Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 16

----

12/03/1446

----

26 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 « صَلِّ قَائِمًا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَقَاعِدًا فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَعَلَى جَنْبٍ»
(ایستاده نماز بخوان، اگر نتوانستی بنشین و اگرنتوانستی بر پهلو نماز بخوان)
بخاری (1117)

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

قرآن و حدیث>علوم حديث>حديث > سیر تکاملی تألیف کتب و علم الحدیث

شماره مقاله : 10894              تعداد مشاهده : 462             تاریخ افزودن مقاله : 11/8/1390

سیر تکاملی تألیف کتب و علم الحدیث 
 

تألیف : استاد فاضل حاج ملاعبدالله احمدیان
 

مرحله سیر تکاملی ضبط و ثبت و صیانت احادیث صحیح که از لحاظ کمیت زمانی و کمیت کتب و تنوع مطالب و کیفیت مباحث از همة مراحل مفصل‌تر بوده و از اوایل قرن چهارم آغاز گشته و تا عصر حاضر امتداد یافته است کلاً در دو نوع ظهور نموده است یکی تألیف کتب در متون احادیث و دیگری تألیف کتب در علم‌الحدیث و نوع اول نیز مشتمل بر دو بخش بوده، یکی تألیف کتب مستقل حدیث به شکل جامع فراگیر و کتب غیر فراگیر و دیگر متعلق به کتاب‌های اصلی و قدیمی مانند نوشتن شرح‌ها بر موطای ابن مالک و بر صحاح سته، و نوشتن کتاب‌های اطراف و معاجم و تخریج و مستخرجات و اجزاء و زوایدنویسی و نوشتن کتب موضوعات، و نوع دوم نیز یعنی تألیف کتب علم الحدیث در بخش‌های (علل حدیث و مختلف الحدیث و ناسخ و منسوخ و رجال و جرح و تعدیل راویان و غیره تحقق یافته است. 
و اینک توضیحات مناسب دربارة فرآوردهای مستقل و متعلق و وابستة این مرحله «یعنی نوع اول» که دارای ده بخش است. 
 
تألیف کتب جدید 
بخش یکم از نوع اول تألیف کتاب‌های جدید است و عبارتند از: الف- مسند ابوعوانه[1]، که به شیوة صحیح مسلم به اضافة زیاداتی، تنظیم گردیده و به صحیح نیز معروف است این کتاب تألیف یعقوب بن اسحاق معروف به ابوعوانه اسفرائینی (م ـ 313) و ابوعوانه نخستین شخصیتی است که پس از اخذ و استماع کتب و مذهب امام شافعی از ربیع و مزنی آنها را[2] به اسفرایین آورد، در سال 316 در اسفرایین متوفی و به خاک سپرده شد. 
ب- مُسند صحیح محمد ابن حبان بُستی (م ـ 354)[3] در این کتاب احادیث به ترتیب جدیدی مغایر با ترتیب همة مسندها و سنن‌ها تنظیم گردیده به این صورت که احادیث در پنج موضوع کلی یعنی «اوامر، نواهی، اخبار، اباحات و افعال پیامبر صلی الله علیه و سلم طبقه‌بندی شده‌اند، و در ذیل هر یک از این موضوعات طبقه‌بندی کوچکتری نیز صورت گرفته است، از این رو این کتاب به «الانواع و التقاسیم» شهرت یافته و چون استفاده از این کتاب برای مراجعه‌کنندگان دشوار بود، علاءالدین بن علی‌بن بلبلان فارسی (م ـ 739) آن را بر پایة ابواب فقهی تدوین نمود و «الاحسان فی تقریب صحیح ابن حبان»[4] نامید و در نه جلد آن را تنظیم نمود. 
ج- معجم‌های طبرانی[5] ( م ـ 360) معجم در اصطلاح محدثین به کتابی گویند که در آن روایت‌ها به ترتیب اسامی صحابه و یا مشایخ حدیثی و یا شهر و دیار محدثین طبقه‌بندی شده و مبنای این طبقه‌بندی نیز ترتیب الفبایی باشد، و طبرانی دارای سه معجم حدیثی می‌باشد، معجم کبیر و معجم صغیر و معجم متوسط، و طبرانی در معجم کبیر تمام مسندهای اصحاب را ـ جز مسند ابوهریره که گویا او را تنها تدوین کرده است ـ به ترتیب حروف[6] الفبا جمع‌آوری کرده است، و در معجم متوسط روایات را به ترتیب اسامی اساتید خود مرتب نموده، و از هر استادی در حدود پنجاه حدیث روایت کرده و این معجم دارای سی هزار حدیث بوده و در شش جلد قطور جمع‌ گردیده، و طبرانی به علت زحمات بسیاری که در راه جمع‌آوری احادیث این معجم متحمل شده می‌گفت «هذا روحی» این کتاب جان من است، و این کتاب نظیر کتاب افراد دارقطنی است؛ و در معجم صغیر که بر حسب نام استادانش آن را تنظیم نموده، و بعد از ذکر هر استادی یک حدیث از آن روایت کرده است و این کتاب در یک جلد تنظیم شده و دارای یک هزار و پانصد حدیث است. 
د- سُنن[7] دارقطنی (م ـ 385) که قبلاً در مبحث سنن‌ها از آن بحث کردیم و کتاب‌های دیگر دارقطنی در زمینة حدیث عبارتست از «العلل» و «الافراد». 
ه‍- کتاب‌های «العلل و الامالی و فواید الشیوخ[8] و امالی العشیات» تألیف محمدبن عبدالله حاکم نیشابوری (م ـ 405) معروف به ابن البیع[9] حاکم نیشابوری کتاب‌های مهم دیگری را در زمینة حدیث تألیف نمود مانند: «معرفه علم الحدیث و المستدرک علی الصحیحین» که در بحث کتاب‌های متعلق و ملحق به کتب اصلی و در مبحث علم الحدیث از آنها بحث می‌کنیم. 
و- سُنن بیهقی[10] (م ـ 458) قبلاً دربارة بیهقی بحث کرده‌ایم و اما سنن بیهقی این محدث و مؤلف نامور نخست «السنن الکبری» را تألیف نمود که روایت 74 کتاب[11] حدیث در آن جمع شده است بعد همین کتاب را تلخیص نمود و آن را «السنن الصغری» نامید، و غیر از مؤلف عدة دیگری نیز کتاب «السنن الکبری» را اختصار نموده‌اند که از جمله می‌توان از ابن عبدالحق دمشقی (م ـ 744) و حافظ شمس‌الدین ذهبی (م ـ 748) و شیخ عبدالوهاب شعرانی[12] (م ـ 974) نام برد. 
از اواخر قرن پنجم به بعد کتاب مستقلی در متون احادیث و مشتمل بر احادیثی که قبلاً روایت نشده بودند تألیف نگردید و هر کتابی که از آن به بعد در زمینة حدیث نوشته شده است جزو متعلقات و ملحقات به کتب اصلی و قدیمی بود که بعداً از آنها بحث می‌کنیم، و به قول یکی از کارشناسان احادیث، قرن پنجم هجری انتهای مرحله طلایی تدوین کتب مستقل حدیث بوده و تا اواخر این قرن جمع کردن تمام مصادری که مشخصه آنها سندهای متصل از مؤلف تا رسول‌الله صلی الله علیه و سلم است تکمیل گردید، دیگر[13] پیشوایان و کارشناسان حدیث از قبول حدیث که نزد محدثان سابق نبود خودداری می‌کردند. از جمله بزرگترین کارشناس احادیث ابن الصلاح شهرزوری (م ـ 624) در عبارتی گفت: «اگر امروز کسی[14] حدیثی بیاورد که نزد محدثان سابق نباشد، از او پذیرفته نمی‌شود» (علم فهرست الحدیث، ص 17). 
 
