|
|
|
|
قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل». |
|
|
|
تاریخ اسلام>سیره نبوی>پیامبر اکرم صلي الله عليه و سلم > ذکر حجامت آن حضرت
شماره مقاله : 10802 تعداد مشاهده : 351 تاریخ افزودن مقاله : 19/6/1390
|
|
بيان خون گرفتن رسول خدا صلى الله عليه وسلم
محمد بن عبد الله اسدى از سفيان، از حميد، از انس نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم خون گرفت و ابو طيبة از ايشان خون گرفت و پيامبر دستور فرمود دو صاع- معمولا خرما يا جو- به او بپردازند و به مسلمانان دستور داد از ماليات او چيزى بكاهند.
خالد بن خداش و على بن ثابت از وازع، از ابو سلمه، از جابر نقل مىكردند كه مىگفت روز هيجدهم رمضان ابو طيبة را كه خونگير بود ديدم، گفتم: كجا بودى؟ گفت:
پيش رسول خدا بودم و از ايشان خون گرفتم.
مالك بن اسماعيل و سريج بن نعمان و خالد بن خداش از ابو عوانة، از ابو بشر جعفر بن اياس، از سليمان بن قيس، از جابر بن عبد الله نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم ابو طيبة را خواست و او از پيامبر خون گرفت، رسول خدا از او پرسيد: چند صاع خراج مىپردازى؟
گفت: سه صاع، مقرر فرمود يك صاع از خراج او كم شود.
ابو الجوّاب بن احوص بن جوّاب ضبّى و عمار بن زريق از محمد بن عبد الرحمن، از ابو الزبير، از جابر بن عبد الله نقل مىكند ابو طيبة از پيامبر صلى الله عليه وسلم خون گرفت و پيامبر فرمود:
مقدار خراجى كه مىپردازى چه اندازه است؟ گفت: چنين و چنان، پيامبر صلى الله عليه وسلم خراج از او برداشت و او را نهى هم نفرمود.
حجين بن مثنى و عبد العزيز بن ابو سلمة از حميد طويل، از انس بن مالك نقل مىكنند كه گفت ابو طيبه كه برده يكى از انصار بود از پيامبر صلى الله عليه وسلم خون گرفت، پيامبر صلى الله عليه وسلم دو صاع خوراكى به او بخشيد و با خانوادهاش صحبت فرمود كه از ماليات او بكاهند و فرمود:
خون گرفتن از بهترين داروهاى شماست.
همان راوى با همان اسناد از ابن عباس نقل مىكند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم خون گرفت و به ابو طيبه اجرت پرداخت فرمود، و اگر او مرد پليدى مىبود حتما چيزى به او عطا نمىفرمود.
هاشم بن قاسم و شعبة از حكم، از مقسم، از ابن عباس نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم در حال روزه در حياط خانه خود خون گرفتند.
نصر بن باب از داود، از عامر نقل مىكند بردهيى از خاندان بنى بياضة از پيامبر صلى الله عليه وسلم خون گرفت، پيامبر فرمود: چقدر ماليات مىپردازى؟ گفت: اين مقدار، دستور فرمود از خراج او كاسته شود ولى مزد جداگانهيى به او عنايت نفرمود.
همين راوى از حجاج، از حكم، از مقسم از ابن عباس نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم در حال روزه خون گرفت و مدتى ضعف كرد و از اين رو خون گرفتن براى روزهدار مكروه شده است.
عبيدة بن حميد تيمى از عبد الملك بن عمير، از حصين بن عقبة، از سمرة بن جندب نقل مىكند كه مىگفته است در محضر رسول اكرم بودم كه خون گيرى را خواست و او با شاخهاى خون گيرى از آن حضرت خون گرفت و شروع به خراش دادن پوست با لبه تيغ كرد. گويد، در اين هنگام مردى عرب وارد شد و پيامبر را به آن حال ديد و چون نمىدانست خون گيرى چيست ترسيد و گفت: اى رسول خدا چرا اجازه مىدهى كه اين شخص پوست شما را پاره كند. پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود: اين خون گرفتن است. گفت: چه فايدهيى دارد؟ فرمود: بهترين چيزى است كه مردم با آن معالجه مىشوند.
