Untitled Document
 
 
 
  2024 Sep 08

----

04/03/1446

----

18 شهريور 1403

 

تبلیغات

حدیث

 

 پيامبر صلى الله عليه و سلم فرمودند: " لا طاعة لمخلوق في معصية الخالق" (روايت أحمد)، يعنى: "اطاعت هيچ مخلوقى در معصيت خداوند قابل قبول نيست".

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

اجتماعی>خانواده>خانواده > تربيت ايماني كودكان... چرا؟

شماره مقاله : 10827              تعداد مشاهده : 627             تاریخ افزودن مقاله : 27/6/1390

تربیت ایمانی کودکان. ..... چرا؟

بسم الله، والحمد لله، والصلاة والسلام على سيدنا رسول الله، وعلى آله وصحبه ومن اهتدى بهداه.. وبعد:
بدون شک جنگی که اکنون امّت با آن مواجه است، به جنگی تمام عیارعلیه اصول ثابت ولایتغیر اسلام تبدیل شده است که اصل دین را هدف ضربه ی خود قرار داده و مقابله با این هجوم خرد کننده ، ممکن نیست مگر با داشتن عقیده ای واضح و آشکار و راسخ و ایمانی ثابت وقوی.
کسی که نگاهی به تاریخ بیندازد، به خوبی متوجه می شود که، ارتباط مستقیمی بین سلامت دین وعقیده و پیروزی و سربلندی وجود دارد. یعنی زمانی که امّت بر باورهای خود محکم بوده و به آنها اهمّیت داده و از آن حفاظت نموده وگرامیشان داشته است، بر جهانیان بر تری یافته و کفه ی ترازوی (عزتش) بالاتر از همه قرار گرفته و هر گاه در بین امّت، سخنان باطل و شطحات وبدعت ها و گمراهی رواج یافته، دچار شکست و رنج های گوناگون شده است.
ما در این مقاله از اهمیت تربیت ایمانی نونهالانمان سخن می گوییم، تربیتی که با آن، دینشان را از شبهات گمراه کننده حفظ نماییم و آنان را برای دفاع از آن آماده کنیم. با اینکه اصل این نوشته درباره ی کودکان است، امّا روی سخن ما تنها با پدری نیست که می خواهد فرزندش را تربیت نماید، یا با مادری نیست که روی پرورش آنها کار می کند بلکه روی سخن ما هر پیش نماز(شیخ) مسجدی است که می خواهد شنوندگان خود را بر ایمان تربیت نماید، و هر معلّمی است که در مدرسه با دانش آموزانش سخن می گوید و هر داعی دینی است که مردم را به سوی خداوند فرا می خواند..... به همه آنان عرض می کنیم و می گوییم : اول عقیده، اوّل عقیده . 

چرا کوچکترها؟ 
به چند دلیل مهم ، ما درلزوم تربیت ایمانی و عقیدتی بر کودکان تأکید کرده ایم ، که از جمله آنها دلایل زیر را می توان نام برد:
دلیل اول: کودکان ، امید فردای ما و همان نسلی هستند که باید حامل پرچم (لا اله الّا الله محمّد رسول الله) باشند. و اگر ما آنان را برای این کار آماده کنیم، پرچم دین را بلند و آن را یاری خواهند کرد و اگر به آنان بی اعتنایی کنیم، آن راضایع کرده و از کف می دهند. همانطورکه بعضی از داعیان گفته اند:" اگر ما خود عیب عمل به احکام دین را داریم، بیایید لا اقل کودکان خود را برای به عمل به آن آماده کنیم."
دوّم : چون کودکی به دلیل وجود آمادگی فطری برای قبول عقیده و باور صحیح ، سنگ بنای تکوین و شکل گیری عقیده وایمان و قبول ارزشها و باید و نباید ها است و بنا به فرموده ی پیامبر صلی الله علیه وسلّم که حضرت ابو هریره رضی الله عنه ان را روایت کرده:"كل مولود يولد على الفطرة فأبواه يهودانه أو ينصرانه أو يمجسانه"، ثم قرأ أبو هريرة: "فطرت الله التي فطر الناس عليها"( هر فرزندی بر فطرت سلیم الهی متولّد می شود، و این پدر و مادر هستند که(سرشت او را تغییر داده) او را به یهودی، مسیحی یا زرتشتی(مجوسی) تبدیل میکنند.) سپس حضرت ابوهریره این آیه را تلاوت فرمود: ("فطرت الله التي فطر الناس عليها")
دلیل سوّم: ارزشها، اصول و عقایدی را که کودک ، در دوران کودکیش یاد می گیرد در ذهن او رسوخ کرده ، برای بقیه عمر، پابرجا می ماند و تغییر و تبدیل آن بسیار مشکل خواهد بود.
چهارم: رابطه محکم بین عقیده وباور درست و اخلاق والا ، و عقیده ی باطل و اخلاق فاسد، و اثر عظیمی که عقیده بر شخصیّت انسان دارد.