1- شرح‌نویسی بر جوامع و کتب اولیه 
بخش دوم از نوع اول کتاب‌های غیر مستقل احادیث اول شرح‌نویسی بر جوامع و کتب اولیة احادیث است در این زمینه شرح‌های زیادی نوشته شد، و کتاب موطا و صحیح بخاری بیشترین شرح خود را به خود اختصاص داده‌اند، و پس از آنها صحیح مسلم است که شرح‌های مفصلی بر آن نوشته شده است اینک توضیح مناسب دربارة آن شرح‌ها : 
بر کتاب موطا شرح‌های زیادی نوشته شده است که بر حسب دوره‌های مختلف عبارتند از : [15]
 
الف- شرح‌های کتب موطا
1- شرح عبدالملک بن خبیب مالکی (م ـ 230). 
2 و 3- دو شرح به وسیلة ابن عبدالبر (م ـ 463) اول بنام (التقصی به حدیث[16] الموطا) و دوم بنام (التمهید[17] لما فی الموطا من المعانی و الاسانید). 
4 و 5- دو شرح به وسیلة ابوالولید باجی (م ـ 474) اول بنام (المنتقی) و دوم بنام (الاستیفاء).[18] 
6- شرح عبدالله بن محمد بطلمیوسی (م ـ 521) به نام المقتبس.[19] 
7- شرح قاضی ابوبکر ابن العربی مغربی یا المعافری (م ـ 949) به نام القبس.[20] 
8- و 9 و 10- سه شرح شیخ سیوطی (م ـ 911) به نام‌های اول کشف الغطا فی شرح[21] الموطا، دوم تنویر الحوالک[22] فی شرح موطا مالک سوم اسعاف المبطا فی رجال الموطا. 
11- شرح زرقانی مصری (م ـ 1122) که از شرح‌های[23] دیگر مشهورتر است. 
 
ب- شرح‌های صحیح بخاری
بر کتاب صحیح بخاری نزدیک به چهل شرح مفصل نوشته شده است که برخی از آنها عبارتند از : 
1- اعلام[24] السنن فی شرح صحیح البخاری، تأْلیف ابوسلیمان احمدبن محمد خطابی (م ـ 338). 
2- الکواکب الدراری[25]، تألیف شمس‌الدین ‌محمدبن یوسف کرمانی (م ـ 786). 
3- التلویح تألیف علاءالدین مغلطایی حنفی (م ـ 796). 
4- فتح‌الباری[26] فی شرح صحیح البخاری، تأْلیف زین‌الدین ابوالفرج شهاب‌الدین بغدادی مشهور به ابن رجب حنبلی (م ـ 795). 
5- اللاّمع الصبیح، تألیف شمس‌الدین ابوعبدالله محمدبن عبدالدایم متوفی، (م ـ 831). 
6- فتح الباری فی شرح صحیح[27] البخاری، تألیف ابن حجر عسقلانی متوفی 852، این شرح ـ به گفته‌ حاج خلیفه ـ از بزرگترین شروح صحیح بخاری به شمار می‌رود، این کتاب دارای مقدمه مفصل و مهمی در باب تاریخ و علوم حدیث است که «هدی الساری» نام دارد. 
7- عمده القاری فی شرح صحیح البخاری، تأْلیف بدرالدین ابومحمد محمودبن احمد عینی (م ـ 855). 
8- التوشیخ فی شرح الجامع الصحیح، تألیف جلال‌الدین سیوطی (م ـ 911). 
9- ارشاد الساری فی شرح صحیح البخاری[28] تألیف احمدبن محمد شافعی قسطلانی (م ـ 923). 
10- لامع الدراری علی جامع البخاری، فقیه محدث کنکوهی قرن سیزدهم. 
 
ج- شرح‌های صحیح مسلم 
ج- بر کتاب صحیح مسلم شرح‌های متعددی نوشته شده است که مهمترین آنها عبارتند از : 
1- الاکمال فی شرح[29] مسلم بن الحجاج، تألیف قاضی عیاض (م ـ 544). 
2- المنهاج فی شرح صحیح مسلم[30] بن الحجاج، تألیف یحیی‌بن شرف‌الدین (نووی) ملقب به محی‌الدین (م ـ 676) که بهترین شرح بر کتاب صحیح مسلم به شمار آمده است. 
3- الدیباج علی صحیح مسلم بن الحجاج[31]، تألیف جلال‌الدین سیوطی (م ـ 923). 
4- منهاج الابتهاج[32] فی شرح صحیح مسلم بن الحجاج، تألیف احمدبن محمد الخطیب القسطلانی (م 923). 
5- فتح الملهم فی شرح صحیح مسلم[33] تألیف محمد تقی عثمانی از علمای کراچی. 
 
د- شرح‌های سُنن ابوداود 
د- بر کتاب سنن ابوداود نیز شرح‌های متعددی نوشته شده است که مهمترین آنها عبارتند از : 
1- معالم السنن[34]، تألیف ابوسلیمان خطابی (م ـ 388). 
2 و 3- مرقاه الصعود[35] الی سنن ابی‌داود، تألیف شیخ سیوطی و عون المعبود فی شرح سنن ابی‌داود، نیز تألیف شیخ سیوطی. 
4- عون المعبود[36] علی سنن ابی‌داود، تألیف شرف الحق محمد اشرف صدیقی. 
5- عون المعبود[37] شرح سنن ابی‌داود، تألیف حافظ شمس‌الدین ابن قیم جوزیه (م ـ 751). 
6- بذل المجهود[38] فی حلّ ابی‌داود، تألیف شیخ خلیل احمد بهارنفوری (م ـ 1346). 
 
ه‍- شرح‌های سنن ترمذی 
ه‍- بر کتاب سنن ترمذی نیز شرح‌هایی نوشته‌اند که عبارتند از: [39]
1- عارضه الاحوذی فی شرح صحیح الترمذی تألیف ابوبکر محمدبن عبدالله[40] معروف به ابن العربی مالکی (م ـ 543). 
2- العرف[41] الشذی علی جامع الترمذی، تألیف سراج‌ الدین بن عمر رسلان یلقینی (م ـ 805). 
3- قوت[42] المغتذی علی جامع الترمذی، تألیف جلال‌الدین سیوطی (م ـ 911). 
4- تحفه الاحوذی فی شرح جامع الترمذی، تألیف ابوالعلاء محمدبن عبدالرحمن مبارکفوری (م ـ 1353). 
 
و- شرح‌های سُنن نسائی 
و- بر کتاب سنن نسائی نیز شرح‌های نوشته‌اند ولی نسبت به شرح بقیة صحاح تعدادشان کمتر است و مهمترین آنها عبارتند از: 
1- شرح شیخ سراج‌الدین عمربن علی‌بن الملقن[43] الشافعی (م ـ 804). 
2- زهر الربی[44] علی المجتبی، تألیف جلال‌الدین سیوطی (م ـ 911). 
3- حاشیه سندی، تأْلیف محمدبن عبدالهادی سندی (م ـ 1138). 
 
ز- شرح‌های سنن ابن ماجه 
ز- بر سنن ابن ماجه نیز شرح‌های نوشته‌اند که مهمترین آنها عبارتند از : 
1- الدیباجه[45] شرح سنن ابن ماجه، تألیف محمدبن موسی الدمیری (م ـ 808). 
2- شرح ابراهیم[46] بن محمد چلبی (م ـ 841). 
3- مصباح الزجاجه[47] علی‌ سنن ابن ماجه، تألیف جلال‌الدین سیوطی.
4- کفایه الحاجه[48] فی شرح ابن ماجه، تألیف ابوالحسن محمدبن عبدالهادی بندی (م ـ 1138). 
 