موسى بن داود و ابن لهيعة از عمرو بن شعيب، از پدرش، از جدش نقل مىكنند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم خون گرفت و مزد خونگير را پرداخت فرمود.
يحيى بن اسحاق بجلى از وهب، از ابو طاوس، از پدرش، از ابن عباس نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم خون گرفت و مزد خونگير را بيشتر از اندازه معمولى عنايت كرد.
هاشم بن سعيد بزاز از ابن لهيعه، از موسى بن عقبه، از بشر بن سعيد و زيد بن ثابت نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم در حياط مسجد خون گرفت، اين خبر از طريق محمد بن معاويه نيشابورى هم با همين اسناد نقل شده است.
حسن بن موسى اشيب از ثابت بن يزيد، از هلال بن خباب، از عكرمة، از ابن عباس نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم در ماه حرام به مناسبت يك لقمه كه از گوسپند مسموم آن زن يهودى خيبرى خورده بود خون گرفت، و همواره از اثر آن مسموميت، بيمار گونه بود و شكايت مىفرمود.
نصر بن باب از حجاج، از عطا نقل مىكند رسول خدا صلى الله عليه وسلم در ماه حرام خون گرفت.
هاشم بن قاسم و ابو جعفر رازى و احمد بن عبد الله بن يونس از مندل، و هر دو از يزيد بن ابو زياد، از مقسم، از ابن عباس نقل مىكنند پيامبر صلى الله عليه وسلم در ماه حرام و در حالى كه روزه بود خون گرفت.
يحيى بن اسحاق بجلى هم از ابن عباس روايت خون گرفتن رسول خدا در حالت روزه را نقل كرده است.
سعيد بن سليمان و عباد بن عوام از ابو السوار سلمى، از ابو حاضر، از ابن عباس نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم در حال احرام- براى حج و عمره- خون گرفت. همين سعيد با سلسله اسناد ديگرى هم اين روايت را نقل مىكند.
حكم بن موسى و قاسم بن خارجة از يحيى بن حمزة، از نعمان بن منذر، از قول عطاء و مجاهد و طاوس، از ابن عباس نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم در حالت احرام براى تسكين درد خون گرفت و از ابن عباس پرسيدند آيا پيامبر صلى الله عليه وسلم به دندانهاى خود مسواك مىزد؟ گفت: آرى. اسود بن عامر و اسحاق بن عيسى از جرير بن حازم، از قتادة، از انس بن مالك نقل مىكردند كه مىگفته است پيامبر صلى الله عليه وسلم معمولا سه شاخ خون مىگرفت، دو شاخ از ناحيه پشت گردن و يك شاخ از پشت.
ابن قاسم از ليث، از عقيل، از ابن شهاب، از اسماعيل بن محمد بن سعد بن ابو وقاص نقل مىكند كه دستش را بر جلو سر و بالاتر از كاكل نهاد و گفت: پيامبر صلى الله عليه وسلم از اينجا خون مىگرفت. عقيل مىگويد: اشخاص متعددى برايم نقل كردند كه پيامبر صلى الله عليه وسلم اين خون گرفتن را مغيثة (فريادرس) مىناميد.
عبد الله بن صالح بن مسلم عجلى و عبد الرحمن بن ثابت بن ثوبان از پدرش، از ابو هزّان، از عبد الرحمن بن خالد بن وليد نقل مىكند او از فرق سر و ميان دو كتف خود خون مىگرفت، به او گفتند: اى امير اين چگونه خون گرفتنى است؟ گفت: پيامبر صلى الله عليه وسلم اين چنين خون مىگرفت و مىفرمود: اين خونها از هر كسى گرفته شود هيچ گونه زيانى به او ندارد بلكه مايه مداوا و بهبود اوست.
