Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 پيامبر صلى الله عليه و سلم فرموده است: "لا يقضين حکم بين اثنين و هو غضبان" (متفق عليه)، يعنى: "هيچ قاضي‌اي در حال عصبانيت بين دو نفر قضاوت نکند".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>اشخاص>اسماعیل بن احمد

شماره مقاله : 11085              تعداد مشاهده : 3340             تاریخ افزودن مقاله : 20/9/1390

اسماعیل بن احمد

چون امیر نصر احمد سامانى رحمه الله از دار فنا بدار بقا رحلت کرد أمیر المؤمنین المعتضد باللّه، ایالت ممالک ما وراء النهر و آنچه برادرش داشت امیر نصر، به امیر اسماعیل سامانى داد، و او را عهد داد و لواء فرستاد. و او قوت تمام گرفت، و مملکت به او صاف شد، و جمله امرا و اشراف خلق و عوام او را مطیع گشتند، و چون مرد عالم و عادل بود کارهاء بزرگ بر دست او برآمد، چنانچه عمرو لیث قصد او کرد بالشکر گران، چنانچه ابن هیصم میگوید: که در لشکر عمرو لیث آن روز که بحرب اسماعیل مى‏آمد، هفتاد هزار سوار نیزه دار بود، تیر انداز و شمشیر دار، و سلاحهاى دیگر. چون امیر اسماعیل از جیحون عبره کرد، و در بلخ با عمرو لیث مصاف داد، حق تعالى اسماعیل را نصرت بخشید، و لشکر عمرو لیث منهزم شد و او اسیر گشت و در بند افتاد. امیر اسماعیل عمرو را مقید بحضرت أمیر المؤمنین المعتضد فرستاد، و أمیر المؤمنین امیر اسماعیل را عهد ولوا فرستاد و مثال در عهد ممالک خراسان، تا در تمام عجم او بزرگ گشت أمیر المؤمنین المعتضد فرمان فرستاد به امیر اسماعیل: تا بلاد طخارستان و گرگان از دست امیر محمد زید علوى که در ضبط خود گرفته بود مستخلص گردانید. امیر اسماعیل احمد هارون را بر مقدمه لشکر امیر کرد و پیش فرستاد و میان امیر محمد زید علوى و امیر اسماعیل مقاتله عظیم رفت، و امیر محمد علوى شهادت یافت، و پسر او زید بن محمد العلوى رضى الله عنهم گرفتار گشت، او را بنزدیک امیر اسماعیل آوردند، او را به بخارا فرستاد، و شرط اعزاز و اکرام بجا آورد و فرمود: تا منزل بطرف مروت و خدمت و تبرک و علو همت، اسباب مهیا گرداند، و أمیر المؤمنین المعتضد  هم درین وقت برحمت حق پیوست، و پسر او أمیر المؤمنین المکتفى باللّه بخلافت نشست و امیر اسماعیل را عهد و لواء فرستاد، و نواحى عراق و رى و سفاهان و دیار طبرستان و گرگان همه با خراسان ضم کرد، امیر اسماعیل برادر زاده  خود ابو صالح منصور بن اسحاق سامانى را ایالت رى داد، و پسر خود احمد بن اسماعیل را ایالت گرگان داد، و شب شنبه چهاردهم ماه صفر سنه خمس و تسعین و مائتین برحمت حق پیوست، و او را امیر ماضى لقب شد. و مدت ملک او هشتاد سال بود، رحمهم الله و لمن دعى للمولف و السلطان خلد الله ملکه.

امیر احمد سایس و ضابط بود، و بسبب حرکتى چند کس را از غلامان خود سیاست فرمود و بکشت، بقیه غلامانى که محرم بودند طالب فرصتى شدند تا امیر احمد را هلاک کنند، اما امیر شیرى داشتى آموخته، و آن شیر را شب بنزدیک خوابگاه خود بستى، تا از خوف او هیچکس پیرامن تخت او نتوانستى گشت، که آن شیر بشب پاسبانى او کردى، تا وقتى بشکار رفت، و از شکار بیگاه مراجعت فرمود و منزل دور بود، شب بمقام استراحت معهود نرسید و در راه بموضعى منزل کرد، غلامان فرصت یافتند او را شهید کردند، و این حادثه شب پنجشنبه بیست و سیوم ماه جمادى الاخرى  سنه احدى و ثلثمائه بود، او را برگرفتند، و به بخارا آوردند، و امیر شهید لقب شد. و در اول حال که پدرش امیر اسماعیل بن احمد برحمت حق پیوست، جماعت سپاه داران و اکابر و اشراف مملکت به امیر نصر احمد بن اسماعیل بیعت کرده بودند معارف را بدار الخلافت فرستاد و از آنجا أمیر المؤمنین المستکفى باللّه، او را عهد ولوا فرستاد، و دولت و کار  مملکت را انتظام داده، و در سجستان معدل بن على بن لیث برادر زاده یعقوب و عمرو عصیان آورده بود  و فساد آغاز نهاده. لشکر بدان طرف نامزد کرده بود، و معدل  را مقهور و عاجز گردانیده، و او را اسیر کرده و مقید فرموده، و سجستان را به پسر عم خود که بر وى اعتماد داشت: ابو صالح منصور بن اسحاق بن احمد سامانى داده بود. بعد از آن اهل سجستان عصیان آوردند، و منصور را بگرفتند و در قلعه ارگ محبوس گردانیدند، و با عمرو بن یعقوب اللیث بیعت کردند پس امیر احمد اسماعیل لشکر نامزد کرد کرت دیگر، و حسین على مروا الرودى را بر ایشان امیر فرمود، در شهور سنه ثلثمائه به سجستان رفته بودند و عمرو یعقوب را محصر کرده بودند هفت ماه، تا امان خواست بیرون آمد، و سجستان را به سیمجور دواتى  داده بودند. درین وقت چون از خوابگاه جدا ماند شهادة یافت، و مدت ملک او شش سال و سه ماه بود.

 

به نقل از کتاب: طبقات ناصرى، مؤلف: ابو عمر عثمان بن محمد المنهاج سراج الجوزجانى (م بعد 658)، تحقیق: عبد الحى حبیبى قندهارى، تهران، دنیاى کتاب، چ اول، 1363ش.



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

يحيى بن يمان، قال: سمعت سفيان الثوري، يقول: الحديث أكثر من الذهب والفضة وليس يدرك، وفتنة الحديث أشد من فتنة الذهب والفضة. یحیی بن یمان گفت: شنیدم که سفیان ثوری می فرمود: « (ارزش) حدیث بیشتر از طلا و نقره است ولی محسوس نیست، و فتنه و بلای حدیث (دروغ) بیشتر از بلای طلا و نقره است». ‏"حلية الأولياء وطبقات الأصفياء" حافظ أبو نعيم اصفهاني

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 14841
دیروز : 3293
بازدید کل: 8250186

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010