2- تدوین کتب جوامع حدیث 
دومین بخش از کتاب‌های غیر مستقل تدوین جوامع حدیثی است، جوامع، جمع جامع که در اصطلاح محدثین به دو معنی استعمال می‌گردد، اول کتاب‌هایی که مستقلاً تألیف می‌گردند و مشتمل بر تمام[49] ابواب هشتگانة حدیث هستند یعنی: «عقاید، احکام، رقاق، آداب طعام، تفسیر، تاریخ و سیر، سفر و قیام و قعود (که شمایل هم نامیده می‌شود) و مناقب و مثالب و هر کتاب حدیثی مشتمل بر ابواب هشتگانه باشد آن را جامع می‌نامند، زیرا در یکایک این ابواب و موضوعات کتاب‌هایی تألیف شده‌اند مانند: «کتاب توحید[50] ابن خزیمه در عقاید، و سنن اربعه در احکام، و کتاب زهد امام احمد در رقاق، و کتاب ادب مفرد بخاری در آداب، و کتاب ابن مردویه و ابن جریر در تفسیر، و کتاب شمایل ترمذی در سفر و قیام، و کتاب نعیم بن حماد در متن و ...» و هر کتاب حدیثی مشتمل بر تمام ابواب هشتگانه باشد چون آنها را در خود جمع کرده است آن را «جامع» می‌نامند مانند جامع بخاری و جامع ترمذی.[51]
دوم «جامع» به معنی کتابی است که مستقلاً تألیف نشده است بلکه از جمع کردن روایات کتب اصلی (صحاح سته و موطا و مسندها و ...) به وجود آمده است و این جامع‌ها دو نوع هستند یکی جامع تنها روایات صحیحین و دیگری جامع روایات صحاح سته و غیره. 
الف- جامع تنها روایات صحیحین که به چهار شکل صورت گرفته است. 
اول با جمع کردن تمام روایات صحیحین بدون هیچ تغییری در نظم و بدون هیچ‌گونه تعبیر و تفسیر عبارات آنها و اکثر جوامع به این شکل صورت گرفته است که به وسیلة این دانشمندان جمع‌آوری شده‌اند: «جوزقی نیشابوری (م ـ 388) ابومسعود دمشقی ابراهیم‌بن عبید (م ـ 401)، اسماعیل‌بن احمد معروف به ابن فرات سرخسی (م ـ 414)، ابوبکر احمدبن محمد برقانی (م ـ 425)، محمدبن نصر فتوح حمیدی (م ـ 488) حسین بن مسعود مشهور به فراء بغوی (م ـ 516) محمدبن عبدالحق اشبیلی (م ـ 581) احمدبن محمد قرطبی (م ـ 642)، صاعانی[52] (م ـ 650) که جامعش به نام «مشارق الانوار[53] النبویه، من صحاح الاخبار المصطفویه» شهرت یافته است. 
دوم، با جمع روایات صحیحین و تغییر ترتیب آنها و مرتب کردن آنها به ترتیب مسندها مانند جامع ابراهیم بن عبید و حمیدی. 
سوم، بعد از جمع روایات صحیحین کلمات و مشکل و عبارات معضل آنها را نیز توضیح داده‌اند مانند جامع ابوالفرج عبدالرحمن بن جوزی به نام «کشف المشکل من[54] حدیث الصحیحین».
چهارم، تمام روایات صحیحین را جمع‌آوری نکرده‌اند، بلکه مشترکات و آنچه در بین مسلم و بخاری مورد اتفاق بوده جمع‌آوری کرده‌اند مانند کتاب «زاد المسلم فیما التفق علیه البخاری و مسلم، تألیف محمد حبیب الله شنقیطی (م ـ 1363) و کتاب اللؤللؤ و المرجان فیما اتفق علیه الشیخان تدوین محمد فؤاد عبدالباقی از معاصرین. 
 
جوامع صحاح سته و غیره
ب- جوامع صحاح سته و غیره، تألیف جوامعی مشتمل بر احادیث صحاح سته و ... از نیمه اول قرن ششم آغاز گردیده و تا عصر حاضر ادامه داشته است، و اینک معرفی اهم آنها : 
1- نخستین جامع از کتب حدیث که با استفاده از کتب متقدمین به وجود آمد، کتاب «التجرید الصحیح للصحاح السته» تألیف احمدبن[55] رزین بن معاویه (م ـ 535) است، این مؤلف همان‌گونه که از نام کتابش پیداست به جمع روایات کتب ششگانه پرداخته است اما با این تفاوت که به جای «سنن ابن ماجه»، «موطای ابن مالک» را در نظر گرفته است و از طرف دیگر تنها منتخباتی از آن صحاح را جمع‌آوری کرده، و موفق به تبویب دقیق روایت‌ها و تنظیم کامل کتابش هم نگشته است، ولی چون در این اقدام پیشتاز بوده و قدم اول را برداشته همراه تحسین در تدوین جوامع سرمشق محدثین بعدی گردیده است. 
2- دومین جامع حدیثی کتاب «مصابیح السنه»[56] است که تألیف حسین‌ بن مسعود شافعی مشهور به فراء بغوی[57] (م ـ 516) می‌باشد بغوی در (مصابیح السنه) روایات کتب هفتگانه حدیث یعنی صحاح سته و موطا مالک‌ بن انس را جمع‌آوری کرده، و پس از حذف سند، آنها را با تبویب جدید تنظیم نموده است، بغوی روایات صحیحین (مسلم و بخاری) را صحیح شمرده است و احادیث آنها را با تعبیر (من الصحاح) بیان کرده است و احادیث بقیه سنن و احادیث موطا را، حدیث حسن شمرده است[58] و با تعبیر «من الحسان» آنها را ذکر نموده است. 
«مصابیح السنه» بغوی با همة محسناتی که داشت به علت حذف سند و حتی حذف نام راوی اصلی روایت‌ها، دچار نقص فنی شده بود به همین جهت بعدها توسط دانشمند معروف به خطیب تبریزی (م ـ 730) مورد اصلح و تهذیب قرار گرفت، و در مورد هر حدیثی به ذکر راوی و به ذکر کتابی که حدیث از آن نقل شده بود، پرداخت و در اکثر باب‌ها پس از دو فصل «صحاح و حسان»[59] فصل سومی را هم اضافه کرد که مشتمل بر احادیث ضعاف بود، و خطیب تبریزی کتابش را که ـ مصابیح السنه اصلاح شده بود، «مشکاه المصابیح»[60] نامید و این کتاب به گونه‌ای مورد توجه دانشمندان قرار گرفت که عدة زیادی به شرح آن مبادرت نمودند، از جمله قاضی ناصرالدین[61] عبدالله بن عمر بیضاوی (م ـ 685) شرح مفید و مهمی را بر مشکاه المصابیح نوشت. 
3- یک کتاب جامع حدیثی دیگری که در قرن ششم هجری جلب توجه کتاب «جامع الاصول لاحادیث الرسول»[62] تألیف ابوالسعادات مبارک بن محمد[63] معروف به ابن اثیر جزری (م ـ 606) است، وی همان کتاب رزین «التجرید الصحیح للصحاح السته» را اصل و مبنای کار خود قرار داده و آن را مهذب و مرتب ساخت و علاوه بر منتخبات رزین سایر روایات صحاح سته را که رزین کنار گذارده بود در کتاب خود وارد ساخت، ابن اثیر در این تألیف اسناد روایات را حذف کرد و تنها به ذکر نام آخرین راوی از صحابه یا تابعین اکتفا نمود و همچنین احادیث را بر مبنای حروف الفبا، فصل‌بندی کرد، و در ذیل پاره‌ای از لغات و تعبیرهای دشوار روایت‌ها، توضیحاتی اضافه کرد، به همین جهت کتاب «جامع الاصول» برای مراجعه‌کنندگانی کتابی سهل‌ التناول به شمار می‌آمد و عده‌ای در صدد اختصار آن برآمده و جمعی نیز به نگارش شروحی بر آن مبادرت نموده‌اند، و از جمله اختصار‌کنندگان ابوجعفر محمد مروزی (م ـ 682) و بقیه‌الله بن رحیم[64] حموی (م ـ 738) و عبدالرحمن بن علی مشهور به ابن الربیع شیبانی (م ـ 944) بوده‌اند، و مختصر اخیر به عنوان بهترین مختصر و بنام «تیسیر الوصول»[65] مکرر چاپ شده است، و از جملة شارحان جامع الاصول می‌توان از شیخ عبدربه مشهور به قیلوبی از علمای معاصر نام برد که به نگارش شرحی موسوم به «جامع المعقول و المنقول شرح جامع الاصول» مبادرت کرد، اما ناتمام مانده است. 
4- جامع حدیثی دیگر «جامع المسانید و الألقاب» است که به وسیله ابوالفرج عبدبن علی خوزی معروف به ابن جوزی[66] (م ـ 597) تألیف گردیده است، وی در این کتاب روایات صحیحین و مسند و ابن حنبل و جامع ترمذی را جمع‌آوری نموده است، و بعدها به وسیلة ابوالعباس احمدبن عبدالله مکی معروف به محب‌الدین طبری[67] (م ـ 694) به گونة جدیدی مرتب و مهذب گردید. 
5- بزرگترین کتاب جامع حدیثی «جامع[68] المسانید و السنن الهادی لاقوم السنن» تألیف محدث بزرگ و معروف، اسماعیل‌بن عمربن کثیر معروف به ابن کثیر دمشقی (م ـ 694) است، در این کتاب در حدود یکصد هزار روایت از صحاح سته و مسند احمدبن حنبل و مسند ابوبکر بزاز و مسند ابویعلی موصلی و معجم کبیر طبرانی آورده شده است و در آن هر نوع حدیثی اعم از صحیح، حسن، ضعیف، دیده می‌شود. ابن کثیر کتاب مسانید الحدیث را به ترتیب مسانید حدیثی تنظیم کرده است وی در آغاز در مورد هر کدام از اصحاب شرح حالی نوشته و سپس مجموع روایاتی که از آن صحابی در دست[69] داشته نقل کرده است، این کتاب در عصر حاضر بعد از آنکه به وسیله دو دانشمند صالح احمد و مصلح ابوعیل در مدینة منوره تحقیق گردیده در سی و شش جلد به طبع رسیده است. 
6- بزرگترین کتاب جامع حدیثی دورة متأخرین کتاب «جمع الجوامع»[70] جلال‌الدین سیوطی (م ـ 911) است. 
جلال‌الدین سیوطی این کتاب را (که به جامع کبیر سیوطی مشهور است) به منظور جمع کردن تمام احادیث پیامبر صلی الله علیه و سلم تألیف نموده، و روایات صحاح سته، مسند ابن حنبل و موطای مالک ‌بن انس و سایر کتاب‌های حدیث را که تا بیش از هفتاد کتاب و مجموعة احادیث برآورد شده‌اند، در آن کتاب جمع کرده است و دربارة جامع کبیر سیوطی دو نکته قابل توجه است: نکتة اول اینکه سیوطی این کتاب را در دو بخش تدوین نموده است، نخست بخش اقوال، در این بخش سخنان منسوب به پیامبر صلی الله علیه و سلم بر پایة حروف ابجد مرتب شده است و اگر کسی جویای حدیثی باشد و نخستین کلمة آن حدیث را بداند، به آسانی می‌تواند به متن کامل آن حدیث و رتبة آن از حیث صحت و حسن و ضعف دست[71] یابد، دوم بخش افعال این بخش بر پایة مسانید اصحاب تنظیم شده است و کسی که به این بخش می‌نگرد آنچه را که یک صحابی از افعال پیامبر صلی الله علیه و سلم روایت کرده یا خود آن صحابی گفته و یا گفتار و کرداری که به وی نسبت داده‌اند به طور یکجا در مسندی که بنام همان صحابی نامگذاری شده خواهد یافت[72] و سیوطی روایات را با حذف سندهای آن آورده و تنها به ذکر منابع اصلی و مخرج آنها اکتفا کرده است. 
نکته دوم اینکه سیوطی بعد از تدوین جامع‌الکبیر که مشتمل بر احادیث صحیح و حسن و ضعیف و بیان یکایک آنها بود. کتاب جامع دیگری را تدوین نمود که فقط شامل احادیث صحیح و حسن بود و احادیث ساختگی و موضوع و ضعیف[73] در آن وجود نداشت و این کتاب دارای ده هزار و سی و یک حدیث (10031) و این دو کتاب سیوطی چون بر حسب حروف الفبا مرتب شده و خواننده را با رمز منابع آن احادیث رهنمون ساخته است در حکم فهرست‌هایی برای کتاب‌های اصلی حدیث است. 
کتاب جامع الصغیر به وسیله محمد عبدالرئوف مناوی[74] با عنوان «فیض القدیر شرح جامع الصغیر» و نیز به وسیله شیخ علی‌بن احمد شافعی با عنوان «السراج المنیر» شرحی بر آن نوشته شده است. 
7- علاءالدین علی‌بن حسام مشهور به متقی هندی (م ـ 975) کتاب جمع الجوامع سیوطی را مبنای کار خود قرار داده و روایات آن را بر مبنای حروف الفبا و همچنین نظم و موضوعات فقهی مرتب ساخته و آن را «کنزل العمال فی سنن[75] الاقوال و الافعال» نام نهاده است و متقی هندی به همین ترتیب احادیث جامع صغیر سیوطی[76] را مرتب کرده و آن را «منهج العمال فی سنن الاقوال» نام نهاده است. 
متقی هندی کتب دیگری را نیز مانند «الاکمال فی سنن الاقوال» و «غایه العمال فی سنن الاقوال» تألیف نموده است و همچنین کنزالعمال را مختصر نموده و آن را «منتخب کنز العمال» نامیده است. 
8- از دیگر جوامعی که به کوشش یکی از دانشمندان معاصر صورت پذیرفته است کتاب «التاج الجامع للأصول فی احادیث الرسول» تألیف شیخ منصور علی ناصف از علمای الازهر مصر است در این کتاب احادیث (بخاری و مسلم و ابوداود و ترمذی و نسائی) جمع‌آوری شده و در بین صحاح سته فقط از ابن ماجه حدیث روایت نشده است، روش تدوین این کتاب بر حسب ابواب فقهی است و برای اهل تحقیق به ویژه فقها مرجع مفیدی است، و در این کتاب احادیث مکرر و سلسلة اسناد روایات حذف شده اما نام آخرین راوی و مرجع اصلی روایت معین شده است. 
9- آخرین کتابی که در این قسمت باید معرفی شود کتابی است با نام و عنوان «المسند الجامع لاحادیث الکتب السته و مؤلفات اصحاب‌ها الاخری و موطا مالک و مسانید الحمیدی و احمدبن حنبل». این کتاب 1- احادیثش بر محور صحابه مرتب شده. 2- و احادیث هر صحابی به ابوابی مرتب گشته. 3- احادیث مقطوع و مرسل و معلق در این کتاب وجود ندارد. 4- این کتاب دارای هفده هزار و هشتصد و دو روایت (17802) که از یک هزار و دویست و سی و هفت تن صحابی نقل شده است. 5- این کتاب توسط هیئتی (سید ابوالمعاطی، محمد نوری احمد عبدالرزاق عبدابن ابراهیم زاملی و محمود محمد خلیل) و به سرپرستی بشار عواد عراقی تنظیم شده و در بغداد به طبع رسیده است. 
 