عفان بن مسلم و عبد الوارث بن سعيد و عبد العزيز بن صهيب از حسن بصرى نقل مىكردند پيامبر صلى الله عليه وسلم معمولا دو شاخ خون از پى گردن و يك شاخ از پشت مىگرفت و مىفرمود شماره شاخها فرد باشد نه زوج، و عفان بن مسلم با اسناد خود از قتاده هم همين مطلب را نقل مىكرد.
سعيد بن محمد ثقفى از احوص بن حكيم، از خالد بن معدان و راشد بن سعد از جبير بن نفير نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم از وسط سر خود خون مىگرفت، هاشم بن قاسم نقل مىكند كه پيامبر صلى الله عليه وسلم از وسط سر خود خون مىگرفت، همو نقل مىكند كه پيامبر صلى الله عليه وسلم اين نوع خون گرفتن را منقذ (رهايى بخش) مىناميد.
هاشم بن قاسم از ليث، از حجاج بن عبد الله حميرى، از بكير بن اشجّ نقل مىكند كه مىگفته است به من خبر رسيده است كه اقرع بن حابس به حضور پيامبر رسيد و آن حضرت مشغول خون گرفتن از پشت سر خود بود، اقرع گفت: چرا از سر خود خون مىگيريد؟ فرمود: در اين كار شفاى درد سر و درد دندان و حواسپرتى و بيمارى است.
مىگويد، شك دارم كه آيا جنون و ديوانگى را هم فرمود يا نه.
عمر بن حفص از مالك بن دينار، از حسن بصرى نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم از سر خود خون مىگرفت و به اصحاب خود دستور مىفرمود از سر خود خون بگيرند.
همين عمر بن حفص از ابان، از انس نقل مىكند كه پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود خون گرفتن از سر مغيثة است و جبرئيل در آن هنگام كه از خوراك مسموم آن زن يهودى خورده بودم مرا به آن دستور داد.
عبد الوهاب بن عطاء از سعيد، از قتادة، از انس بن مالك نقل مىكند كه پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود بهترين چيزى كه با آن خود را مداوا مىكنيد خون گرفتن و به كار بردن قسط دريايى است. هاشم بن قاسم از سلّام بن سلم طويل، از زيد عمىّ، از يزيد رقّاشى، از انس بن مالك نقل مىكند كه پيامبر صلى الله عليه وسلم فرمود در شب معراج به هيچ گروهى از فرشتگان نگذشتم مگر اينكه گفتند اى محمد صلى الله عليه وسلم امت خود را فرمان به خون گرفتن بده.
عبد الوهاب بن عطاء هم از ربيع بن صبيح، از عمرو بن سعيد نقل مىكند كه او سلسله اسناد خود را به پيامبر صلى الله عليه وسلم مىرسانده كه مىفرموده است به هر فرشته و در هر نقطه از ملأ اعلى كه مىگذشتم مرا به گرفتن خود فرمان مىدادند.
هاشم بن قاسم و سلام بن سلم از زيد عمىّ، از معاوية بن قرّة، از معقل بن يسار نقل مىكند رسول خدا فرمود خون گرفتن در سه شنبهيى كه هفدهم ماه باشد دواى دردهاى تمام سال است.
سعيد بن سليمان از هيّاج بن بسطام، از عنبسة بن عبد الرحمن، از محمد بن زادان، از ام سعد نقل مىكند كه مىگفته است شنيدم رسول خدا دستور مىفرمود خونهايى را كه مىگيرند دفن كنند.
محمد بن مقاتل از عبد الله بن مبارك، از اوزاعى، از هارون بن رئاب نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم خون گرفت و به مردى دستور فرمود آن را دفن كند كه سگ در جستجوى خوردن آن برنيايد.
