج شود، بنابرآن كسي كه آن را قبل از خروج وي ترك نمايد از دين خدا و دين اماميه خارج شده است، بر اثبات تقيهء خود از اين آيهء مبارك استدلال مينمايند «الا أن تتقوا منهم تقاة» و همچنين از اين قول كه آنرا به امام ابو جعفر امام پنجم نسبت ميدهند استدلال ميكنند : « تقيه دين من و دين پدران من ميباشد و كسي كه تقيه ندارد ايمان ندارد» آنان در مفهوم تقيه چنان مبالغه نموده اند كه به ارتكاب دروغگوئي و كارهاي حرام رسيده اند.
-متعه : آنان معتقد اند كه متعه نمودن با زنان بهترين عادات و خوب ترين قربة ها ميباشد و در اين مسأله به اين قول خداوند استدلال مينمايند: (فما استمتعتم به منهن فآتوهن أرجورهن فريضة) يعني: آنچه كه استفاده ميكنيد از زنان پس عوض آنرا براي شان بدهيد كه اين يك شئ تعيين شده است. در حاليكه اسلام اين نوع نكاح را كه در آن زمان محدودي تعيين ميشود حرام ساخته است، ولي اهل سنت نيت دوام و هميشگي را در نكاح شرط ميدانند، براي نكاح متعه تاثيرات منفي زيادي بالاي اجتماع وجود دارد.
-معتقد اند كه نزد آنان قرآن ديگري وجود دارد بنام مصحف فاطمه، كليني در كتاب خود الكافي صحفه 57 طبع 1278هـ از ابوبصير «يعني از جعفر الصادق» نقل ميكند : نزد ما مصحف فاطمه عليه السلام وجود دارد، مي گويد برايش گفتم مصحف فاطمه چيست؟ گفت مصحفي است كه آن سه برابر قرآن شما است، سوگند به خدا كه در آن حرفي از قرآن شما وجود ندارد.
-براءت ويابيزاري : آنان از خلفاء سه گانه ابوبكر، عمر، و عثمانy بيزاري خود را اعلان نموده آنان را به بدترين صفات ياد ميكنند، زيرا آن سه به عقيدهء ايشان خلافت را از علي كه وي مستحق آن بود غصب نموده اند، همچنان آنان در هركار در بدل گفتن بسم الله به لعنت گفتن ابو بكر و عمر رضي الله عنهما شروع ميكنند، تعداد زياد ديگري از اصحاب كرام را نيز لعنت نموده از طعن و لعنت ام المؤمنين حضرت عائشهء صديقه نيز پرهيز نمي كنند.
-غلو و افراط: بعضي از آنان در شخصيت على رضی الله عنه افراط مينمايند، شيعه هاي غالي مثل فرقهء « سبئيه » وي را به مرتبهء خدائي بالا برده اند، و بعضي از فرقه هاي ديگر شان ميگويند: جبرئيل در آوردن وحي و رسالت غلط نموده به عوض آنكه بالاي حضرت علي وحي را نازل كند بالاي محمد صلی الله علیه و سلم نازل نمود، زيرا علي با محمد صلی الله علیه و سلم چنان مشابهت داشت كه زاغ با زاغ ميداشته باشد، از همين وجه اين فرقه را «غرابيه» گفته اند، [ غراب به عربي زاغ را ميگويند].
-عيد غدير خم: اين عيد شان مصادف است به هجدهم ذوالحجه ، اين عيد را از عيد اضحى و عيد فطر بهتر ميدانند، و آنرا عيد اكبر ميگويند، روزه گرفتن در آن روز نزدشان سنت موكد است، البته اين عيد عبارت از همان روزي است كه ادعا مينمايند: حضرت محمد صلی الله علیه و سلم در اين روز علي را به جانشيني خود وصيت نمود. 
-عيد نوروز را كه از عيد هاي فارسيان [سابق] ميباشد، تعظيم مينمايند، و بعضي شان غسل نمودن را در آن روز سنت ميگويند.
-آنان عيد ديگري هم دارند كه آنرا نهم ربيع الاول برگذار مينمايند، و آن عيد پدرشان ( بابا شجاع الدين) است، اين نام را براي ابولولوهء مجسوسي كه حضرت عمر بن الخطاب رضی الله عنه را به قتل رسانيده بود، لقب نهاده اند.
-در دههء اول ماه محرم مراسم عزاء و گريه برگذار مينمايند و در آن تصويرها درست ميكنند، سينه زني ميكنند و اظهار جزع و چندين كارهاي حرام ديگر از آنان صادر ميشود، البته به اين عقيده كه اين كارها سبب قربت به نزد خداوند جل جلاله بوده كفارهء خطايا و گناهان شان ميشود، كسيكه در مراسم آنان در جاهاي مقدس شان مثل كربلاء، نجف، قم، و …برود چيزهاي عجيب و غربي را مشاهده خواهد كرد.