جوامع احادیث فقهی 
جوامعی که تا حال از آن بحث می‌کردیم جوامع حدیثی عام و شامل احادیث فقهی و اخلاقی و اعتقادی و غیره بودند و اینک بحث از جوامعی که فقط احادیث فقهی را در خود جمع کرده‌اند. 
1- کتاب «السنن الکبری»[77] تدوین احمدبن حسین بیهقی (م ـ 458) که به تأیید بزرگترین حدیث‌شناس، ابن الصلاح شهرزوری، این کتاب جامع‌ترین کتابی است که در موضوع احادیث فقهی تألیف شده است. بیهقی کتاب «السنن الصغری» را[78] نیز تدوین کرده که در نوع خود بی‌نظیر است. 
2- «الاحکام الکبری»[79] تدوین ابومحمد عبدالحق شبیلی معروف به ابن خراط (م ـ 82) این کتاب[80] در بردارندة احادیث فقهی صحاح سته و موطا مالک‌بن‌انس و برخی دیگر از کتاب‌های حدیث است. 
3- عمده الاحکام[81] تألیف حافظ بن عبدالواحد مقدسی (م ـ 600) در این کتاب روایات فقهی مورد اتفاق بخاری و مسلم جمع‌آوری شده، و ابن دقیق العید (م ـ 702) بر این کتاب شرحی نوشته که در مصر به چاپ رسیده است. 
4- منتفی الاخبار[82] فی احکام ـ تألیف عبدالسلام بن عبدالله بن قاسم حرّانی معروف به ابن تیمیه (م ـ 652)[83] در این کتاب روایات احکام از کتاب‌های صحاح سته و مسند احمدبن حنبل استخراج شده‌اند و اسناد آنها حذف گردیده‌اند، و محمدبن علی‌بن محمد عینی معروف به شوکانی (م ـ 1250) شرحی را بر آن نوشته و آن را (نیل الأوطار) نامیده است. 
5- الترغیب و الترهیب، تألیف عبدالعظیم بن عبدالقوی منذری (م ـ 656) و جمعی از محققین گفته‌اند این کتاب از بهترین کتب حدیثی است که به جمع بین روایات و بیان درجة آنها پرداخته است. 
6- الامام فی احادیث[84] الاحکام، تألیف ابن دقیق العید (م ـ 702) مؤلف در این کتاب تنها به جمع متون روایات فقهی پرداخته و اسناد آنها را حذف کرده، و سپس به شرح آن پرداخته و آن را (المام) نامیده[85] اما به تکمیل آن موفق نگشته است. 
7- تقریب الاسانید و ترتیب المسانید[86] ـ تألیف زین‌الدین ابوالفضل عبدالرحیم بن حسین عراقی (م ـ 806) است مؤلف این کتاب را ـ که مجموعه‌ای از احادیث بود ـ برای فرزند خود ابوزرعه تألیف نمود و سپس به شرح آن پرداخت و آن را «طرح التثریب فی شرح التقریب» نامید، اما قبل از آنکه آن را به پایان برساند چشم از جهان فروبست، و پس از مرگ او این شرح توسط فرزندش[87] ابوزرعه (م ـ 826) تکمیل گردید. 
8- بلوغ المرام من[88] احادیث الاحکام ـ تألیف ابن حجر عسقلانی (م ـ 852) مؤلف در این کتاب نزدیک به یک هزار و چهار صد حدیث فقهی را جمع‌آوری کرده است و این کتاب مکرر به چاپ رسیده است و عده‌ای از دانشمندان بر آن شرح نوشته‌اند، که از جمله می‌توان از شرح‌های قاضی شرف‌الدین حسین‌بن حمد مغربی، محمدبن اسماعیل صنعانی (م ـ 1182) با عنوان : «سُبل السلام» و فاضل صدیق خان با عنوان «فتح العلام» نام برد. 
 