هاشم بن قاسم از اسرائيل، از جابر، از ابو جعفر (ع)- مقصود حضرت امام باقر (ع) است- نقل مىكند كه مىفرموده است خون گرفتن براى روزهدار از اين جهت مكروه شده است كه پيامبر صلى الله عليه وسلم در حال روزه خون گرفت و ضعف كرد. ابن سعد مىگويد، در روايت ليث بن سعد از جعفر بن ربيعة، از عكرمه آمده است كه در اثر اين واقعه مردى منافق شد و گرفتار شك و نفاق گرديد.
همين هاشم با همين اسناد از ابو جعفر (ع) نقل مىكند پيامبر صلى الله عليه وسلم كنجد مىبوييد- يا روغن كنجد در بينى خود مىچكاند- و سر خود را با سدر مىشست.
*
متن عربی:
ذكر حجامة رسول الله، صلى الله عليه وسلم
أخبرنا محمد بن عبد الله الأسدي، أخبرنا سفيان عن حميد عن أنس قال: أحتجم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وحجمه أبو طيبة، وأمر له بصاعين، وأمرهم أن يخففوا عنه من ضريبته.
أخبرنا خالد بن خداش، أخبرنا علي بن ثابت عن الوازع عن أبي سلمة عن جابر قال: أخرج إلينا أبو طيبة المحاجم لثماني عشرة رمضان نهارا، فقلت: أين كنت؟ قال: كنت عند رسول الله، صلى الله عليه وسلم، أحجمه.
أخبرنا مالك بن إسماعيل وسريج بن النعمان وخالد بن خداش عن أبي عوانة عن أبي بشر جعفر بن إياس عن سليمان بن قيس عن جابر بن عبد الله أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، دعا أبا طيبة فحجمه ثم سأله: كم خراجك؟ قال: ثلاثة أيصع، فوضع عنه صاعا.
أخبرنا أبو الجواب بن الأحوص بن جواب الضبي، أخبرنا عمار ابن زريق عن محمد بن عبد الرحمن عن أبي الزبير عن جابر قال: حجم أبو طيبة رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فقال: كم خراجك؟ قال: كذا وكذا، فوضع عنه من خراجه ولم ينهه.
أخبرنا حجين بن المثنى، أخبرنا عبد العزيز بن أبي سلمة عن حميد
الطويل عن أنس بن مالك قال: احتجم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، حجمة أبو طيبة، مولى كان لبعض الأنصار، فأعطاه صاعين من طعام وكلم أهله أن يخففوا عنه من ضريبته، قال وقال: الحجامة من أفضل دوائكم.
أخبرنا حجين بن المثنى، أخبرنا عبد العزيز بن أبي سلمة عن حميد الطويل قال: كان ابن عباس يقول: احتجم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وأعطاه أجره ولو كان خبيثا لم يعطه.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا شعبة عن الحكم عن مقسم عن ابن عباس أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم بالقاحة وهو صائم.
أخبرنا نصر بن باب عن الحجاج عن الحكم عن مقسم عن أبي عباس أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم وهو صائم فغشي عليه يومئذ، فلذلك كرهت الحجامة للصائم.
أخبرنا نصر بن باب عن داود عن عامر قال: حجم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، عبد لبني بياضة، قال فقال: كم خراجك؟ قال: كذا وكذا، قال: فوضع عنه من خراجه، قال: ولم يعطه رسول الله، صلى الله عليه وسلم، أجره.
أخبرنا عبيدة بن حميد التيمي، حدثني عبد الملك بن عمير عن حصين ابن عقبة عن سمرة بن جندب قال: كنت عند رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فدعا حجاما فحجمه بمحاجم من قرون، وجعل يشرطه بطرف شفرة، قال: فدخل أعرابي فرآه ولم يكن يدري ما الحجامة، قال: ففزع فقال يا رسول الله علام تعطي هذا يقطع جلدك! قال فقال رسول الله، صلى الله عليه وسلم: هذا الحجم، قال: يا رسول الله وما الحجم؟ قال: هو خير ما تداوى به الناس.
أخبرنا موسى بن داود، أخبرنا ابن لهيعة عن عمرو بن شعيب عن
أبيه عن جده قال: احتجم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، فأعطى الحجام أجره.
