Untitled Document
 
 
 
  2025 Dec 16

----

25/06/1447

----

25 آذر 1404

 

تبلیغات

حدیث

 

از عائشه صديقه رضي الله عنها روايت شده است كه "أن رسول الله صلى الله عليه وسلم أمرهم عن الغلام شاتان مكافئتان وعن الجارية شاة." (روايت ترمذي ( 1513 ) وگفت : حسن صحيح ، وابن ماجه ( 3163 ) صحيح الترمذي ( 1221 ) .يعنى: "پيامبر صلى الله عليه و سلم به آنها (مسلمانان) امر فرموده كه براى نوزاد پسر دو گوسفند مساوى (در سن، گوشت، بزرگى، ...) و براى نوزاد دختر يك گوسفند ذبح كنند."

 معرفی سایت

نوار اسلام
اسلام- پرسش و پاسخ
«مهتدين» (هدايت يافتگان)
اخبار جهان اسلام
تاریخ اسلام
کتابخانه آنلاین عقیده
سایت اسلام تکس - پاسخ به شبهات دینی
خانواده خوشبخت
شبکه جهانی نور
سایت خبری تحلیلی اهل سنت
بیداری اسلامی
صدای اسلام

 

 

 

  سخن سایت

قال ابن الجوزي ( تلبيس إبليس: 447) ‏عن يحيى بن معاذ يقول: «اجتنب صحبة ثلاثة أصناف من الناس العلماء الغافلين والفقراء المداهنين والمتصوفة الجاهلين».
امام ابن جوزی در کتاب "تلبیس ابلیس" آورده: از يحيي بن معاذ نقل است كه فرمود: «از صحبت سه گروه بپرهيزيد: عالمان غافل، فقيران تملق گو و صوفیان جاهل».

لیست الفبایی     
               
چ ج ث ت پ ب ا آ
س ژ ز ر ذ د خ ح
ف غ ع ظ ط ض ص ش
ه و ن م ل گ ک ق
ی
   نمایش مقالات

تاریخ اسلام>اشخاص>بلال بن رباح حبشی رضی الله عنه

شماره مقاله : 10437              تعداد مشاهده : 379             تاریخ افزودن مقاله : 7/5/1390

بلال بن رباح حبشى غلام (مولى) ابو بكر بود پدر او از اسراء حبشه بود. مادر او هم حمامه نام داشت برده و اسير بود. او (با اينكه برده بود از اشراف و طبقه ممتازه قوم خود بود) كنيه او ابو عبد اله بود. امية بن خلف جمحى او را تملك نمود مالك او هنگام ظهر و شدت گرما او را بر ريك داغ پشت و رو می انداخت و سنگ بسيار درشت و عظيم بر سينه او می افكند و می گفت: تو بدين عذاب بايد دچار شوى تا بميرى يا منكر محمد شوى و بصنم لات و عزى بگروى. ورقه بن نوفل بر او ميگذشت و می شنيد كه او هنگام تحمل رنج و عذاب می گفت: احد احد (يگانه). ورقه هم باو گفت: چنين است اى بلال، بخدا كه حقا يگانه است، سپس باميه می گفت: بخدا سوگند اگر او را بدين وضع و حال بكشيد من او را مايه رحمت و دعا و وسيله رافت و بركت خواهم كرد. چون ابو بكر او را بدان حال ديد به اميه گفت: از خدا نميترسى كه با اين بيچاره چنين ميكنى؟ او گفت تو او را منحرف و فاسد و دور نمودى. گفت (ابو بكر) من غلامى سياه دارم كه بر دين تست از اين چابكتر است. من او را با اين معاوضه می كنم. گفت (اميه) قبول می كنم. ابو بكر غلام خود را داد و بلال را گرفت و او را آزاد نمود او هم مهاجرت كرد و در تمام وقايع با پيغمبر بود.

از کتاب: کامل تاريخ بزرگ اسلام و ايران، عز الدين على بن اثير (م 630)، ترجمه ابو القاسم حالت و عباس خليلى، تهران، مؤسسه مطبوعاتى علمى، 1371ش.

مصدر:
دائرة المعارف شبکه اسلامی
islamwebpedia.com



 
بازگشت به ابتدای صفحه     بازگشت به نتایج قبل                       چاپ این مقاله      ارسال مقاله به دوستان

اقوال بزرگان     

قال الحسن: «ضحك المؤمن غفلة من قلبه». وقال: «كثرة الضحك تميت القلب». امام حسن بصری رحمه الله فرمودند: «خنده ی (زیاد) مؤمن غفلتی از قلبش است». و فرمود: «خنده ی زیاد قلب را می میراند». الحلية الأولیاء؛ أبي نعيم اصفهانی

تبلیغات

 

منوی اصلی

  صفحه ی اصلی  
 جستجو  
  روز شمار وقايع
  عضویت در خبرنامه  
پیشنهادات وانتقادات  
همكارى با سايت  
ارتباط با ما  
 درباره ی ما  
 

تبیلغات

آمار

خلاصه آمار بازدیدها

امروز : 11335
دیروز : 37253
بازدید کل: 14797286

تعداد کل اعضا : 608

تعداد کل مقالات : 11123

ساعت

نظر سنجی

كداميك از كانال‌هاى اهل سنت فارسى را بيشتر مي‌پسنديد؟

كانال فارسى نور

كانال فارسى كلمه

كانال فارسى وصال

نمایش نتــایج
نتــایج قبل
 
.محفوظ است islamwebpedia.com تمامی حقوق برای سایت
All Rights Reserved © 2009-2010