3- کتب زواید حدیث 
سومین بخش از کتاب‌های غیر مستقل حدیث، کتب زواید حدیث است، و مقصود از زواید، احادیثی است که در صحاح سته یا دیگر کتب مهم حدیث نیامده‌اند، و به سه صورت تحقق می‌یابند اول به این صورت، احادیثی که لفظاً و معنا، به هیچ‌وجه ـ نه به وسیله راویان صحابی همین زواید و نه به وسیله صحابیان دیگر در کتب صحاح سته و دیگر کتب نیامده باشند، دوم احادیثی که لفظاً یا معناً در کتب اصلی حدیث وارد شده‌اند اما نه به وسیله صحابی‌های روایت‌کنندة زواید، سوم احادیثی که اگرچه با همان لفظ یا معنی در کتب اصلی حدیث وارد شده، اما متن حدیث در کتب زاید ـ در مقایسه با متن حدیث در کتب اصلی ـ از نکات اضافی و جدیدی برخوردار باشد به طوری که این نکات در بردارندة حکم جدیدی بوده و یا مطلبی را قید زده، یا عامی را تخصیص کرده یا مشتمل بر بیان و تفصیل حدیث مجملی باشد، و قابل توجه اینکه احادیث موجود در کتب زواید از حیث اعتبار از منابع درجه دوم به شمار می‌آیند، و کتب زوایدنویسی بیش از بیست کتاب و معروف‌ترین زوایدنویسان عبارتند از: ابوالعباس شهاب‌الدین بوصیری (م ـ 840) و ابن حجر عسقلانی (م ـ 852) و نورالدین هیثمی (م ـ 807) و اینک معرفی کتاب‌های آنان : 
اول مجمع‌الزواید[89] از نورالدین هیثمی، که نسبت به صحیح ابن حبان با نام «موارد الضمان» و نسبت به معاجم متوسط و صغیر طبرانی با نام «مجمع البحرین» و نسبت به معجم کبیر طبرانی با نام «البدر المنیر» و نسبت به مسند امام احمد با نام «غایه المقصد» کتاب‌های تألیف نموده، و هثیمی بعد از تألیف این کتاب‌های زواید، اسناد روایت‌ها را حذف و همة احادیث آنها را بر حسب موضوع تبویب نموده و تمام آن کتاب‌ها را در یک کتاب جمع نمود و آن را «مجمع الزوائد ومنبع الفوائد» نامید و این کتاب جامع‌ترین کتاب در رشته زواید و جامع همة ابواب و مطالب فقهی و اعتقادی و اخلاقی به شمار می‌آید. 
2- «اتحاف الخیره[90] بزواید المسانید العشره» تألیف ابوالعباس بوصیری است و مؤلف در این کتاب دربارة صحاح سته و نیز ده[91] کتاب مسانید حدیث «مسند ابوداود طیالسی، حمیدی، ابویعلی موصلی، و حارث‌بن محمدبن ابی‌اسامه و ...» دست به تحقیق زده و روایاتی را که در این کتاب وارد نشده یا احیاناً متضمن نکته و عبارت جدیدی است جمع‌آوری نموده است. 
3- «المطالب العالیه[92] بزواید المسانید الثمانیه» تألیف ابن حجر عسقلانی است و مؤلف در این کتاب نسبت به صحاح سته و هشت کتاب از مسانید حدیث «مسند ابن عمر عدنی و ابی‌بکر حمیدی و مسدد بن سرهد و طیالسی و ابن منبع و ابن ابی‌شیبه و عبدبن حمید و حارث ‌بن ابی‌سامه» دست به تحقیق زده[93] و زوایدی را تألیف کرده‌اند. چهارمین بخش از کتاب‌های غیر مستقل حدیث «مستدرکات» است. 
 
4- مستدرکات 
مستدرکات جمع مستدرک است و آن یادآوری احادیثی است که مؤلف کتابی بر حسب شرایطش آنها را از دست داده و در کتابش نیاورده است مانند مستدرک حاکم[94] نیشابوری، وی در این کتاب که (8864) هشت هزار و هشتصد و شصت و چهار حدیث است به جمع‌آروی سه نوع حدیث به شرح زیر پرداخته است: 
1- احادیثی که مطابق با همان شرایط بخاری و مسلم صحیح بوده با این حال در آن دو کتاب صحیح نیامده‌اند. 
2- روایاتی که بر طبق شرایط یکی از این دو محدث یعنی بخاری و مسلم صحیح بوده و در صحیحین نیامده‌اند. 
3- روایاتی که به تشخیص حاکم صحیح بوده گرچه واحد هیچ یک از شرایط بخاری و مسلم نبوده است. 
روش حاکم در همان کتاب به این صورت است که پس از نقل هر حدیثی به نوع آن طبق توضیح فوق اشاره می‌کند مثلاًَ می‌گوید: «این حدیث واجد شرط بخاری و مسلم است و آنان این حدیث را نیاورده‌اند». شمس‌الدین[95] ذهبی حاکم در تألیف این مستدرک متساهل و کم‌توجه[96] شمرده و او را نیز متمایل به اهل تشیع دانسته و دکتر صبحی صالح نیز روش حاکم را نقد کرده و گفته حاکم صحیح بودن احادیثی را بر شیخین لازم دانسته که به هیچ‌وجه لازم نیست آنها را صحیح بدانند زیرا راویان آنها ضعف‌هایی دارند و بر اکثر احادیثی که حاکم یادآور شده[97] نقد‌هایی وارد است.
 
5- مستخرجات 
پنجمین بخش از کتاب‌های غیر مستقل کتاب‌های مستخرجات است، و مستخرجات جمع مستخرج بوده، و آن عبارت از کتابی است که در آن مؤلف احادیث یک کتاب حدیث را به غیر اسناد صاحب آن کتاب بلکه با سندی که خود فراهم نموده است روایت کند و معلوم است که در طبقات بالا (صحابی‌ها یا تابعین) این دو طریق[98] (طریق اصلی و طریق مستخرج) به هم پیوند می‌خورند. 
تألیف مستخرجات فواید زیادی دارد، از جمله تقویت سند احادیث با توجه به طرق متعاضد، و کم شدن واسطه‌های روایت با توجه به علو اسناد مستخرج و ترمیم سندهای مقطوع و معلق و مرسل به سندهای متصل و اشتمال احادیث کتاب‌های مستخرج بر نکات اضافه و جدید، زیرا مؤلف کتاب مستخرج ملزم نیست که احادیث را با همان عبارات موجود در کتب اصلی بیاورد. 
محور اصلی مستخرجات صحیحین و کتاب‌های سنن و تعداد آنها زیاد است و مهمترین آنها عبارتند از: 
الف- نسبت به صحیح بخاری، مستخرج ابوبکر[99] اسماعیلی جرجانی (م ـ 371) و مستخرج ابوبکر برقانی (م ـ 425) و مستخرج ابوبکر بن مردویه (م ـ 416) و مستخرج ابواحمد غطریقی (م ـ 377) و مستخرج ابن ابی‌ذهل هروی (م ـ 378). 
ب- نسبت به صحیح مسلم، مستخرج ابوعوانه[100] اسفرائینی (م ـ 316) و مستخرج محمدبن رجاء نیشابوری (م ـ 286) و مستخرج محمدبن عبدالله جوزقی نیشابوری (م ـ 388) و مستخرج احمدبن سلمه نیشابوری (م ـ 286). 
ج- نسبت به صحیحین، مستخرج محمدبن یعقوب شیبانی معروف به ابن الاحزم (م ـ 344) و مستخرج ابوذر هروی (م ـ 434) و مستخرج ابومحمد بغدادی معروف به خلال (م ـ 439) و مستخرج ابونعیم اصفهانی (م ـ 430). 
د- نسبت به سایر کتب ـ مستخرج محمدبن عبدالملک بن‌امین نسبت به سنن ابوداود، و مستخرج ابونعیم نسبت به کتاب توحید ابن خزیمه و مستخرج ابوعلی طوسی بر سنن ترمذی. 
 