أخبرنا يحيى بن إسحاق البجلي قال: أخبرنا وهب عن أبي طاووس عن أبيه عن ابن عباس أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم وأعطى الحجام أجره واشتط.
أخبرنا هاشم بن سعيد البزاز قال: أخبرنا ابن لهيعة عن موسى بن عقبة، أخبرنا بشر بن سعيد، وأخبرني زيد بن ثابت أن النبي، صلى الله عليه وسلم، احتجم في المسجد.
أخبرنا محمد بن معاوية النيسابوري، أخبرنا ابن لهيعة عن موسى بن عقبة عن سعيد بن المسيب أن النبي، صلى الله عليه وسلم، احتجم في المسجد.
أخبرنا الحسن بن موسى الأشيب، أخبرنا ثابت بن يزيد عن هلال ابن خباب عن عكرمة عن ابن عباس أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم وهو محرم من أكلة أكلها، من شاة سمها امرأة من أهل خيبر، فلم يزل شاكيا.
أخبرنا نصر بن باب عن الحجاج عن عطاء قال: احتجم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وهو محرم.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا أبو جعفر الرازي، وأخبرني أحمد ابن عبد الله بن يونس عن مندل كلاهما عن يزيد بن أبي زياد عن مقسم عن ابن عباس قال: احتجم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، وهو صائم محرم.
أخبرنا يحيى بن إسحاق البجلي قال: أخبرنا عبد العزيز بن مسلم عن يزيد بن أبي زياد عن مقسم عن ابن عباس أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم وهو صائم.
أخبرنا سعيد بن سليمان، أخبرنا عباد بن العوام عن أبي السوار السلمي، أخبرنا أبو حاضر عن ابن عباس أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم بالقاحة وهو محرم.
أخبرنا سعيد بن سليمان أخبرنا، عباد عن هلال بن خباب عن عكرمة عن ابن عباس أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم وهو محرم.
أخبرنا الحكم بن موسى والقاسم بن خارجة، أخبرنا يحيى بن حمزة عن النعمان بن المنذر عن عطاء ومجاهد وطاووس عن ابن عباس أن نبي الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم وهو محرم من وجع، وسئل: أتسوك النبي، صلى الله عليه وسلم، وهو محرم؟ قال: نعم.
أخبرنا الأسود بن عامر وإسحاق بن عيسى قالا: أخبرنا جرير بن حازم عن قتادة عن أنس بن مالك قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يحتجم ثلاثا، على الأخدعين ثنتين وعلى الكاهل واحدة.
أخبرنا ابن القاسم قال: أخبرنا ليث عن عقيل عن ابن شهاب عن إسماعيل بن محمد بن سعد بن أبي وقاص أنه وضع يده على المكان الناتيء من الرأس فوق اليافوخ فقال: هذا موضع محجم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، الذي كان يحتجم، قال عقيل: وحدثني غير واحد أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، كان يسميها المغيثة.
أخبرنا عبد الله بن صالح بن مسلم العجلي، أخبرنا عبد الرحمن بن ثابت بن ثوبان عن أبيه عن أبي هزان عن عبد الرحمن بن خالد بن الوليد أنه كان يحتجم على هامته وبين كتفيه، فقالوا: أيها الأمير ما هذه الحجامة؟ فقال إن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، كان يحتجمها، وقال: من إهراق منه هذه الدماء فلا يضره ألا يتداوى بشيء لشيء.
أخبرنا عفان بن مسلم، أخبرنا عبد الوارث بن سعيد، أخبرنا عبد العزيز بن صهيب عن الحسن قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم
يحتجم اثنتين في الأخدعين وواحدة في الكاهل، وكان يأمر بالوتر.
أخبرنا عفان بن مسلم، أخبرنا همام، أخبرنا قتادة أن النبي، صلى الله عليه وسلم، كان يحتجم ثنتين في الأخدعين وواحدة في الكاهل.