اهمّیت دادن پیامبر صلی الله علیه وسلم به کودکان: 
از بزرگترین دلایل اهمیت دادن به کودکان در سنین رشد ، این است که می بینم که پیامبر صلی الله علیه وسلم همان طور که به بزرگترها اهمیت می دادند، به کودکان توجه واعتنای بسیار زیادی داشتند، که شاید این مهم به دلیل یادآوری کمتر ، یا راهنمایی و تألیفات کمتر در این زمینه، از دید بعضی پنهان مانده باشد. 
نکته عجیبی در این باره درمصنّف عبدالرزاق وجود دارد که از حضرت علی رضی الله عنه روایت شده که فرمودند:" من شاهد بودم : وقتی که رسول الله با نصارای(مسیحیان) بنی تغلب صلح می کرد، شرط فرمود که نباید فرزندان خود را مسیحی کنند، و اگر اینکار را بکنند، پیش پیامبر صلی الله علیه وسلم، پیمان شکن به حساب خواهند آمد. " سپس علی رضی الله عنه ادامه داد، اگر فراغت یابم با آنها خواهم جنگید."
در همان کتاب(مصنف) آمده است که:مردانی از تغلب به حضور عمر رضی الله عنه آمدند،عمر رضی الله عنه گفت: شما در جاهلیت سهمی داشتید، حال اسلام بیاورید تا به عنوان مسلمان(در اسلام نیز) سهمی به شما بدهیم. ( به نظر می رسید که اسلام را قبول نکردند) ، حضرت عمر نیز با دو شرط با آنان مصالحه نمود. اول اینکه مبلغ جزیه آنان را دو برابر کند. و دوّم اینکه فرزندان خود را مسیحی نکنند. امام مجاهد رحمه الله نوکری مسیحی داشت و به او می فرمود: ای جریر! مسلمان شو سپس گفت که این سخنی بود که صحابه رضی الله عنهم به نوکران مسیحی خود می گفتند. 
در حدیث صحیح در بخاری شریف آمده است که حضرت انس (رضی الله عنه ) می فرماید:" فرزند یک یهودی که خدمت پیامبر صلی الله علیه وسلّم را انجام می داد، مریض شد پیامبر صلّی الله علیه وسلم به عیادتش رفته نزدیک سرش نشست و به او فرمود اسلام بیاور، پسرک نگاهی به پدرش که آنجا بود، انداخت، پدرش گفت سخن ابوالقاسم را اطاعت کن، و آن پسر مسلمان شد. سپس پیامبر صلّی الله علیه وسلم (باخوشحالی ) در حالی از آنجا خارج شد که می فرمود: الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنْقَذَهُ مِنْ النَّارِ(تمام سپاس و ستایش از آن خدایی است که او را از آتش دوزخ نجات داد)(بخاری شریف)
در روایت دیگری چنین آمده: پیامبر(صلی الله علیه وسلم) به او گفت: شهادت بده که خدایی جز الله نیست و من (محمد) فرستاده الله هستم! پسرک نگاهی به سوی پدرش انداخت، پدر ساکت بود،او هم چیزی نگفت، برای بار دوم و سوّم هم همین اتفاق افتاد تا اینکه بار سوّم پدرش گفت:آنچه به تو می گوید، انجام بده او نیز همان کرد(یعنی شهادتین را جاری نمود) وفات یافت، یهودیان خواستند او را تشییع جنازه وتکفین کنند امّا پیامبر فرمود: ما از شما به او نزدیکتریم سپس پیامبر(صلوات الله وسلامه علیه) او را شسته و کفن کرد و خوشبو نمود و بر او نماز خواند.