6- کتب اطراف 
ششمین بخش از کتاب‌های غیر مستقل، کتاب‌های اطراف است، که مؤلف در آن کتاب‌ها به ذکر جزئی از حدیث که بر بقیه دلالت دارد، اکتفا کرده است و طرف و اسناد آن حدیث به نقل از ماخذی که حدیث در آن وجود دارد بیان نموده است و کتاب‌های اطراف حکم فهرست راهنما یا فرهنگ حدیث را دارند و دو فایدة بسیار مهم دارند اول اینکه آگاهی بر اساتید حدیث‌ها را آسان می‌کنند زیرا تمام طرف در یک جا فراهم آمده است دوم اینکه نشان می‌دهند از صاحبان منابع و مجموعه‌های حدیثی چه کسانی آن حدیث را نقل کرده‌اند و در چه بابی از کتاب‌های خود آورده‌اند. 
مهمترین کتاب‌های اطراف به ترتیب تاریخ تألیف آنها عبارتند از: 
1- اطراف الصحیحین، تألیف ابراهیم‌بن محمدبن[101] عبید دمشقی (م ـ 400). 
2- اطراف الصحیحین، تألیف ابومحمد خلف‌بن[102] محمد واسطی (م ـ 401). 
3- اطراف الصحیحین، تألیف ابونعیم[103] اصفهانی (م ـ 430). 
4- اطراف الکتب[104] السته، تألیف محمدبن طاهر مقدسی (م ـ 507). 
5- اطراف السنن الاربعه، تألیف ابوالقاسم علی‌بن حسن معروف به ابن عساکر (م ـ 571). 
6- تحفه الاشراف بمعرفه الاطراف، تألیف یوسف بن عبدالرحمن مزی[105] (م ـ 742). 
7- اتحاف المهره باطراف العشره[106]، تألیف ابن حجر عسقلانی (م ـ 852). 
8- اطراف المسانید العشره، تألیف احمدبن ابی‌بکر بوصیری، (م ـ 840). 
9- موسوعه اطراف الحدیث النبوی الشریف در یازده جلد تألیف و تنظیم و تحریر دانشمندان معاصر (محمد سعید بسیونی زغلول و دکتر عبدالغفار و سلیمان عبدالغفار بنداری). 
 
7- کتب تخریج 
هفتمین بخش از کتاب‌های غیر مستقل، کتاب‌های تخریج است، بسیاری از مؤلفان در تألیفات خود به عنوان استشهاد یا استدلال احادیثی را ذکر کرده‌اند و چون مرجع و مأخذ و اسناد آنها را بیان نکرده‌اند به همین جهت وضعیت آن احادیث از حیث صحت و حسن و ضعف معلوم نیست و مؤلفین کتب تخریج به منبع‌شناسی اینگونه روایات پرداخته و وضعیت آنها را معلوم کرده‌اند، بسیاری از مؤلفین به تألیف کتب تخریج اقدام نموده‌اند، و کوشاترین آنان[107] جمال‌الدین ابومحمد سبکی و زین‌الدین[108] عراقی بوده‌اند، زین‌الدین کتابی را با عنوان «المغنی عن حمل الاسفاد فی الاسفار[109] فی تخریج ما فی الاحیاء من الاخبار» تألیف و در آن احادیث موجود در احیاء علوم‌الدین غزالی را تخریج کرد و سپس توضیح داده است که چه کسی آن حدیث را در کتاب خود آورده و کدام صحابی آن را روایت کرده است و بعد بیان می‌کند که آن حدیث صحیح است یا حسن یا ضعیف این اثر مهم اخیراً همراه کتاب احیاء علوم‌الدین به چاپ رسیده است. 
از موارد مهم کتب تخریج، تعیین وضعیت روایاتی است که به صورت پند و مثل در بین مردم رایج گشته‌اند و شهرت و معروفیت یافته‌اند و چون در میان آن روایات صحیح و سقیم به هم آمیخته‌اند عده‌ای از محدثان، با تألیف کتبی به تحقیق در منابع آن روایات و ارزش و اعتبار آنها پرداخته‌اند و معروف‌ترین این نوع کتاب‌های تخریج کتاب‌های زیر می‌باشند: 
1- المقاصد الحسنه[110] فی بیان کثیر من الاحادیث المشتهره علی الالسنه» تألیف شمس‌الدین محمدبن عبدالرحمن سخاوی (م ـ 902) مؤلف در این کتاب به ریشه‌یابی روایت‌های مشهور پرداخته و با عبارت «لااصل له و لااعرفه» اصل و منشأ بسیاری از آنها زیر سؤال برده است، و این کتاب به وسیله یکی از شاگردان سخاوی، عبدالرحمن بن الدبیع شیبانی تلخیص و تکمیل گردیده، بنام «تمییز الطیب من الخبیث فیما یدور[111] علی الالسنه من الحدیث» و اسماعیل‌بن محمد عجلونی (م ـ 1162) پس از تلخیص کتاب مقاصد سخاوی و نقل گزیده‌ای از مطالب آن، مطالب و احادیث فراوانی به نقل از کتب دیگر به آن ضمیمه نمود و آن را «کشف الخفاء و مُزیل الالتباس عما اشتهر من الاحادیث علی ألسنه الناس» نامید. 
2- «تسهیل السبل الی کشف الالتباس، عما اشتهر من الاحادیث علی السنه الناس» تألیف عزالدین محمدبن احمد خلیلی (م ـ 1057). 
 
8- کتب معاجم 
هشتمین بخش از کتاب‌های غیرمستقل، کتب معاجم است. معاجم جمع مُعجم که عبارت از کتابی است که احادیث آن بر حسب ترتیب صحابی‌ها یا شهرها یا اساتید یا بر اساس تاریخ وفات اساتید و همچنین بر مبنای فضیلت و تقدم و تأخر آنان در دانش و پرهیزگاری طبقه‌بندی شده و تنظیم شده باشند، معجم‌ها غالباً به ترتیب حروف الفبا هم تنظیم شده‌اند، به این صورت که مؤلف در میان اساتید خود اول از احادیث (ابان) و بعد (ابراهیم) و ... به همین ترتیب پیش می‌رود، معروف‌ترین معجم‌نویسان عبارتند از ابوالقاسم سلیمان‌ بن احمد[112] طبرانی (م ـ 360) و ابوعبدالله محمدبن[113] احمد ذهبی (م ـ 748) و ابن جمیع و ابن قانع و ابوبکر احمدبن ابراهیم اسماعیلی. 
سلیمان‌بن احمد طبرانی دارای سه معجم حدیثی است که به معجم‌های «صغیر و متوسط و کبیر»[114] موسوم می‌باشند، و همان‌گونه که از مطالعة آنها پیداست «معجم صغیر و معجم متوسط» بر اساس نام استادانش و «معجم کبیر» به ترتیب نام صحابی‌ها طبقه‌بندی و تنظیم گردیده است، و این کتب در بردارنده‌ی (25000)* بیست و پنج هزار حدیث و در قرن هشتم توسط امیر علاءالدین علی بن بلبان[115] (م ـ 731) با ترتیب جدیدی بازنویسی گردیده است. 
 