ريشه هاي فكري و اعتقادي :
بعضي از پژوهشگران تشيع را به روز جمل رجع ميدهند، بعضي ديگر به تاريخ كشته شدن عثمان رضی الله عنه و بعضي ديگر هم ابتداء ظهور آن را روز صفين ميدانند.
-معتقدات فارسيان [قبل از اسلام] در تشيع انعكاس نمود، فارسياني كه شيعه ها به ملك ميراثي آنان عقيده دارند ، فارس در تشيع سهم فعالي گرفت تا از اسلام كه شوكت و دولت آنان را شكستانده بود ، به نام خود اسلام، انتقام بگيرد . 
- فكر شيعي با فكري كه از عقايد و اديان آسيائي مثل: بودائي، مانوي و برهميه آمده بود، خلط گرديده قول به تناسخ و حلول نيز نموده اند.
- شيعه ها افكار خويش را از يهوديت نيز گرفته اند افكاري كه در آن علايم بت پرستان، آشوريه و بابليه نيز موجود است.
-اقوال شان در بارهء علي بن ابي طالب و ائمهء اهل بيت مشابه به اقوال نصارى در بارهء عيسى u ميباشد، در كثرت عيدها، كثرت تصويرها، و درست كردن خارق العادات و نسبت دادن آن به سوي ائمه نيز با نصارى مشابهت دارند.

انتشار و جاهاي نفوذ:
فعلا شيعهء اماميه ( اثناعشريه) در ايران منتشر گرديده در آنجا تمركز دارد، تعداد زيادي از آنان در عراق نيز وجود دارند، وجود شان به پاكستان نيز امتداد يافته تعدادي از آنان در لبنان و در سوريه نيز تعداد كمي از آنان وجود دارد، ولي ايشان ارتباط محكمي با فرقهء نصيريه، كه از شيعه هاي غالي ميباشند، دارند.

مراجــع :
1- المذاهب الاسلاميه محمد ابوزهره- مطبعهء نموذجيه -در قاهره.
2- مقالات الاسلاميين ابو الحسن الاشعري –ط2-1389هـ/
1969م.
3-الشافعي محمد ابوزهره- دارالفكر العربي- مصر. 
4-تاريخ الإمامية و أسلافهم د. عبد الله فياض- مطبعه اسعد- بغداد- 
الشيعة 1970م.
5-دراسات في الفرق د. صابر طعيمه- مكتبة المعارف بالرياض-
1401هـ/1981م.
6-مختصر تحفة الإثناعشرية تحقيق محب الدين خطيب- قاهره- المطبعة 
السلفية- 1373هـ.
7-الملل و النحل ابوالفتح شهرستاني- دار المعرفة- بيروت- ط2-
1395هـ / 1975م.
8-الشيعة و السنة احسان الهي ظهير- ادارة ترجمان السنة- لاهور 
پاكستان –ط5- 1397هـ/ 1977م.
9-الشيعة و التشيع احسان الهي ظهير – ادارة ترجمان السنة -لاهور- 
ط1- 1404 هـ/ 1984م.
10-الشيعة و اهل البيب احسان الهي ظهير- ادارة ترجمان السنة. 
11-الشيعة والقرآن احسان الهي ظهير – ادارة ترجمان السنة -ط3- 
1403هـ/ 1983م.
12-الفصل في الملل و الاهواء ابن حزم-جده- طبع1402هـ/1982م
و النحل
12-الخطوط العريضة محب الدين خطيب – ط5-القاهرة- المطبعة 
السلفية – 1388هـ.


به نقل از: موسوعه آسان در بيان فرقه ها و گروهها (به زبان فارسی)، نويسنده : دکتر حماد الجهني، مترجم : محمد طاهر (عطائي)، الناشر: مركز الثقافة الإسلامية " بخارى".






 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 از ابو حنيفه در مورد اختلافات و نزاع حضرت على و معاويه سؤال شد، آن حضرت گفت: اگر من نزد خداوند حضور يابم، مرا از تكاليف شرعى سؤال و پرس ميكند كه آيا انجام داده ام يا نه و از كار و بار آنها از من سؤال نخواهد كرد"

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 13525
دیروز : 3293
بازدید کل: 8248870

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010