رسول خدا صلی الله علیه وسلم به ایمان کودکان کوچک مانند ایمان بزرگان اهمیت می داد و همزمان با دعوت ابوبکر به اسلام ، علی را نیز که هفت یا ده ساله بود، به اسلام دعوت کرد ، و همانطور که با طفیل بن عمرو الدوسی سخن گفته و او را به اسلام دعوت می داد ، ابوقرصافه ی چوپان کم سن وسال را نیز از یاد نمی برد... در این باره ابوقرصافه رضی الله عنه می گوید: ابتدای اسلام آوردن من اینگونه بود که، یتیمی بودم زیر دستان مادرو خاله ام ، وبیشتر پیش خاله ام می رفتم وچوپانی گوسفندانم را به عهده داشتم خاله ام بارها به من می گفت: پسرم به این مرد نزدیک نشو که فریبت می دهد و گمراهت می کند.... روز اول آمدم و به سخنان پیامبر صلی الله علیه وسلم گوش کردم و سپس برگشتم امّا شیری در پستان گوسفندانم نبود خاله ام گفت: چرا شیرگوسفندانت خشکیده؟
گفتم: نمی دانم روز دوّم هم همان کار را تکرار کردم... روز سوّم همینطور به پیامبر صلی الله علیه وسلم گوش می دادم تا اینکه مسلمان شدم و با حضرت بیعت کردم و با او دست دادم .... و از ماجرای خاله و گوسفنادنم پیش حضرت شکوه کردم. فرمودند: گوسفندانت را بیاور پیش من ، آنها را آوردم سپس پیامبر صلی الله علیه وسلّم دستی به پشت و پستانهایشان کشیدند و دعای برکت فرمودند که پشتشان پر از چربی و پستانهایشان پر از شیر شد. وقتی پیش خاله ام برگشتم گفت: پسرم همیشه اینطور چوپانی کن!... گفتم: خاله جان من امروز هم غیر از کاری که روزهای قبل می کردم انجام نداده ام، امّا ماجرایم را برایت تعریف می کنم. پیشامد خود و رفتنم به خدمت رسول الله صلی الله علیه وسلّم را برایش بازگوکردم و برای او از سیرت (زیبا) و شیوه ی سخن گفتن او گفتم. مادر و خاله ام هر دو گفتند: ما را پیش او ببر. بعد من و مادر و خاله ام خدمت رسیدیم ، هردو مسلمان شدند و با رسول الله صلی الله علیه وسلّم بیعت نمودند"(قال الهيثمي رواه الطبراني ورجاله ثقات).
همه ما حدیث مشهور ابن عبّاس را می دانیم که در آن، حضرت صلّی الله علیه وسلّم امور عقیدتی و اصولی ایمانی را به او یاد دادند، این را هم کاملاً می دانیم که ابن عبّاس در زمان وفات رسول خدا صلی الله علیه و سلم تنها سیزده سال داشته اند.... خود ابن عبّاس می فرماید: " یک روز پشت سر رسول خدا (صلّی الله علیه وسلّم) بودم، فرمود: پسرجان! می خواهم به تو سخنانی بیاموزم. تو با الله باش او نیز از تو حفاظت خواهد کرد، ذکر الله را حفاظت کن او را در جلوی خود می یابی . واگر چیزی خواستی از الله بخواه واگر کمکی خواستی باز از الله بخواه و(این حقیقت را) بدان که اگر تمام مردم جمع شوند و بخواهند به تو خیری برسانند نمیتوانند جز آنچه خداوند برایت نوشته(مقدر فرموده) به تو برسانند و اگر بخواهند به تو ضرری برسانند باز هم نخواهند توانست جز آنچه الله برایت مقدر فرموده به تو برسانند، چرا که قلم ها برداشته و صحیفه ها خشک شده اند( کنایه از این است که هر آنچه مقدر باشد ، از نیک وبد به انسان می رسد، نه هر آنچه را مخلوقات بخواهند) رواه أحمد والترمذي قَالَ هَذَا حَدِيثٌ حَسَنٌ صَحِيحٌ.