9- اجزاء 
نهمین بخش از نوشته‌های غیر مستقل اجزاء است. اجزاء جمع جزء که به چندین معنی به کار برده می‌شود: 
1- مجموعه‌ای از احادیث که تنها از یک تن نقل شده باشد، خواه آن شخص از طبقة صحابی‌ها باشد[116] یا از طبقة بعدی مانند «جزء حدیث ابوبکر صدیق رضی الله عنه » و «جزء حدیث مالک» به این معنی هر یک از مسندهای صحابی‌ها یک جزء به شمار می‌آید. 
2- مجموعه احادیثی که عموماً[117] متعلق به موضوع واحدی باشند مانند جزء فضایل القرآن امام شافعی (م ـ 204) و جزء جهاد و زهد عبدالله بن مبارک (م ـ 181). 
3- نوشته‌ای که به بررسی اسناد یک حدیث بپردازد مانند جزء «اختیار الاولی فی حدیث اختصام الملأ الاعلی» تألیف ابن رجب حنبلی. 
4- (اربعینات) در حدیث که طبق توضیح کشف الظنون تعدادشان از پنجاه بیشتر است و این اربعین‌نویسی نیز که از روزگاران پیشین رایج گردیده است، شکلی از جزءنویسی است و کاتب چلبی[118] در کتاب کشف‌ الظنون، در توضیح «اربعین نووی» نوشته است: «برخی از علما در اصول دین چهل حدیث گرد آورده و شرح نموده‌اند و برخی در فروع دین و جمعی در جهاد و بعضی در زهد و پاره‌ای در ادب و دسته‌ای در خطب «اربعین» نوشته‌اند. 
اربعین‌نویسی[119] به استناد حدیثی است که از پیامبر صلی الله علیه و سلم نقل گردیده است. «من حفظ علی امّتی اربعین[120] حدیثا مما یحتاجون فی امر دینهم، بعثه الله یوم القیامة فقیها عالماً» که نووی صاحب شرح مسلم فرموده به اتفاق تمام حفاظ حدیث مزبور گرچه به طرق زیادی نقل شده ولی کلاً ضعیف[121] هستند ولی علما متفق هستند که در فضایل اعمال عمل به حدیث ضعیف رواست، و صاحب مشکوه نیز از ابن حنبل امام و محدث بزرگ و دارای مسند معروف، نقل کرده که حدیث اربعین هر چند در بین مردم مشهور است ولی سند صحیحی ندارد. 
 
10- کتب موضوعات 
دهمین بخش از کتاب‌های غیرمستقل کتب موضوعات است و موضوعات جمع موضوع به معنی جعلی و ساختگی است و محدثین برای جدا کردن احادیث صحیح و اصلی و شناسایی و استخراج احادیث جعلی و ساختگی کتاب‌های را تألیف کرده‌اند که «کتب موضوعات» نامیده می‌شوند و در طی قرون و اعصار نزدیک به چهل کتاب در نشان دادن احادیث جعلی و ساختگی و طبقه‌بندی آن روایت‌ها تألیف شده‌اند که مهمترین آنها عبارتند از: 
1- نخستین کتابی که در این زمینه تألیف گردیده «الموضوعات» تألیف ابوسعید محمدبن علی‌بن[122] عمر النقاش الحنبلی (م ـ 414) و ذهبی در میزان الاعتدال[123] و ابن حجر در کتاب‌های «تهذیب التهذیب و لسان المیزان» مطالب زیادی را از آن نقل کرده‌اند. 
2- «تذکره الموضوعات» تألیف ابوالفضل محمدبن طاهر مقدسی[124] (م ـ 507) مؤلف در این کتاب روایت‌ها را به ترتیب حروف الفبا تنظیم کرده تا پیدا کرده احادیث جعلی و موضوع آسان گردد و بعد از نوشتن هر روایتی دیدگاه علمای متخصص رجال‌شناسی را در طعن و جرح راویان بدنام آن روایت بیان کرده است. 
3- کتاب «الاباطیل والمناکیر و الصحاح و المشاهیر»[125] تألیف حسن‌بن ابراهیم جوزقی (م ـ 543) و ذهبی دربارة آن گفته است: «جوزقی (یا جوزکانی) در این کتاب هر حدیثی را که معارض با روایت صحیحی دیده به عنوان حدیث موضوع و مجعول[126] از آن نام برده است. 
4- «الموضوعات[127] الکبری» یا «الموضوعات من الاحادیث المرفوعات» تألیف ابوالفرج عبدالرحمن بن علی‌بن[128] جوزی (م ـ 597) این کتاب که بیشتر مطالب آن از کتاب «الاباطیل و ...» اخذ شده است معروف‌ترین کتاب در زمینة احادیث موضوعه و جعلی است، اما به علت اینکه چند نمونه از روایت‌های صحاح سته و مسند احمدبن حنبل را نیز جزء احادیث موضوعه به شمار آورده است، اعتراض جمعی از محدثین و کارشناسان امور احادیث را علیه خود برانگیخته است از جمله ذهبی دربارة او گفته است: «ابن جوزی بسیاری از احادیث حسن یاقوی را در کتاب موضوعات خود آورده است».[129] 
و ابن حجر عسقلانی نیز بعد از تأیید جعلی بودن اکثر روایاتی که او در کتاب موضوعات خود آورده است، شخصیت ابن جوزی را با شخصیت حاکم نیشابوری مقایسه کرده و هر دو را به تساهل و مسامحه متهم ساخته است[130] با این تفاوت که حاکم بسیاری از روایات غیر صحیح را صحیح پنداشته و ابن جوزی به عکس وی در مورد بسیاری از روایات صحیح یا حسن حکم به جعل آنها کرده است، و ابن حجر کتابی[131] را به نام «القول المسدد فی الذب عن مسند الامام احمد» در دفاع از بیست و چهار حدیثی که ابن جوزی آنها را در ردیف موضوعات و جعلیات به شمار آورده و یکی از آن روایات در صحیح مسلم نیز وارد شده، تألیف نموده است. همچنین شیخ سیوطی[132] کتابی را به نام: «القول الحسن فی الذب[133] عن السنن» در دفاع از یکصد و بیست و چند حدیثی که ابن جوزی آنها را در شمار موضوعات آورده است تألیف نموده است. 
5- «الباعث علی الخلاص[134] من حوادث القصاص» تألیف زین‌الدین عبدالرحیم عراقی (م ـ 806) و سیوطی این کتاب را اختصار کرده و آن را «تحذیر الخواص من اکاذیب القصاص» نامیده و در مصر اخیراً به چاپ رسیده است. 
6- اللألی المصنوعه[135] فی الاحادیث الموضوعه» تألیف جلال‌الدین سیوطی (م ـ 911) این کتاب اختصار کتاب موضوعات ابن جوزی که انتقادات وارد بر اصل را در برندارد. 
سیوطی در این کتاب سند روایات را حذف نموده و به جای آن نظرات کارشناسان حدیث از جمله ابن جوزی و عسقلانی را نسبت به روایات انتخابی ضمیمه کرده است، در جوامع اسلامی غالباً از این کتاب استقبال به عمل آمده[136] و مکرر چاپ شده است. 
7- «تنزیه الشریعه[137] المرفوعه عن الاخبار الشنیعه الموضوعه» تألیف ابوالحسن علی‌بن محمد کتانی (م ـ 963)این را می‌توان مستدرکی بر کتاب (اللألی المصنوعه) سیوطی به شمار آورد و در باب موضوعات جامع‌ترین کتاب‌ها[138] است. 
8- «تذکره الموضوعات» تألیف جمال‌الدین فتنی ملقب به ملک المحدثین (م ـ 986). 
9- «الفواید المجموعه[139] فی الاحادیث الموضوعه» تألیف محمدبن[140] علی شوکانی (م ـ 1250) به اعتقاد برخی از کارشناسان حدیث، شوکانی در این کتاب به تقلید از ابن جوزی، بسیاری از احادیث صحیح و حسن را در شمار احادیث موضوعه ذکر کرده، و سید عبدالحی با تألیف کتاب «ظفر الامانی» به نقد کار شوکانی مبادرت نموده است (اصول الحدیث، علومه و مصطلحه، محمد عجاج، ص 438). 
10- «تحذیر المسلمین من الاحادیث الموضوعه علی سید المرسلین» تألیف محمد بشیر ظافرایی عبدالله مالکی ازهری. 
11- کتاب‌های «الموضوعات الکبری» و «الموضوعات الصغری» یا «المصنوع» تألیف ملاعلی قاری. 