أخبرنا سعيد بن محمد الثقفي عن الأحوص بن حكيم عن خالد بن معدان، وراشد بن سعد عن جبير بن نفير أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم وسط رأسه.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا المسعودي عن عبد الله بن عمر بن عبد العزيز قال: احتجم رسول الله، صلى الله عليه وسلم، في وسط رأسه وكان يسميها منقذاً.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا ليث، يعني ابن سعد، عن الحجاج بن عبد الله الحميري عن بكير بن الأشج قال: بلغني أن الأقرع بن حابس دخل على النبي، صلى الله عليه وسلم، وهو يحتجم في القمحدوة فقال: يا ابن أبي كبشة لم احتجمت وسط رأسك؟ فقال رسول الله، صلى الله عليه وسلم: يا ابن حابس إن فيها شفاء من وجع الرأس والأضراس والنعاس والمرض وأشك في الجنون ليت يشك.
أخبرنا عمر بن حفص، يعني أبا حفص العبدي، عن مالك بن دينار عن الحسن أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم في رأسه، وأمر أصحابه أن يحتجموا في رؤوسهم.
أخبرنا عمر بن حفص عن أبان عن أنس قال قال رسول الله، صلى الله عليه وسلم: الحجامة في الرأس هي المغيثة، أمرني بها جبريل حين أكلت طعام اليهودية.
أخبرنا عبد الوهاب بن عطاء قال: أخبرنا سعيد عن قتادة عن أنس بن مالك عن النبي، صلى الله عليه وسلم، أنه قال: خير ما تداويتم به الحجامة والقسط البحري.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا سلام بن سلم الطويل عن زيد العمي عن يزيد الرقاشي عن أنس بن مالك قال قال رسول الله، صلى الله عليه وسلم: ليلة أسري بي ما مررت بملأ من الملائكة إلا قالوا يا محمد مر أمتك بالحجامة.
أخبرنا عبد الوهاب بن عطاء عن الربيع بن صبيح عن عمرو بن سعيد بن أبي الحسن، رفع الحديث إلى النبي، صلى الله عليه وسلم، قال: ما مررت بملك، أو قال بالملأ الأعلى، شك الربيع، إلا أمروني بالحجامة.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا سلام بن سلم عن زيد العمي عن معاوية بن قرة عن معقل بن يسار قال قال رسول الله، صلى الله عليه وسلم: الحجامة يوم الثلثاء لسبع عشرة من الشهر دواء لداء السنة،
أخبرنا سعيد بن سليمان، أخبرنا هياج بن بسطام، أخبرنا عنبسة بن عبد الرحمن عن محمد بن زاذان عن أم سعد قالت: سمعت رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يأمر بدفن الدم إذا احتجم.
أخبرنا محمد بن مقاتل قال: أخبرنا عبد الله بن المبارك قال: أخبرنا الأوزاعي عن هارون بن رئاب أن رسول الله، صلى الله عليه وسلم، احتجم ثم قال لرجل: ادفنه لا يبحث عنه كلب.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا إسرائيل عن جابر عن أبي جعفر قال: إنما كرهت الحجامة للصائم لأن النبي، صلى الله عليه وسلم، احتجم فغشي عليه.
قال أبو عبد الله محمد بن سعد، وفي حديث الليث بن سعد عن جعفر ابن ربيعة عن عكرمة قال: فنافق عند ذلك رجل.
أخبرنا هاشم بن القاسم، أخبرنا إسرائيل عن جابر عن أبي جعفر قال: كان رسول الله، صلى الله عليه وسلم، يستعط بالسمسم ويغسل رأسه بالسدر.
از کتاب: ترجمه الطبقات الكبرى ، محمد بن سعد كاتب واقدى (م 230)، ترجمه محمود مهدوى دامغانى، تهران، انتشارات فرهنگ و انديشه، 1374ش.
مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com
|
بازگشت به ابتدای
صفحه
بازگشت به نتایج قبل
چاپ
این مقاله
ارسال مقاله به دوستان |
|
|
 |
|
|
|