همچنین حدیث معاذ بن جبل رضی الله عنه را بشنوید که می فرماید:" من وپیامبر صلی الله علیه وسلّم بر الاغی سوار بودیم که من در پشت پیامبر(صلی الله علیه وسلّم) قرار داشتم، فرمودند: ای معاذ آیا می دانی حق خداوند بر بندگانش ، و حق بندگان برخداوند چیست؟ عرض کردم:الله و رسولش بهتر می دانند فرمود:حقّ الله بر بندگان این است که عبادتش را به جای آرند و برایش شریکی قرار ندهند، و حقّ بندگان بر خداوند این است که هر کس را که برای او شریکی قرار نداده،عذاب ندهد. من گفتم: ای رسول خدا آیا این بشارت را به مردم ندهم؟ فرمودند: نه این بشارت را مده، مبادا که تنها به این تکیه کنند.(واز عمل نمودن و در نتیجه رفع درجات محروم بمانند) (متّفق علیه)
هنگامی که خداوند پیامبر صلی الله علیه وسلم را به ابلاغ رسالت به خانواده وقومش امر فرمودند، پیامبر(صلّی الله علیه وسلّم) آنان را جمع کرده وبه آنان خبر دادند که پیامبر خدا هستند و سخنانی ایراد کردند که این جملات نیز در بین آن فرمایشات مبارک بود:"ای فاطمه دختر محمّد! آنچه در توان داری عمل نیک انجام بده، زیرا(در غیراینصورت) من نمی توانم کاری برایت انجام دهم." ... که در آن زمان فاطمة رضی الله عنها کودک کم سنّ وسالی بیش نبودند در بعضی از کتب سیره آمده که هنگام تولّد ایشان، پیامبر صلی الله علیه و سلّم، چهل و یک ساله بوده اند.
امّ سلیم(رضی الله عنها) (مادرانس) به انس رضی الله عنه می گفت ای انس!! بگو لا اله الا الله در حالی که انس هنوز شیرخواره بود. 
ابوهریره رضی الله عنه وقتی بر کودکان گذر می کرد، گاهی به بعضی از آنان می فرمود:" فرزندم، اگر عیسی ابن مریم (علیه السلام) را دیدی سلام ابوهریره را به او برسان.".. واین رفتار فقط به خاطر این بوده است که در سؤال و دانش را بر کودکان بگشاید تا عقیده ی مسلمانان در باره حضرت عیسی علیه السلام را بیاموزند، و بدانند که ایشان طبق فرمایش رسول الله صلی الله علیه وسلّم به عنوان نشانه ای از نشانه های قیامت در آخر الزمان، به زمین نازل شده، تشریف خواهند آورد. مقصود ما از این نوشته بیان اهتمام نبی کریم صلی الله علیه وسلّم و پیشینیان بزرگوار (امّت) به کاشتن تخم ایمان در دل کودکان وچیزهایی بود که ما نیز باید به آنها اهمّیت بدهیم، امّا کیفیّت وچگونگی و راههای رسیدن به این هدف را انشاءالله در مقاله آینده بیان خواهیم کرد.
برای خود و فرزندانمان از الله، توفیق، رشد، هدایت و راستی را مسئلت می نماییم.

مترجم :عبیدالله
سایت خانواده خوشبخت
BlestFamily.Com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

 امیر المؤمنین علی رضی الله عنه به مردمانی که زنانشان را از رفتن به بازار و قاطی شدن با کفار منع نمی‌کردند، اعتراض می‌کرد و گفت: آیا حیا نمی‌کنید و غیرتتان به جوش نمی‌آید؟ به من گزارش شده که زنان شما به بازار می‌روند و با کفار قاطی می‌شوند.(مسند احمد 2/254، 255 احمد شاکر آن را صحیح دانسته‌ است)

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 644
دیروز : 2171
بازدید کل: 8154968

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010