زيرنويسها:
[1]- تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج 3، ص 779 و 780 و کشف الظنون، ج 2، حاجی خلیفه، ص 1679. 
[2]- همان. 
[3]- اسماء المؤلفین، کشف الظنون، ج 6، ص 44 و 45. 
[4]- ایضاح المکنون فی الذیل علی کشف الظنون، اسماعیل باشا، ص 32. 
[5]- کشف الظنون، ج 2، کاتب چلبی ضمن شرح معجم‌ها نوشته: «امیر علاءالدین علی بن بلبلان (م ـ 731) معجم کبیر را به شیوه زیبایی مرتب کرده است. 
[6]- همان. 
[7]- کشف الظنون، ج 2، ص 1007. 
[8]- هدیة العارفین، اسماعیل باشا، ج 6، ص 59. 
[9]- همان. 
[10]- هدیة العارفین، ج 5، ص 68. 
[11]- علم الحدیث، ص 61. 
[12]- همان. 
[13]- علم فهرست الحدیث، ص 17. 
[14]- علم فهرست الحدیث، ص 17. 
[15]- کشف الظنون، کاتب چلبی، حاج خلیفه، ج 2، ص 1907. 
[16]- همان. 
[17]- همان. 
[18]- همان. 
[19]- همان. 
[20]- همان. 
[21]- همان. 
[22]- همان. 
[23]- همان. 
[24]- کشف الظنون، کاتب چلبی، حاج خلیفه، ج 1، ص 545 و 546 تا 554. 
[25]- همان. 
[26]- همان. 
[27]- همان. 
[28]- همان. 
[29]- کشف الظنون، کاتب چلبی، حاج خلیفه، ج 1، ص 557 و 558. 
[30]- همان. 
[31]- همان. 
[32]- همان. 
[33]- همان. 
[34]- کشف الظنون، ج 2، ص 1004. 
[35]- همان. 
[36]- همان. 
[37]- همان. 
[38]- همان. 
[39]- کشف الظنون، ج 1، ص 559. 
[40]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 559. 
[41]- همان. 
[42]- همان. 
[43]- کشف الظنون، حاج خلیفه، ج 2، ص 1006. 
[44]- همان. 
[45]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 2، ص 1004. 
[46]- همان.
[47]- همان.
[48]- همان. 
[49]- علوم الحدیث و مصطلحه، صبحی صالح، ص 305 و ذیل آن به نقل از توضیح الافکار، محمدبن اسماعیل، ص 260. 
[50]- همان. 
[51]- همان. 
[52]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 2، ص 1495 و 1988. 
[53]- همان. 
[54]- همان. 
[55]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 345. 
[56]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 2، (1698 تا 1702). 
[57]- همان. 
[58]- همان. 
[59]- همان. 
[60]- همان. 
[61]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 2، ص 1698. 
[62]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 536 و 537 و البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج 13، ص 59 و 60. 
[63]- همان. 
[64]- همان. 
[65]- همان. 
[66]- کشف الظنون، حاج خلیفه، ج 1، ص 573 و البدایه و النهایه، ابن کثیر، ج 13، ص 31 و 32 دارای ششصد تألیف بود و با دست خود دویست جلد را نوشته است. 
[67]- البدایه و النهایه، ج 13، ص 361. 
[68]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 573 و 597. 
[69]- همان. 
[70]- همان. 
[71]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 597. 
[72]- همان. 
[73]- کشف الظنون، حاج خلیفه، ج 1، ص 560 و 561 و ص 597 و 598 توجه شماره احادیث آن کتاب (10031) فقط در تاریخ عمومی حدیث دیده می‌شود. 
[74]- همان. 
[75]- همان. 
[76]- همان. 
[77]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 2، ص 1007. 
[78]- همان. 
[79]- کشف الظنون، حاج خلیفه، ج 1، ص 20. 
[80]- همان. 
[81]- کشف الظنون، ج 2، ص 1164. 
[82]- البدایه و النهایه، ابن‌کثیر، ج 3، ص 198 و هدیة العارفین، اسماعیل باشا، ج 5، ص 570 و تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج 4، ص 149. 
[83]- همان. 
[84]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 158. 
[85]- هدیة العارفین، اسماعیل باشا، ج 5، ص 562 همین مرجع او را و پسرش را ابوذرعه از دانشمندان بزرگ کُرد به شمار آورده است. 
[86]- همان. 
[87]- همان.
[88]- کشف الظنون، ج 1، ص 254. 
[89]- ایضاح المکنون، اسماعیل باشا، ج 4، ص 566.
[90]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 6. 
[91]- همان. 
[92]- کشف الظنون، حاج خلیفه، ج 2، ص 1714. 
[93]- همان. 
[94]- کشف الظنون، ج 2، ص 1672 بعد از توصیف مؤلف و کتابش نوشته «قال السمعانی و کان فیه تشیع» و عدد روایت‌ها تنها در تاریخ حدیث فارسی دیده می‌شود. 
[95]- اختصار علوم‌الحدیث، ابن کثیر، ص 26 و تدریب الراوی، سیوطی، ص 140 به نقل علوم الحدیث و مصطلحه، صبحی صالح، ص 307. 
[96]- همان. 
[97]- همان. 
[98]- تدریب الراوی، سیوطی، ص 33 به نقل صبحی، ص 308. 
[99]- اختصار علوم الحدیث، ابن کثیر، ص 27 و علوم الحدیث و مصطلحه، صبحی صالح، ص 308 و کشف الظنون، ج 2، ص 1671. 
[100]- همان. 
[101]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 116 و 117. 
[102]- همان. 
[103]- همان. 
[104]- همان. 
[105]- همان. 
[106]- کشف الظنون، حاج خلیفه، ج 1، ص 7. 
[107]- کشف‌ الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 24 «احیاء العلوم» زین‌الدین بن حسین عراقی دو کتاب را (یکی بزرگ و دیگری کوچک) در این مورد نوشت و کتاب کوچکش با همان عنوان «المغنی عن حمل ...» به وسیله شاگردش ابن حجر عسقلانی تکمیل گردید. 
[108]- همان. 
[109]- همان. 
[110]- کشف الظنون، ج 2، ص 1779 و 1780. 
[111]- همان. 
[112]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 2، ص 1737 و 1736. 
[113]- همان. 
[114]- همان. 
*- توجه: آمار احادیث (25000) نیز در همین مرجع است. 
[115]- همان. 
[116]- علوم الحدیث و مصطلحه، صبحی صالح، ص 308. 
[117]- همان. 
[118]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 52 و 59 توجه روایت از نووی و مشکوة در علم الحدیث، ص 145 دیده می‌شود. 
[119]- همان. 
[120]- همان. 
[121]- همان. 
[122]- هدیة العارفین، اسماعیل باشا، ج 6، ص 62. 
[123]- کشف الظنون، ج 2، ص 1917 و ابن حجر، میزان الاعتدال مختصر نموده، لسان المیزان نامیده است. 
[124]- تذکرة الحفاظ، ذهبی، ص 1442. 
[125]- تذکرة الحفاظ، ذهبی، ج 4، ص 1308. 
[126]- همان. 
[127]- کشف الظنون، ج 2، ص 1906. 
[128]- همان. 
[129]- تدریب الراوی، سیوطی، ج 1، ص 236. 
[130]- همان. 
[131]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 2، ص 1263 و 1265. 
[132]- همان. 
[133]- همان. 
[134]- کشف الظنون، حاج خلیفه، ج 1، ص 218 و 355. 
[135]- کشف الظنون، ج 2، ص 1534. 
[136]- همان. 
[137]- کشف الظنون، کاتب چلبی، ج 1، ص 494. 
[138]- همان. 
[139]- هدیة العارفین، اسماعیل باشا، ج 6، ص 265 و 266، شوکان یکی از روستاهای قبایل حولان در فاصله یک روز راه از شهر صنعا است، او دارای بیش از نود و شش تألیف بوده که ارشاد الفحول و نیل الاوطار از مشهورترین آنهاست. 
[140]- همان. 

به نقل از: تاریخ حدیث و ضبط و ثبت احادیث، تألیف : استاد فاضل حاج ملاعبدالله احمدیان
 



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قيل للحسن رحمه الله: إن ناساً يقولون: من قال لا إله إلا الله دخل الجنة، فقال: «من قال لا إله إلا الله فأدى حقها وفرضها دخل الجنة». "جامع العلوم والحكم " (ص : 224). به امام حسن بصری رحمه الله گفته شد: بعضی از مردم می گویند که هرکس بگوید " لا إله إلا الله " وارد بهشت می شود، ایشان فرمودند: « (آری) هرکس بگوید " لا إله إلا الله " بشرطیکه حق آنرا اداء کند و فرضش را بجای آورد داخل بهشت خواهد شد».

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 6374
دیروز : 3293
بازدید کل: 8241719

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010